eitaa logo
کانال درسی12
404 دنبال‌کننده
257 عکس
307 ویدیو
1.3هزار فایل
ویژه دانش آموزان پایه دوازدهم فارسی،علوم وفنون ادبی،نگارش ارتباط با مدیرکانال: حسین عبادی https://eitaa.com/FotoFarhang
مشاهده در ایتا
دانلود
✳️ اشاره ای به برخی حروف در زبان فارسی : 🛑انواع « که» 1️⃣- مطلق (وابستگی ) که مفهوم خاصی ندارد : آنان که رفتند . آنان که خاک را به نظر کیمیا کنند ... 2️⃣- بیان علّت یا تعلیل : به معنی زیرا، چون و... : زبان درکش ای مرد بسیار دان که فردا قلم نیست بر بی زبان 3️⃣- حرف اضافه: به معنی «از» و معمولاً بعد از صفت برتر می آید : جُوی مشک، بهتر که یک توده گِل 4️⃣- ضمیر پرسشی : به معنی چه کسی؟ که گفتت برو دست رستم ببند ؟ 5️⃣- ضمیر مبهم : در معنی کسی یا هرکسی : هر که آمد عمارتی نو ساخت * خبر از دوست ندارد که ز خود بی خبر است . 🛑انواع « چه » 1️⃣- صفت پرسشی: قبل از اسم یا ضمیرمی آید: چه کسی راز مرا می داند؟ چه کتابی می خوانی ؟ 2️⃣- ضمیر پرسشی: به تنهایی و به قصد پرسش می آید و می توان آن را جمع بست: او چه کرد آن جا که توآموختی؟ 3️⃣- ضمیر تعجبی: برای بیان تعجّب می آید و می توان آن را جمع بست : این مُلک چه ها دید و چه کردند بدین خلق ! 4️⃣- صفت تعجبی: قبل از اسم یا ضمیر و برای بیان تعجّب می آید: چه خیال ها گذر کرد و گذر نکرد خوابی ! 5️⃣- حرف ربط بیان علت یا تعلیل: به معنی زیرا، زیرا که ، به علت این که و … : چه، هر یکی را از این غذای دیگر است . 6️⃣- حرف ربط همپایگی: هرگاه دو بار درجمله به معنی « یا » بیاید : چه بخواهی چه نخواهی او می آید 7️⃣- پسوند تصغیر : اگر درآخر اسم قرار گیرد و نشانه کوچکیِ کلمه قبل از خود باشد : زاغچه، باغچه . 🛑انواع « تا » 1️⃣- حرف ربط به معنی تا این که ، زیرا که، وقتی که ، که : بیا تا قدر یک دیگر بدانیم ؛ بگذار تا بگرییم چون ابر در بهاران 2️⃣- حرف اضافه نشان دهنده ی پایان زمان یا مکان و مسافت : چون که تا اقصای هندوستان رسید ؛ از این جا تا مدرسه راهی نیست. 3️⃣- صوت یا شبه جمله به معنی «هان» ، « مبادا » و معمولاً قبل از فعل منفی می آید: به روز نیک کسان گفت تا تو غم نخوری ! 4️⃣- میان وند : بین دوکلمه می آید و کلمه ای با مفهوم جدید می سازد : دور تا دور ، سر تا پا و…نکته : اگر حرف «از» قبل از آن بیاید، «تا» به معنی حرف اضافه است : از سر تا پا … 5️⃣- ممیّز : به جای کلمات «شاخص» : می آید : دو تخته پتو > دو تا پتو ؛ دو فروند هواپیما > دوتا هواپیما و … 🛑انواع «چو – چون» 1️⃣- حرف ربط به معنی وقتی که ، زیرا، چون که و ... : چو باز آمدم کشور آسوده دیدم ؛ چون نیک نظر کرد، پَرِ خویش بر او دید 2️⃣- حرف اضافه به معنی مانندِ، مثلِ، بسانِ و ... : چون شیر به خود سپر شکن باش ؛ چو فرهادم آتش به سر می دود 3️⃣- قید پرسشی به معنی چگونه :دوش چون بودی ؟ که شب چون بدی روز چون خاستی ز پیکار دل بر چه آراستی ؟ 🛑انواع « را » 1️⃣- نقش نمای مفعول : این فصل را با من بخوان باقی فسانه است * این فصل را بسیار خواندم عاشقانه است 2️⃣-حرف اضافه در معانی: الف - به : پدر را گفتم از انسان، یکی سر بر نمی دارد ب - برای : این نصیحت ز جهان گذران ما را بس پ- از : حکیمی را پر سیدند ... ت- مخصوصِ : منت خدای را عزّ و جلّ ... ج- قسم به : دل می رود ز دستم صاحبدلان خدا را 3️⃣- فک اضافه : نشانه ی جدایی بین مضاف و مضافٌ الیه است : فلک را سقف بشکافیم و طرحی نو دراندازیم > سقف فلک را بشکافیم 🛑انواع « ان » 1️⃣- پسوند جمع : گاوان و خران بار بردار *** بِه زآدمیان مردم آزار 2️⃣- پسوند صفت حالیه : نگران با من اِستاده سحر؛ شادان همی رفت 3️⃣- پسوند زمان : بامدادان که خاطر بازآمدن بر رای ماندن چیره شد ... 