تصاویرمتعلق به یادگاردفاع مقدس محمدخالداری می باشد

خاطرات شهید محمدابراهیم بوزقوچانی قسمت سوم

شناسایی نیازمندان □راوی: حسن حقانی، همرزم شهید حسینیۀ عرب‌ها یکی از پایگاه‌های جذب و اعزام نیرو به جبهه بود و از پایگاه‌های فعال برای برقراری امنیت شهر به حساب می‌آمد. برخی از شب‌ها همراه با محمدابراهیم برای امنیت، گشت می‌زدیم و در حین اجرای گشت، محمدابراهیم خانه‌های نیازمندان را هم شناسایی می‌کرد و همیشه بخشی از حقوق خودش را صرف نیازمندان و مستمندان می‌کرد و تا جایی که می‌توانست برای نیازمندان کمک جمع می‌کرد و به آنها تحویل می‌داد.

تن ماهی □ راوی: محمد مسگر، همرزم شهید 20/2/1361 مرحلۀ سوم عملیات بیت‌المقدس بود. با تعدادی از رزمندگان در ایستگاه صلواتی منتظر آمدن غذا بودیم. از طرف اهواز ماشینی آمد و متوجه شدم که همشهری خودم محمدابراهیم است. خیلی خوشحال شدم و رفتم به استقبالش و کلی حالم را پرسید و با هم صحبت کردیم. ناهار رسید و ناهار آن روز برنج و تن ماهی بود. در زمان تقسیم به تعدادی از افراد تن ماهی نرسید؛ از جمله من. محمدابراهیم که دید من برنج خالی دارم و تن ماهی به من نرسیده است، رفت از داخل ماشین یک تن ماهی با دو کمپوت آورد و به من داد. گفتم: شما چی؟ گفت: من می‌روم خط مقدم؛ آنجا زیاد است.

دیدار با دست مجروح □ راوی: قنبرعلی نیکخو، همکار شهید اردیبهشت سال 1362محل خدمت بنده در پایگاه بسیج روستای بزنگان بود که از سرخس 75 کیلومتر فاصله داشت. ابتدای خدمت پاسداری‌ام بود . با خبر شدم همکار و دوست عزیزم محمدابراهیم در جبهه و در عملیات والفجر یک به علت اصابت تیر از ناحیه بازو مجروح شده است. خیلی نگران و ناراحت بودم. چند روز در بیمارستان بستری بود و بعد بهبودی نسبی مرخص و به سرخس آمد. با همان دست گچ گرفته و باندپیچی به دیدن دوستان و همکاران خودش در سپاه سرخس می‌رفت. یک روز سراغ بنده را می‌گیرد و بعد از اطلاع از موقعیت من و با آن مشکلات بدنی و سختی راه که وسیلۀ سواری به سمت بزنگان بسیار کم بود، صبح با اتوبوس‌ سرخس ـ مشهد حرکت می‌کند و در دو راهی روستای بزنگان پیاده می‌شود و با موتورسیکلتی که قصد آمدن به روستا را داشت، فاصله 12 کیلومتری جادۀ شنی را طی نمود و خودش را به محل خدمت من ‌رساند. وقتی چشمم به محمد افتاد از شرمندگی آب شدم که چرا من به عیادتش نرفتم و او به نزد من آمده بود. پیگیر مرخصی بودم که بروم؛ ولی گذشت و فداکاری او از من بیشتر بود. مدت 24 ساعت در حوزه ماند و برای بسیجیان روایتگری کرد.

خبر سلامتی □ راوی: صفر چوپان‌زاده، همرزم شهید به دوستان و همرزمانی که برای مرخصی از جبهه به شهر خود باز می‌گشتند، توصیه می‌کرد که خبر سلامتی همرزمان و رفقایشان را به خانواده‌هایشان بدهند تا از نگرانی در بیایند. ولو اینکه از همدیگر نیز در زمان حضور در منطقه خبری نداشته باشند. کما اینکه برای خود بندۀ پیش آمد که همیشه با توجه به اینکه اطلاعی از من نداشت، خبر سلامتی من را به مادرم می‌رساند. در صورتی که موقع آمدن مرخصی، من را ندیده بود و من خبر نداشتم. ولی با این کار. مادرم را خیلی خوشحال کرده بود. وقتی مرخصی آمدم، مادرم گفت که محمدابراهیم آمده و گفته که تو در جبهه چکار می‌کنی . و حالت هم خیلی خوبه و گفته به مادرم سلام برسان. خلاصه با این کار آنها را از نگرانی در می‌آورد.

