eitaa logo
هیئت حضرت قمر منیر بنی هاشم عباس ابن علی علیه السلام
80 دنبال‌کننده
5.3هزار عکس
6.1هزار ویدیو
11 فایل
هیئت حضرت عباس ابن علی علیه السلام به یادشهدا شهیدمجیدپیمبری شهیدعباس تریوه شهیدسیدمصطفی موسوی شهیدمحمد غلامی شهید فتحی شهیداصغرهدایت آزاد شهیدغلام هاشمخانی شهیدمحمدعلی بهرمند شهیدسررشته شهیدعلیرضا جعفرنواز شهیدمقصودصدری ودیگرشهداعزیز @heatabasali
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🔴 حکایت‌های پندآموز ( فقر و تهیدستی) روزی مردی که آوازه‌ی بذل و بخشش‌های‌امام حسن مجتبی علیه‌السلام را شنیده بود، به خدمت آن حضرت آمد و به آن حضرت عرض کرد: ای پسر امیرمؤمنان ! تو را قسم می‌دهم به حق آن خدایی که نعمت های بسیاری را به شما عطا فرموده است ، و تو آن را به واسطه ی شفیع به درگاه او بدست نیاورده ای ، بلکه خدای متعال ، خود بر تو عطا کرده است ، به فریاد من برسید و مرا، از دست دشمنم نجات بدهید. زیرا من دشمنی دارم که بسیار ظالم و ستمکار است.به طوری که نه بر اطفال رحم می‌کند و نه احترام پیران را نگاه می‌دارد. امام حسن علیه‌السلام، که تکیه داده بودند ، با شنیدن این سخن، راست نشستند. و فرمود: بگو دشمن تو کیست، تا من داد تو را از او بستانم؟! آن مرد پاسخ داد: فقر و تهیدستی امام حسن علیه‌السلام، با شنیدن این سخن مدتی سر به زیر انداختند و چیزی نفرمودند . سپس آن حضرت، سر را بلند کردند و خادم خود را خواست و به او فرمود : هر مقدار پول پیش تو موجود است، حاضر کن. خادم آن حضرت، پنج هزار درهم نزد آن حضرت، حاضر کرد. امام مجتبی علیه‌السلام، به خادم خود فرمود: آن پولها را به این مرد بده. سپس امام حسن علیه‌السلام، به آن مرد فرمود : به حق همین سوگند هایی که مرا به آن قسم دادی ، تو را سوگند می دهم که هرگاه این دشمن ستمگرت نزد تو آمد ، برای دادخواهی نزد من بیایی. 📚بحارالأنوار ، ج 43 ، ص 350
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🔴 مهمان امام حسین (علیه السلام) بسم الله الرحمن الرحیم شیخ رجبعلی خیاط می فرمود : در روزهای اوایل هیئت ، مایل بودم تمام کارهای مجلس را خودم انجام دهم، خودم مداحی می کردم، چای می دادم و اغلب کارهای دیگر. شبی مشغول دادن چای به عزاداران بودم که دیدم جوانی که اصلا ظاهر مناسبی نداشت وارد مجلس شد و گوشه ای نشست ، یقه اش باز بود و گردنبند به گردنش ، وضع لباسش هم خیلی نامناسب بود. به همه چای تعارف کردم تا رسیدم به جوان، چشمم به پایش افتاد دیدم جورابی نازک شبیه جوراب های زنانه به پا دارد. غیظ کردم و با عصبانیت سینی چای را مقابلش گرفتم، یکی از استکان ها برگشت و چای روی پایم ریخت و سوخت. از این سوختگی زخمی در پایم بوجود آمد که خیلی طول کشید تا خوب شود، برای خودم هم این سوال پیش آمده بود که چرا زخم پایم خوب نمی شود. شبی به من گفتند: شیخ! آن جوانی که با عصبانیت چای به او تعارف کردی ، هر چه بود مهمان حسین علیه السلام بود ، نباید چنین رفتاری را با او مرتکب میشدی. 📚کشکول کشمیری ، صفحه ۱۲۳