4️⃣- پسوند مکان : دیلمان ؛ گیلان، ریگان و ... 5️⃣- پسوند اسم مصدر: حنابندان ؛ یخ بندان و ... 6️⃣- پسوند نسبت : جانان ؛ بابکان 7️⃣- پسوند شباهت : کوهان 8️⃣- پسوند صفت فاعلی : گریان ، روان ؛ جویان و ... 🛑انواع «ک » 1️⃣ - ک تصغیر: بیان کوچکی ظاهری : مثال : اتاقک – شهرک – سَرک – چشمک 2️⃣- ک تحقیر : بیان کوچکی باطنی : مردک – زنک 3️⃣- ک تحبیب : پسرک – دخترک 4️⃣- ک ترحم : غلامک – حیوانک 5️⃣- ک تشبیه : عروسک – پفک – شاپرک – کرمک 6️⃣- ک همراهی : سنگک – باد بادک – لیسک 7️⃣- ک تعظیم : حسنک وزیر 8️⃣- ک نسبی : زردک – سفیدک – سیاهک – سرخک 🛑انواع «الف» ◀️ الف‌ دعا : کناد ◀️ الف‌ ندا : خدایا ◀️ الف‌ واسطه‌: کشاکش‌ ◀️الف‌ مناظره: گفتا ◀️الف‌ اطلاق‌ یا اشباع ‌: «ز بیژن‌ مگر آگهى‌ یابما» ◀️ الف‌ تفخیم‌ و تعظیم‌: بزرگامردا ◀️ الف‌ مبالغه‌: خوشا ◀️الف‌ اسم‌ معنى‌ساز: ژرفا ◀️الف‌ صفت‌ فاعلی: دانا ، بینا انواع «ی» ◀️ی نکره: کتابی ◀️ی وحدت: نشانه ی یکی بودن ◀️ی شناسه: رفتی ، آمدی ◀️ی استمراری : رفتمی ، بودندی ◀️ی مصدری : خستگی ، زیبایی ◀️ی لیاقت: خوردنی، پوشیدنی ◀️ی نسبت: تهرانی، محمدی https://eitaa.com/hedayate12
اجزای جمله.pdf
2.71M
توضیح انواع جملهٔ دو جزئی، سه جزئی و چهار جزئی قابل استفاده برای دانش آموزان سال دهم، یازدهم و به‌ ویژه دوازدهم https://eitaa.com/hedayate12
: نکته: اصل استعاره بر تشبیه استوار است و به دلیل اینکه در استعاره فقط یک رکن از تشبیه ذکر می شـود و خواننده را به تلاش ذهنی بیشتری وا می دارد ، لذا استعاره از تشبیه رساتر ، زیباتر و خیال‌انگیز تر است . انواع استعاره : با توجه به اینکه در استعاره یکی از طرفین تشبیه ذکر می شود ، آن را بر دو نوع تقسیم کرده اند . ۱- استعاره ی مصرحه ۲- استعاره ی مکنیه استعاره ی مصرحه ( آشکار ) : آن است که « مشبه‌به » ذکر و « مشبه » حذف گردد . ( در واقع مشبه به جانشین مشبه می شود ) مثال ۱ : ای آفتاب خوبان می جوشد اندرونم یک ساعتم بگنجان در سایه‌ی عنایت توضیح : « آفتاب خوبان » استعاره برای معشوق است . ( آفتاب خوبان « مشبه به » که ذکر شده و معشوق « مشبه » حذف شده است ) مثال ۲ : صدف وار گوهر شناسان را دهان جز به لؤلؤ نکردند باز توضیح : « لؤلؤ » استعاره از سخنان با ارزش است . ( لؤلؤ « مشبه به » ذکر شده و سخنان با ارزش « مشبه » که حذف شده است) استعاره مکنیه : آن است که « مشبه » به همراه یکی از لوازم و ویژگی « مشبه به » ذکر گردد و خود « مشبه به » حذف شود. نکته ۱ : گاهی لوازم یا ویژگی « مشبه به » در جمله به « مشبه » نسبت داده می شود . مثال : مرگ چنگال خود را به خون فلانی رنگین کرد . توضیح : « مرگ » را به « گرگی » تشبیه کرده است که چنگال داشته باشد اما خود « گرگ » را نیاورد و « چنگال » که یکی از لوازم و ویژگی گرگ است به آن ( مرگ ) نسبت داده است . نکته۲ : گاهی لوازم یا ویژگی « مشبه به » در جمله به « مشبه » اضافه