بریز آب روان اسماء علی دلتنگ و بیتابه تو هرچی آب میریزی ازش میریزه خونابه خدایا کاش میمیردم علی چی داره میبینه حالا باید بفهمم که چه زخمی داشت رو سینه 😭😭😭

⚫️حسن جانم ، حسین جانم بیایید مادر داره میره به داد من برس زهرا که زینب داره میمیره دوباره فاطمه جانم ،خودت مشکل رو حل کردی برای آخرین دفعه یتیماتُ بغل کردی .. 😭😭😭

••••• از مسجد اومد بیرون آروم آروم داشت راه میرفت امیرالمومنین 😭 تا خـم کوچه رو رد کرد...

یهو دید کنیزا اینجوری ایستادن مات مات دارن نگاه میکنن... حالشون عجیبه ••• یهو صدا زد من خبر؟؟

چی شده؟؟؟

یهو یکی از پشت روش بشه نشه صدا زد آقا اگه میخوای فاطمه تو درک کنی عجله کن 😭😭😭

مینویسم و ترجمه میکنم

دل بده...

روایت اینجوری میگه فأقبل امیرالمومنین مسرعا حتی دخل علیها چنان بدو بدو اومد توخونه 😭😭😭

اما مرگ من برا این ناله بزن والله اعتقادمو گفتم این روضه سنگین تره

تا وارد حجره شد یه نگاهی کرد دید فاطمه از چپ به راست از راست به چپ به خودش میپیچه 😭😭😭

چیکار کرد...

علی عمامه رو زد زمین 😭😭😭

یهو دیدن نشست زانو زد

سر زهرا رو بغل گرفت 😭😭😭

علی شروع کرد هی داره صدا میزنه😭😭 فنادا یا زهــــــــرااااااا😭😭😭😭

فلم تکلمه😭😭😭

بی بی جواب نداد😭😭😭😭

معلومه از روایت همه وجود علی تو اضطراب ِ

یه بار دیگه صدا زد😭😭😭😭😭 فناداها یازهراااااااا😭😭😭😭😭😭😭😭😭

فلم تکلمه😭😭😭😭😭

دوباره دوباره صدا زد...

دید نه جواب نمیاد😭😭😭😭 یهو دیدن سر تو بغلشه علی خم شد رو صورت صدیقه 😭😭

هر کیم بلد نباشه علی بلده یهو صدا زد فناداها یااافاطمه😭😭😭

کلمینی😭😭😭