eitaa logo
❣کمال بندگی❣
1.7هزار دنبال‌کننده
14.2هزار عکس
6.4هزار ویدیو
38 فایل
اگــر یـکــ نــفـر را بـه او وصـل کــردی برای سپاهش تــــــو ســــــــردار یـــاری 💫یا صاحب الزمان💫 🌹کپی با ذکر صلوات آزاد است🌷🌼 @kamali220 🌹ارتباط با مدیر↖️↖️ ادمین تبادل↙️↙️ @Yare_mahdii313
مشاهده در ایتا
دانلود
آقا جان، فرزند مولایم علی (ع) مولایِ ما هر چه زودتر بیا ... جهان در انتظارِ عدالتِ توست 😔 بعد از (ع) دنیا دیگر رنگِ عدالت به خود ندید ... منتظر توست ...               @hedye110 🔸🔶🔹💖🦋💖🔹🔶🔸
به راستی من تسلیم این دختر شده ام؟ :_باشه،تسلیم حق با توعه... لبخند میزند و از ماشین پیاده میشود. در هنوز باز است،خم میشود و رو به من میگوید :+خداحافظ.. ممنون که منو رسوندین... سرم را تکان میدهم،میخواهد در را ببند که میگویم :_نیکی؟ دوباره سرش را خم میکند :_پول داری ؟ لبخند گرم او ،در سردترین روزهای اسفند رگ هایم را ذوب میکند. :+بله،دارم..ممنون...خدانگه دار.. :_مواظب خودت باش.. امروز،اختیار زبانم را ندارم... نیکی آرام و موقر وارد دانشگاه میشود. استارت میزنم و راه میافتم. چند خیابان آن طرف تر،ماشین را پارک میکنم و پیاده میشوم. کاپشن زرشکی سرمه ای ام را از صندلی عقب برمیدارم. زمستان آخرین نفس هایش را عمیق میکشد. زیپ کاپشن را تا سینه ام میکشم و دست هایم را داخل جیب هایم فرو میکنم. به سمت دانشگاه،آرام قدم برمیدارم. هنوز نمیدانم دقیقا چه در سر دارم و آرامش درونم،هشداردهنده ی کدام طوفان است؟ فقط میدانم که نیرویی از درون ، مرا به سمت دانشگاه هل میدهد. جلوی در که میرسم،پسرجوان حدودا بیست ساله ای میبینم که مشغول صحبت با موبایل،از دانشکده بیرون میآید. جلو میروم و دست روی شانه اش میگذارم. برمیگردد،موبایل را جلوی دهانش میگیرد. :_گوشی...جانم؟ :+ببخشید... شما از بچه های حقوق هستین؟ :_من،نه... به طرف ورودی برمیگردد :_مجیــــد؟ مجیـــــد؟؟ بیا ببین این آقا چی کار دارن؟ دو پسر هم و سن و سال مانی،شیک پوش و منظم به طرفم میآیند. یکی چهارشانه تر است و کت قهوه ای پوشیده.. دیگری، شلوار مشکی و کت چرم مشکی تن کرده. :_اینا از بچه های حقوقن .. :+ممنون به طرف مجید و دوستش میر وم. :+سلام مشکوک نگاهم میکنند. :_سلام دستم را دراز میکنم و با هردو دست میدهم. :+یه چند تا سوال داشتم،ممکنه کمکم کنین؟ به هم نگاه میکنند. پسر قدبلند تر که چند سانتی از من کوتاه است میگوید :_بفرمایید :+راجع یکی از بچه های دانشکده تون،چند تا سؤال داشتم... پسر کوتاه تر،سقلمه ای به دوستش میزند و با شیطنت میخندد. پسر قدبلند میگوید :_عه آقا پس امر خیره... در خدمتم حس میکنم تکه ای از قلبم کنده میشود. آب دهانم را قورت میدهم :+شما شریفی نامی میشناسین؟؟ :_شریفی؟ :+آره بهم گفتن از بچه های حقوقه... :_ورودی چنده؟؟ :+نمیدونم راستش... با تعجب به هم دیگر نگاه میکنند.. پسر کوتاه تر میگوید :+من شریفی نمیشناسم بین بچه ها... ولی از ما میشنوین،دختر به دانشجوی حقوق ندید... ما از صبح تا شب با جرم و شکایت و پزشکی قانونی سر و کار داریم....               @hedye110 🔸🔶🔹💖🦋💖🔹🔶🔸
