eitaa logo
《سربازان دیروز و امروز سرخس》
1.2هزار دنبال‌کننده
32.9هزار عکس
11.9هزار ویدیو
101 فایل
بِسْمِ اَللّٰه اَلرَحمٰن اَلرَحیم فَاسْتَقِمْ كَمَا أُمِرْتَ : هر کس به اسلام گرویده مأموریت دارد استقامت کند ( آیه ۱۱۲ سوره هود ) سلام علیکم به نام خدا ، به یاد خدا ، برای خدا این کانال مخصوص دفتر حفظ آثار و نشر ارزش‌های دفاع مقدس شهرستان سرخس می‌باشد
مشاهده در ایتا
دانلود
علیرضا قانعی زاده فرزند عباسعلی 1 اردیبهشت‌ماه 1346 در شهرستان سرخس متولد شد . تا مقطع دیپلم تحصیل کرد . خدمت سربازی خود را در آذرماه 1361 شروع کرد . از 7 آذر 1361 تا 5 دی ماه همان سال در پادگان شهید بهشتی بجنورد آموزش نظامی دید و 8 دی ماه به جبهه اعزام شد در سایت 5 و تیپ 18 جواد الائمه گردان عبدالله به‌عنوان تک تیرانداز و کمک آرپی‌جی زن و کمک خمپاره 60 میلی‌متری سازمان‌دهی شد . 17 بهمن‌ماه 1361 در عملیات والفجر مقدماتی در منطقه فکه شرکت داشتیم . شب اول عملیات بعد از عبور از 10 کیلومتر زمین‌های ماسه بادی و رملی به سنگرهای کمین عراقی رسیدیم . عراقی‌ها توی سنگرهایشان فانوس روشن کرده بودند این یک کلک قدیمی بود تا به‌ محض این‌که نیروها به سنگرها رسیدند به سمت سنگرها تیراندازی کنند و عراقی‌ها با کمینی که زده بودند متوجه حضور بچه‌ها بشوند و با آنها درگیر شوند . باتجربه‌ی شهید برونسی بدون تیراندازی از آن سنگرها عبور کردیم و به میدان مین عراقی‌ها رسیدیم به محض ورود به میدان مین پای نفر اول ستون رفت روی مین منور ، عراقی‌ها متوجه حضور ما شدند و ما را به رگبار بستند ، 4 نفر از نیروهای ما ازجمله سید حسینی فر جانشین گردان که پایش روی مین رفت و قطع شد مجروح شدند . از میدان مین عبور کردیم حدود اذان صبح بود رسیدیم نزدیک پاسگاه طاووسی بعد از خواندن نماز صبح برگشتیم روی تپه های رملی و آماده دفاع پاتک عراقی‌ها شدیم . آن جا بود که حاج صفر فداکار را دیدم . حاج صفر به من گفت : بیا سنگر ما که نزدیک سنگر دیدبان ارتش است و گرا دادن را ببین .به سنگر دیده بانی رفتیم دیده بان با رمز به توپ‌خانه گرا می‌داد که هویج رو زیاد کن و نخود فرنگی را کم کن من هم که تا به حالا چنین چیزی ندیده بودم زدم زیر خنده . خلاصه از محل استقرارم با حاج صفر سنگر اجتماعی خودم را روی تپه مقابل می‌دیدم که ناگهان یک گلوله‌ی فسفری خورد داخل سنگری که خودم احداث کرده بودم . حاج صفر نگاهی به من کرد و گفت انا لله و انا الیه راجعون علی قانعی به شهادت رسید . حاج صفر گفت بلند شو بریم که سنگرت را زدند . اگه داخل سنگر بودم شهید