طرفدار حق بود □ راوی: محمدعلی خواجوی، همکار شهید شهید خیلی حق طلب بود و از حق دفاع می‌کرد؛ چه در جبهه و چه در پشت جبهه. اگر متوجه می‌شد که ظلمی ‌صورت گرفته یا حقی در حال پایمال شدن است، با تمام وجود و قدرت از کسی که حق به جانب او بود دفاع می‌کرد تا به کسی ظلم نشود یا با زبان، یا زور و یا با مشورت و کمک به دیگران کار را به پایان می‌رساند. در غیر این صورت آرام و قرار نداشت.

خیلی ولایتی بود □ راوی: محمدعلی خواجوی، همرزم شهید این شهید از امام حسین (ع) درس شجاعت گرفته بود و همان‌طور که امام راحل فرموده بود که تکلیف ما را سیدالشهدا مشخص کرده، عاشورایی زندگی کرد. عاشورایی از خانواده گذشت و عاشورایی از لذت‌های دنیایی چشم پوشید و عاشورایی خدمت کرد. عاشورایی از ولایت دفاع کرد و در ولایت ذوب شد و عاشورایی هم جنگید. همیشه ورد کلامش یا زهرا (س) و یا حسین (ع) بود. شنیدن نام مادر سادات چهرۀ او را دگرگون می‌کرد. خیلی به بانوی بزرگ اسلام ارادت داشت. با عشق به ولایت به میدان مبارزه می‌رفت. بعد از چندین بار مجروحیت، درنهایت در عملیاتی که با رمز مقدس یا فاطمۀ زهرا (ع) بود، سرنوشتش در دفاع مقدس رقم خورد و مزد زحمات شبانه‌روزی خودش را گرفت و عاشورایی به شهادت رسید.

بمب ارشاد □ راوی: علی رحمتیان، همسایۀ شهید ما با شهید هم همسایه بودیم و هم قوم و خویش. محمدابراهیم از من بزرگ‌تر بود. خیلی ما را تشویق می‌کرد که به بسیج برویم و با سپاه همکاری داشته باشیم و در مراسم مذهبی شرکت کنیم. ما را رها نمی‌کرد و به زور هم که شده بود ما را به بسیج می‌برد. خیلی مخلص بود. فکر کنم انتخاب شده بود برای ارشاد جوانان. خستگی نداشت و سعی می‌کرد جوانان را مانند خودش باغیرت و عاشورایی تربیت کند. میاندار و جلودار بود. اصلاً اولین نفر در همۀ کارهای خیر بود.

آخرین امام جماعت ایستاده من □ راوی: جانباز حسین اعظمی، ‌همرزم شهید فروردین سال 1362 بود که با هم در تیپ 18 جوادالائمه (ع) لشکر پنج نصر گردان عبدالله به فرماندهی شهید برونسی سازماندهی شده بودیم. یک شب قبل از عملیات یعنی تاریخ 20/1/1362 ما را نزدیک خط مقدم داخل یک رودخانۀ فصلی مستقر کردند که فکر می‌کنم رودخانه دیرج سمت شرهانی شمال خوزستان بود. با توجه به اینکه برد توپخانه و خمپاره‌های دشمن به آنجا می‌رسید، از نیروها خواستند که تجمع نکنید و نماز جماعت هم نداریم. محل استراحت خودتان را هم استتار کنید. ظهر شد و من گوشه‌ای خلوت کنار دیواره رودخانه پیدا کردم که نمازم بخوانم؛ چون شب عملیات هم در پیش بود. تو عالم خودم بودم و شروع کردم به نماز خواندن. نمازم که تمام شد متوجه شدم کسی به من اقتدا کرده است. نگاه کردم دیدم شهید بوزقوچانی است. از فرصت استفاده کرده بود و من متوجه نبودم که نماز جماعت دونفره خوانده‌ایم. از خلوص و صداقتی که داشت، آنجا هم حاضر نبود نمازش را به تنهایی بخواند و روز اول عملیات او از ناحیه دست تیر خورد و من از ناحیۀ نخاع زخمی ‌شدیم.