مـی شود که در ایـن صـورت « اضافه ی استعاری » است. مثال ۱ : سر نشتر عشق بر رگ روح زدند یک قطره از آن چکید و نامش دل شد توضیح : « روح » را به بدنی تشبیه کرده که « رگ » داشته باشد و « رگ » را که یکی از ویژگی های « مشبه‌به »است به « روح » اضافه کرده است . مثال ۲ : مردی صفای صحبت آیینه دیده از روزن شب شوکت دیرینه دیده استعاری توضیح : « شب » را به اطاقی تشبیه کرده که « روزن یا پنجره » داشته باشد و « روزن » را که یکی از ویژگیهای « مشبه به » بود به « شب » اضافه کرده است . نکته : جمله ای که در آن آرایه استعاره به کار رفته ادبی تر است ، نسبت به جمله ای که دارای آرایه تشبیه است . نکته : در اضافه ی استعاری « مضاف » در معنی حقیقی خود بکار نمی رود و ما « مضاف الیه » را به چیزی تشبیه می کنیم که دارای جزء یا اندامی است ولی چنین جزء و اندام که « مضاف » است برای « مضاف الیه » یک واقعیت نیست بلکه یک تصور و فرض است . مثال : دست روزگار ــــــــــ دست برای روزگار یک تصور و فرض است . روزن شب ـــــــــــــ روزن یا پنجره ای برای شب یک تصور است و وافعیت ندارد . نکته ی مهم : در استعاره مکنیه چنانچه مشبه به ، انسان باشد ، به آن «تشخیص » گویند . تشخیص ( آدم نمایی ، انسان‌انگاری ، شخصیت بخشی ) نسبت دادن حالات و رفتار آدامی به دیگر پدیده های خلقت اس. ( دادن شخصیت انسانی به موجوداتی غیراز انسان) مثال۱ : برگ های سبز درخت در وزش نسیم به رقص در می آیند. توضیح : رقصیدن یکی از حالات و رفتار انسانی است که در این جا به برگهای درخت نسبت داده شده است. مثال۲ : سحر در شاخسار بوستانی چه خوش می گفت مرغ نغمه خوانی نکته : هر موجودی غیر از انسان در کلام « منادا » قرار گیرد آن کلام دارای تشخیص است. مثال : ای دیو سپید پای در بند ای گنبد گیتی ای دماوند نکته : همانطور که اشاره شد استعاره مکنیه ای که ، مشبه به آن « انسان » باشد ، تشخیص خواهد بود چه به صورت ترکیب اضافی باشد یا غیر اضافی. مثال : ابر می گریدو می خندد از آن گریه چمن توضیح : در مثال فوق دو تشخیص به کار رفته است ،گریه را به ابر نسبت داده است و خنده را به چمن . توجه : ترکیباتی نظیر : دست روزگار ، پای اوهام ، دست اجل ، قهقه ی قشنگ ، حیثیت مرگ ، زبان سوسن ، دهن لاله و … همگی اضافه ی استعاری مکنیه ( تشخیص ) هستند. کانال درسی10- 11- 12 https://eitaa.com/hedayate11 https://eitaa.com/hedayate10 https://eitaa.com/hedayate12
✅وابسته ی وابسته بحث وابسته ی وابسته ازجمله مباحثی است که دانش آموزان عزیزدرمواجهه باآن دچارمشکل می شوندوازاین که درکنکورسوال شود، می ترسند.درصورتی که بحث وابسته ی وابسته باکمی دقت واعتمادبه نفس، تبدیل به آسان ترین ودوست داشتنی ترین بحث هامی شود.توجه دوستان دانش آموزرابه مطالب زیرجلب می کنم: انواع وابسته ی وابسته: 1- مضاف الیه مضاف الیه = کیف پسرهمسایه 2- صفت مضاف الیه که خوددونوع است: الف: هسته + -ِ +یکی ازصفت های اشاره،مبهم،شماره و... + مضاف الیه مثال:کیف آن مرد / پیراهن فلان کس / آموزش سه زبان ب:هسته + -ِ + مضاف الیه + صفت بیانی = دیوارباغ سبز/کتاب خواهرکوچک تر 3- قیدصفت = دانش آموزبسیارمؤدب / کتاب کاملاًمفید 4- ممیّز= دوکیلو شکر / چهارفروندهواپیما 5- صفت صفت = ماشین سبزیشمی / مدادقهوای روشن نکات مهم مربوط به انواع وابسته ی وابسته 1- وابسته ی وابسته حداقل دریک گروه سه واژه ای اتفاق می افتدالبته بدون احتساب نقش نمای اضافه. 