DoaAhd-Motiee (1).mp3
8.71M
دعای عهد
میثم مطیعی
روایت داریم که هر کس چهل روز دعای عهد بخواند از یاران امام دوازدهم خواهد بود
🌺
💕🌺
🌺💕🌺
💕🌺💕🌺
@hedye110
ﺑﻬﻠﻮﻝ ﺑﯿﺸﺘﺮ ﻭﻗﺘﻬﺎ ﺩﺭ ﻗﺒﺮﺳﺘﺎﻥ ﻣﯽ ﻧﺸﺴﺖ . ﺭﻭﺯﯼ ﻃﺒﻖ ﻋﺎﺩﺕ ﺑﻪ ﻗﺒﺮﺳﺘﺎﻥ ﺭﻓﺘﻪ ﺑﻮﺩ ﻭ ﻫﺎﺭﻭﻥ ﺑﻪ ﻗﺼﺪ ﺷﮑﺎﺭ ﺍﺯ ﺁﻥ ﻣﺤﻞ ﻋﺒﻮﺭ ﻣﯽ ﮐﺮﺩ ، ﭼﻮﻥ ﺑﻪ ﺑﻬﻠﻮﻝ ﺭﺳﯿﺪ ﭘﺮﺳﯿﺪ : ﺑﻬﻠﻮﻝ ﭼﻪ ﻣﯽ ﮐﻨﯽ ¿ ﺑﻬﻠﻮﻝ ﺟﻮﺍﺏ ﺩﺍﺩ : ﺑﻪ ﺩﯾﺪﻥ ﺍﺷﺨﺎﺻﯽ ﺁﻣﺪﻩ ﺍﻡ ﮐﻪ ﻧﻪ ﻏﯿﺒﺖ ﻣﺮﺩﻡ ﺭﺍ ﻣﯽ ﻧﻤﺎﯾﻨﺪ ﻭ ﻧﻪ ﺍﺯ ﻣﻦ ﺗﻮﻗﻌﯽ ﺩﺍﺭﻧﺪ ﻭ ﻧﻪ ﻣﺮﺍ ﺍﺫﯾﺖ ﻭ ﺁﺯﺍﺭ ﻣﯽ ﺩﻫﻨﺪ .
ﻫﺎﺭﻭﻥ ﮔﻔﺖ : ﺁﯾﺎ ﻣﯽ ﺗﻮﺍﻧﯽ ﺍﺯ ﻗﯿﺎﻣﺖ ﻭ ﺻﺮﺍﻁ ﻭ ﺳﺌﻮﺍﻝ ﻭ ﺟﻮﺍﺏ ﺁﻥ ﺩﻧﯿﺎ ﻣﺮﺍ ﺁﮔﺎﻫﯽ ﺩﻫﯽ ¿
ﺑﻬﻠﻮﻝ ﺟﻮﺍﺏ ﺩﺍﺩ : ﺑﻪ ﺧﺎﺩﻣﯿﻦ ﺧﻮﺩ ﺑﮕﻮ ﺗﺎ ﺩﺭ ﺍﯾﻦ ﻣﺤﻞ ﺁﺗﺶ ﻧﻤﺎﯾﻨﺪ ﻭ ﺗﺎ ﺑﻪ ﺑﺮﺁﻥ ﺁﺗﺶ ﻧﻬﻨﺪ ﺗﺎ ﺳﺮﺥ ﻭ ﺩﺍﻍ ﺷﻮﺩ .ﻫﺎﺭﻭﻥ ﺍﻣﺮ ﻧﻤﻮﺩ ﺗﺎ ﺁﺗﺸﯽ ﺍﻓﺮﻭﺧﺘﻨﺪ ﻭ ﺗﺎ ﺑﻪ ﺑﺮﺁﻥ ﺁﺗﺶ ﮔﺬﺍﺭﺩﻧﺪ ﺗﺎ ﺩﺍﻍ ﺷﺪ . ﺁﻧﮕﺎﻩ ﺑﻬﻠﻮﻝ ﮔﻔﺖ :
ﺍﯼ ﻫﺎﺭﻭﻥ ، ﻣﻦ ﺑﺎ ﭘﺎﯼ ﺑﺮﻫﻨﻪ ﺭﻭﯼ ﺍﯾﻦ ﺗﺎﺑﻪ ﻣﯽ ﺍﯾﺴﺘﻢ ﻭ ﺧﻮﺩﻡ ﺭﺍ ﻣﻌﺮﻓﯽ ﻣﯽ ﻧﻤﺎﯾﻢ ﻭ ﺁﻧﭽﻪ ﺧﻮﺭﺩﻩ ﺍﻡ ﻭ ﻫﺮﭼﻪ ﭘﻮﺷﯿﺪﻩ ﺍﻡ ﺩﮐﺮ ﻣﯽ ﻧﻤﺎﯾﻢ ﻭ ﺳﭙﺲ ﺗﻮ ﻫﻢ ﺑﺎﯾﺪ ﭘﺎﯼ ﺧﻮﺩ ﺭﺍ ﻣﺎﻧﻨﺪ ﻣﻦ ﺑﺮﻫﻨﻪ ﻧﻤﺎﺋﯽ ﻭ ﺧﻮﺩ ﺭﺍ ﻣﻌﺮﻓﯽ ﮐﻨﯽ ﻭ ﺁﻧﭽﻪ ﺧﻮﺭﺩﻩ ﻭ ﭘﻮﺷﯿﺪﻩ ﺍﯼ ﺫﮐﺮ ﻧﻤﺎﺋﯽ .
