eitaa logo
❣کمال بندگی❣
1.7هزار دنبال‌کننده
14.2هزار عکس
6.4هزار ویدیو
38 فایل
اگــر یـکــ نــفـر را بـه او وصـل کــردی برای سپاهش تــــــو ســــــــردار یـــاری 💫یا صاحب الزمان💫 🌹کپی با ذکر صلوات آزاد است🌷🌼 @kamali220 🌹ارتباط با مدیر↖️↖️ ادمین تبادل↙️↙️ @Yare_mahdii313
مشاهده در ایتا
دانلود
💕🍃💕🍃💕🍃💕🍃💕🍃💕🍃 💟دعا برای شروع روز💟 ا🍃💕🍃 💙بسم الله الرحمن الرحیم💙 ا🍃💕🍃 اَلـلّـهُـمَ اجـْعَـلْ صَـبَـاحَـنـَا صَـبـَاحَ الْـاَبـْـــــرَار وَ لـَـا تَــجْــعـَـلْ صَـبـَاحَـنـَا صَـبَـاحَ الْـاَشَـــــرَار ا🍃💕🍃 اَلـلّـهُـمَ اجـْعَـلْ صَـبَـاحَـنـَا صَـبَـاحَ الـْمـَقـْبـُولـِیـن وَ لـَـا تَــجْــعـَـلْ صَـبـَاحَـنـَا صَـبَـاحَ الـْمـَرْدُودِیــــن ا🍃💕🍃 اَلـلّـهُـمَ اجـْعَـلْ صَـبَـاحَـنـَا صَـبَـاحَ الـْصّـَالـِحـِیـن وَ لـَـا تَــجْــعـَـلْ صَـبـَاحَـنـَا صَـبَـاحَ الـْطّـَالـِحـِیـن ا🍃💕🍃 اَلـلّـهُـمَ اجـْعَـلْ صَـبَـاحَـنـَا صَـبَـاحَ الـْخـَیْـرِ وَ السَّعـَادَة وَ لـَـا تَــجْــعـَـلْ صَـبـَاحَـنـَا صَـبَـاحَ الـشَّـرِ وَ الْشِّـقـَاوَة ا🍃💕🍃 💠امين يا رب العالمین💠 التماس دعا 🙏🙏🙏🙏 💕🍃💕🍃💕🍃💕🍃💕🍃 @hedye110
☀️ به رسم هر روز صبح ☀️ 🌻السَّلامُ عَلَيْكَ يا اَبا عَبْدِاللهِ وَعَلَى الاَْرْواحِ الَّتي حَلَّتْ بِفِنائِكَ عَلَيْكَ مِنّي سَلامُ اللهِ اَبَداً ما بَقيتُ وَبَقِيَ اللَّيْلُ وَالنَّهارُ وَلا جَعَلَهُ اللهُ آخِرَ الْعَهْدِ مِنّي لِزِيارَتِكُمْ، اَلسَّلامُ عَلَى الْحُسَيْنِ وَعَلى عَلِيِّ بْنِ الْحُسَيْنِ وَعَلى اَوْلادِ الْحُسَيْنِ وَعَلى اَصْحابِ الْحُسَيْن🌻 💕💕💕💕💕💕💕💕 🌸السلام علیک یا امام الرئوف 🌸 🌻ﺍﻟﻠَّﻬُﻢَّ ﺻَﻞِّ ﻋَﻠَﻰ ﻋَﻠِﻲِّ ﺑْﻦِ ﻣُﻮﺳَﻰ ﺍﻟﺮِّﺿَﺎ ﺍﻟْﻤُﺮْﺗَﻀَﻰ ﺍﻟْﺈِﻣَﺎﻡِ ﺍﻟﺘَّﻘِﻲِّ ﺍﻟﻨَّﻘِﻲِّ ﻭَ ﺣُﺠَّﺘِﻚَ ﻋَﻠَﻰ ﻣَﻦْ ﻓَﻮْﻕَ ﺍﻟْﺄَﺭْﺽِ ﻭَ ﻣَﻦْ ﺗَﺤْﺖَ ﺍﻟﺜَّﺮَﻯ ﺍﻟﺼِّﺪِّﻳﻖِ ﺍﻟﺸَّﻬِﻴﺪِ ﺻَﻠَﺎﺓً ﻛَﺜِﻴﺮَﺓً ﺗَﺎﻣَّﺔً ﺯَﺍﻛِﻴَﺔً ﻣُﺘَﻮَﺍﺻِﻠَﺔً ﻣُﺘَﻮَﺍﺗِﺮَﺓً ﻣُﺘَﺮَﺍﺩِﻓَﺔً ﻛَﺄَﻓْﻀَﻞِ ﻣَﺎ ﺻَﻠَّﻴْﺖَ ﻋَﻠَﻰ ﺃَﺣَﺪٍ ﻣِﻦْ ﺃَﻭْﻟِﻴَﺎﺋِﻚَ🌻 💕💕💕💕💕💕💕 🌸 ألـلَّـهُـمَــ عَـجِّـلْ لِـوَلـیِـکْ ألْـفَـرَج🌸 @hedye110
🌹🍃🌹🍃🌹🍃 🍃🌸🍃 🌹🍃 🍃 🌹 🍃 ❤️ توسل امروز ❤️ امام موسی بن جعفر علیه السلام امام رضا علیه السلام امام جواد علیه السلام امام هادی علیه السلام يَا أَبَا الْحَسَنِ، يَا مُوسَى بْنَ جَعْفَرٍ، أَيُّهَا الْكاظِمُ، يَا ابْنَ رَسُولِ اللّٰهِ، يَا حُجَّةَ اللّٰهِ عَلىٰ خَلْقِهِ، يَا سَيِّدَنا وَمَوْلانَا إِنَّا تَوَجَّهْنا وَاسْتَشْفَعْنا وَتَوَسَّلْنا بِكَ إِلَى اللّٰهِ وَقَدَّمْناكَ بَيْنَ يَدَيْ حَاجَاتِنا، يَا وَجِيهاً عِنْدَ اللّٰهِ اشْفَعْ لَنا عِنْدَ اللّٰهِ؛ 🌹🦋 يَا أَبَا الْحَسَنِ يَا عَلِىَّ بْنَ مُوسىٰ، أَيُّهَا