می‌شدم . وقتی کنار سنگر رسیدیم علی زیبایی ، شهید هادی صبوری و شهید محمود مقدس را دیدم که مجروح شده بودند . این مرحله حدود 3 ماه طول کشید 21 فروردین 1362 برای انجام عملیات والفجر 1 آماده شدیم غروب عملیات ابتدا با کامیون تا نزدیک خط مقدم رفتیم و از آن‌جا با پای پیاده و با کلیه تجهیزات از کنار نیروهای عمل‌کننده گردان حضرت علی‌اصغر ( ع ) و حضرت علی‌اکبر ( ع ) لشکر 31 عاشورا گذشتیم . به یک کانال 2 متری رسیدیم که حدود 10 نفر از نیروهای ایرانی بر اثر انفجار بشکه‌های باروت در آن سوخته بودند و لباسهایشان درحال سوختن بود . مقداری از این کانال عبور کردیم به یک کانال 4 متری رسیدیم که داخلش سیم خاردارهای حلقوی بود بچه‌های تخریب 2 تا نردبون اتوبوسی گذاشته بودند که نیروها از یه طرف وارد می‌شدند و از طرف دیگر از کانال خارج می‌شدند . اذان صبح که شد نماز را داخل کانال اقامه کردیم ، راه افتادیم تا به خط مقدم که یال مانند بود رسیدیم . پاک‌سازی شروع شد . درحال پاک‌سازی بودیم که یک عراقی با هیکل 2 متر و بسیار قوی‌جثه با نارنجک به دست از سنگر بیرون آمد قبل‌از این‌که نارنجک را به سمت ما پرت کند یک نفر او را از پشت به رگبار بست و نارنجک داخل دستش منفجر شد و به درک واصل شد . حدود ظهر بود که گفتند عراقی‌ها از بالای تپه حمله کردند ما داخل کانال مستقر بودیم داشتم می‌رفتم سمت نوک تپه که خمپاره 60 عراقی‌ها کنارم منفجر شد و از ناحیه آرنج دست چپ ترکش خوردم و خون‌ریزی شروع شد . سید احمد حسین پور که نزدیکم بود تا به من رسید ابتدا با بندهای پوتین بالای آرنجم را محکم بست و با یه فشنگ کلاش نخ پوتین را آنقدر تاباند تا سفت شد . خیلی تشنه‌ شده بودم آب می‌خواستم اما بدلیل خون‌ریزی شدید بهم آب نمی‌دادند . برادر سید احمد حسینی و چند تای دیگر از بچه‌ها من را کشان‌کشان به پست امداد بردند . آنجا یک آمبولانس بود که پر از مجروح بود تا امدند من را سوار آمبولانس کنند یک گلوله به آمبولانس خورد و همه بچه‌ها شهید شدند آمبولانس هم چند تیکه شد با یک آمبولانس دیگر مرا به بیمارستان صحرایی بردند و در آنجا دستم را آتل‌بندی کردند و به من سرم زدند و با هلی‌کوپتر من را به بیمارستان دزفول بردند و یک عمل دیگر روی دستم انجام شد از من رضایت خواستند که دستم را قطع کنند . من قبول نکردم گفتم نه خوب می‌شود . من را با هواپیما به بیمارستان بهارلو در ترمینال تهران بردند . پدر و مادرم باخبر شده بودند و به تهران آمدند و یک هفته بعد من را به سرخس بردند و در بیمارستان 17 شهریور هم رضایت به قطع دست ندادم .