ﻫﺎﺭﻭﻥ ﻗﺒﻮﻝ ﮐﺮﺩ .
ﺁﻧﮕﺎﻩ ﺑﻬﻠﻮﻝ ﺭﻭﯼ ﺗﺎﺑﻪ ﺩﺍﻍ ﺑﺎﯾﺴﺘﺎﺩ ﻭ ﻓﻮﺭﯼ ﮔﻔﺖ : ﺑﻬﻠﻮﻝ ﻭ ﺧﺮﻗﻪ - ﻧﺎﻥ ﺟﻮ ﻭ ﺳﺮﮐﻪ .
ﻓﻮﺭﯼ ﭘﺎﯾﯿﻦ ﺁﻣﺪ ﻭ ﺍﺑﺪﺍ ﭘﺎﯾﺶ ﻧﺴﻮﺧﺖ ﻭ ﭼﻮﻥ ﻧﻮﺑﺖ ﺑﻪ ﻫﺎﺭﻭﻥ ﺭﺳﯿﺪ ، ﺑﻤﺤﺾ ﺍﯾﻨﮑﻪ ﺧﻮﺍﺳﺖ ﺧﻮﺩ ﺭﺍ ﻣﻌﺮﻓﯽ ﮐﻨﺪ ﻧﺘﻮﺍﻧﺴﺖ ، ﭘﺎﯾﺶ ﺳﻮﺧﺘﻪ ﻭ ﭘﺎﯾﯿﻦ ﺍﻓﺘﺎﺩ . ﭘﺲ ﺑﻬﻠﻮﻝ ﮔﻔﺖ : ﺍﯼ ﻫﺎﺭﻭﻥ ، ﺳﺌﻮﺍﻝ ﻭ ﺟﻮﺍﺏ ﻗﯿﺎﻣﺖ ﺑﻪ ﻫﻤﯿﻦ ﻃﺮﯾﻖ ﺍﺳﺖ ، ﺁﻧﻬﺎ ﮐﻪ ﺩﺭﻭﯾﺶ ﺑﻮﺩﻧﺪ ﻭ ﺍﺯ ﺗﺠﻤﻼﺕ ﺩﻧﯿﺎﯾﯽ ﺑﻬﺮﻩ ﻧﺪﺍﺭﻧﺪ ﺁﺳﻮﺩﻩ ﺑﮕﺬﺭﻧﺪ ﻭ ﺁﻧﻬﺎ ﮐﻪ ﭘﺎﯼ ﺑﻨﺪ ﺗﺠﻤﻼﺕ ﺩﻧﯿﺎ ﺑﺎﺷﻨﺪ ، ﺑﻪ ﻣﺸﮑﻼﺕ ﮔﺮﻓﺘﺎﺭ ﺁﯾﻨﺪ .