الرِّضا، يَا ابْنَ رَسُولِ اللّٰهِ، يَا حُجَّةَ اللّٰهِ عَلىٰ خَلْقِهِ، يَا سَيِّدَنا وَمَوْلانا إِنَّا تَوَجَّهْنا وَاسْتَشْفَعْنا وَتَوَسَّلْنا بِكَ إِلَى اللّٰهِ وَقَدَّمْناكَ بَيْنَ يَدَيْ حَاجَاتِنا، يَا وَجِيهاً عِنْدَ اللّٰهِ اشْفَعْ لَنا عِنْدَ اللّٰهِ؛ 🌹🦋 يَا أَبا جَعْفَرٍ يَا مُحَمَّدَ بْنَ عَلِيٍّ، أَيُّهَا التَّقِىُّ الْجَوادُ، يَا ابْنَ رَسُولِ اللّٰهِ، يَا حُجَّةَ اللّٰهِ عَلىٰ خَلْقِهِ، يَا سَيِّدَنا وَمَوْلانَا إِنَّا تَوَجَّهْنا وَاسْتَشْفَعْنا وَتَوَسَّلْنا بِكَ إِلَى اللّٰهِ وَقَدَّمْناكَ بَيْنَ يَدَيْ حَاجَاتِنا، يَا وَجِيهاً عِنْدَ اللّٰهِ اشْفَعْ لَنا عِنْدَ اللّٰهِ؛ 🌹🦋 يَا أَبَا الْحَسَنِ، يَا عَلِىَّ بْنَ مُحَمَّدٍ، أَيُّهَا الْهادِى النَّقِىُّ، يَا ابْنَ رَسُولِ اللّٰهِ، يَا حُجَّةَ اللّٰهِ عَلىٰ خَلْقِهِ، يَا سَيِّدَنا وَمَوْلانا إِنَّا تَوَجَّهْنا وَاسْتَشْفَعْنا وَتَوَسَّلْنا بِكَ إِلَى اللّٰهِ وَقَدَّمْناكَ بَيْنَ يَدَيْ حاجاتِنا، يَا وَجِيهاً عِنْدَ اللّٰهِ اشْفَعْ لَنا عِنْدَ اللّٰهِ؛ 🍃 🌹 🍃 🌹🍃 🍃🌸🍃 🌹🍃🌹🍃🌹🍃 @hedye110
1_898400391.mp3
1.82M
تجدید عهد روزانه با امام زمان (عج) 🤍 ❤️ با صدای استاد : 👤فرهمند 🌤 الّلهُـمَّ عَجِّــلْ لِوَلِیِّکَـــ الْفَـــرَج 🌤 @hedye110
🪴 🪴 🌿﷽🌿 به فکرم رسید بروم و از بیرون بیمارستان چیزی برایش دست و پا کنم. ولي تا آنجا که می دانستم در آن اطراف هیچ مغازه و فروشگاهی نبود که حتی به قیمت شکستن در یا شیشه اش بشود چیزی مناسب خوراک بچه تهیه کرد. همان طور که کمر و شانه هایش را ماساژ میدادم برای چند لحظه خوابش برد. سرم را روی سینه اش گذاشتم و گفتم: خدایا، خودت به فریاد ما برسی، گریه بچه دوباره شروع شد. سرم را بالا آوردم و از دیدم پرستاری به طرفمان می آید. زن جوانی که موهای رنگ کرده قهوه ایی اش را دم اسبی بسته بود از همان چند قدمی ببسکویتی که در دستش بود را نشانم داد. خودم را جمع و جور کردم، نفهمد گریه کرده ام وقتی جلو آمده گفت: به زحمت این بیسکویت را پیدا کردم. می دونم دردی رو دوا نمی کنه. بخش نوزادان مون هیچی نداره وگرنه از اونجا براشی شیشه و شیر خشک می گرفتم. بعد بسته بیسکویت را باز کرد و به طرفم گرفت. بیسکویتی برداشتم و در دهان بچه گذاشتم، بیسکویت خشک بود و بچه نمی توانست آن را بخورد. با دست پس می زد و گریه می کرد. به زحمت بیسکویت را جلوی دهانش نگه داشتم. کمی مک زد و به تدریج آرام شد. اما انگار به این راضی نباشد در بین مک زدنهایش به بیسکویت گریه می کرد و مدام دستم را کنار می زد. کمی از آن را گوشه دهانش چپاندم تا با آب دهانش مخلوط بشود و راحت تر پایین برود. فکر کردم شاید بهتر باشد پودرش کنم و توی دهانش