2- اگردرگروه سه واژه ای هسته دروسط گروه باشد وابسته وابسته هرگزوجودنخواهدداشت. 3- اگردرگروه سه واژه ای بعدازهسته صفت بیانی بیایدوابسته ی وابسته هرگزوجودنخواهدداشت. 4- اگربعدازهسته، نقش نمای اضافه وبعدازآن کلمه ی تنوین دارعربی بیایدحتماوابسته وابسته ازنوع قیدصفت خواهیم داشت. 5- اگربعدازهسته،نقش نمای اضافه وبعدازآن یکی ازصفت های اشاره ،مبهم،شمارشی بیایدحتما وابسته ی وابسته ازنوع صفت مضاف الیه خواهیم داشت. 6- تمامی واحدهای شمارش فارسی وابسته ی وابسته هستندازنوع ممیّز. 7- وابسته ی وابسته ازنوع صفت صفت مخصوص رنگ هاست. نکته: برای دانستن وابسته ی وابسته اولابایدهسته رابه خوبی درگروه بشناسیم وپیداکنیم بعدبه دنبال وابسته هایش بگردیم حالااگرتمامی وابسته هامتعلق به خودهسته باشند دیگروابسته ی وابسته ای نخواهیم داشت ولی اگر بعضی ازوابسته هامتعلق به هسته نباشند ومربوط به وابسته ای باشندکه قبل یابعدازآن آمده است آن جاست که وابسته ی وابسته خودرانشان خواهددادویکی ازانواع ذکرشده دربالاخواهدبود. مثال: این دوکتاب مفید کلاس درمثال بالا«کتاب» هسته ی گروه است ودووابسته ی پیشین ودووابسته ی پسین داردکه هرچهاروابسته جداجدامتعلق به کتاب است.لذادراین گروه وابسته ی وابسته نخواهیم داشت. مثال:اولین شرکت کننده ی المپیادادبی دراین مثال «شرکت کننده»هسته ی گروه است ویک وابسته ی پیشین ودووابسته ی پسین دارداما «اولین»و«المپیاد»کاملاًمتعلق به هسته اندولی «ادبی»مستقیماًمتعلق به هسته نیست بلکه وابسته ی «المپیاد»است،لذاالمپیادوابسته ی هسته وادبی وابسته ی وابسته است ازنوع صفت مضاف الیه https://eitaa.com/hedayate12 کانال درسی12
هدایت شده از کانال درسی10
❇️ درباره ساختمان اسم: اسم یکی از انواع کلمات است که نقشی مهم در زبان به عهده دارد. ساختمان اسم از این جهت مورد بررسی قرار میگیرد که آیا از یک جزء تشکیل شده ( مثل کلمه سفید ) و یا قابل تجزیه به جزء های کوچکتر است. ( مثل واژه گلخانه) ساختمان واژه دو شکل کلی دارد؛ ⭕️ 1. واژه ساده اسم های ساده ، آن دسته از اسم ها هستند که قابل تجزیه به بخشهای کوچکتر نباشند و فقط از یک جزء تشکیل شده باشند. مثلا: کتاب – خدا – دین – درس- معلم باید ببینیم که آیا می توان این کلمات را به دو یا چند جزء تقسیم کرد؟ اگر نشد آن کلمه ساده است. ⭕️ 2. واژه غیر ساده واژه غیر ساده آن است که فقط از یک جزء تشکیل نشده باشد. مثلا از قرار گرفتن دو جزء معنا دار در کنار هم شکل بگیرد. مثلا: راهنما ( راه + نما ) ، حسابدار ( حساب + دار ) ، کمربند (کمر + بند ) و یا یک کلمه می تواند از کنار هم قرار گرفتن یک جزء معنادار و یک جزء بی معنا ( وند ، پیشوند ، پسوند ) ساخته شده باشد. مثلا: پردازش ( پرداز + ــِ ش ) ، دسته ( دست + ه) واژه های غیر ساده انواعی دارند که در اصل در پایه هفتم با آنها آشنا می شوید اما به دلیل اهمیت موضوع در آزمونهای نمونه و تیزهوشان مختصری به انواع واژه غیر ساده اشاره می کنیم. اسم : اسمی که از کنار هم قرار گرفتن دو جزء معنادار ساخته شود. این جزء ها خود می توانند اسم ، صفت ، ضمیر و یا بن فعل باشند. مثالها : جانباز – پایدار – گلخانه اسم : اسمی که از ترکیب یک جزء