_حالا جبهه حق کجاست؟🤔
_اون جبهه ای که گفتیم باید از لحاظ کمّی و کیفی توسعه پیدا کنه
(کمّی یعنی ارادهها از جبههٔ باطل برگردن به این سمت که زوری هم نیست و به اختیار باید برگردن)
جبههٔ حق بستر نیازهای امام عصر(عج) است و حالا اگر میخوای آیندهت رو انتخاب کنی(که گفتیم آینده یه نقطهست؛ وقتی بذاری، همه زندگیت رو دربرمیگیره)، باید به جبههٔ حق نگاه کنی
سوال!🧐 جبههٔ حق کیه؟
شاخصه هاش رو میتونیم به دست بیاریم:
💫 جبههٔ حق جبههایه که حاکمش نسبت روشنی با امام زمان(عج) داره؛ یعنی حاکمش رو او نصب کرده؛ قطعاً حاکمش الهیه.
💫 قانونش، قانون الهی است.
💫 مقاصد و نظام مقاصد و اهدافش الهی است.
_یعنی قطعا درسته؟
_نه؛ یعنی کلاً این جبهه تلاش میکنه اهدافش رو از دل وحی و دین بگیره.
💫 در جنگ دائمی با جبهه باطله. جنگش هم جنگ ارادیه.
#ادامه_دارد
#چرا_باید_درس_بخوانیم
#جهاد_علمی
📒| @heiat_ensiatolhaora
حاج_حسین_یکتا_شلمچه92_دانشگاه_صنعتی.mp3
7.84M
بچه ها ماموریت دارید!!!
تو دار و ندار امامِ زمانی🙂
@heiat_ensiatolhaora🌱
هدایت شده از هیئت اِنسیّةالحَوراء ‹س›
21.88M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
دُعایِهَفتُمِصَحیفِهسَجّادیّه🌸🍃
💠 بهفرمایشمقاممعظمرهبری
➕ ترجمهروان 😊
هیئت اِنسیّةالحَوراء ‹س›
#ادامه_قسمت_اول #آن_سوی_مرگ #برزخ 👈 ۱۳ ساعت تو اتاق عمل بودم 💉و سه روز بعد از اون هم بیهوش بودم و
#ادامه_قسمت_اول
#آن_سوی_مرگ
#برزخ
💯 وقتی متوجه شدم مُردم 🤯 خیلی خوشحال شدم 😌 چون دیگه دردی رو حس نمیکردم 😊
👈 سبک بودم 😊 و آرامش عجیبی داشتم 🙃 و حظِ زیادی به خاطر بی وزنیم داشتم میبردم😋 و آزاد بودم 👻
از همه مهم تر ♨️ به یقین رسیدم که بقاء وجود داره ✅👌
و حس میکردم در مقایسه با نیمه مادی ام کامل تر هستم 💪
تواناتر🤞،هوشیارتر😎،آزادتر 👻 و شگفت انگیزتر و متعالی تر از قبل بودم ☺️ مخصوصا بینایی ام 👁
میتونستم فراتر از ICU رو ببینم 🛏 از همون جایی که بودم میتونستم تمام بیمارستان رو ببینم 👀 ⛪️
⏪ اتاق ها،راهروها،بخشها و...رو حتی کسانی رو که تو ساختمون یا تو محوطه بیرونی بودن رو👨👩👧👦
👀 مثل نگاه کردن به ماکت بود برام 📥 حتی اسم و مشخصات افرادم میدونستم 🚻
احاطه کامل داشتم👌
اینم بگم براتون که یه سری رشته های نقره ای بسیار ظریف بی انتها میدیدم 🔱 که بهم وصله
از جمجمه 🧠 جسمم تا جایی که وجود مثالیم قرار گرفته بود امتداد داشت 👈
رشته های نقره ای رنگ و براق 〽️ بودن مثل تارهایی 🕸 از جنس نور 🔅 اما بعدا متوجه شدم جسم مادی و وجود مثالی (وجود مثالی همون وجودیه که بعد از اینکه حس کردم مُردم خودمو با اون وجود درک کردم) من توسط این رشته ها بهم متصل هستن ♻️↔️
و موقع مرگ این رشته ها قطع میشن 🚷 و تا زمانی که قطع نشدن روح میتونه به جسم برگرده ↗️
خلاصه تو ICU بودم 🛏 وقتی متوجه شدم مردم⚰ و برام عادی شده بود متوجه زن عمویم 🧕شدم که در حال شوک کنار جسمم ایستاده 🚺
که یک پرستار بلند قد 👩⚕ سریع به سمت تختم رفت 🛏
نگاهی به دستگاه انداخت 👀 و دوید🏃♀ رفت سمت دکتر 👨⚕ گفت سحر...سحر...از دست رفت😱
دکتر با شتاب دوید سمت ICU و بعد...🤭
#ادامه_دارد...