اسفندماه 1362 به کردستان و کامیاران و پایگاه پیر مقداد که در 45 کیلومتری سنندج بود رفتم و به‌عنوان تک‌تیرانداز مشغول مبارزه با کومله و دموکرات شدم در این مدت مأموریت دوبار به پایگاه ما حمله کردند که کاری از پیش نبردند . خردادماه سال 1363 تسویه کردم و به شهرستان برگشتم در شهرستان جویای کار بودم . 6 ماه به شرکت رفت‌وآمد داشتم که من را قبول نمی‌کردند . بالاخره 18 شهریور 1368 من را قبول کردند . ابتدا در قسمت تعمیرات حمل‌ونقل و مدتی هم انباردار بودم و سپس به ترابری رفتم و از سال 1379 وارد اداره تعمیرات کارگاه مرکزی شدم . و با 25 درصد جانبازی در حال خدمت هستم . حسن قرائی حسن قرائی فرزند غلامحسین سال 1342 در فیض‌آباد محولات از توابع شهرستان تربت حیدریه به دنیا آمد . از ابتدای کودکی به سرخس مهاجرت نمود و تا پایان راهنمایی در سرخس تحصیل کرد . سپس به تربت حیدریه رفت . 15 آبان ماه1361 برای انجام خدمت مقدس سربازی به پادگان آموزشی لویزان تهران اعزام گردید . حسن قرایی مدت 45 روز در لویزان آموزش نظامی دید و سپس در سازمان لشکر ۲۱ حمزه قرار گرفت و به منطقه جنوب و جبهه دهلران رفت . در گردان 347 توپ‌خانه لشکر 21 حمزه توپخانه‌ی 130 میلی‌متری و در آتشبار3 مشغول به خدمت شد . بیشتر دوران خدمتش را در دهلران گذراند . 17 بهمن 1361 جهت انجام عملیات والفجر مقدماتی با آتشبار توپ‌خانه از دهلران به فکه اعزام شد . هر آتشبار 7 قبضه توپ داشت و هر توپ چند تن وزن و هر گلوله توپ هم 30 کیلو وزن داشت . گلوله‌ها ساخت کشور شوروی بود و آغشته به گریس شده بود . کار آماده سازی توپ ها برای شلیک بسیار سخت بود . ابتدا باید گلوله ها را با نفت و گازوییل شستشو می‌دادند و سپس با پارچه تمیز نموده و به پای توپ برای شلیک انتقال می‌دادند . پای هر قبضه توپ 20 تا 30 گلوله برای شلیک آماده می گذاشتند . توپخانه آنها مدت 48 ساعت پشتیبانی نیروهای بسیجی و سپاهی و ارتشی را در عملیات والفجر مقدماتی در منطقه بر عهده گرفتند و در این مدت حدود 1000 گلوله شلیک نمودند . با پایان یافتن عملیات والفجر مقدماتی توپخانه به دهلران بازگشت و قبل از عملیات خیبر به منطقه پاسگاه زید وهورالعظیم اعزام شد . تاریخ 2 دی ماه 136۲برای آوردن مهمات به زاغه گردان رفتم مقداری مهمات بارگیری کرده و به پای هرقبضه ۱۵۰ تا ۲۰۰ گلوله تقسیم نمودم چون لباسهایم کثیف و بدنم زیاد عرق نموده بود تصمیم گرفتم بروم حمام و یک دوش بگیرم . یک تل خاکی بود که یک تانکر بالای آن قرارداده بودند و یک تانکر نفت و گاز هم برای گرم نمودن آب ‌کنار حمام بود . با رفت و آمد ماشین‌های مهمات گرد و خاک بلند شده بود و دشمن منطقه را شناسایی کرده بود و چند گلوله توپ شلیک کرد که متأسفانه یکی از گلوله ها به تانکر گازوئیل که من در کنارش ایستاده بودم اصابت نمود و منفجر شد ، با انفجار تانکر گازوئیل‌ها هم روی بدن من ریخت و اتش گرفت . بدنم به شدت سوخت طوری که زیرپوش به پوست بدنم چسبیده بود بچه های همسنگرم سریعاً آتش را خاموش کردند و مرا به بیمارستان صحرایی بردند آن‌جا یک ۲۰ لیتری مواد شوینده روی سر و بدنم ریختند که خیلی سوزش داشت نمی‌دانم چه موادی داشت . از آنجا به وسیله آمبولانس به بیمارستان 580 دزفول که متعلق به نیروی هوایی بود منتقل شدم . در مدت بستری 3 عمل جراحی روی من انجام دادند و حدود 20 روز بستری بودم . بعد از بهبودی نسبی یعنی تاریخ 20 دی ماه 1362 من را ترخیص کردند . به من مرخصی دادند و من به تربت برگشتم . بعداز اتمام استراحت به جبهه برگشتم چون مجروح بودم در قسمت مخابرات به عنوان تلفن چی و بیسیم چی در مرکز هدایت آتش توپخانه گراهای گرفته شده را به آتش بار اعلام می کردم . عملیات خیبر در شرف انجام بود ابتدا آتشبار ما را به سمت پاسگاه زید و از آنجابه منطقه هور العظیم منتقل نمودند . هر توپ 130 میلی متری برای کار به محوطه ای با ابعاد 20 در 20 متر نیاز داشت . با توجه به باتلاقی بودن منطقه و وزن بالای توپ 130 میلی متری و فرو رفتن توپ در زمین به ناچار بنا به دستور تغییر موضع دادیم و مقداری به عقب برگشتیم و به‌ جای توپخانه‌ی 130 توپ‌خانه 203 را منتقل نمودند . عراق برای بازپس گیری جزیره خیلی تلاش می کرد معمولا روزانه هرقبضه توپ اجازه داشتیم ۱۵۰ تا ۲۰۰ گلوله شلیک کنیم . حجم عمده شلیک ها و بیشترآتش تهیه از بعداز ظهرتا پاسی از شب بود . هرآتش بار در ساعت خاصی تیراندازی می کرد . این کار چند دلیل داشت ، اول اینکه قبضه داع نکند ، دوم نیروها استراحت کنند و سوم محل آتشبار لو نرود ، حدود۲۰ روز در منطقه عملیاتی بودیم و بعد از پاتکهای دشمن و تثبیت جزیره به دهلران برگشتیم .