دعای روز بیست و سوم اللَّهُمَّ اغْسِلْنِي فِيهِ مِنَ الذُّنُوبِ، وَ طَهِّرْنِي فِيهِ مِنَ الْعُيُوبِ، وَ امْتَحِنْ قَلْبِي فِيهِ بِتَقْوَى الْقُلُوبِ، يَا مُقِيلَ عَثَرَاتِ الْمُذْنِبِينَ. خدایا در این ماه از گناهانم شست وشویم ده، و از عیبها پاکم کن، و دلم را به پرهیزکاری دلها بیازمای، ای نادیده گیرنده لغزش های اهل گناه. 🦋🌹💖 @hedye110
💔😭 شامیان گفتند، علی آیا مسلمان بوده است؟ از غریبی علی(ع)، خاک مصیبت بر سرم ...               @hedye110 🔸🔶🔹💖🦋💖🔹🔶🔸
اوج قله تقدیر ۴.mp3
10.49M
۴ 🌠 من می‌خوام " شبهای قدر " و اندازه‌ی آرزوها و نیازهام رو بلد باشم، و بدونم باید چجوری برای دریافتِ تقدیراتم دعا کنم! 🌠 من می‌خوام، تقدیراتم رو جوری بچینم، که در شأنِ قیمت و قدرِ واقعیِ من، باشه!               @hedye110 🔸🔶🔹💖🦋💖🔹🔶🔸
Joze 23-Aghaie Tahdir_1395-8-18-9-47.mp3
32.82M
📖 تلاوت تحدیر (تندخوانی) 🌺 📥توسط استاد معتز آقایی ⏲ «در 33 دقیقه یک جزء تلاوت کنید» 📩 به دوستان خود هدیه دهید. 🌙 هر روز ماه مبارک رمضان در کانال @hedye110
♨️دومینوی دشمن♨️ ❗️بازی دومینو را شاید دیده باشید، تکه های زیادی از چوب های مستطیلی که پشت سرهم چیده شده اند و با هل دادن اولین قطعه، بقیه قطعه ها هم به ترتیب سقوط خواهند کرد. ⚠️وضعیت بعضی از موضوعات در جامعه ما دقیقا مثل دومینو است. ⁉️شاید برای بسیاری از افراد سوال باشد که علت تاکید چندباره رهبر انقلاب بر موضوع جهاد تبیین چیست؟ ‼️در جنگ فعلی دشمن، قطعه اول این دومینو از این قرار است: ◽️ به حاشیه بردن نقاط قوت و پیشرفت های ایران، نشر دروغ های متعدد و مانور پی در پی روی مشکلات و فاسد نشان دادن بدنه مدیریتی نظام ⤵️چینش این دومینو به این شکل است: 👈بدبین کردن افکار عمومی به نظام جمهوری اسلامی و کارآیی آن و در نتیجه⬅️ بدبینی به قشر انقلابی و روحانیت ⬅️ تشکیک در آنچه که تا کنون توسط علما و روحانیون در مورد دین بیان شده ⬅️ پذیرش شبهات دینی که با نام قرائت درست از دین به افکار عمومی پمپاژ می شود ⬅️ از دست رفتن آثار دینداری واقعی در جامعه ⬅️ از دست رفتن اقتدار و روح ایستادگی ملت ایران که ناشی از ایمان قوی ملت بوده و هست ⬅️ تغییر آرام ذائقه و نگرش افراد جامعه ⬅️ متمایل شدن به فرهنگ درون تهی و خودبزرگ نمای غرب ⬅️ متمایل شدن به زندگی به سبک غربی ⬅️ خوشبین شدن به غرب ⬅️ فرش قرمز پهن کردن برای ورود آنها و تفاهم و دوستی ⬅️ سرزنش مقاومت کنندگان در برابر دشمن ⬅️ تسلط دشمن به ایران بدون نیاز به جنگ و فقط با انتخاب مسئولان غربگرا توسط مردم ⬅️ تبدیل شدن ایران به برده و گاو شیرده دشمن ⬅️ افتادن به حال و روز کشوری مثل افغانستان که حاصل ۲۰ سال حضور آمریکا در آن چیزی جز هرج و مرج نیست ⬅️ از دست رفتن امید ملت های مقاوم متکی به ایران ⬅️ تضعیف جبهه مقاومت ⬅️ جبران