🆔 @heiat_ensiatolhaora
#ادامه_قسمت_اول
#آن_سوی_مرگ
#برزخ
با اینکه برادرهام 👱♂ رو هم خیلی دوست داشتم😌 اصلا دلم براشون تنگ نشده بود😕
✅ چیزی زیباتر و تسکین بخش تر از مرگ وجود نداره
چون بعد از مرگ آزادی،آرومی،نگران امروز و فردات نیستی❌ هیچ عامل آزار دهنده ای وجود نداره🙃❕مثل درد، دلشوره ،حسرت ،غم و ...🙂
با همه اینها متاسفانه بعد تلاش دکتر به بدنم برگشتم🙁
ناگهان همه جا تاریک شد ⚫️ چیزی ندیدم فقط فهمیدم داخل جسمم هستم🤕 بعدشم چند روز تو کما بودم💉 درسته چیزی نمیدیدم اما گاهی اوقات صدای اطرافیانم رو میشنیدم📣
من ۴ رو تو کما بودم و روز چهارم4⃣ با درد بسیار شدید😣 از کما خارج شدم ↖️
شنیدم که پرستار داد زد🗣 سحر بهوش اووووومد😍
ازم پرسیدن درد داری؟🤔
چشمام باز بود ولی کسی رو نمیدیدم😶
گفتم شمارو نمیبینم 😑با تعجب گفت نمیبینی؟😳 گفتم نه!
دکتر گفت 👨⚕چیزی نیست بخاطر اینکه چند روز تو کما بودی اینطوره...
خلاصه ۱۰ روز گذشت و برادرانم به دیدنم اومدن 👱♂ و من همچنان کسی رو نمیدیدم 🤷♀کوری برام مشکلی نبود😢 چون مطمئن بودم که به زودی میمیرم👣
چون میدونستم که لگنم شکسته بخشی از طحال و روده و کبدم رو دور ریخته بودن 😓میدونستم که نیمه راست بدنم فلجه 🤯و وزنم خیلی اومده پایین و کم کم دارم محو میشم👻
👈 بدنم در واقع پس مانده دختری بود که سحر صدایش میزدند💤 واسه همین حتی یک درصدم احتمال نمیدادم که زنده بمونم و برای همینم از کوری نمیترسیدم👀
خلاصه بعد از ۱۰ شب که از کما بیرون اومدم 🛏 مجددا سکته کردم 📛 هیچ پرستاریم تو اتاق نبود👩⚕
پرستارا و پرسنل داشتن تو راهرو تلویزیون نگاه میکردن 📺 که یکهو دنیا در سکوت فرو رفت🔕
دوباره خودمو بالا 🙄 نزدیک سقف ICU دیدم💭 این بار خیلی راحت تر و سریع تر مُرده بودم😋
دوباره از بالا همه چیز رو میدیدم 🚺 بعد از حدودا ۵ دقیقه پرستارا به اتاق اومدن 🚶♀و بعد دیدن که من سکته مغزی کردم🤭 دکتر رو سریع خبر کردن🏃♀ دکتر متوجه شد که سکته مغزی کردم 🧠 و کارش رو شروع کرد💉💊
〽️ این بار بیشتر بالا موندم نسبت به سری قبل👈
صدای دکتر رو شنیدم🔊 که به پرستار گفت👩⚕ دچار ایست قلبی شد عجله کنید🏃♀
نبض نداره...⛔️جریان خون قطع شده...💉عملیات احیا رو شروع کنید...💊اکسیژن...💤ماساژ قلبی...💭یک گرم آدرنالین...🔜و یک دفعه...😱
#ادامه_دارد...