💕🌺💕🌺💕🌺💕🌺
کمال بندگی ====👇====
https://eitaa.com/hedye110
@hedye110
====🌷====
🍃🌹🍃🌹🍃🌹
@hedye110
❣زیباست حتما بخونید
مرد جوانی، از دانشگاه فارغ التحصیل شد. ماه ها بود که ماشین اسپرت زیبایی، پشت شیشه های یک نمایشگاه به سختی توجهش را جلب کرده بود و از ته دل آرزو می کرد که روزی صاحب آن ماشین شود. مرد جوان، از پدرش خواسته بود که برای هدیه فارغ التحصیلی، آن ماشین را برایش بخرد. او می دانست که پدر توانایی خرید آن را دارد. بلأخره روز فارغ التحصیلی فرا رسید و پدرش او را به اتاق مطالعه خصوصی اش فراخواند و به او گفت:...
من از داشتن پسر خوبی مثل تو بی نهایت مغرور و شاد هستم و تو را بیش از هر کس دیگری در دنیا دوست دارم. سپس یک جعبه به دست او داد. پسر، کنجکاو ولی نا امید، جعبه را گشود و در آن یک انجیل زیبا، که روی آن نام او طلاکوب شده بود، یافت. با عصبانیت فریادی بر سر پدر کشید و گفت: با تمام مال و دارایی که داری، یک انجیل به من می دهی؟ کتاب مقدس را روی میز گذاشت و پدر را ترک کرد.
سال ها گذشت و مرد جوان در کار و تجارت موفق شد. خانه زیبایی داشت و خانواده ای فوق العاده. یک روز به این فکر افتاد که پدرش، حتماً خیلی پیر شده و باید سری به او بزند. از روز فارغ التحصیلی دیگر او را ندیده بود. اما قبل از اینکه اقدامی بکند، تلگرامی به دستش رسید که خبر فوت پدر در آن بود و حاکی از این بود که پدر، تمام اموال خود را به او بخشیده است. بنابراین لازم بود فوراً خود را به خانه برساند و به امور رسیدگی نماید. هنگامی که به خانه پدر رسید، در قلبش احساس غم و پشیمانی کرد. اوراق و کاغذهای مهم پدر را گشت و آنها را بررسی نمود و در آنجا، همان انجیل قدیمی را باز یافت. در حالیکه اشک می ریخت انجیل را باز کرد و صفحات آن را ورق زد و کلید یک ماشین را پشت جلد آن پیدا کرد. در کنار آن، یک برچسب با نام همان نمایشگاه که ماشین مورد نظر او را داشت، وجود داشت. روی برچسب تاریخ روز فارغ التحصیلی اش بود و روی آن نوشته شده بود: تمام مبلغ پرداخت شده است.
🌹🍃🌹🍃🌹🍃🌹🍃
کمال بندگی ====👇====
https://eitaa.com/hedye110
@hedye110
====🌷====
شرح دعاى نُدبه
هرگز فراموش نمى شوى !
زمزمه منتظران امام زمان (عج)
دكتر مهدى خُدّاميان آرانى
مقدمه
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَـنِ الرَّحِيمِ
من كجا هستم؟ كجاى تاريخ ايستاده ام؟ چه نگاهى به آينده دارم؟ انسان را چگونه مى شناسم؟ به تاريخ چگونه مى نگرم؟ از سرانجام بشر چه مى دانم؟
اين ها سؤال هاى من است، من بايد با حقيقت بزرگى آشنا شوم. تاريخ، امتداد دو جريان تاريكى و روشنايى بوده است، من بايد راه روشنايى را بيابم و از آن پيروى كنم، آينده بشر هم به روشنايى مى رسد، اين چيزى است كه دعاى «نُدبه» به من مى آموزد.
دعاى ندبه، سرگذشت انسان در گذر زمان را براى من روايت مى كند، دعاى ندبه، سوگ نامه ناسپاسى انسان در برابر بزرگ ترين نعمت خداست. خدا پيامبران و امامان را فرستاد تا انسان ها را به سوى رستگارى رهنمون شوند، امّا جاهلان چه ظلم ها بر آنان روا داشتند تا آنجا كه مهدى(عليه السلام)كه آخرين حجّت خدا بود از ديده ها پنهان شد.
اكنون من تاريخ را مى نگرم و اين دردنامه را مى خوانم تا مبادا به غفلت گرفتار شوم و اسير دنيا و جلوه هاى دل فريب آن شوم، دعاى ندبه، يك درس نامه است:
درس نامه انتظار مهدى(عليه السلام).