آثار ایجاد شده در افکار عمومی جهان ناشی از شکست های جبهه غرب از محور مقاومت ⬅️ وارونه شدن موج جهانی روگردانی از نظام سرمایه داری غرب ⬅️ جان گرفتن دوباره نظام سرمایه داری ⬅️ فرو رفتن دوباره جهان در باتلاق نظام سرمایه داری غرب ⬅️ رواج غارت و جنگ و تجارت اسلحه و قتل، کشتار، جنگ های جهانی، قتل عام عمومی با سلاح های اتمی ⬅️ نکبت و سیاهی ⬛️ ✅ از همین جهت بود که رهبر انقلاب فرمودند جهاد تبیین بالاترین نوع جهاد است و فرمودند؛ اگر حق این جهاد خوب ادا شود، بقیه میدان های جهاد، مردان خود را پیدا خواهند کرد... ☝️حرکت در جهت جهاد تبیین یعنی حرکت در جهت اصلاح جهان ⁉️آیا یاران امام زمان ماموریتی مهم تر از اصلاح جهان دارند؟ ✴️شما دوست ندارید جزو یاران امام زمان باشید؟ 🇮🇷قطعا با لطف خدا و نقش آفرینی ما در جبهه جهاد تبیین، این نقشه هم شکست خواهد خورد و گام به گام، به ظهور نزدیک تر خواهیم شد. 🌐سایت مرکزی افتخارات جمهوری اسلامی ایران و جهاد تبیین👇 https://eftekhar1357.ir               @hedye110 🔸🔶🔹💖🦋💖🔹🔶🔸
➣ 🌺آیت الله بهـجت(ره): اگر کسی مقید باشد را اول وقتش بخواند تکویناً روز به روز بالاتــر رفتـــه و به نمـاز عالـے رسد.               @hedye110 🔸🔶🔹💖🦋💖🔹🔶🔸
✅صدقه و وسوسه شیطان ✍امام علی (ع) فرمودند: یڪ روز دیناری صدقه دادم رسول خدا فرمودند: یا علی آیا میدانی که صدقه از دست مومن خارج نشود مگراینکه از دهان هفتاد شیطان بیرون آید ڪه هر یک او را با وسوسه خود از دادن منع می کنند (یکی گوید نده ڪه ریا میشود ودیگری میگوید نده که او مستحق نیست و آن دیگر گوید نده ڪه خود بدان محتاج خواهی شد و ...) وقبل از آنکه به دست سائل برسد بدست خدا خواهد رسید. 📚ثواب الاعمال و عقاب الاعمال، ترجمه غفاری، ص۳۱۴               @hedye110 🔸🔶🔹💖🦋💖🔹🔶🔸
✅ توصیه به تهجد و شب زنده داری ✍امام على عليه السلام: چشمانتان را شب ها بيدار داريد و شكم هايتان را لاغر و از جسم هايتان بگيريد و به جان هايتان ببخشيد. 📚 غرر الحكم، ۲۴۹۷               @hedye110 🔸🔶🔹💖🦋💖🔹🔶🔸
بسم الله الرحمن الرحیم سلام دوستان عزیز هدیه امروز مون #۱۱۰صلوات هدیه به #علیه‌السلام به سلامتی و ظهور امام زمان عج الله تعالی فرجه الشریف و حاجت روائیِ دوستانی که با ما در ذکر صلوات هم‌نوائی می‌کنند و عاقبت بخیری جوانها🌹🌹🌹 حدیث👇👇 امام جعفر صادق عليه السلام می فرمایند : هر كه خواهد از خداوند عز و جل حاجتى طلب كند ، به صلوات فرستادن بر محمّد و آل او آغاز نمايد ، سپس حاجتش را بخواهد و در پايان نيز بر محمّد و آل محمّد صلوات فرستد ؛ زيرا خداوند عز و جل كريمتر از آن است كه آغاز و انجام دعا را بپذيرد و وسط را واگذارد ؛ چرا كه صلوات بر محمّد و آل محمّد از خداوند پوشيده نمى‏ماند . مَن كانَت لَهُ حاجَةٌ إلى اللّه عز و جل فَلْيَبدَأ بِالصَّلاةِ عَلى مُحَمَّدٍ وآلِهِ ، ثُمَّ يَسألْ حاجَتَهُ ، ثُمَّ يَختِمْ بِالصَّلاةِ عَلى مُحَمَّدٍ وآلِ مُحَمَّدٍ ، فإنَّ اللّه‏َ عز و جل أكرَمُ مِن أن يَقبَلَ الطَّرَفَينِ ويَدَعَ الوَسَطَ إذ كانَتِ الصَّلاةُ عَلى مُحَمَّدٍ وآلِ مُحَمَّدٍ لا تُحجَبُ عَنهُ . مكارم الأخلاق : 2 / 19 / 2040 💖🌹🦋