بریزم. این کار هم فایده ایی نداشت. دستش را به دهان و بینی اش می مالید و در حالی که اشک و آب بینی اش با هم قاطی شده بود، بیسکویت ها را با گریه بیرون داد. از بیسکویت خوراندن دست برداشتم بچه هم که دیگر نای گریه کردن نداشت، ناله میزد. در بین صدای انفجارها و آمبولانس ها و بوق ماشین هایی که به حیاط بیمارستان می آمدند و می رفتند، فکری به سرم زد، به خودم گفتم: این به کسب و کاری ندارد، معلوم هم نیست کجا آواره شود، ای کاشی بتوانم برای همیشه او را پهلوی خودم نگه دارم. درست است که وضعیت خود ما هم مشخص نیست، ولی هرجا که رفتیم این بچه هم با ما باشد. او هم مثل زینب و سعید روزی اش را خدا می دهد. بیشتر که به این مساله فکر کردم، دیدم من می خواهم در شهر بمانم و کار کنم. جنگ هم معلوم نیست تا کی ادامه داشته باشند. آن وقت بچه را به چه کسی بپسارم. غذایش را از کجا تهیه کنم. وقتی هم که این طرف و آن طرف میروم بچه باید در دست این و آن بچرخد. حالا که خدا خواسته و جان سالم به در برده، اگر من توی شهر نگهش دارم معلوم نیست توی این بمبارانها زنده بماند توی این فکرها بودم و صورت خسته و در مانده بچه را نگاه می کردم که شنیدم یک نفر می گوید: خواهر بچه رو بدید، می خوایم بریم سر بلند کردم. همان مردی بود که جنازه ها را آورده بود. بهش گفتم: کجا می خواید ببریدش تو رو خدا آواره شده، ، ببریدش به جای مطمئنن. یه جایی که اگه فامیلاش اومدن سراغش بتونن پیداش کنن، مرد گفت: نگران نباش، می برم بهزیستی آبادان تحوبلش میدم. چند بار بچه را که دیگر بیحال و بی رمق شده بود، بوسیدم. مرد بچه را گرفت. از ماشین پیاده شدم و تا ماشین از در بیمارستان بیرون برود با نگاهم بچه را دنبال کردم حالم خیلی خراب بود. دیگر نای ایستادن نداشتم. از صبح تمام صحنه هایی که شاهدش بودم، فجیع و دردناک بودند، راه افتادم و از در بیمارستان بیرون زدم. خسته و سرگردان نمی دانستم کجا بروم و چه کار کنم. دلم می خواست فرار کنم جایی بروم که کسی نباشد گوشه ایی بنشینم و در خودم غرق شوم. تنها چیزی که به نظرم می آمد می تواند آرامم کند دیدن علی بود. دیگر انتظاری برای دیدن بابا نمی توانستم داشته باشم. بعد از بابا تنها کسی که دوست داشتم ببینم، تنها کسی که قدرت داشت این همه غم را تسکین بدهد علی بود ! فقط على. کلی حرف برایش داشتم. سینه ام پر بود از چیزهایی که جز او به هیچ کس نمی توانستم بگویم. آشفته و سرگردان وسط خیابان راه می رفتم. فکر می کردم اگر گم شوم و همه چیز هم از خاطرم محو خواهد شد. به خودم گفتم: یعنی می شود همه این ها کابوس های وحشتناک یک خواب طولاني باشد اما نه، من بیدار بودم و این مصائب را با گوشت و پوست و خونم درک می‌کردم. حالم خیلی بد بود توی دلم به خدا نالیدم: حالا که این ها خواب نیست و واقعیت دارد، پس از این همه خمپاره، ترکی هم به جان من بنشیند و راحتم کند 🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷 🌸به نیت فرج امام زمانمون اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم🌸 ☘ 💖☘ 💖💖☘ 💖💖💖☘ 💖💖💖💖☘ ↷↷↷ eitaa.com/joinchat/177012741Cffe22f43ef