«نُدبه» به معناى گريه و اشك و ناله است، كسى كه فهميد از چه سعادتى محروم شده است، هر لحظه براى آمدن امام خود دعا مى كند، او اشك مى ريزد و با مولاى خويش نجوا مى كند...
اميدوارم كه آقاىِ مهربانم اين تلاش را از اين ناچيز پذيرا باشد و آن را ذخيره فرداى من قرار دهد.
مهدى خُدّاميان آرانى
فروردين 1394 هجرى شمسى
🌹 باهم روزی یه صفحه از این کتاب رو ورق میزنیم
💚التماس دعا........
🍀⚘🍀⚘🍀⚘🍀⚘
ادمین تبادل و پیشنهادات : @kamali220
🌺💕🌺💕🌺💕
@hedye110
#هرگز_فراموش_نمیشوی........
#قسمت_اول......
#ايستگاه_اول........
اى خداى خوب من!
نام تو را بر زبان جارى مى كنم، دعا را با نام تو آغاز مى كنم، تو آن خدايى هستى كه بر بندگانت مهربان هستى و به آنان لطف فراوان دارى، تو را ستايش مى كنم و بر اين باورم كه خدايى جز تو نيست.
💝💝
تو خداى مهربان و بخشنده هستى! تو در دنيا مهربانى خود را به همه انسان ها ارزانى مى كنى، انسان هاى مؤمن و كافر، همه از نعمت هاى تو بهره مند مى شوند و روزىِ تو را مى خورند، امّا در روز قيامت، مهربانىِ تو فقط براى مؤمنان خواهد بود.
❣❣
هر كس كه خوبى هايى دارد، آن خوبى ها از خودش نيست، بلكه تو اين خوبى ها را به او داده اى. تو مهربان و بخشنده هستى، گناهان مرا مى بخشى، بارها مرا بخشيده اى، مهربانى تو را هر لحظه احساس مى كنم، من معصيتت را مى كنم، امّا تو روزى ام مى دهى و هرگز نااميدم نمى كنى. وقتى به تو پناه مى آورم، مرا پناه مى دهى، دلم را نمى شكنى، توبه ام را مى پذيرى... هر چه زيبايى به ذهنم مى آيد درباره تو مى گويم، تو را ستايش مى كنم كه تو سرچشمه همه خوبى ها هستى.
💕💕
آمده ام و آماده ام تا دعا بخوانم، براى همين آداب دعا را مراعات مى كنم، حمد و ستايش تو را به جا مى آورم، اكنون بايد بر آخرين پيامبر تو درود بفرستم، اميد است كه تو رحمت خويش را بر من نازل كنى.
☂☂
بر محمّد و آل محمّد درود مى فرستم، مى دانم كه تو اين برگزيدگان را بسيار دوست مى دارى، وقتى من بر آنان درود و صلوات مى فرستم به بركت آنان، وجود من از ناپاكى ها پاك مى شود، زنگارها از قلب من زدوده مى شود و آن وقت است كه آمادگى بيشترى خواهم داشت تا با تو سخن بگويم و تو را بخوانم.
🌺💕🌺💕🌺💕🌷💕
تلگرام 👇👇کمال بندگی
https://t.me/hedye110
👇👇ایتا
eitaa.com/joinchat/177012741Cffe22f43ef
🌷شهید محمدحسین محمدخانی و شهید حامد سلطانی
شهدای مدافع حرم تیپ سیدالشهدا
حامد در چهارمین سالگرد محمدحسین خودش رو به رفیقش رسوند...
ایشون در حال پاکسازی مناطق آلوده به مین در سوریه به شهادت رسیدند
شادی روح هر دو شهید صلوات
#الّلهُمَّصَلِّعَلَیمُحَمَّدٍوَآلِمُحَمَّدٍوَعَجِّلْفَرَجَهُمْ
ای دوست دست ما درمانده گان راهم بگیر
#لبیک_یامهدی_عج
🍃🌺اللَّـهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّد وآلِ مُحَمَّد وَعَجِّلْ فَرَجَهُمْ🌺🍃
🌹اللهم عجل لولیک الفرج وفرجنابه🌹
کمال بندگی ====👇====
https://eitaa.com/hedye110
@hedye110
====🌷====
زنی در مورد همسایه اش شایعات زیادی ساخت و شروع به پراکندن آن کرد. بعد از مدت کمی همه اطرافیان آن همسایه از آن شایعات باخبر شدند.