معنادار و یک یا چند وند ( پیشوند و پسوند ) به وجود آمده باشد. مثالها: خندان ( خند + ان ) – صبحانه ( صبح + انه ) – هنرمند (هنر + مند) برای آنکه بهتر اسمهای مشتق را بشناسیم لازم است که ابتدا با انواع وند ها ( اجزای بی معنا) آشنا شویم. پر کاربرد ترین پیشوند ها: با ( با هنر ) – بی ( بی عقل ) – باز ( بازپرس ) – هم ( همراه ) – بر ( بر گشت ) – نا ( نا سپاس ) – نَ (نَسوز ) پر کاربردترین پسوند ها: بان ( دروازه بان) – دان ( قلم دان) – ستان ( بیمارستان ) – سار ( چشمه سار ) – زار ( لاله زار ) – گر ( کوزه گر) – گری ( یاغی گری) – گاه ( آزمایش گاه) - ــِـ ش ( دانش ) – وار ( امیدوار، دیوانه وار) – چه ( کتابچه) – گین ( اندوهگین) – ناک ( سوزناک) – مند ( اندیش مند) – گار ( آموزگار) - ــَــنده ( دونده) – ان (به غیر از نشانه جمع مثلا گریان، کوهان) – انه ( روزانه) – ار ( دیدار) – ا ( بینا و شنوا) - ه ( نوشته ، هفته ) – ی ( به غیر از ی نکره ، مثلا آهنی ) – ور ( هنرور) - ــــَک ( عروسک) https://eitaa.com/hedayate10 کانال درسی10
هدایت شده از کانال درسی10
جمعبندی و خلاصه زمان های ادبیات متوسطه اول: دستور_زبان_فارسی انواع فعل از نظر زمان پیش از پرداختن به فعل از نظر زمان، یادآوری چند نکته لازم است: یادآوری: الف) بن ماضی= مصدر بدون «ن»: مصدر بن ماضی رفتن ........................ رفت گفتن ........................ گفت دیدن ........................ دید شنیدن ...................... شنید نگریستن .................. نگریست جستن ...................... جست ب) بن مضارع= فعل امر بدون « ب‍ »: مصدر ..... فعل امر ..... بن مضارع رفتن ........ برو .............. رو گفتن ....... بگو .............. گو دیدن ....... ببین ........... بین شنیدن ..... بشنو ........... شنو نگریستن .... بنگر............ نگر جستن ...... بجو ........... جو و... پ) صفت مفعولی: بن ماضی + ه ‍ه نمونه: رفته، دیده، گفته، شنیده، خوانده، نوشته، گفته، شناخته، نشسته، انداخته، آمده و... انواع فعل از نظر زمان: الف) ماضی: فعلی است که بر زمان گذشته دلالت دارد. ب) مضارع: فعلی که بر زمان حال و گاهی آینده دلالت دارد. پ) مستقبل (آینده): فعلی که بر زمان آینده دلالت دارد. انواع فعل ماضی: ۱- ماضی ساده: بن ماضی+ شناسه‌های ماضی (--َم، -ی، ... / -یم، -ید، --َند): شناختم، شناختی، شناخت/ شناختیم، شناختید، شناختند ۲- ماضی استمراری: می+ ماضی ساده: می‌گفتم، می‌گفتی، می‌گفت می‌گفتیم، می‌گفتید، می‌گفتند نکته: در فارسی کهن، ماضی استمراری به چند صورت دیگر هم به کار می‌رفت: الف) «همی»‌ به جای «می»: همی‌گفتم... ب) می/ همی‌ + ماضی ساده + ی (استمراری): می‌گفتمی... ت) ماضی ساده + ی (استمراری): گفتمی... ۳- ماضی بعید: صفت مفعولی + بودم، بودی، بود/ بودیم، بودید، بودند: رفته بودم، رفته بودی، رفته بود رفته بودیم، رفته بودید، رفته بودند ۴- ماضی نَقلی: صفت مفعولی + ام، ای، است / ایم، اید، اند: شنیده‌ام، شنیده‌ای، شنیده‌است شنیده‌ایم، شنیده‌اید، شنیده‌اند نکته: در فارسی کهن، ماضی نقلی به صورت زیر، هم به کار می‌رفت: شنیده‌ستم، شنیده‌ستی، شنیده‌است شنیده‌ستیم، شنیده‌ستید، شنیده‌ستند ۵- ماضی التزامی: صفت مفعولی + باشم، باشی، باشد / باشیم، باشید، باشند: آمده