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🔴توسل به امام زمان در سختی ها مرحوم علامه مجلسی نقل میکند: فردی به نام "ابوالوفای شیرازی" در زمان حکومت ابی علی الیاس زندانی و تهدید به قتل شد. ایشان متوسل به حضرات اهل بیت میشود. شب در عالم رؤیا، پیامبر اکرم را زیارت میکند.حضرت میفرمایند: اگر کارد به استخوان رسید و شمشیر به گردنت رسید، یوسف زهرای اطهر، فرزندم را صدا بزن و بگو: ⭐️ "یا مولای یا صاحبَ الزَّمان اَنا مُستَغیثٌ بکَ" "الغَوثَ اَدرِکنی"⭐️ (ای مولای من ؛من به تو پناهنده شدم. به فریادم برس؛ یا غوث حقیقی؛ به فریادم برس...). ابوالوفا میگوید: من این جملات را در عالم رؤیا گفتم و از خواب پریدم. یک وقت دیدم مامورین ابی علی الیاس آمدند و ما را پیش او بردند. وی گفت: به چه کسی متوسل شدی؟ گفتم: "به منجی عالم بشریت, به فریادرس درماندگان و بیچارگان" سپس معلوم شد در خواب به ابی علی الیاس گفته بودند: "اگر دوست ما را رها نکنی نابودت می کنیم و حکومتت را بهم می ریزیم...". بعد مبلغی پول و هدایا به ابوالوفا داد و آزادش کرد. 📚 بحارالانوار جلد۵۳ ص۶۷۸
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🔴 یکی از دلایل اصلی غیبت امام زمان علیه‌السلام... 🌕 امیرالمؤمنین علی علیه‌السلام فرمودند: «به من خبر رسيده كه بُسر بن أَرطاْة بر يمن دست يافته است. به خدا سوگند، مي‏بينم كه آنان با هماهنگی و وحدت كلمه بر شما غالب آيند با اينكه بر باطل‏اند؛ و شمايان در راه حقّتان پراكنده و پريشانيد. شما امام بر حقّ خود را نافرمانی كنيد، و آنان از سردمدار غاصب و باطل خويش فرمان برند. آنان بر سر پيمان اميرشان باشند، و شمايان خيانت ورزيد. آنان در جامعه قانونمند، و شما فاسد و قانون شكن! تا آنجا كه اگر قدحی را به شما سپارم ترسم در آن خيانت كنيد و بند آن را بدزديد. پروردگارا، من اينان را به ستوه آوردم، و اينان نيز به ستوهم آوردند خسته‏‌شان كردم، و مرا خسته كردند. پس بهتر از ايشان را به من ارزانی دار، و بدترين را بر ايشان بگمار. پروردگارا، دلهاشان را چون نمك در آب، متلاشی كن. به خدا سوگند، دوست مي‏داشتم به جای انبوه شمايان تنها هزار سوار از قبيله «بنی فراس بن غنم» داشتم، كه: «اگر يكی از آنان را فراخوانی، سواركارانی چون ابر تابستان به سويت هجوم آرند». و سپس از منبر به زير آمدند...» «أُنْبِئْتُ بُسْراً قَدِ اطَّلَعَ الْيَمَنَ وَ إِنِّي وَ اللَّهِ لَأَظُنُّ أَنَّ هَؤُلَاءِ الْقَوْمَ سَيُدَالُونَ مِنْكُمْ بِاجْتِمَاعِهِمْ عَلَى بَاطِلِهِمْ وَ تَفَرُّقِكُمْ عَنْ حَقِّكُمْ وَ بِمَعْصِيَتِكُمْ إِمَامَكُمْ فِي الْحَقِّ وَ طَاعَتِهِمْ إِمَامَهُمْ فِي الْبَاطِلِ وَ بِأَدَائِهِمُ الْأَمَانَةَ إِلَى صَاحِبِهِمْ وَ خِيَانَتِكُمْ وَ بِصَلَاحِهِمْ فِي بِلَادِهِمْ وَ فَسَادِكُمْ فَلَوِ ائْتَمَنْتُ أَحَدَكُمْ عَلَى قَعْبٍ لَخَشِيتُ أَنْ يَذْهَبَ بِعِلَاقَتِهِ اللَّهُمَّ إِنِّي قَدْ مَلِلْتُهُمْ وَ مَلُّونِي وَ سَئِمْتُهُمْ وَ سَئِمُونِي فَأَبْدِلْنِي بِهِمْ خَيْراً مِنْهُمْ وَ أَبْدِلْهُمْ بِي شَرّاً مِنِّي اللَّهُمَّ مُثْ قُلُوبَهُمْ كَمَا يُمَاثُ الْمِلْحُ فِي الْمَاءِ أَمَا وَ اللَّهِ لَوَدِدْتُ أَنَّ لِي بِكُمْ أَلْفَ فَارِسٍ مِنْ بَنِي فِرَاسِ بْنِ غَنْمٍ» 📗متن و ترجمه نهج‌البلاغه (خطبه ۲۵) چقدر سخت مى‌گذرد بر کسى که کوهى از علم و حکمت و تدبير و ايمان و شجاعت و حامل اسم اعظم الهی‌ست؛ اما به خاطر نداشتن ياران باوفا، چنين ناله مى‌زند. حالا ببینید امام زمان علیه‌السلام چه دردی می‌کشد