همسایه اش از این شایعه به شدت صدمه دید و دچار مشکلات زیادی شد. بعدها وقتی که آن زن متوجه شد که آن شایعاتی که ساخته همه دروغ بوده و وضعیت همسایه اش را دید از کار خود پشیمان شد و سراغ مرد حکیمی رفت تا از او کمک بگیرید بلکه بتواند این کار خود را جبران کند.
مرد حکیم به او گفت: به بازار برو و یک مرغ بخر آن را بکش و پرهایش را در مسیر جاده ای نزدیک محل زندگی خود دانه به دانه پخش کن.
آن زن از این راه حل متعجب شد ولی این کار را کرد. فردای آن روز حکیم به او گفت حالا برو و آن پرها را برای من بیاور.
آن زن رفت ولی 5 تا پر بیشتر پیدا نکرد.
مرد حکیم در جواب تعجب زن گفت انداختن آن پرها ساده بود ولی جمع کردن آنها به همین سادگی نیست همانند آن شایعه هایی که ساختی که به سادگی انجام شد ولی جبران کامل آن غیر ممکن است.
پس بهتر است از شایعه سازی دست برداری.
🌷🌺🌷🌺🌷🌺🌷🌺
کمال بندگی ====👇====
https://eitaa.com/hedye110
@hedye110
====🌷====
کمالی:
آقاجان
ببین چگونه از زمین و آسمان اسیر مصیبتیم .
ببین چگونه در برابر چشمان حیرت زده مان ،
عزیزانمان به کام مرگ فرو می روند .
بببین چگونه بهارمان رنگ ماتم گرفت
و عیدمان رخت سیاه بر تن کرد ...
بیا ای نجات بخش موعود ...
بیا و با دعای پدرانه ات فرو بنشان طوفانها
را و رهایمان کن از امواج ویرانگر آخرالزمان
💝🌼💝🌼💝🌼💝🌼
کمال بندگی ====👇====
https://eitaa.com/hedye110
@hedye110
====🌷====
📣📣📣زن📣📣📣
عَنْ أَبِی خَالِدٍ الْکَعْبِیِّ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ علیه السلام أَنَّ رَسُولَ اللَّهِ صلی الله علیه وآله قَالَ: أَیُّمَا امْرَأَةٍ رَفَعَتْ مِنْ بَیْتِ زَوْجِهَا شَیْئاً مِنْ مَوْضِعٍ إِلَی مَوْضِعٍ تُرِیدُ بِهِ صَلَاحاً نَظَرَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ إِلَیْهَا وَ مَنْ نَظَرَ اللَّهُ إِلَیْهِ لَمْ یُعَذِّبْهُ فَقَالَتْ أُمُّ سَلَمَةَ رَضِیَ اللَّهُ عَنْهَا ذَهَبَ الرِّجَالُ بِکُلِّ خَیْرٍ فَأَیُّ شَیْ ءٍ لِلنِّسَاءِ وَ الْمَسَاکِینِ فَقَالَ ص بَلَی إِذَا حَمَلَتِ الْمَرْأَةُ کَانَتْ بِمَنْزِلَةِ الصَّائِمِ الْقَائِمِ الْمُجَاهِدِ بِنَفْسِهِ وَ مَالِهِ فِی سَبِیلِ اللَّهِ فَإِذَا وَضَعَتْ کَانَ لَهَا مِنَ الْأَجْرِ مَا لَا تَدْرِی مَا هُوَ
ص: ۱۰۷
لِعِظَمِهِ فَإِذَا أَرْضَعَتْ کَانَ لَهَا بِکُلِّ مَصَّةٍ کَعِدْلِ عِتْقِ مُحَرَّرٍ مِنْ وُلْدِ إِسْمَاعِیلَ فَإِذَا فَرَغَتْ مِنْ رَضَاعِهِ ضَرَبَ مَلَکٌ عَلَی جَنْبِهَا وَ قَالَ اسْتَأْنِفِی الْعَمَلَ فَقَدْ غُفِرَ لَکِ
از رسول خدا صلی الله علیه وآله روایت شده:
هر زنیکه در خانه ی شوهرش وسیله ای را جا به جا کند که قصدش از این جابجایی خیر وصلاح باشد ، خداوند متعال به او نگاه میکند
وهرکس که خدا به او نظرکند دیگر عذاب نمیشود.....