🪴 🪴 🌿﷽🌿 به فلکه فرمانداری رسیدم. نمی دانستم از کدام طرف بروم. از روی استیصال رفتم و وسط فلکه نشستم و زل زدم به فرمانداری. یادم آمد همین چند روز پیش بود، بنی صدر آمده بود فرمانداری. تا قبل از آن من که با گفته های بابا یقین داشتم بنی صدر خائن است، توی جر رو بحث هایم با بقیه این را خیلی صریح میگفتم، یکی، دو بار که برای آوردن مواد غذایی به مکتب قرآن رفته بودم، به دختر های آنجا هم این را گفتم. ولی شهناز حاجی شاه در جوابم گفت: هنوز هیچی معلوم نیست. اینکه بگوییم بنی صدر خائنه باعث میشه ما اتحادمون رو از دست بدهیم. روز آمدن رییس جمهور بنی صدر من بعد از خاکسپاری شهدا، مجروح به بیمارستان طالقانی برده بودم و مثل همیشه با غرغر و جیغ و داد پرستارها روبه رو شدم که چرا باز مجروح ها را اینجا آورده ای، جا نداریم، نیرو نداریم و این مساله خیلی عصبانی ام کرده بود با همان حالت آمدم مسجد. دنیا کی میگشتم تا حرفم را به او بگویم. می خواستم فکری کنند کسی باید مسئولیت پذیرش و با اعزام مجروحین را به عهده می گرفت تا با بیمارستانها هماهنگ کند هر کدام ظرفیت دارد مجروح پذیرد با این قدر مسیر تحویل جنازه ها بحث نکنند. بالأخره ما جنازه ها را جنت آباد ببریم، در سردخانه بیمارستان بگذاریم یا در قبرستان آبادان دفن کنیم....پیدا کردن ماشین و راضی کردن راننده هم که خودش یک معضل همیشگی بود. ناچار به هرکسی می رسیدیم آنقدر از او کار می کشیدیم که پا به فرار می گذاشت. آن روز با همین ذهن آشفته آمدم مسجد. از قضا چند نفر از آقایان جلوی ورودی مسجد ایستاده بودند. با ناراحتی گفتم: چرا هیچ کسی مسئولیت شهدا و مجروحین رو به عهده نمیگیره؟ آنها هم ناراحت تر از من گفتند: برو به بنی صدر بگو با تعجب گفتم: من بنی صدر رو از کجا گیر بیارم؟ گفتند: الان تو ساختمون فرمانداریه یک دفعه تمام صحنه های دلخراش جنت آباد، تمام مظلومین شهر و مردمش جلوی چشمم آمد، خون خونم را می خورد. به خودم گفتم این خائن پا شده اومده اینجا چی کار؟ الان می رم گِل می اندازم تو صورتش. بهش میگم اگه مردی خودت بیا اسلحه بردار پر و جلو دشمن، می خوام ببینم خودت چقدر دوام می یاری خواستم راه بیفتم، همان آقایان گفتند: اگه میخوای بری فرمانداری الان ماشین جلوی در ایستاده، بچه ها می خوان باهاش برن گفتم: آره. می رم. رفتم توی خیابان، وانت ایستاده بود و پشتش پر از دخترها و مردهایی بود که در مسجد کار می کردند، دستم را به میله وانت گرفتم و بالا رفتم کنار دخترها ایستادم. ماشین خیلی سنگین شده بود، به خودم گفتم بعیده تکون بخورد. چه برسه که ما رو تا اونجا ببره. با این حال دو، سه نفر هم روی سقفش نشستند با تکبیر و سلام و صلوات ماشین راه افتاد. مردها در تقویت روحیه نیروهای خطوط شعار می دادند: مدافع قهرمان، مقاومت مقاومت. مبارز قهرمان مقاومت مقاومت بعضی ها هم برای بنی صدر خائن خط و نشان می کشیدند. عده ایی هم می گفتند: نباید هیاهو کنیم. ما داریم میریم حرف بزنیم باید منطقی برخورد کرد 🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷 🌸به نیت فرج امام زمانمون اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم🌸 ☘ 💖☘ 💖💖☘ 💖💖💖☘ 💖💖💖💖☘ ↷↷↷ eitaa.com/joinchat/177012741Cffe22f43ef
🪴 🪴 🌿﷽🌿 راهپيمايي نُه دي يادتان نرود. معراجالسعادهًْ خواهر شهيد سالهاي آخر ماه رمضان را به ايران ميآمد. هميشه با ورود به ايران ابتدا به مشهد ميرفت و موقع بازگشت به نجف هم به مشهد ميرفت. در شبهاي ماه رمضان با هم به مسجدالشهدا و مجلس دعاي حاج مهدي سماواتي ميرفتيم. برخي شبها نيز با هم به مسجد ارك و مجلس دعاي حاج منصور ميرفتيم. چه شبها و روزهايي بود. ديگر تكرار نميشود. هادي در كنار كارهاي حوزه و تحصيل به كارهاي هنري هم مشغول شده بود. يادم هست كه در رايانه‌ي شخصي او تصاوير بسيار زيبايي ديدم كه توسط خود هادي كار شده بود؛ تصاوير شهدا كه توسط فتوشاپ آماده شده بود. بودن در آن روزها كنار هادي براي ما دنيايي از معرفت بود. در اين آخرين سفر رفتار و اخلاق او خيلي تغيير كرده بود؛ معنويتر شده بود. يك شب از برادرم سؤال كردم چطور اينقدر تغيير كردي؟ گفت: كتابي هست به نام معراجالسعاد\. واقعاً اگر كسي ميخواهد به معراج يا به سعادت برسد، بايد هر شب يك صفحه از اين كتاب را بخواند. بعد كتاب خودش را آورد و از روي كتاب براي ما ميخواند و ميگفت به اين توصيه ها عمل كنيد تا به سعادت برسيد. ً مثال، يك شب ميگفت: سعي كنيد سكوت شما بيشتر از حرف زدن باشد. هر حرفي ميخواهيد بزنيد فكر كنيد كه آيا ضرورت دارد يا نه؟! بيدليل حرف نزنيد كه خيلي از صحبتهاي ما به گناه و دروغ و ... ختم ميشود. شب بعد درباره ي شوخي و خنده زياد حرف زد. اينكه در شوخيها كسي را مسخره نكنيم. افراد را به خاطر لهجه و ... مورد تمسخر قرار ندهيم. البته خودش هم قبل از همه اين موارد را رعايت ميكرد. شب ديگر درباره ي اين صحبت كرد كه در كوچه و خيابان سرتان را بالا نگيريد. با صداي بلند در جلوي نامحرم حرف نزنيد. سعي كنيد سر به زير باشيد. اگر با نامحرم زياد و بيدليل صحبت كند، حيا و عفت او از دست ميرود. گوهر يك زن در حيا و عفت اوست. روز بعد