┄┅─✵💝✵─┅┄ آغاز سخن یاد خدا باید کرد خود را به امید او رها باید کرد ای با تو شروع کارها زیباتر آغاز سخن تو را صدا باید کرد الهی به امید تو💚 💖🌹🦋 @hedye110
زهر هجر تو چشیدیم و نمردیم عجب آسمان غرق تحیّر ز گران جانیِ ماست به ظهورت قسم این غیبت طولانی تو ثمرش خون دل و گریه ی طولانی ماست               @hedye110 🔸🔶🔹💖🦋💖🔹🔶🔸
🌺✨🌺 ﷽ 🌺✨🌺 ✅ توبه در قرآن (2⃣) ✅💐 تشویق به توبه 💐✨ قرآن کریم در آیات متعددی مردم را به توبه و رجوع از گناه و بازگشت به درگاه الهی تشویق و ترغیب کرده است. 💐✨ آیه 53 سوره زمر، یکی از مهمترین آیات امیدبخش قرآن به شمار می‌رود: 💐💫 قُلْ يَا عِبَادِيَ الَّذِينَ أَسْرَفُوا عَلَىٰ أَنْفُسِهِمْ لَا تَقْنَطُوا مِنْ رَحْمَةِ اللَّهِ ۚ إِنَّ اللَّهَ يَغْفِرُ الذُّنُوبَ جَمِيعًا ۚ إِنَّهُ هُوَ الْغَفُورُ الرَّحِيمُ (آیه 53 سوره زمر) بگو: «ای بندگان من که بر خود اسراف و ستم کرده‌اید! از رحمت خداوند نومید نشوید که خدا همه گناهان را می‌آمرزد، زیرا او بسیار آمرزنده و مهربان است. ✅💐 در بخشش الهى نوع گناه و مقدار آن تفاوتى ندارد.               @hedye110 🔸🔶🔹💖🦋💖🔹🔶🔸
مصرانه میگویم :+آخه بهم گفتن اینجا دیدنش... پسر قدبلند میگوید :_منم دانشجویی به اسم شریفی نمیشناسم..ولی یه استادشریفی هست،از اساتید دانشکده ی ماست... استاد شریفی! استاد؟ یعنی او استاد نیکی است؟؟ با تعجب میگویم :+چند ساله است؟؟؟ پسر ها نگاهم میکنند :_حول و حوش سی... از هیئت علمی نیستا... با صدای بلند فکر میکنم :+یعنی خودشهه؟ سرم را بلند میکنم :+بچه ها کمکم میکنین برم پیشش؟ پسر قدبلند میگوید :_باشه،ولی از استاد سخت گیراست... :+ باید ببینمش :_باشه.. بیا از ورودی ردت کنیم... همراهشان راه میافتم و وارد دانشکده میشوم. از بین شمشادها رد میشویم و جلوی ساختمان میرسیم. :_ببین داداش،الان باید تو اتاق اساتید باشه... دستم را دراز میکنم :+ممنون رفقا پسر کوتاه تر میگوید :_گفتم به دانشجوی حقوق دختر نده؟حالا میگم به این شریفی دختر بده... داماد بهتر از این آدم پیدا نمیکنی.. سر تکان میدهم و به طرف ساختمان حرکت میکنم.جلوی اتاق اساتید،دستی به کت و موهایم میکشم. میخواهم خوش پوش تر از همیشه به نظر بیایم. دلیل این یکی را هم نمیدانم... چند تقه به در میزنم. صدای مردانه ای میگوید :_بفرمایید در را باز میکنم و وارد میشوم. مرد جوانی روی مبل نشسته و فنجانی چای در دست دارد. کس دیگری در اتاق نیست. جوان تر از سی سال به نظر میرسد. موهای بور،چشم های روشن و ریش مرتب و کوتاه. پیراهن چهارخونه ی کرم به تن کرده و شلوار قهوه ای. :_جانم ؟ کاری داشتین؟ اخم ابروهایم را باز میکنم. :+شما آقای شریفی هستین؟ :_بله،امرتون رو بفرمایید... فنجانش را روی میز میگذارد و بلند میشود. :_بگو جانم.. در خدمتم.. از بچه های حقوق هستی؟ :+من آریا هستم آقای شریفی.. مسیح آریا همسر شاگردتون... خانم نیایش به وضوح جاخوردنش را میبینم. رنگش میپرد و باتعجب نگاهم میکند. :_واقعا؟؟ خیلی از دیدنتون خوش بختم.. دستش را دراز میکند..با سرانگشتانم دستش را میگیرم. دستم را رها میکند و میگوید :_بفرمایید بشینید.. دستانم را روی سینه ام قالب میکنم :+ممنون .. نگاه بیتفاوت و سردم را به صورتش میدوزم.حالا شبیه خودم شده ام. مغرور و سرد... این نیمه ی جذاب ترم را چند وقتی است از یاد برده ام ... 🌹به نیت فرج امام زمانمون اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم🌹   ☘ 💖☘ 💖💖☘ 💖💖💖☘ 💖💖💖💖☘ ↷↷↷             @hedye110 🔸🔶🔹💖🦋💖🔹🔶🔸
دعای روز بیست و چهارم اللَّهُمَّ إِنِّي أَسْأَلُكَ فِيهِ مَا يُرْضِيكَ، وَ أَعُوذُ بِكَ مِمَّا يُؤْذِيكَ، وَ أَسْأَلُكَ التَّوْفِيقَ فِيهِ لِأَنْ أُطِيعَكَ وَ لا أَعْصِيَكَ، يَا جَوَادَ السَّائِلِينَ. خدایا در این ماه آنچه تو را خشنود می کند از تو درخواست می کنم، و از آنچه تو را ناخشنود می کند به تو پناه می آورم، و از تو در این ماه توفیق اطاعت و ترک نافرمانی ات را خواستارم، ای بخشنده به نیازمندان 💖🌹🦋
Joze 24-Aghaie Tahdir_1395-8-18-9-49.mp3
32.37M
📖 تلاوت تحدیر (تندخوانی) 🌺 📥توسط استاد معتز آقایی ⏲ «در 33 دقیقه یک جزء تلاوت کنید» 📩 به دوستان خود هدیه دهید. 🌙 هر روز ماه مبارک رمضان در کانال ✦‎‌‌‌࿐჻ᭂ❣🌸❣჻ᭂ࿐✦
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎬 | یا ستار ✦ ستّـــــار همان خدایِ پرده‌پوشی‌ست؛ که عادت کرده: هم خودش را به ندیدن بزند هم نگذارد که دیگران ببینند و بفهمند. • همان خدای عجیب و غریبی که در اوج قدرت نشسته؛ اما داستان «شتر دیدی، ندیدی»اش... را ناتمام رها نمی‌کند! 💫               @hedye110 🔸🔶🔹💖🦋💖🔹🔶🔸
48.5M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎞 مجموعه‌ قسمت دوازدهم: «قله‌های آرزوی دیروز = پله‌های آرزوی امروز» | بخش دوم ✍🏻 ماجرای زندگی و تحول سمیرا دهقان ➖از احساس تنهایی و سردرگمی ناشی از فروریختن دیوار باورهای گذشته، ✧ تا فرا رسیدن هدایت خداوند، که هیچ‌گاه دیر نمی‌کند؛ و یافتن پاسخ سوالات بی‌جوابی که یک عمر، همراهش بوده‌اند...               @hedye110 🔸🔶🔹💖🦋💖🔹🔶🔸
↷❈🔅❂🌙❂🔅❈↶ 💫از امام صادق (علیه السلام) سوال شد: چگونه شب قدر از هزار ماه بهتر است؟ حضرت فرمود: كار نیك در آن شب از كار در هزار ماه كه در آنها شب قدر نباشد بهتر است.✨               @hedye110 🔸🔶🔹💖🦋💖🔹🔶🔸
4_5983329540036889620.mp3
10.71M
۵ 🔅امیرکلام، علی علیه‌السلام؛ قِیمَهُ کُلِّ امْرئٍ مَا یُحْسِنُهُ! قیمت هر کس، به محبوب‌های اوست! ✔️ شب قدر، شبِ محبوب‌سنجی است! ✔️ شبِ قیمت سنجی است! شبِ قَدرسنجیِ است! در شب قدر آسمان، قیمت شما را چقدر می‌یابد؟               @hedye110 🔸🔶🔹💖🦋💖🔹🔶🔸