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🔴 سفیانی چگونه در ابتدا پیروانی پیدا می‌کند؟ آقا امام صادق علیه‌السلام می‌فرمایند: «او قبل از خروج با اظهار زهد و بی‌اعتنایی به دنیا و پوشیدن لباس‌های کهنه و مندرس و نان و نمک خوردن و بذل اموال فراوان، دل‌های افراد جاهل و اراذل و اوباش و هم‌چنین گروهی از علمای ساده‌لوح را نیز به خود جذب کرده، بدین‌ وسیله طرف‌دارانی پیدا می‌کند و از طرفی در این زمان سرزمین شام هم میدان تاخت و تاز چندین لشکر با یکدیگر هست که معروف‌ترین این لشکرها، لشکر اصهب و ابقع است و لشکرهای دیگر احتمالا حاکمان مناطق مختلف شام و مردمان آن سرزمین هستند. سفیانی مردی سرخ‌رنگ، بور، چشم آبی، پیشانی پهن و چهار شانه است و صورتی خشن دارد و اثر آبله بر صورتش مشهود است. نقطه سفیدی در چشمش هست که هر که او را ببیند گمان می‌کند که کور است؛ در حالی‌که این‌طور نیست و او خبیث‌ترین مردم است که هیچ‌گاه خدا را نپرستیده است.و از نوادگان عثمان و نام پدرش عینیه و یا عنبسه می‌باشد. سفیانی به قدری بد ‌دل و شکاک و سنگدل است که همسر خودش را که مادر فرزندانش است، زنده به گور می‌کند؛ برای این‌که می‌ترسد جای او را لو بدهد.» شعار او «یا رب یا رب یا رب ثم النار» است. 📗بحار الانوار، ج۵۲، ص۲۰۶ 📗بحار الانوار، ج۵۲، ص۲۵۴ 📗الغیبه، ص۳۱۸، 📗منتخب الاثر، ج۳، ص۹۸ 📗معجم احادیث الامام‌المهدی، ج۳،ص۴۶۹ 📗کمال الدین، ج۲، ص۶۵۱  ➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖ در روایات آمده که سفیانی در ابتدای خروج خود، تلاش زیادی می‌نماید تا خود را مسلمانی مذهبی، نشان دهد. سفیانی در اثر عبادت، بسیار زردرنگ به نظر می‌رسد
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
💢 آیا ، مثل یهودی‌ها و مسیحی‌ها پاک هستن يا نجسن❓🔰 ✅👈 آيات عظام. رهبری، سيستانى، نورى وحيد: اهل كتاب پاک هستن، ولى اگر می تونید بهتره که نسبت به اونا هم رعایت کنید. ✅👈 آيت الله مكارم: بنابر احتياط واجب، اهل کتاب نجس هستن. ➖➖➖➖➖ 📚👈 خامنه‏‌اى، اجوبةالاستفتائات، س۳۱۳؛ سيستانى؛ نورى، استفتائات، ج۱، س۳۸؛ وحيد، توضيح‌المسائل، م۱۰۸؛ مكارم و صافى، توضيح‌المسائل مراجع، م۱۰۶. ◦•●◉✿🍃 🍃✿◉●•◦
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
هدایت شده از جهان نیوز
📸 وصیت شهید نبی‌الله کریمی: 🔹طلبکاری‌هایم را بخشیدم 🔹از مالِ دنیا یک تیشه و ماله دارم آن را هم به جهاد سازندگی بدهید. @jahaannews jahannews.com
هدایت شده از بیداری ملت
🎙️علامه حسن زاده آملی: 🛑 وضعیت (عفاف) اجتماع ما مشکل شده است. خانم بیچاره، برای یک چادر به سر گذاشتن دارد با دین خدا می‌جنگد. مرد بیچاره می‌بینید چقدر در غفلت است. آه اگر از پس امروز بـُود فردایی... 🛑 اصلا ما چه حق داریم در این نظام هستی حتی نیت گناه کنیم؟ فعل گناه که نعوذ بالله. انسان های ملکوتی که در میان من و شما هستند، بوی بد این گناه را استشمام می‌کنند. 🔴 👇 @bidariymelat
هدایت شده از بیداری ملت
🔴 مرحله بعدی نرمالیزاسیون این هایی که می گفتند با ورود بانوان به ورزشگاه، تماشاگران دیگر حیا می کنند و فحاشی نخواهند کرد حالا تحویل بگیرند، هر چند برخی ها از رو نمی روند که هیچ، آن قدر وقیح و پررو هم هستند که خواهند گفت: این اتفاقات زشت اخیر در ورزشگاه ها به این دلیل است که جایگاه خانم ها و آقایان جداست و اگر این مانع هم برداشته شود دیگر حساسیت و درگیری نخواهیم داشت!!! یک تهدید و اخطار فیفا را هم ضمیمه این استدلال شیطانی می کنند تا رضایت برخی مسئولین ضعیف و منفعل که به دنبال خودشیرینی و دستاوردسازی هستند را نیز بگیرند ... ✍"قاسم اکبری" 🔴 👇 @bidariymelat
