#به_رسم_دلتنگی یا اباعبدالله! وَتَوَاصَوْا بِالصَّبْرِ از شر تمام نشانه های دلتنگی💔 #شب_های_جمعه #السلام_علیک_یا_ابا_عبدالله

#شب_های_شهدایی #شب_نوزدهم 🔹شهید منصور همتی تکه جانی از شهادتنامه: ...در حالی نشسته ام و قلم را به دست گرفته ام که امید چندانی ندارم که خداوند شهادت را،شهادت گوهربار را نصیب این بنده معصیت کار و سراپا عصیان کند.بنده معصیت کار با انبوهی از گناه به سنگینی کوه،ولی چه کنم که خداوند ارحم الراحمین است. پدر و مادر عزیزم، از شما عاجزانه تقاضا می کنم مرا از ته دل ببخشید و از بنده حقیر راضی باشید. من خود می دانم که چقدر سخت است که جوانی را با دست خود به جلوی گلوله بفرستی،ولی چه می شود این راه حسین است و کسی را باک نیست! ۱۳۶۵/۵/۲۷ _________________________ @heatehazratzahra

...گاهی خوشبختی خلاصه می شود در یک دیدار چند دقیقه ای! در دل گرگ و میش لحظات سرد زمستانی! در این شبهای طولانی میهمان شهدا بودن هم عالمی دارد... شاید نتوان این عالم را با قلم توصیف کرد! اما معنای رها بودن و امنیت را با تمام وجود می توان درک کرد. چون باور داری هستند کسانی که در همین حوالی صدای دلت را می شنوند... ۱۴۰۲/۱۰/۸ #به_وقت_شهدای_گمنام #تپه_شهدا ___________________________ @heatehazratzahra

#شب_های_شهدایی #شب_بیستم 🔹شهید فرشید فتح الهی تکه جانی از وصیت نامه: خداوندا انجام دادن حسنات چقدر آسان است و نگه داشتن آن چقدر مشکل! خداوندا آنقدر فرصتم نده تا این جهادی که به کمک تو در راه تو انجام داده ام با ریا و دورویی از بین ببرم،زیرا گذشته ام نشان دهنده ی این است که چندین عمل خیری که انجام داده ام با ریا و منت گذاشتن و غیره از بین برده ام. خدایا،آن ایمان را به من عطا کن که هنگامی که زمین زیر غرش انفجار گلوله های توپ ها و خمپاره ها به لرزه در می آید،دل من نلرزد! ظهر جمعه،هنگام اذان ظهر مورخه۱۳۶۵/۱۱/۱۷ الحقیر فرشید فتح الهی #بی_تعارف بحث قیاس نیست ولی در مقابل شهدایی که هم سن و سال ما بودند و معرفتشان هزاران برابر ماست... هیچ اگر سایه داشت ما همان سایه هیچیم! یاد شهدا با صلوات... _____________________________ @heatehazratzahra

#شب_های_شهدایی #شب_بیست_و_یکم 🔹شهید دانشجو فریدون کشتگر تکه جانی از شهادتنامه: ...آری باید انسان در راه الله رنج ببرد تا او را ملاقات کند.این سرنوشت انسان است.بزرگی هر روح به اندازه رنجی است که در راه الله می برد! روح های بزرگ همواره به رنج های بزرگی مبتلایند.مگر نه اینکه حسین این روح بزرگ آفرینش باید بزرگ ترین رنج ها را ببرد و در بزرگترین امتحانات شرکت جوید. یاد شهدا با صلوات... __________________________ @heatehazratzahra

#شب_های_شهدایی #شب_بیست_و_یکم 🔹شهید جاوید الاثر محمود ساجدی گوشه ای از برگ های گمنام تاریخ: خانواده ی صبور و چشم براه این شهید،همانند امت سلحشور هنوز هم بعد از گذشت سالیان متمادی چشم براه نشانی از این سردار جاوید سپاه اسلام هستند.باشد که گروه جان بر کف تفحص پیراهنی از یوسف گمگشته،بر خانواده اش به ارمغان آورد. ای کاش از بهر شهیدانی که گم شد نامشان لایق شور و شهامت یا شهادت می شدیم یاد شهدا با صلوات _______________________________ @heatehazratzahra

#شب_های_شهدایی #شب_بیست_و_دوم 🔹شهید دانشجو علی اصغر جودی ثانی تکه جانی از خاطرات مادرانه: ... در جنگ تن به تن،علی اصغر موقعی که اول تفنگ دشمن را از دستش گرفته بودند،در اثر حرارت لوله دستش سوخته بود.فرزندم همیشه در نماز هنگام گرفتن قنوت این دعا را می خواند:اللهم ارزقنا الشهادة فی سبیلک. من می خواستم این دعای فرزندم را ضبط کنم،ولی مهر مادری مانع از این کار من شد...! #مهر_مادری مادران آسمانی همان شیرزنانی هستند که با خونِ فرزندانانشان، کشورمان را بیمه کردند. روز مادر مبارک❣️ __________________________ @heatehazratzahra

به نام نامی مادر...⁦♡ به نام واژه ای آشنا در دایرة المعارف دنیا به نام تعبیری به بلندای هفت آسمان به نام درس زندگی آموختنت به نام قنوت های هر روز و شبت زیر لب برایمان دعا کردنت به نام شوق نگاهت به نام پروردگار آغوشت به نام آیه لا حول و لا قوة الا بالله بر قامت پسرت به نام دستهای مهربانت همان دست هایی که چادر سر کردند تا نگه دارند از مادر نشانی را به نام نامی مادر و به نام مادرِ مادرم زهرا...♥️ ✍🏻بِنْتُ الزَهرٰا ________________________ @heatehazratzahra

از #حاج_قاسم میترسن... از زائرهاش هم میترسن... از حاج‌قاسمِ "شهید"، بیشتر می‌ترسند. آه از غمی که تازه شود با غمی دگر... #کرمان_تسلیت #حاج_قاسم...💔

#شب_های_شهدایی #شب_بیست_سوم 🔹شهید مجید جعفری بزرگ آباد تکه جانی از ایثار و شرافت: شهید جعفری در زمان دانشجویی همراه دوستانش جزو دانشجوهای انقلابی بود کم به مبارزه با حکومت پهلوی پرداخت. وی برای عروسی برادرش راهی ارومیه شده بود که خبر دار شد ساواک ها به خانه اش ریخته اند و دوستانش را دستگیر کردند و آنها زیر شکنجه اند. تصمیم گرفت به اهواز برگردد. آشنایان از او‌خواستند تا به اهواز نرود و پیشنهاد دادند از ایران برود ولی او خندید و گفت:از ایران خارج شوم که چه شود؟!دوستانم به خاطر من شکنجه می شوند ،بروم که از مسیر مبارزه دور شوم؟! #یاد_شهدا_با_صلوات _________________________________ @heatehazratzahra

علمدار... بعد تو نگاه حرامی به سمت خیمه کشید بلند شو باز پرچم این حرم را بردار درد روضه سقا را حالا فهمیدم بلند شو باز این داغ را از دل زینب بردار --بنت الزهرا-- #ملت_امام_حسین #ملت_شهادت __________________________ @heatehazratzahra

غم هایی هست که کوه ها را می شکند ولی انسان مومن را نمی تواند بشکند! «حضرت آقا»