به ميدان انقلاب و پاساژ مهستان رفت تا مقداري وسايل لازم براي عراق را تهيه كند. آن شب وقتي به خانه آمد يك هديه براي ما آورده بود. كتاب معراجالسعاد\ را به ما هديه داد. هنوز اين كتاب را داريم و به توصيه ي هادي آن را ميخوانيم و سعي در عمل كردن آن داريم. ⛱🇮🇷⛱🇮🇷⛱🇮🇷 💖به نیت فرج امام زمانمون اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم💖 ☘ 🦋☘ 🦋🦋☘ 🦋🦋🦋☘ 🦋🦋🦋🦋☘ eitaa.com/joinchat/3848601639C18dab506c9 🇮🇷🇮🇷🇮🇷
هرکه از دنیا برود و در دلش به اندازه دانه خردلی محبت علی باشد سرانجام خدا او را وارد بهشت می کند. رسول اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) ➥ @hedye110
. امام زمان (عجل الله تعالی فرجه الشریف): خدا با ما اسـت و نيازمند ديگرى نيستيم. حق با ما اسـت و باكى نيست كه كسى از ما روى بگرداند… |الغيبة ؛ ص ۲۸۵| ➥ @hedye110
و چقدر این تصویر پر از حرفه پر از تلنگره پر از فهمیدنه پر از نفهمیدنه... 💔 ➥ @hedye110
یاد خدا 48.mp3
11.06M
مجموعه ۴۸ | مکانیسم اثربخشیِ «یاد حقیقی» و «خلوت با خدا» در دفع احساسات منفی و افکار بد و رفتارهایی که زاییده‌ی حمله‌ی شیطان است.   @hedye110
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
ما اگر غدیر رو مثل محرم‌ پاش واستاده بودیم الان این‌همه بازی درنمی‌آوردن دشمنان علی...💛 👤 با سخنرانی استاد 🪧   @hedye110
دکترعزیزی.mp3
40.04M
🔮سخنرانی ✅با موضوع 🔸 تربیت نسل متفاوت 🔹 (تعامل با پسر و‌دختر نوجوان)   @hedye110
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
از الان آماده شو برای غدير 🌺مقام معظم رهبری: 💯 از روز عید قربان تا روز عید غدیر، در واقع یک مقطعی است متصل و مرتبط با مسئله‌ی امامت. eitaa.com/joinchat/177012741Cffe22f43ef        □■□■□
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
⛔ خانم آذر منصوری هستند رئیس جبهه اصلاحات* ملت شریف ایران ❌این هم از طرز عبادات برخی از اصلاح طلبان ❌این خانم قرار است یکی از وزرای دکتر پزشکیان بشود. 🚫آیا حاضرید این زن را در فهرست سرپرستان دولت آینده ات ببینی؟   @hedye110
🪴 🌷 🌿﷽🌿 .وَسَأَلْتُ جَبْرَئیلَ أَنْ یسْتَعْفِی لِی (السَّلامَ) عَنْ تَبْلیغِ ذالِک إِلیکمْ - أَیهَاالنّاسُ - لِعِلْمی بِقِلَّةِ الْمُتَّقینَ وَکثْرَةِ الْمُنافِقینَ وَإِدغالِ اللّائمینَ وَ حِیلِ الْمُسْتَهْزِئینَ بِالْإِسْلامِ ، الَّذینَ وَصَفَهُمُ الله فی کتابِهِ بِأَنَّهُمْ یقُولُونَ بِأَلْسِنَتِهِمْ مالَیسَ فی قُلوبِهِمْ، وَیحْسَبُونَهُ هَیناً وَ هُوَ عِنْدَالله عَظیمٌ . وَکثْرَةِ أَذاهُمْ لی غَیرَ مَرَّةٍ حَتّی سَمَّونی أُذُناً وَ زَعَمُوا أَنِّی کذالِک لِکثْرَةِ مُلازَمَتِهِ إِیی وَ إِقْبالی عَلَیهِ (وَ هَواهُ وَ قَبُولِهِ مِنِّی) حَتّی أَنْزَلَ الله عَزَّوَجَلَّ فی ذالِک (وَ مِنْهُمُ الَّذینَ یؤْذونَ النَّبِی وَ یقولونَ هُوَ أُذُنٌ، قُلْ أُذُنُ - (عَلَی الَّذینَ یزْعُمونَ أَنَّهُ أُذُنٌ) - خَیرٍ لَکمْ، یؤْمِنُ بِالله وَ یؤْمِنُ لِلْمُؤْمِنینَ) الآیةُ .     