باشم، آمده باشی، آمده باشد آمده باشیم، آمده باشید، آمده باشند ۶- ماضی مستمر (ملموس): داشتم، داشتی، داشت/ داشتیم، داشتید، داشتند + ماضی استمراری: داشتم می‌گفتم، داشتی می‌گفتی، داشت می‌گفت داشتیم می‌گفتیم، داشتید می‌گفتید، داشتند می‌گفتند انواع فعل مضارع: ۱- مضارع اِخباری: می + بن مضارع + شناسه‌های مضارع (--َم، -ی، --َد / -یم، -ید، --َند): می‌شناسم، می‌شناسی، می‌شناسد می‌شناسیم، می‌شناسید، می‌شناسند چند نکته: * فعل‌های است، هست، نیست و دارم، داری، دارد، داریم، دارید، دارند، نیز مضارع اِخباری به‌شمارمی‌آیند. * در فارسی کهن، گاهی فعل مضارع اخباری، بدون «می» به کار می‌رفت: روم، روی، رود/ رویم، روید، روند * در فارسی کهن، گاهی به جای «می»، «همی» به کار می‌رفت: همی‌گویم... ۲- مضارع التزامی: ب‍ + بن مضارع + شناسه‌های مضارع: بدانم، بدانی، بداند / بدانیم، بدانید، بدانند چند نکته: * گاهی فعل مضارع التزامی بدون «ب‍ » به کار می‌رود؛ مانند: فعل‌های باشم، باشی، باشد، باشیم، باشید، باشند/ شوم، شوی، شود، شویم، شوید، شوند/ برگردم...، روی دهد و... * در فارسی کهن، گاهی فعل‌های مضارع التزامی که امروزه، همراه « ب‍ » به کار می‌روند، بدون «ب‍ ‌‌‍‍‍‍» به کار می‌رفتند: گویم = بگویم و... * در فارسی کهن، گاهی فعل مضارع التزامی در معنی مضارع اخباری به کار می‌رفت: بخواهد: می‌خواهد / بگوید: می‌گوید ۳-مضارع مستمر: دارم، داری، دارد/ داریم، دارید، دارند + مضارع اخباری: دارم می‌روم، داری می‌روی، دارد می‌رود داریم می‌رویم، دارید می‌روید، دارند می‌روند ۳- آینده: خواهم، خواهی، خواهد/ خواهیم، خواهید، خواهند + مصدر بدون --َن: خواهم دید، خواهی دید، خواهد دید خواهیم دید، خواهید دید، خواهند دید https://eitaa.com/hedayate10 کانال درسی10
هدایت شده از کانال درسی10
🔰انواع ضمیر و کاربردهای آن ضمیر،واژه‌ای است که جانشین اسم می‌شود (برای جلوگیری از تکرار اسم). رستم پهلوان بزرگی بود هر کس او را مي‌دید. او ضمیراست و جانشین رستم شده است رستم مرجع ضمیر است. ❇️اقسام ضمیر عبارتند از: 1-شخصی 2-مشترک 3-اشاره 4-پرسشی 5-تعجبی 6-مبهم 7-ملکی 1- ضمیر شخصی: ضمیرهایی هستند که برای هریک از اشخاص (اول شخص، دوم شخص و سوم شخص، مفرد یا جمع ) ساخت جداگانه دارند. ضمیرشخص دوگونه است:منفصل، متصل الف- ضمیر شخصی منفصل یا گسسته، ضمیری است که به واژه پیش از خود نمي‌چسبد و به تنهایی بکار مي‌رود: من، تو، او (وي)، ما، شما، ایشان ب - ضمیر شخصی متصل یا پیوسته:ضمیری است که به واژه پیش از خود مي‌پیوندد و به تنهایی به‌كار نمي‌رود. م، ت، ش، مان، تان، شان تذکر: وقتی که ضمیر م، ت، ش به کلماتی که به ه ختم مي‌شوند افزوده شود الفی به آن اضافه مي‌شود. میوه‌ام، جامه‌ات اگر ضمایر متصل به واژه‌ای که آخرش ا یا و باشد ی به آن اضافه مي‌شود. قلم‌هایم، ابرویت 2-ضمیر مشترک: ضمیری است که برای همه ساخت‌های شش‌گانه یکسان به‌کار مي‌رود. خود: خودم، خودت، خودش، خودمان، خودتان، خودشان علاوه بر ضمیر خود، در ضمیر خویش و خویشتن نیز ضمیر مشترکند که بیشتر در زبان و ادب به‌كار مي‌رود. 3-ضمیر اشاره: ضمیری است که مرجع آن به اشاره معلوم مي‌شود. آن، این و اقسام دیگری که در بحث صفت اشاره آن‌ها را نام برده‌ایم اگر این کلمات به همراه اسم بیایند صفت اشاره و اگر جانشین اسم شوند ضمیر اشاره‌اند. این کتاب را بگیر و آن را بخوان. 