🆔 @heiat_ensiatolhaora
#ادامه_قسمت_اول
#آن_سوی_مرگ
#برزخ
✅ دکتر گفت👨⚕ سریع اینجارو خلوت کنید🚫
💯 خلاصه اقدامات لازم رو انجام دادن و دکتر به یکی از پرستارا گفت👩 این دختر سکته مغزی کرده سریع بخش مغز رو بگیر 🧠💉
من همچنان اون بالا بودم و نگاه میکردم👻کنجکاو بودم که ببینم عاقبتم چی میشه!🤔
برام جالب بود همه با اضطراب اطراف جسمم جمع شدن و به خاطر نگرانیشون حس خوبی داشتم 😊
اما نمیخواستم به دنیا برگردم 😑
خلاصه زن عمویم🧕 رو دیدم که میخواد بره و به عموم زنگ بزنه و اطلاع بده 📲
دیدم پرستاری👩⚕ به اسم (زهرا) داشت از کنار تختم رد میشد 🛏 که پاش به کابلی گیر کرد و به شدت زمین خورد 😖
من بالا بودم وقتی این صحنه رو دیدم یهو خواستم نزدیکش بشم👤 و ببینم چی سرش اومده؟ ⛑
البته میتونستم از همون بالام ببینم 👀 اما بر حسب یکی از عادت های زمینی خواستم برم کمکش🚸
✅ ما تو این دنیا(تو زمین) عادت داریم برای شخصی زمانی که اتفاقی میوفته خودمون رو بهش برسونیم🏃♂
آدم بعد از مرگش 👣 تا یه مدت نمیتونه همه ی عادتهای سابقشو کنار بزاره📛
برای همین سریع خواستم برم 🏃♀ کمک پرستاره
که یک لحظه خودمو کنارش 👥 احساس کردم دیدم انگشت پاش داره خون میاد 💉
💭 اینکه سریع تونستم جا به جا بشم تجربه مهمی بود برام 👌
فورا فهمیدم این جسم مثالی من، خیلی راحت میتونه از جایی به جای دیگه بره👻 فقط کافی بود اراده کنم تا جایی که میخوام حاضر بشم 👤
و بعد خواستم به حیاط بیمارستان 🏩 هم سر بزنم
همین که اراده کردم تو حیاط بیمارستان بودم 👁
دیدم آدمها به راحتی از کنارم رد میشن👫 و گاهی از میانم عبور میکردن👤 هیچ کس متوجه من نمیشد بجز
یک بچه که فهمیدم منو می بینه👶 بچه کوچکی که بغل مادرش بود 🤱 یک سال و هشت ماه و ده روزش بود
حتی انگشتای دستشم برام تکون داد 👋
💯 بعدش خواستم برم به اتاق نگهبانی🧔 که اراده کردم دیدم اونجام 👀
۲ نفر🕴🕴 با لباس فرم اونجا بودن یکی جلیل بود اسمش یکی هم ناصر جلوی هر کدومشون یک لیوان چای ☕️ بود که یک دفعه گوشی جلیل زنگ خورد 📲 مشغول صحبت شد 🗣 ناصر به لیوانش نگاه کرد 👀 یک حشره بزرگ 🐜 تو لیوانش افتاده بود ☕️
چندشش شد 🤢 با انگشتش حشره رو بیرون آورد 😑 و لیوانش رو با جلیل سریع عوض کرد 🤫 و پوزخند زد 😈
و یه عمل زشت دیگه هم انجام داد که دیگه نمیگم چی بود!😐
⛔️ اون نمیدونه که خدا همه اعمالش رو میبینه؟! 😓
👈 خلاصه که اصلا از کارش خوشم نیومد و دیگه دوست نداشتم اونجا باشم😕
و اصلا دوست نداشتم به جسمم برگردم تا اینکه....😱
#ادامه_دارد...