و من از جبرئیل درخواستم که از خداوند سلام اجازه کند و مرا از این مأموریت معاف فرماید . زیرا کمی پرهیزگاران و فزونی منافقان و دسیسه ملامت گران و مکر مسخره کنندگان اسلام را می دانم؛ همانان که خداوند در کتاب خود در وصفشان فرموده: «به زبان آن را می گویند که در دل هایشان نیست و آن را اندک و آسان می شمارند حال آن که نزد خداوند بس بزرگ است .» و نیز از آن روی که منافقان بارها مرا آزار رسانیده تا بدانجا که مرا اُذُن [ سخن شنو و زودباور ] نامیده اند ، به خاطر همراهی افزون علی با من و رویکرد من به او و تمایل و پذیرش او از من، تا بدانجا که خداوند در این موضوع آیه ای فرو فرستاده: « و از آنانند کسانی که پیامبر خدا را می آزارند و می گویند : او سخن شنو و زودباور است . بگو : آری سخن شنو است . - بر علیه آنان که گمان می کنند او تنها سخن می شنود - لیکن به خیر شماست ، او ( پیامبر صلی الله علیه و آله ) به خدا ایمان دارد و مؤمنان را تصدیق می کند و راستگو می انگارد .»     وَلَوْشِئْتُ أَنْ أُسَمِّی الْقائلینَ بِذالِک بِأَسْمائهِمْ لَسَمَّیتُ وَأَنْ أُوْمِئَ إِلَیهِمْ بِأَعْیانِهِمْ لَأَوْمَأْتُ وَأَنْ أَدُلَّ عَلَیهِمُ لَدَلَلْتُ، وَلکنِّی وَالله فی أُمورِهمْ قَدْ تَکرَّمْتُ . وَکلُّ ذالِک لایرْضَی الله مِنّی إِلاّ أَنْ أُبَلِّغَ ما أَنْزَلَ الله إِلَی (فی حَقِّ عَلِی)، ثُمَّ تلا: (یا أَیهَاالرَّسُولُ بَلِّغْ ما أُنْزِلَ إِلَیک مِنْ رَبِّک - فی حَقِّ عَلِی - وَ انْ لَمْ تَفْعَلْ فَما بَلَّغْتَ رِسالَتَهُ وَالله یعْصِمُک مِنَ النّاسِ) .     و اگر می خواستم نام گویندگان چنین سخنی را بر زبان آورم و یا به آنان اشارت کنم و یا مردمان را به سویشان هدایت کنم [ که آنان را شناسایی کنند ] می توانستم . لیکن سوگند به خدا در کارشان کرامت نموده لب فروبستم . با این حال خداوند از من خشنود نخواهد گشت مگر این که آن چه در حق علی عیه السّلام فرو فرستاده به گوش شما برسانم . سپس پیامبر صلّی الله علیه و آله چنین خواند : « ی پیامبر ما ! آن چه از سوی پروردگارت بر تو نازل شده - در حقّ علی - ابلاغ کن ؛ وگرنه کار رسالتش را انجام نداده ای . و البته خداوند تو را از آسیب مردمان نگاه می دارد . »    فقط_حیدرامیرالمومنین_است ⤵️ eitaa.com/joinchat/177012741Cffe22f43ef ⤵️⤵️ #@shohada_vamahdawiat
┄┅─✵💝✵─┅┄ الهی... تو را سپاس میگويم از اينکه دوباره خورشيد مهرت از پشت پرده ی تاريکی و ظلمت طلوع کرد و جلوه ی صبح را بر دنيای کائنات گستراند " سلام صبح عالیتان متعالی " ➥ @hedye110 🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷
💚 «صبحم» شروع می شود آقا به نامتان «روزی من» همه جـا «ذکـر نـامتـان» صبح علی الطلوع «سَلامٌ عَلی یابن الحسن» مـن دلخـوشـم بـه «جـواب سلامتـان» ...!!❤️ السلام علیــڪ یا اباصالحَ المهــدی @emame_mehraban           🕊🕊🕊🕊
4_5834641362842027302.mp3
1.95M
🔸ترتیل صفحه 7 قرآن کریم با صدای استاد حامد ولی زاده_مقام ماهور 🔸به همراه ترجمه گویای فارسی با صدای مرحوم استاد اسماعیل قادرپناه ☘️☘️☘️☘️ ➥ @hedye110
007-baghare-ta-1.mp3
6.8M
سوره مبارکه بخش اول مفسر: استاد قرائتی ➥ @hedye110
007-baghare-ta-2.mp3
5.03M
سوره مبارکه بخش دوم مفسر: استاد قرائتی ➥ @hedye110
007-baghare-ta-3.mp3
5.56M
سوره مبارکه بخش سوم مفسر: استاد قرائتی ➥ @hedye110
💕🍃💕🍃💕🍃💕🍃💕🍃💕🍃 💟دعا برای شروع روز💟 ا🍃💕🍃 💙بسم الله الرحمن الرحیم💙 ا🍃💕🍃 اَلـلّـهُـمَ اجـْعَـلْ صَـبَـاحَـنـَا صَـبـَاحَ الْـاَبـْـــــرَار وَ لـَـا تَــجْــعـَـلْ صَـبـَاحَـنـَا صَـبَـاحَ الْـاَشَـــــرَار ا🍃💕🍃 اَلـلّـهُـمَ اجـْعَـلْ صَـبَـاحَـنـَا صَـبَـاحَ الـْمـَقـْبـُولـِیـن وَ لـَـا تَــجْــعـَـلْ صَـبـَاحَـنـَا صَـبَـاحَ الـْمـَرْدُودِیــــن ا🍃💕🍃 اَلـلّـهُـمَ اجـْعَـلْ صَـبَـاحَـنـَا صَـبَـاحَ الـْصّـَالـِحـِیـن وَ لـَـا تَــجْــعـَـلْ صَـبـَاحَـنـَا صَـبَـاحَ الـْطّـَالـِحـِیـن ا🍃💕🍃 اَلـلّـهُـمَ اجـْعَـلْ صَـبَـاحَـنـَا صَـبَـاحَ الـْخـَیْـرِ وَ السَّعـَادَة وَ لـَـا تَــجْــعـَـلْ صَـبـَاحَـنـَا صَـبَـاحَ الـشَّـرِ وَ الْشِّـقـَاوَة ا🍃💕🍃 💠امين يا رب العالمین💠 التماس دعا 🙏🙏🙏🙏 💕🍃💕🍃💕🍃💕🍃💕🍃 @hedye110
☀️ به رسم هر روز صبح ☀️ 🌻السَّلامُ عَلَيْكَ يا اَبا عَبْدِاللهِ وَعَلَى الاَْرْواحِ الَّتي حَلَّتْ بِفِنائِكَ عَلَيْكَ مِنّي سَلامُ اللهِ اَبَداً ما بَقيتُ وَبَقِيَ اللَّيْلُ وَالنَّهارُ وَلا جَعَلَهُ اللهُ آخِرَ الْعَهْدِ مِنّي لِزِيارَتِكُمْ، اَلسَّلامُ عَلَى الْحُسَيْنِ وَعَلى عَلِيِّ بْنِ الْحُسَيْنِ وَعَلى اَوْلادِ الْحُسَيْنِ وَعَلى اَصْحابِ الْحُسَيْن🌻 💕💕💕💕💕💕💕💕 🌸السلام علیک یا امام الرئوف 🌸 🌻ﺍﻟﻠَّﻬُﻢَّ ﺻَﻞِّ ﻋَﻠَﻰ ﻋَﻠِﻲِّ ﺑْﻦِ ﻣُﻮﺳَﻰ ﺍﻟﺮِّﺿَﺎ ﺍﻟْﻤُﺮْﺗَﻀَﻰ ﺍﻟْﺈِﻣَﺎﻡِ ﺍﻟﺘَّﻘِﻲِّ ﺍﻟﻨَّﻘِﻲِّ ﻭَ ﺣُﺠَّﺘِﻚَ ﻋَﻠَﻰ ﻣَﻦْ ﻓَﻮْﻕَ ﺍﻟْﺄَﺭْﺽِ ﻭَ ﻣَﻦْ ﺗَﺤْﺖَ ﺍﻟﺜَّﺮَﻯ ﺍﻟﺼِّﺪِّﻳﻖِ ﺍﻟﺸَّﻬِﻴﺪِ ﺻَﻠَﺎﺓً ﻛَﺜِﻴﺮَﺓً ﺗَﺎﻣَّﺔً ﺯَﺍﻛِﻴَﺔً ﻣُﺘَﻮَﺍﺻِﻠَﺔً ﻣُﺘَﻮَﺍﺗِﺮَﺓً ﻣُﺘَﺮَﺍﺩِﻓَﺔً ﻛَﺄَﻓْﻀَﻞِ ﻣَﺎ ﺻَﻠَّﻴْﺖَ ﻋَﻠَﻰ ﺃَﺣَﺪٍ ﻣِﻦْ ﺃَﻭْﻟِﻴَﺎﺋِﻚَ🌻 💕💕💕💕💕💕💕 🌸 ألـلَّـهُـمَــ عَـجِّـلْ لِـوَلـیِـکْ ألْـفَـرَج🌸 @hedye110