15 آبان 1363 خدمتم به پایان رسید و دو سال بعد در 15 آبان 1365 وارد شرکت شدم و در واحد عملیات مشغول به کار شدم . در این مدت در تاسیسات چاهها ، مراکز جمع‌آوری و مرکز اندازه‌گیری خدمت نمودم . یکم شهریورماه 1402 هم بازنشست شدم.
کشف پیکر ۵ شهید در دهلران مسئول گروه تفحص فکه: 🇮🇷🌷پیکر ۵ شهید در منطقه‌ٔ عملیاتی فکه در دهلران کشف شد. از ۲۹ فروردین تاکنون در مجموع پیکر ۱۲ شهید در این منطقه کشف شده است./فارس 🥀 به کانال شهدایی براهین وعمار بپیوندید↙️↙️ @shohadabarahin_amar
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🇮🇷🌷مادر شهید معماریان خطاب به سردار رادان:من حاضرم برای مقابله با پدیده بی حجابی کتک بخورم، ولی جلو بیفتید و ما هم پشت شما هستیم.در حق جوانان ما و مملکتمان کوتاهی نکنید؛ جوانان ما به خاطر اینکه از همه جا بی خبر هستند دارند از بین می‌روند.وقتی من بچه بودم زن شاه که به قم آمد، چادر بر سرش کرد ولی الآن در حرم که [به شخص بد حجابی] تذکر میدهی، به صورتت سیلی می‌زند. چقدر بد شده است. خواهش میکنم تا جایی که می‌توانید پیگیر مسئله بدحجابی باشید و ما هم پشت سر شما هستیم. هر جا هم بگویید من به سهم خودم می‌ایستم. 🎥تقدیر مادران شهدای دفاع مقدس، شهدای امنیت و مدافع حرم از سردار رادان و اهداء پرچم متبرک به حرم سیدالشهداء و هدایای معنوی به ایشان 🔻مراسم حمایت حوزویان از اقدامات فراجا در مقابله با کشف‌حجاب:مدرسه عالی فقهی الإمام عليّ بن موسیٰ الرّضا علیه‌السلام قم/جمعه ۷ اردیبهشت ۱۴۰۳. 🥀 به کانال شهدایی براهین وعمار بپیوندید↙️↙️ @shohadabarahin_amar
هدایت شده از امیر
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
❤️❤️فیلم جدیدی از بمباران گسترده کوه مرون و پایگاه مرون توسط حزب الله گنبد آهنین کجا بود؟
هدایت شده از عباس آرانیان
امشب شب عملیات الی بیت المقدس است.عملیاتی با هدف آزادسازی خرمشهر،خرمشهری که ۱۹ ماه در اشغال بعثی ها و مستشاران نظامی غربی بود.خرمشهری که روزهای اول جنگ آنقدر از نیروهای مقاومت خون بر روی خاک کوچه پس کوچه هایش ریخته شد،که سید شهیدان اهل قلم شهید آوینی فرموده بود: دیگر به خرمشهر بگویید،خونین شهر...