🆔 @heiat_ensiatolhaora
#ادامه_قسمت_اول
#آن_سوی_مرگ
#برزخ
دکترا مشغول کار بودن که 🌀 بعد از آخرین شوک 😣 احساس کردم نیرویی منو به سختی به سمت جسدم میکشه 👣🛏
هر چی جلوتر میرفتم🚶♀رشته های نقره ای کوتاه تر میشدن 💫 تا بالاخره احساس کردم روی انگشتای شست پاهام قرار گرفتم👣 از همون جا حس میکردم وارد بدنم میشم 👀
من در پاهایم 👣 لا به لا جلو میرفتم 👤 بعد به زانوها و کشاله ران هایم رسیدم 💪 من آنقدر در بدنم جلو رفتم تا سرانجام به آخرین نقطه جمجمه ام رسیدم 🧠 در همان لحظه صدای شاد🤩 دکتر رو شنیدم👂 که گفت خطر رفع شد و قلبش به کار افتاد 🤲
و بعد به بخش قلب ❤️ زنگ زدن 📱و گفتن خانم دکتر بیاد 👩⚕
یک دفعه صداها قطع شد 🔕 و وارد کمای بعدی شدم 🗯
3⃣ روز تو کما بودم کسی امیدی نداشت 🚷 به بهبودیم حتی عده ای ترجیح میدادن که زودتر بمیرم تا کمتر زجر بکشم 😣
اما روز سوم یهو صدای اذان رو شنیدم 😌 و نگاهم به در ورودی ICU افتاد🛏 دری شیشه ای که رو به رو تختم بود و چشمام میدیدن 👁(من که کور شده بودم 🤔)
دیدم نوری🌟 از در شیشه ای وارد ICU شد 👀یه توده ای نور طلایی 🌝 رنگ و آرام بخش و ...
☘ نور بود ولی با نور زمین خیلی فرق میکرد❗️
خیلی درخشان بود 🔆 درخشان تر از نور خورشید 🌞
نور خورشید در مقایسه با این نور🌕 خیلی تند💥 و داغ🔥 و زُمخت☄ و زشت 🌚 و بی روح👻 بود
اما اون نور زیبا بود 😌 نرم و روح دار و آرام بخش بود 😊🌈⭐️
به اندازه ۳ قدم اون نور به سمتم اومد و توقف کرد 👣 در میان نور هیات مردی 👤 رو تشخیص دادم که عبای زرد رنگی به تن 👘 داشت
👈 در ثانیه های 🕜 اول چهره ای مشخص نبود 👤ولی بعدش مشخص شد 👁
خیلی خیلی زیبا بود😍 نوعی زیبایی اصیل👌 اصلا خود زیبایی بود ☺️
عباش هم معمولی نبود انگار از رشته های طلایی رنگ و از نرمه های طلا درست شده بود 👘
بعد صدایی 🗣 اسم اون آقارو به من گفت
اسم اون آقا... 👀
#ادامه_دارد...
🆔 @heiat_ensiatolhaora
☺️|#وقتیزنهامهربانترمیشوند
💞🌱💞🌱💞🌱💞🌱💞🌱
قسمتچهاردهم
#تاثیراتحجابوبیحجابی
حجاب اهمیت خودشو داره،بی حجابی هم اهمیت خودشو داره...
حالا اهمیت #بیحجابی بیشتره یا #حجاب؟🤔
البته به قول شهید مطهری(ره) که فرمودن بهتره از واژه ی #پوشش استفاده کنیم ولی حالا چون مصطلح شده به حجاب ما هم میگیم حجاب...
حالا ما میگیم بی حجابی یه ضرر هایی داره حجاب یه منفعت هایی داره🌱
اهمیت این ضررها بیشتره یا منفعت ها⁉️
به نظر من ضرر بی حجابی کمتر از فایده ی حجابه🤔
الان حتما با خودتون میگین این چه مقایسه ی بی ربطیه!