بسم الله الرحمن الرحیم سلام دوستان عزیز هدیه امروز مون #۱۱۰صلوات هدیه به #علیه‌السلام به سلامتی و ظهور امام زمان عج الله تعالی فرجه الشریف و حاجت روائیِ دوستانی که با ما در ذکر صلوات هم‌نوائی می‌کنند و عاقبت بخیری جوانها🌹🌹🌹 حدیث👇👇 رسول خدا صلي الله عليه واله می فرمایند : کسی که صلوات بر من را فراموش کند راه بهشت را گم کرده است مَن نَسَي الصَلاة عَليَ اخطَا طَريقَ الجنَةِ آثار و برکات صلوات صفحه97 🦋🌹💖
خورشيد روز عاشورا در حال غروب كردن است. به دستور عمرسعد آب در اختيار اسيران قرار مى گيرد. عمرسعد مى خواهد در صحراى كربلا بماند، چون سپاه كوفه خسته است و توان حركت به سوى كوفه را ندارد. از طرف ديگر ابن زياد منتظر خبر است و بايد خبر پيروزى را به او برسانند. عمرسعد خُولى را مأمور مى كند تا پيش از حركت سپاه، سرِ امام را براى ابن زياد ببرد. سرِ امام كه پيش از اين بر سر نيزه كرده اند را از بالاى نيزه پايين مى آورند و تحويل خولى مى دهند. او همراه عدّه اى به سوى كوفه پيش مى تازد. خُولى و همراهان پس از طى مسافتى طولانى و بدون معطّلى، زمانى به كوفه مى رسند كه پاسى از شب گذشته است. او به سوى قصر ابن زياد مى رود، امّا درِ قصر بسته و ابن زياد در خواب خوش است. او مى خواهد مژدگانى خوبى از ابن زياد بگيرد، پس بايد وقتى بيايد كه ابن زياد سر حال باشد. براى همين، به سوى منزل باز مى گردد تا فردا صبح نزد او بيايد. ــ درِ خانه ما را مى زنند. ــ راست مى گويى، به نظر تو كيست كه اين وقت شب به درِ خانه ما آمده است. اين دو زن نمى دانند كه اكنون شوهرشان، پشت در است. آيا اين دو زن را مى شناسى؟ اينها همسران خولى هستند. يكى به نام "نَوار"، و ديگرى به نام "اَسَديّه" است. صداى خُولى از پشت در بلند مى شود: "در را باز كنيد كه بسيار خسته ام". همسران خُولى در را باز مى كنند و او وارد خانه مى شود و تصميم مى گيرد نزد نَوار برود. خولى همراه نَوار به سوى اتاق او حركت مى كند. خُولى، سرِ امام را از كيسه اى كه در دست دارد بيرون مى آورد و آن را زير طشتى كه در حياط خانه است، قرار مى دهد و به اتاق مى رود. نَوار براى شوهرش نوشيدنى و غذا مى آورد. بعد از شام، نَوار از خُولى مى پرسد: ــ خُولى، چه خبر؟ شنيدم تو هم به كربلا رفته بودى؟ ــ تو چه كار به اين كارها دارى. مهم اين است كه با دست پر آمدم، من امشب گنج بزرگى آورده ام. ــ گنج! راست مى گويى؟ ــ آرى، من سرِ حسين را با خود آورده ام. ــ واى بر تو! براى من، سرِ پسر پيامبر را به سوغات آوردى. به خدا قسم ديگر با تو زندگى نمى كنم. نَوار از اتاق بيرون مى دود و خولى او را صدا مى زند، امّا او جوابى نمى دهد. نَوارمى خواهد براى هميشه از خانه خُولى برود كه ناگهان مى بيند وسط حياطِ خانه، ستونى از نور به سوى آسمان كشيده شده است. خدايا! اين ستون نور چيست؟ او جلو مى رود. اين نور از آن طشت است. كبوترانى سفيد رنگ دور آن طشت پرواز مى كنند. نَوار كنار طشت نورانى مى نشيند و تا صبح بر امام حسين(ع) گريه مى كند. <=====●○●○●○=====> eitaa.com/joinchat/177012741Cffe22f43ef