هدایت شده از عباس آرانیان
۵۴۰۰ کیلومتر از خاک ما در جبهه جنوب در تصرف بعثی ها بود.عملیات الی بیت المقدس بزرگ ترین عملیات سرزمینی ما در طول دفاع مقدس بود.بعد ثامن و طریق القدس و فتح المبین،این آخرین نقطه ای از خاک ما بود که در اشغال دشمن بود.دشمن هم می دانست و یگان هایش در آگاهی کامل قرار داشتند.فرماندهان جنگ سخت ترین عملیات دفاع مقدس را طراحی کردند.دشمن در آمادگی صد درصد بود.باید عملیات به گونه ای طراحی می شد که در آمادگی کامل دشمن هم‌او را فریب می دادیم.
هدایت شده از گونی نیوز
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥انصارالله یمن تصاویری را از لحظه هدف قرار دادن پهپاد آمریکایی MQ-9 منتشر کرد ┄┅═✧☫ گونی نیوز ☫✧═┅┄ 🇮🇷 @gooninews
هدایت شده از پاسداران انقلاب
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🛑🎬 رهبر انقلاب خطاب به بسیجیان: ❌به دهه‌ی شصت برگردید!! 🔴 گویا آقا امروز را می‌دیدند... نمی‌دانم وظیفه‌ی بسیج چیست و برای چه هدفی تشکیل شده، ولی با این صحبت‌ها فهمیدم اگر هم‌اکنون به کمک نیروی انتظامی نشتابد و سهل انگاری کند، قطعا دچار اشتباه جبران‌ناپذیری شده است. ♻️👇🏻 ⚠️کانال : 🚨 https://eitaa.com/joinchat/2162098380Cd100c9cb52
هدایت شده از پاسداران انقلاب
🔴میان این دو عکس یک طهرانی مقدم و مقداری اراده ملت فاصله‌ است. 🔹روزی که ما با بقایای موشک دشمن عکس یادگاری میگرفتیم vs روزی که دشمن سوار بر بقایای موشک های ایران عکس یادگاری می‌گیرد. ♻️👇🏻 ⚠️کانال : 🚨 https://eitaa.com/joinchat/2162098380Cd100c9cb52
هدایت شده از  مروجین معروف
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 وحید شمسایی قهرمانی آسیا را به شهید غیرت تقدیم کرد 🔸دیروز سالروز شهادت حمیدرضا الداغی بود. او در سبزوار به‌خاطر دفاع از دختری در برابر چند اوباش چاقو خورد و به شهادت رسید. 🇮🇷کانال 🆔@moravejin_marof
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
این هم تصویری از موشک تاکتیکی و قدرتمند خیبرشکن که بر فراز پتخ تیکوا در مرکز سرزمین‌های اشغالی توسط شهرک‌نشینان ثبت شده است. می‌دانید که این شهر، یکی از شهرهای پنج‌گانه‌ای است که تل‌آویو را تشکیل می‌دهند و این یعنی آنکه موشک خیبرشکن در حال پرواز بر این شهر اشغالی در مرکز فلسطین اشغالی است. این ویدئو خیلی خیلی مهم است، چرا مهم است؟ به این دلیل که با دقت اگر گوش کنید صدای پهپادهای انتحاری 136 را به خوبی می‌شنوید؛ یعنی آنکه بر خلاف دروغ‌های صهیونیست‌ها مبنی بر اینکه پهپادها را پیش از ورود به سرزمین‌های اشغالی هدف قرار داده‌اند، این پهپادها با موفقیت وارد آسمان تل‌آویو (بر حسب ادعای صهیونیست‌ها پس از نواتیم، امن‌ترین نقطه در این رژیم) شده و مواضع مدنظر را هدف قرار داده‌اند. این پهپادها البته ممکن است ماموریت‌ دیگری هم داشته باشند و از آن دست پهپادهای مجهز به دوربین بوده‌اند که باید ماموریتی را انجام می‌دادند. 🇮🇷 | حتماعضوشوید👇 @niroughodssepah جبهه مقاومت🚀