ولی من معتقدم اون قدری که بی حجابی میتونه در جامعه ی امروز علیه دین اقدام بکنه نمیتونه روی حق و حقیقت، کیان انقلاب و جمهوری اسلامی🇮🇷،ترویج معنویت در عالم🌍 و... تاثیر بذاره و تاثیرش خیلی کمتره...
قدرت حجاب در آباد کردن دل های عالمیان خیلی بالاتر از قدرت بی حجابی در از بین بردن آبادانی معنویه!💪
ما الان به پایان دوره ی بی حجابی رسیدیم!🤔
این حرف رو ما الان میزنیم چون تاریخ بی حجابی دوره اش گذشته...
#فرهنگبرهنگی چیز تازه ای نیست❗
اگر اون موقعی که این فرهنگ تازه داشت در غرب رشد میکرد، بودیم میگفتیم خطر بزرگیه⚠️
ولی الان دیگه اینطوری نیست...
°ادامه دارد...°
➺💞|@heiat_ensiatolhaora
☺️|#وقتیزنهامهربانترمیشوند
⚘☘⚘☘⚘☘⚘☘⚘☘
قسمتپانزدهم
#تاثیراتحجابوبیحجابی
اگر الان در جامعه کسی بی حجاب بشه مثل اینه که یک قطره💧 به اقیانوس 🌊 بی حجابی اضافه شده و اصلا به چشم نمیاد...
اما اگر کسی محجبه بشه اثرش رو در عالم میشه احساس کرد.
یک گروه خانم محجبه با حجاب محکم و مقتدرانه در مملکت خودمون🇮🇷 یا حتی در مجامع بین المللی🌍 میتونن اثری رو بذارن که صدها بی حجاب نمیتونن این اثر رو روی دین بذارن...☺️
شاید شما داستان اون خانم محجبه ای که در دادگاه آلمان به شهادت رسید رو شنیده باشید که چه خبری در عالم تولید کرد🔊
این حجابه که داره این خبر رو تولید میکنه🧕
یک خبرنگار آلمانی یا فرانسوی میره با یک خانوم افغانستانی مصاحبه میکنه 🎤ازش میپرسه: حالا که طالبان رفتن چرا شما دست از حجابتون برنمیدارین⁉️
مگه حجاب برای شما تا الان اجباری نبوده؟🤔
اون خانم جواب میده که: من خودم به این حجاب علاقه دارم. اگر شما و آمریکا هم بخواین به زور حجاب رو از ما بگیرین ما مقاومت میکنیمو توی این راه کشته میشیم✊💪
خبر نگار خبر رو اینطوری مخابره میکنه:تا وقتی اینجور زن ها هستن فرهنگ غرب با هیچ کار فرهنگی نمیتونه دین رو ازشون بگیره👏
درسته که برخی جوانان افغانستانی جذب فرهنگ غرب شدن ولی هیچ وقت گفته نشده که افغانستان تسخیر غرب شده!
نماد زنان افغانستان هنوز هم حجابه و افغانستان به حجاب شناخته میشه...🧕
در عراق هم فعالیت های فرهنگی زیادی از طرف غرب انجام شده ولی به هیچ وجه موفق نشدن
چون حجاب قدرتش خیلی بالاست✌
°ادامه دارد...°
➺☘|@heiat_ensiatolhaora
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
┈┅ ❁ـ﷽ـ❁ ┅┈
#صرفا_جهت_اطلاع
🚩 مصاحبه زینب سلیمانی، دختر سردار شهیدمان.. با یک رسانه روسی
شهید سلیمانی، از همه جهان محافظت میکرد، حتّی از اروپاییها..
╔═🍃✨🍃═════╗
@heiat_ensiatolhaora
╚═════🍃✨🍃═╝
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
آﮪ مرگِ خونینِ من
عزیزِ من
زیباےِ من
ڪجایے؟
مشتاقِ دیدارتم ❥
قرائتیادداشتشهیدسردارسلیمانی
کهبرایاولینبارتوسطدخترشدرحضور
رهبرانقلابقرائتشد.
#حاج_قاسم