واگر زنی حامله شود،به منزله ی روزه داریست که با جان و مالش در راه خدا جهاد میکند.
و وقتی وضع حمل کرد،اجرش به مقداریست که قابل درک نیست
و وقتی شیرداد ، به عدد هر مکی که بچه اش میزند ، انگار یک بنده از اولاد حضرت اسماعیل را آزاد کرده است
و وقتی از شیردادن فارغ شد، فرشته ای به پهلویش میزند ومیگوید از اول شروع به عمل کردن کن قطعا بخشیده شدی.
أمالی الصدوق ص ۴۱۱📚📒✏️📝
🌹🌹🌹🌹🌹
کمال بندگی ====👇====
https://eitaa.com/hedye110
@hedye110
====🌷====
🌷🌺🌷🌺🌷🌺
@hedye110
#کتاب_هفت_شهر_عشق........
#قسمت_بیست_وپنجم.......
امروز دوشنبه بيست و هشتم ذى الحجّه است. كاروان تا پاسى از عصر به حركت خود ادامه مى دهد. بيابان است و زوزه باد گرم.
آن دورترها درختان خرمايى سر به فلك كشيده، نمايان مى شوند. حتماً آب هم هست.
به حركت خود ادامه مى دهيم و به "عُذَيْب" مى رسيم. اين جا چه آب گوارايى دارد. آب شيرين و درختانى با صفا!
خيمه ها برپا مى شود. لشكريان حُرّ نيز كنار ما منزل مى كنند.
صداى شيهه اسب مى آيد. چهار اسب سوار به سوى ما مى آيند.
امام حسين(ع) باخبر مى شود و از خيمه بيرون مى آيد. كمى آن طرف تر، حُرّ رياحى هم از خيمه اش بيرون مى آيد و گمان مى كند كه نامه اى از طرف ابن زياد آمده است و از اين خوشحال است كه از سرگردانى رها مى شود.
ــ شما از كجا آمده ايد و اين جا چه مى خواهيد؟
ــ ما از كوفه آمده ايم تا امام حسين(ع) را يارى كنيم.
حُرّ تعجّب مى كند. مگر همه راه ها بسته نيست، مگر سربازان ابن زياد تمام مسيرها را كنترل نمى كنند. آنها چگونه توانسته اند حلقه محاصره را بشكنند و خود را به اين جا برسانند. اين صداى حُرّ است كه در فضا مى پيچد: "دستگيرشان كنيد".
گروهى از سربازان حُرّ به سوى اين چهار سوار مى تازند.
اندوهى بر دل اين مهمانان مى نشيند و نجواكنان مى گويند: "خدايا! ما اين همه راه را به اميد ديدن امام خويش آمده ايم، اميد ما را نا اميد مكن".
امام حسين(ع) پيش مى رود و به حُرّ مى فرمايد: "اجازه نمى دهم تا ياران مرا دستگير كنى. من از آنها دفاع مى كنم. مگر قرار بر اين نبود كه ميان من و تو جنگ نباشد. اين چهار نفر نيز از من هستند. پس هر چه سريع تر آنها را رها كن وگرنه آماده جنگ باش". حُرّ دستور مى دهد تا آنها را رها كنند.
اشك شوق بر چشم آنها مى نشيند. خدمت امام سلام مى كنند و جواب مى شنوند.
آنها خود را معرّفى مى كنند:
ــ طِرِمّاح، نافع بن هلال، مُجَمَّع بن عبد الله، عَمْروبن خالد.
امام خطاب به آنها مى فرمايد:
ــ از كوفه برايم بگوييد!
ــ به بزرگان كوفه پول هاى زيادى داده اند تا مردم را نسبت به يزيد علاقه مند سازند و اكنون آنها به خاطر مال دنيا با شما دشمن شده اند.