4-ضمیرپرسشی:ضمیرپرسشی نیزهمان صفات پرسشی هستندکه جانشین اسم شده‌اند:که،چه،کدام، کدامین، کی، کجا، چگونه 5-ضمیر تعجبی: واژه "چه" وقتی که بی‌همراهی اسم بیاید و مفهوم تعجب و شگفتی را برساند. چه هوای خوبی ! چه زیباست ! 6- ضمیر مبهم: واژه‌هایی هستند که بر کس یا چیز یا مقدار مبهمي‌دلالت مي‌کنند: همه آمدند. فلانی، آدم بسیار خوبی است. تذکر: همچنانکه قبلا ذکر شد این ضمایر اگر با اسم بیایند صفت مي‌باشند. 7- ضمیر ملکی: واژه مرکب ازآنِ که به‌معنی مال ِ یا متعلق به باشد: این کتاب از آن ِ مسعود است. ✨این واژه در قدیم گاهی به‌صورت آن ِ به‌كار مي‌رفته است . ❇️کاربرد و نقش ضمیر ها ضمیر‌ها معمولا جانشین اسم هستند از این رو نقش‌هاي مختلف اسم را بر عهده مي‌گیرند. 1- نقش نهادی: من فردا به مسافرت مي‌روم. خودت این مطلب را گفتی. 2- نقش مسندی: محمود من هستم. احمد کدام است. 3- نقش مفعولی: تو او را ندیدی. خویشتن را رها ساختم. 4- نقش متمی: به آن دست مزن. به‌خود گفتم. 5- نقش منادایی: ‌ای آن که به اقبال تو در عالم نیست. 6- نقش تمیزی: مرا که پنداشتی‌؟ 7- نقش قیدی: کجا مي‌روی‌؟ چقدر خوابیدی‌؟ 8-نقش مضاف‌الیهی: دلم به حالش (ش مضاف الیه است) سوخت. او از گفته خویش پشیمان https://eitaa.com/hedayate10 کانال درسی10
هدایت شده از کانال درسی11
🧶 استعاره: اگر در تشبیهی یکی از ارکان اصلی(مشبه_مشبه به) را بیاوریم و دیگری را نیاوریم، استعاره ایجاد می شود.استعاره، به کار بردن کلمه ای است به جای کلمهٔ دگر به دلیل شباهت آن ها! 🏉انواع استعاره: ⚾️ استعاره مصرحه: مشبه به به جای مشبه بیاید(این نوع استعاره در حقیقت نوعی مجاز است) 🏐 مثال: دیو را در وجود خود بکش.«دیو استعاره از نفس است» ⚾️استعاره مکنیه: مشبه به جای مشبه به بیاید. 🪀 مثال: خورشید شکفت«خورشید مانند گل شکفت. درحقیقت مشبه به(گل) حذف شده است و مشبه(خورشید) باقی مانده و استعاره ایجاد کرد» 🎱نکته: هر تشخیصی، استعاره است.«چراکه در تشخیص، خصوصیت چیزی(انسان) به چیز دیگر(غیر انسان) نسبت داده می شود.» 🏀اضافه استعاری: هر اضافه استعاری، استعاره«مکنیه» است. اضاقه استعاری چند شرط دارد: ① ترکیب اضافی باشد ② اضافه تشبیهی نباشد ③ اضافه اقترانی نباشد ④ مضاف واقعاً متعلق به مضاف الیه نباشد ⑤ در حقیقت مضاف الیه را به چیزی تشبیه کرده باشیم که مضاف از اجزا و خصوصیات آن چیز نباشد. ⚽️ مثال: دست روزگار: ① اضافه است، نه وصفی ② تشبیهی نیست ③ اقترانی نیست «اقترانی دو شرط دارد: ۱_ترکیب اضافی باشد، نه وصفی۲_بین مضاف و مضاف الیه بتوان کلماتی مانند به نشانهٔ، به منظور و...... گذاشت» ④ واقعا روزگار دست ندارد ⑤درحقیقت روزگار را به انسانی تشبیه کرده ایم که یکی ازخصوصیات آن «دست» را به عنوان مضاف آورده ایم. https://eitaa.com/hedayate11 کانال درسی11
💥 های پر کاربرد 🟣سر⬅️اندیشه،مو ،وجود 🟠عالم ،جهان ،شهر ،دشت ،گردون ،دنیا⬅️مردم 🟡ایران⬅️تیم یا سپاه یا لشگر ایران 🟢جام ،ساغر ،پیاله،پیمانه،قرابه⬅️شراب 🟣شراب ،می ،باده⬅️جام 🟠چمن⬅️باغ و بوستان 🟡خون⬅️کشتن 🟢فردا⬅️قیامت 🟣امروز⬅️دنیا 🟠حرف⬅️سخن 🟡نفس و دم⬅️سخن گفتن 🟢خاک و گِل⬅️قبر 🟣گل و ایام گل⬅️فصل بهار 🟠نگین⬅️انگشتری 🟡دست⬅️انگشت و قدرت 🟢بیت و غزل⬅️شعر 🟣قلم ،کلک،خامه⬅️نوشتن و شعر 🟠ماه ،مهر،خورشید⬅️نور ماه و خورشید 🟡سینه⬅️وجود و دل 🟢زبان⬅️سخن 🟣گوش⬅️شنونده 🟠دل⬅️جرات و فکر و حواس 💥نکته مهم تستی: برای یافتن مجاز باید سراغ اسم ها برویم چون صفت و فعل مجاز نمی شوند. https://eitaa.com/hedayate12 کانال درسی12