شبتان شهدایی التماس دعا

شهیدسیدقاسم سیدکابلی درجمع گروه سرود کاشمر

(بسم الله الرحمن الرحیم) (لا حول ولا قوه الا بالله العلی العظیم ) (الهی به امیدتو) خدایا دراین روز سه شنبه بحق امام سجادعلیه السلام .امام محمدباقرعلیه السلام و امام جعفر صادق علیه السلام عاشقان ولایت را به مکه مدینه برسان مهربان خدا ..والله خیرا حافظا و انت الرحم اراحمین خودت مواظب ما باش خدایا قلب امام زمان عج را از ما راضی و خوشنود بگردان توفیق شرکت در نماز جمعه را نصیب ما بگردان خدایا .توفیق ادامه راه شهدا را به ما عنایت بفرما خدای مهربان ماراموردلطف شفاعت شهدا قراربده خدای رحمان جانبازان ما را شفا عنایت بفرما خدایا مرزبانان ما را درپناه خودت حفظ بگردان اللهم عجل الولیک الفرج آمین یا رب العالمین

سلام صبحتون منور به نور الهی ۲۷ تیر ۱۴۰۲ ۲۹ ذی الحجه ۱۴۴۴ ذکر روز سه شنبه (یا رب العالمین) السَّلامُ عَلَيْكَ يا اَبا عَبْدِاللهِ وَعَلَى الاَْرْواحِ الَّتي حَلَّتْ بِفِنائِكَ عَلَيْكَ مِنّي سَلامُ اللهِ اَبَداً ما بَقيتُ وَبَقِيَ اللَّيْلُ وَالنَّهارُ وَلا جَعَلَهُ اللهُ آخِرَ الْعَهْدِ مِنّي لِزِيارَتِكُمْ، اَلسَّلامُ عَلَى الْحُسَيْنِ وَعَلى عَلِيِّ بْنِ الْحُسَيْنِ وَعَلى اَوْلادِ الْحُسَيْنِ وَعَلى اَصْحابِ الْحُسَيْن السلام علیک یا امام الرئوف ﺍﻟﻠَّﻬُﻢَّ ﺻَﻞِّ ﻋَﻠَﻰ ﻋَﻠِﻲِّ ﺑْﻦِ ﻣُﻮﺳَﻰ ﺍﻟﺮِّﺿَﺎ ﺍﻟْﻤُﺮْﺗَﻀَﻰ ﺍﻟْﺈِﻣَﺎﻡِ ﺍﻟﺘَّﻘِﻲِّ ﺍﻟﻨَّﻘِﻲِّ ﻭَ ﺣُﺠَّﺘِﻚَ ﻋَﻠَﻰ ﻣَﻦْ ﻓَﻮْﻕَ ﺍﻟْﺄَﺭْﺽِ ﻭَ ﻣَﻦْ ﺗَﺤْﺖَ ﺍﻟﺜَّﺮَﻯ ﺍﻟﺼِّﺪِّﻳﻖِ ﺍﻟﺸَّﻬِﻴﺪِ ﺻَﻠَﺎﺓً ﻛَﺜِﻴﺮَﺓً ﺗَﺎﻣَّﺔً ﺯَﺍﻛِﻴَﺔً ﻣُﺘَﻮَﺍﺻِﻠَﺔً ﻣُﺘَﻮَﺍﺗِﺮَﺓً ﻣُﺘَﺮَﺍﺩِﻓَﺔً ﻛَﺄَﻓْﻀَﻞِ ﻣَﺎ ﺻَﻠَّﻴْﺖَ ﻋَﻠَﻰ ﺃَﺣَﺪٍ ﻣِﻦْ ﺃَﻭْﻟِﻴَﺎﺋِﻚَ آیت_الکرسی بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيم «اللّهُ لاَ إِلَهَ إِلاَّ هُوَ الْحَیُّ الْقَیُّومُ لاَ تَأْخُذُهُ سِنَهٌ وَ لاَ نَوْمٌ لَّهُ مَا فِی السَّمَاوَاتِ وَمَا فِی الأَرْضِ مَن ذَا الَّذِی یَشْفَعُ عِنْدَهُ إِلاَّ بِإِذْنِهِ یَعْلَمُ مَا بَیْنَ أَیْدِیهِمْ وَمَا خَلْفَهُمْ وَ لاَ یُحِیطُونَ بِشَیْءٍ مِّنْ عِلْمِهِ إِلاَّ بِمَا شَاء وَسِعَ کُرْسِیُّهُ السَّمَاوَاتِ وَ الأَرْضَ وَ لاَ یَۆُودُهُ حِفْظُهُمَا وَ هُوَ الْعَلِیُّ الْعَظِیمُ. لاَ إِکْرَاهَ فِی الدِّینِ قَد تَّبَیَّنَ الرُّشْدُ مِنَ الْغَیِّ فَمَنْ یَکْفُرْ بِالطَّاغُوتِ وَ یُۆْمِن بِاللّهِ فَقَدِ اسْتَمْسَکَ بِالْعُرْوَهِ الْوُثْقَیَ لاَ انفِصَامَ لَهَا وَاللّهُ سَمِیعٌ عَلِیمٌ. اللّهُ وَلِیُّ الَّذِینَ آمَنُواْ یُخْرِجُهُم مِّنَ الظُّلُمَاتِ إِلَی النُّوُرِ وَالَّذِینَ کَفَرُواْ أَوْلِیَآۆُهُمُ الطَّاغُوتُ یُخْرِجُونَهُم مِّنَ النُّورِ إِلَی الظُّلُمَاتِ أُوْلَئِکَ أَصْحَابُ النَّارِ هُمْ فِیهَا خَالِدُونَ.» ((( اللهم عجل لولیک الفرج)))

📹 زیارتنامه تصویری شهدا 🔹 شهدا دلها را تصرف می‌کنند ..... 🔹 با ذکر صلوات نثار ارواح شهدا 🕊زیارتنامه ی شهدا🕊 🌹🌱🌹🌱اَلسَّلامُ عَلَیکُم یَا اَولِیاءَ اللهِ وَ اَحِبّائَهُ ، اَلسَّلامُ عَلَیکُم یَا اَصفِیَآءَ اللهِ وَ اَوِدّآئَهُ ، اَلسَلامُ عَلَیکُم یا اَنصَارَ دینِ اللهِ ، اَلسَلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ رَسُولِ اللهِ ، اَلسَلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ اَمیرِالمُومِنینَ ، اَلسَّلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ فاطِمَةَ سَیِّدَةِ نِسآءِ العالَمینَ ، اَلسَّلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ اَبی مُحَمَّدٍ الحَسَنِ بنِ عَلِیٍّ الوَلِیِّ النّاصِحِ ، اَلسَّلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ اَبی عَبدِ اللهِ ، بِاَبی اَنتُم وَ اُمّی طِبتُم ، وَ طابَتِ الاَرضُ الَّتی فیها دُفِنتُم ، وَفُزتُم فَوزًا عَظیمًا ،فَیا لَیتَنی کُنتُ مَعَکُم فَاَفُوزَمَعَکُم🌹🌱🌹 @bashohadatashahadattt ‌✨ الّلهُمَّ‌صَلِّ‌عَلَی‌مُحَمَّدٍوَآلِ‌مُحَمَّدٍ وَعَجِّلْ‌فَرَجَهُمْ

بسم رب الشهداء والصدیقین سی ششمین سالگرد شهیدان سخی داد کاتوزی و محمد‌ علی اکبرخانی را به امت شهیدپرورسرخس همرزمان شهید مردم شریف دهستان گنبدلی و خانواده های محترم شهیدان تبریک وتسلیت عرض می نمائیم هدیه به روح شهیدان. امام شهیدان پدران ومادران شهیدان ومخصوصا این دوشهید بزرگوار صلوات

رهروان‌این‌راه نـہ‌پیربودند نـہ‌سیرشده‌ازدنیا تنها‌عاشق‌بودند . . !' #اللھم‌الرزقناشھادت‌فےسبیلك🕊