ــ آيا از قَيس هم خبرى داريد؟
ــ همان قَيس كه نامه شما را براى اهل كوفه آورد؟
ــ آرى، از او چه خبر؟
ــ او در مسير كوفه گرفتار مأموران ابن زياد شد. نقل شده كه نامه شما را در دهان قرار داده و بلعيده است تا مبادا نام ياران شما براى ابن زياد فاش شود. او را دستگير كردند و نزد ابن زياد بردند. ابن زياد به او گفته بود: "يا نام ها را برايم بگو يا اينكه در مسجد كوفه به منبر برو و حسين و پدرش على را ناسزا بگو". او پيشنهاد دوم را قبول مى كند. ما در مسجد بوديم كه او را آوردند و او با صداى بلند فرياد زد: "اى مردم كوفه! امام حسين(ع)، به سوى شما مى آيد، اكنون برخيزيد و او را يارى كنيد كه او منتظر يارى شماست". بلافاصله پس از آن ابن زياد دستور داد تا او را فوراً به قتل برسانند.
امام با شنيدن جريان شهادت قَيس اشك مى ريزد و مى فرمايد:
"خدايا! قَيس را در بهشت مهمان كن..
🌷🌺🌷🌺🌷🌺🌷🌺🌷
کمال بندگی ====👇====
https://eitaa.com/hedye110
@hedye110
====🌷====
🌹🍃🌹🍃🌹🍃
🍃🌹🍃🌹🍃
🌹🍃🌹🍃
🍃🌹🍃
🌹🍃
🍃
❤️ توسل امروز ❤️
🌹 اَللّهُمَّ اِنّى اَسْئَلُکَ وَاَتَوَجَّهُ اِلَیْکَ بِنَبِیِّکَ نَبِىِّ الرَّحْمَةِ مُحَمَّدٍ صَلَّى اللهُ عَلَیْهِ وَآلِهِ یا اَبَاالْقاسِمِ یا رَسُولَ اللهِ یا اِمامَ الرَّحْمَةِ یا سَیِّدَنا وَمَوْلینا اِنّا تَوَجَّهْنا وَاسْتَشْفَعْنا وَتَوَسَّلْنا بِکَ اِلَى اللهِ وَقَدَّمْناکَ بَیْنَ یَدَىْ حاجاتِنا یا وَجیهاً عِنْدَ اللهِ اِشْفَعْ لَنا عِنْدَ اللهِ🌹
🍃
🌹🍃
🍃🌹🍃
🌹🍃🌹🍃
🍃🌹🍃🌹🍃
🌹🍃🌹🍃🌹🍃
@hedye110
@hedye110
به رسم ادب وارادت سلام بر ارباب بیکفن روزمون رو شروع کنیم
🌷اَلسَّلامُ عَلَيْكَ يا اَبا عَبْدِاللهِ
🌷وَعَلَى الاَْرْواحِ الَّتي حَلَّتْ بِفِنائِك
🌷َ عَلَيْكَ مِنّي سَلامُ اللهِ اَبَداً
🌷مابَقيتُ وَبَقِيَ اللَّيْلُ وَالنَّهارُ
🌷وَلا جَعَلَهُاللهُ آخِرَالْعَهْدِ مِنّي لِزِيارَتِكُمْ، 🌷اَلسَّلامُ عَلَى الْحُسَيْن
🌷ِ وَعَلى عَلِيِّ بْنِ الْحُسَيْنِ
🌷وَعَلى اَوْلادِ الْحُسَيْنِ
🌷وَعَلى اَصْحابِ الْحُسَيْنِ
🌷و همچنین به رسم ادب
روز خود را با سلام به تو آغاز میکنم
روزم بــه نـام تـــــو مـــادر:
السَّلامُ عَلَيْكِ يَا بِنْتَ رَسُولِ اللَّهِ
السَّلامُ عَلَيْكِ يَا بِنْتَ نَبِيِّ اللَّهِ
السَّلامُ عَلَيْكِ يَا زَوْجَةَ وَلِيِّ اللَّهِ
السَّلامُ عَلَيْكِ يَا أُمَّ الْحَسَنِ وَ الْحُسَيْنِ سَيِّدَيْ شَبَابِ أَهْلِ الْجَنَّةِ
السَّلامُ عَلَيْكِ أَيَّتُهَا الرَّضِيَّةُ الْمَرْضِيَّةُ
السَّلامُ عَلَيْكِ أَيَّتُهَا الْفَاضِلَةُ الزَّكِيَّة
ُالسَّلامُ عَلَيْكِ أَيَّتُهَا الْحَوْرَاءُ الْإِنْسِيَّةُ
السَّلامُ عَلَيْكِ يَا فَاطِمَةُ بِنْتَ رَسُولِ اللَّه
تا ابد اين نکته را انشا کنيد
پاي اين طومار را امضا کنيد
هر کجا مانديد در کل امور
رو به سوي حضرت زهرا کنيد
روزتون پربرکت
💕💕💕💕💕
@hedye110
🌷🌹🌷🌹🌷
@hedye110
#هرگز_فراموش_نمیشوی........