عزیزان دانش آموز! از مطالب کانال سواد رسانه ، جهت بالابردن علم و آگاهی خود و خانواده ، غافل نشوید. این کانال را مهر ماه امسال راه اندازی کردیم که بسیار کاربردی و مفید است. لینک کانال سواد رسانه 👇👇👇 @rassan
قدرت طبع شعر زنده یاد "ملک الشعرا بهار": می گویند روزی "ملک الشعرای بهار"، شاعر معروف در مجلسی نشسته بود و حضار برای آزمایش طبع شعر او چهار کلمه را انتخاب کردند تا وی آنها را در یک رباعی بیاورد. کلمات انتخابی عبارت بودند از: خروس، انگور، درفش و سنگ. الشعرا گفت: برخاست خروس صبح برخیز ای دوست خون دل انگور فکن در رگ و پوست عشق من و تو صحبت مشت است و درفش جور دل تو صحبت سنگ است و سبوست جوانی خام که در مجلس حاضر بود گفت: این کلمات با تبانی قبلی انتخاب شده اند. اگر راست می گویید، من چهار کلمه انتخاب می کنم و شما آنها را در یک رباعی بیاورید، سپس این چهار کلمه را انتخاب نمود: آئینه، اَرّه، کفش و غوره. بدیهی است آوردن این کلمات دور از ذهن در یک رباعی ساده نبود، الشعرا اینگونه سرود: چون آینه نور خيز گشتى احسنت چون اَرّه به خلق تیز گشتى احسنت در کفش ادیبان جهان کردی پای غوره نشده مويز گشتى احسنت https://eitaa.com/hedayate12 کانال درسی12
26289294266999.pdf
6.49M
درس نامه کتاب علوم و فنون ادبی دوازدهم کانال درسی12 https://eitaa.com/hedayate12
فارسی جامع3خودمان.pdf
12.98M
🌀 جامع 🕰حجم: 13.5 mb 🎞 ، بروجرد 📝 ۳ ✍️منبع:گروه زبان و ادبیات فارسی استان لرستان کانال درسی12 https://eitaa.com/hedayate12
4_5908773275760069556.pdf
1.16M
🔹سوالات طبقه‌بندی شده‌ی آزمون‌های نهایی فارسی دوازدهم (درس به درس) 🔹دی ۹۷ تا شهریور ۱۴۰۱ 🔹با پاسخ تشریحی کانال درسی12 https://eitaa.com/hedayate12
1_1900783111.pdf
439.5K
آزمون تشریحی فصل دوم فارسی(۳)،درس ۱ تا ۵ کانال درسی12 https://eitaa.com/hedayate12
کتاب را که باز می‌کنی دو بال یک پرنده را گشوده‌ای پرنده‌ای که از زمین تو را به شهرهای دور تو را به باغ‌های نور می‌برد... 🍁🍁 https://eitaa.com/hedayate12 https://eitaa.com/hedayate11 https://eitaa.com/hedayate10
تعداد سوالات کنکور دی ماه
عزیزان دانش آموز! از مطالب کانال ، جهت بالابردن علم و آگاهی خود و خانواده ، غافل نشوید. این کانال را مهر ماه امسال راه اندازی کردیم که بسیار کاربردی و مفید است. لینک کانال سواد رسانه 👇👇👇 https://eitaa.com/hedayate10
درسنامه تکمیلی فارسی 3.pdf
386.8K
درسنامه تکمیلی قلمرو زبانی كاري از دبیرخانه راهبری ادبیات فارسی کشور مستقر در همدان https://eitaa.com/hedayate12 کانال درسی12
در آرایه‌ی اسلوب معادله سه نکته را از یاد نبرید: ۱_ معنای هر مصراع کامل است. ۲_ می‌توان میان دو مصراع «همان‌طور که» یا «مثل این که» گذاشت. ۳_ یک مصراع در حکم مشبه‌به یا مثالی برای مصراع دیگر است. اظهار عجز پیش ستم‌پیشگان خطاست اشک کباب موجب طغیان آتش است. کانال درسی12 https://eitaa.com/hedayate12
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا