eitaa logo
《سربازان دیروز و امروز سرخس》
1.2هزار دنبال‌کننده
33.3هزار عکس
12.2هزار ویدیو
101 فایل
بِسْمِ اَللّٰه اَلرَحمٰن اَلرَحیم فَاسْتَقِمْ كَمَا أُمِرْتَ : هر کس به اسلام گرویده مأموریت دارد استقامت کند ( آیه ۱۱۲ سوره هود ) سلام علیکم به نام خدا ، به یاد خدا ، برای خدا این کانال مخصوص دفتر حفظ آثار و نشر ارزش‌های دفاع مقدس شهرستان سرخس می‌باشد
مشاهده در ایتا
دانلود
تصاویرمتعلق به یادگاردفاع مقدس حسین کاظمی می باشد
قسمتی از خاطرات شهید محمدابراهیم می باشد
همۀ جبهه خاطره است و ما از قدم اول از استقبال مردم، از کمک‌های مردم مستضعف بهره می‌بریم. ببینید مثلا یک پیرزن که یک دست رخت‌خواب خود را به جبهه می‌فرستد و می‌گوید رزمندگان و حتی عذرخواهی می‌‎کند که از این بیشتر در توانم نیست و امیدوارم از من قبول کنید. یا در رابطه با خود جبهه معجزات شب عملیات که باران رحمت الهی روی رزمندگان می‌بارد و یا گلوله‌هایی که اطراف رزمندگان می‌خورد و عمل نمی‌کند و یا گلولۀ خمپاره 60 م م که به بازوی رزمنده می‌خورد و عمل نمی‌کند که با عمل جراحی بیرون می‌کنند. اینها معجزه و خاطره است. هر قدمی ‌که برمی‌داریم؛ هر لحظه که در جبهه هستیم، معجزه است در توسلات و در مراسم دیگر برای رزمندگان خاطرات زیادی است. سفارشی که ما به کلیه مردم ایران و حزب الله داریم، این است که آنهایی که حزب اللهی هستند که خوب الحمدلله به سفارش نیاز ندارند؛ ولی برادرانی که هنوز مادیات جلوی چشمشان را گرفته، تنها سفارش ما این است کمی به خودتان بیایید و نگاه کنید و ببینید کسانی که ثروت آنها از شما بیشتر بوده، موقع مرگ چی با خود برده‌اند. اینها را دقت کنید. سعی کنند بخودشان بیایند تا کی می‌خواهند ادامه دهند .ان‌شاءالله به‌زودی ریشۀ صدام هم کنده می‌شود. بعد باز این بچه حزب اللهی‌ها که درجبهه‌ها دارند خون می‌دهند، شب روز بیدار خوابی می‌کشند، می‌جنگند، بر می‌گردند و می‌آیند و جایگزین افراد سودجو می‌شوند و نمی‌گذارند که نیروهای غیر ولایتی در ادارات خدمت کنند و به مردم مستضعف که جبهه‌ها را پر کرده‌اند خیانت کنند. این افراد سعی کنند به آغوش مردم برگردند. خبرنگار: با تشکر از شما و برای پیروزی رزمندگان اسلام صلوات (اللهم صل علی محمد و آل محمد).
ترکش خمپاره □ راوی: صفر فداکار، هم‌سنگر شهید شب قبل از شهادت محمد، داخل دژ خرمشهر که ساختمان‌های بتونی پیش ساخته بود، مستقر بودیم. عملیات کربلای 5 که شروع شد، عراق دیوانه‌وار خرمشهر را گلوله باران می‌کرد که یک گلوله خورد روی بالکن ساختمانی که ما مستقر بودیم. یک ترکش از محلی که برای پنجره گذاشته بودند، وارد اتاق شد. ابتدا به سقف خورد و برگشت چند سانتی از کنار گیجگاه محمد، به پتویی که محمد خواب بود خورد و به خود محمد نخورد. تقدیر این بود که در خط مقدم و در حال حمله ترکش بخورد. مصاحبه با شهید □ راوی: حسن حقانی، همرزم شهید من در واحد تبلیغات موقعیت شهید برونسی بودم. برای کاری که داشتیم به تک تک گردان‌ها رفتم و از آنها مصاحبه‌ای تهیه کردم که در یکی از مصاحبه‌ها به گردان یدالله رسیدیم. اتفاقاً هم‌زمان با رسیدن ما، از حاج صادق آهنگران هم دعوت کرده بودند که با صدای خود یک شور و حالی را به بچه‌ها قبل از عملیات کربلای 5 بدهد و آنجا محمدابراهیم را می‌دیدم که میاندار هیئت بود و پرشور سینه می‌زد. بعد از پایان مراسم سراغ نیروهای گردان یدا... رفتم و از قضا از محمدابراهیم و صفر فداکار درخواست کردیم که مصاحبه‌ای را داشته باشند. مصاحبه در ساعت 4 عصر قبل از شروع عملیات کربلای 5 در بام دژ خرمشهر گرفته شد. این اولین و آخرین مصاحبه با محمدابراهیم بود که در منطقۀ دژ خرمشهر در دی ماه 65 توفیق مصاحبه از این شهید بزرگوار را داشتیم. آخرین سفارش □ مصاحبه، خبرنگار، حسن حقانی محل مصاحبه پشت بام دژ خرمشهر ساعت 4 بعدازظهر روز اول عملیات کربلای 5 و خبرنگار: برادر، سلام علیکم. ضمن معرفی خودتان بفرمایید از کدام شهرستان اعزام شده‌اید و چه مدت در جبهه حضور داشتید و در کدام گردان خدمت می‌کنید و مسئولیت شما چیست؟ بسم الله الرحمن الرحیم. (رب ادخلنی مدخل صدق و اخرجنی مخرج صدق واجعل لی من لدنک سلطانا نصیرا) محمدابراهیم: اینجانب محمدابراهیم بوزقوچانی اعزامی ‌از سرخس در سال 1361 که به صورت پراکنده در جبهه‌های حق علیه باطل در خدمت برادران رزمنده بودم اکنون در گردان یدالله لشکر5 نصر مشغول خدمت می‌باشم. خبرنگار: برادر همان‌طور که در جریان هستید نیروهای اسلام حاضر هستند تا دقایقی دیگر به سوی خط مقدم حرکت کنند و درس دیگری به نیروهای عراقی بدهند. بفرمایید چه احساسی دارید و در این موقعیت حساس نیروهای خودتان را در چه سطح آمادگی برای حمله ارزیابی می‌کنید؟ محمدابراهیم: احساسات نیروها که چه عرض کنمِ آنقدر زیاد است که جسم گنجایش حجم آن را ندارد. آنقدر روحیه نیروها بالاست که نیروهای رزمنده‌ای که قرار بود 45‌روزه یا سه‌ماهه اینجا باشند، الان بعضی از آنها بیش از چهار ماه است که حضور دارند و حتی در عملیات کربلای چهار هم حضور داشتند؛ زیر آن آتش سنگین که شکست خوردیم. بعد از عملیات کربلای چهار در پادگانی که بودیم نیروها با پای برهنه به صورت دسته‌های سینه‌زنی شعار می‌دادند که فرمانده آزاده آماده‌ایم آماده. ما اهل کوفه نیستیم، امام تنها بماند و از این قبیل شعارها ، اینها همه احساس نیروها را نشان می‌دهد که این نیروها از آن دسته نیروهایی نیستند که از جنگ فرار می‌کردند. اینها از آن دسته نیروهایی نیستند که در عقب و پشت جبهه نق می‌زنند که چرا جنگ طول می‌کشد و چرا صلح نمی‌کنید. اینها نیروهایی هستند که حقاً سربازان واقعی امام زمان (عج) هستند و با این روحیه‌ای که برادران دارند ان‌شاءالله به‌زودی شاید امشب و شب آینده با عملیاتی که در پیش داریم بتوانیم سیلی محکمی ‌به دشمن بزنیم. خبرنگار: بفرمایید خون پاک شهدا در سرنوشت عملیات‌ها چه تأثیری دارد؟ محمدابراهیم: هر قطره خونی که که از شهدا می‌ریزد تأثیر دارد. نگاه ‌کنیم و ببینیم در تشییع جنازه و مجلس شهدا، جای اینکه خانواده‌اش عزاداری بکنند، حتی هنوز سوم و هفتم شهید را نداده‌اند برادر و یا پدر شهید لباس رزم به تن می‌کند و عازم جبهه‌ها می‌شوند. شهید شدن به این معنا نیست که رزمنده‌ای شهید می‌شود و ما باید عزاداری کنیم. شهدا وصیت می‌کنند که اسلحۀ ما را زمین نگذارید. ببینید چندین نفر از اقوام، خویشان و دوستان یک شهید به جبهه اعزام می‌شوند. ما اعزام‌های اول جنگ را نگاه می‌کنیم و اعزام‌های حالا را چقدر فرق می‌کند. این نشان می‌دهد که خون شهدا اثر خاصی روی مردم دارد. خبرنگار: در پایان اگر مطلب یا پیام خاصی برای امت حزب الله دارید یا خاطره‌ای برای مردم، توضیح دهید.