#قسمت_دوم......
#ايستگاه_دوم.......
مى خواهم تو را به خاطر بهترين نعمت هاى تو سپاس گويم، آن نعمت چيست؟
نعمت هدايت.
تو انسان را آفريدى و او را گل سرسبد هستى قرار دادى، به فرشتگان فرمان دادى تا بر او سجده كنند، شيطان از اين فرمان تو سرپيچى كرد و قسم ياد كرد كه انسان را گمراه كند.
💕💕💕
اين ماجرا در آغاز خلقت انسان بود. انسان، جلوه اى از كمال بى انتهاى تو بود، تو وقتى او را خلق كردى بر خود آفرين گفتى، شيطان هم حسادت ورزيد و راه سياهى را برگزيد و نافرمانى كرد.
تو گروهى از انسان ها را به عنوان دوستان خود برگزيدى و به آنان مقام «نبوّت» و «امامت» دادى تا راهنماى ديگران باشند.
🌷🌷🌷
تو هرگز انسان را بدون راهنما رها نكردى، اين چيزى است كه تاريخ به آن گواهى مى دهد، اين يك جريان هميشگى بوده است. همواره پيامبران و امامان، مسير رستگارى را براى انسان ها آشكار كرده اند. اين قانون توست: هميشه و همواره، راه حق براى كسى كه بخواهد آن را بپيمايد، روشن و واضح بوده است.
🌹🌷🌹🌷🌹🌷🌹🌷
کمال بندگی ====👇====
https://eitaa.com/hedye110
@hedye110
====🌷====
کاش آدم ها می دانستند که در هر دیدار
یک تکه از یکدیگر را با خود می برند…
عده ای فقط غم هایشان را به ما می دهند!
و چقدر اندک هستند
آدم های سخاوتمندی که وقتی به خانه بر می گردی،
می بینی تکه های شادی هایشان را
در مشت های تو جا گذاشته اند
🌷🍃🌷🍃🌷🍃🌷🍃🌷
کمال بندگی ====👇====
https://eitaa.com/hedye110
@hedye110
====🌷====
ﮔﺎﻫﯽ ﺑﺎ ﯾﮏ ﻗﻄﺮﻩ ، ﻟﯿﻮﺍﻧﯽ ﻟﺒﺮﯾﺰ ﻣﯽ ﺷﻮﺩ
ﮔﺎﻫﯽ ﺑﺎ ﯾﮏ ﮐﻼﻡ ، ﻗﻠﺒﯽ ﺁﺳﻮﺩﻩ ﻭ ﺁﺭﺍﻡ ﻣﯽ ﮔﺮﺩﺩ
ﮔﺎﻫﯽ ﺑﺎ ﯾﮏ ﮐﻠﻤﻪ ، ﯾﮏ ﺍﻧﺴﺎﻥ ﻧﺎﺑﻮﺩ ﻣﯽ ﺷﻮﺩ
ﮔﺎﻫﯽ ﺑﺎ ﯾﮏ ﺑﯽ ﻣﻬﺮﯼ ، ﺩﻟﯽ ﻣﯽ ﺷﮑﻨﺪ
ﻣﺮﺍﻗﺐ ﺑﻌﻀﯽ ﯾﮏ ﻫﺎ ﺑﺎﺷﯿﻢ
ﺩﺭ ﺣﺎﻟﯽ ﮐﻪ ﻧﺎﭼﯿﺰﻧﺪ ، ﻫﻤﻪ ﭼﯿﺰﻧﺪ . .
🍃🌹🍃🌹🍃🌹🍃🌹
کمال بندگی ====👇====
https://eitaa.com/hedye110
@hedye110
====🌷====
از دوستانی که به کانال لطف دارند و با نظراتشون مارو خوشحال میکنن سپاسگزارم 🌹🌹🌹🌹🌹
@kamali220