هدایت شده از بیداری ملت
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
♨️ راه ورود به یمن باز شد ... 👌به همه دوستان خود اطلاع رسانی کنید . 🔰 کانال تخصصی یمن و کشورهای خلیج همیشه فارس https://eitaa.com/Akhbare_Yaman
هدایت شده از بیداری ملت
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥چه کسانی موفق به جذب شفاعت حضرت معصومه سلام‌الله‌علیها می‌شوند؟ 🔴 👇 @bidariymelat
🔸 🔹"" ✍نقل است که پادشاهی از پادشاهان خواست تا مسجدی در شهر بنا کند و دستور داد تا کسی در ساخت مسجد نه مالی و نه هر چیز دیگری هیچ کمکی نکند... چون میخواست مسجد تماما از دارایی خودش بنا شود بدون کمک دیگران و دیگران را از هر گونه کمک برحذر داشت... 🔹شبی از شب ها‌ پادشاه در خواب دید که فرشته‌ای از فرشتگان از آسمان فرود آمد و اسم پادشاه را از سر در مسجد عوض کرد و اسم زنی را بجای اسم پادشاه نوشت!! چون پادشاه از خواب پرید، هراسان بیدار شد و سربازانش را فرستاد تا ببینند آیا هنوز اسمش روی سر در مسجد هست؟! 🔸سربازان رفتند و چون برگشتند، گفتند: آری اسم شما همچنان بر سر در مسجد است... مقربان پادشاه به او گفتند که این خواب پریشان است.! 🔹در شب دوم پادشاه دومرتبه همان خواب را دید... دید که فرشته‌ای از فرشتگان از آسمان فرود آمد و اسم پادشاه را از سر در مسجد عوض کرد و اسم زنی را بجای اسم پادشاه نوشت... 🔸صبح پادشاه از خواب بیدار شد و سربازانش را فرستاد که مطمئن شوند که هنوز اسمش روی مسجد هست... رفتند و بازگشتند و خبرش دادند که هنوز اسمش بر سر در مسجد هست. پادشاه تعجب کرد و خشمگین شد... 🔹تا اینکه شب سوم نیز دوباره همان خواب تکرار شد! پادشاه از خواب بیدار شد و اسم زنی که اسمش را بر سر در مسجد می‌نوشت را از بر کرد، دستور داد تا آن زن را به نزدش بیاورند... "پس آن زن که پیرزنی فرتوت بود حاضر شد" 🔸پادشاه از وی پرسید: آیا در ساخت مسجد کمکی کردی؟ گفت: ای پادشاه من زنی پیر و فقیر و کهن سال‌ام و شنیدم که دیگران را از کمک در ساخت بنا نهی می‌کردی، من نافرمانی نکردم... 🔹پادشاه گفت تو را به خدا قسم می‌دهم چه کاری برای ساخت بنا کردی؟!! گفت: بخدا سوگند که مطلقا کاری برای ساخت بنا نکردم جز... پادشاه گفت: بله!! جز چه؟ گفت: جز آن روزی که من از کنار مسجد می‌گذشتم، یکی از احشامی ( احشام مثل اسب و قاطری که به ارابه می‌بندند برای بارکشی و...) که چوب و وسایل ساخت بنا را حمل می‌‌کرد را دیدم که با طنابی به زمین بسته شده بود... 🔸تشنگی بشدت بر حیوان چیره شده بود و بسبب طنابی که با آن بسته شده بود هر چه سعی می‌کرد خود را به آب برساند نمی‌توانست... برخواستم و سطل را نزدیکتر بردم تا آب بنوشد بخدا سوگند که تنها همین یک کار را انجام دادم... 🔹پادشاه گفت : آری!! این کار را برای "رضای خدا" انجام دادی و من مسجدی ساختم تا بگویند که مسجد پادشاه است و خداوند از من قبول نکرد! "پس پادشاه دستور داد که اسم آن پیرزن را بر مسجد بنویسند..." 👈 * از اکنون شروع کن، هر کاری را برای رضای خدا انجام بده پس فرق آن را خواهی یافت.! * ایتا 🌎 @shahidmostafamousavi سروش https://splus.ir/joingroup/HOKBJShtu8yPz4QRleG0U9mk splus.ir/900404shahidmostafamousavi روبیکا https://rubika.ir/joing/DBAHAGAG0BZAYBPVVJUXCKDXLZRDUNWV