4.27M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
📽 برشی از زندگی شهید عباس بابایی در دوران مدرسه
#با_شهدا
#شهید_عباس_بابایی
Eitaa: 🆔️ @mahdavion_pardisfarabi
Telegram: 🆔 t.me/heiat_mahdavion
🌹شهید یوسف سجودی
✍️ مرغ سفت
▫️یوسف بعد از مدتها خرید کرده بود. بهم گفت: خانوم! ناهار مرغ درست میکنی؟ هنوز آشپزی بلد نبودم. اما دل رو زدم به دریا و گفتم: چشم... مرغ رو خوب شستم و انداختم توی روغن. سرخ و سیاه شده بود که آوردمش سرِ سفره. یوسف مشغول خوردن شد. مرغ رو به دندون گرفته بود و باهاش کلنجار میرفت. مرغ مثلِ سنگ شده بود و کنده نمیشد. تازه فهمیدم قبل از سرخ کردن باید آبپزش میکردم. کلی خجالت کشیدم. اما یوسف میخندید و میگفت: فدای سرت خانوم!
📚 مجموعه طلایه داران جبهه حق ۷ کتاب شهید یوسف سجودی
#با_شهدا
Eitaa: 🆔️ @mahdavion_pardisfarabi
Telegram: 🆔 t.me/heiat_mahdavion
❌ «چشمپوشی بر حرام»
شهید احمدعلی نیری میگوید که روزی با بچهها رفته بودیم دماوند. همه رفقا مشغول بازی بودند. یکی از بزرگترها گفت: «احمدآقا برو این کتری رو آب کن.» بعد جایی رو نشان داد گفت: «اونجا رودخانه است!» من هم راه افتادم. از لابهلای بوتهها و درختها به رودخانه نزدیک شدم. تا چشمم به رودخانه افتاد، یک دفعه سرم را پایین انداختم و همانجا نشستم! بدنم شروع به لرزیدن کرد. نمیدانستم چه کار کنم! همانجا پشت بوتهها مخفی شدم. من میتوانستم به راحتی یک گناه بزرگ انجام دهم.
در پشت آن بوتهها چندین دختر جوان مشغول شنا کردن بودند. من همان جا خدا را صدا کردم و گفتم: «خدایا کمکم کن! الان شیطان من را وسوسه میکند که من نگاه کنم! هیچ کس هم متوجه نمیشود. اما بهخاطر تو از این گناه میگذرم.» بعد کتری خالی را از آن جا برداشتم و از جای دیگر آب آوردم.
حالم خیلی منقلب بود. همینطور که داشتم اشک میریختم و با خدا مناجات میکردم خیلی با توجه گفتم: «یاالله! یا الله!» بهمحض این که این عبارت را تکرار کردم، صدایی شنیدم! ناخودآگاه از جایم بلند شدم. از سنگریزهها و تمام کوهها و درختها صدا میآمد. همه میگفتند: «سُبّوحٌ قُدّوسٌ رَبُّ المَلائِكَةِ وَ الرّوح» (پاک و منزه است پروردگار ما و ملائکه و روح)
وقتی این صدا را شنیدم ناباورانه به اطراف خودم نگاه کردم، دیدم بچهها متوجه نشدند. من در آن غروب با بدنی که از وحشت میلرزید، به اطراف میرفتم. از همه ذرات عالم این صدا را میشنیدم!»
📚 عارفانه(شرح حال عارف شهید احمدعلی نیری)
#با_شهدا
🌹شهیدامیرعبدالهیان به روایت همسر؛
خاطرات ۳۰ سال زندگی مشترک با آقای وزیر!
♦️من ۳۰ سال با آقای امیرعبدالهیان زندگی کردم، وقتی زندگیمان را شروع کردیم این ویژگی شخصیتی ایشان که حواسشان به همهچیز بود بسیار برای من جالب بود. جزو کسانی بودند که به صلهرحم بسیار اهمیت میدادند. ما بدون استثنا باید هر هفته به فامیل سر میزدیم. حتی فامیل و بستگان دورتر را الزام داشتند که ماهی یکبار به آنها سر بزنند و یا اینکه اگر شرایطش پیش نمیآمد تلفنی احوالشان را جویا باشند.
♦️وزارت نه اسمش نه رسم و مسئولیتش ذرهای از خانواده دوستی و مردمداری آقای وزیر کم نکرد. او دلبسته صندلی گرم و نرم وزارتخانه و پلههای ترقی نبود. اسم و رسمش را جای دیگری جستجو میکرد؛ شاید در دایره محبوبان خدا.
♦️بارها پیشآمده بود که برخی از دوستان شهید در جمع به ایشان گفته بودند که ما در شما استعداد و تواناییای میبینیم که به مقام بالایی خواهید رسید. اما همسرم هر بار که با هم صحبت میکردیم میگفتند:من همیشه از خدا خواستم که زمانی به جایگاه و مقامی برسم که آن مقام به اندازه عطسه بز برای من بیارزش باشد.
♦️دقیقا هم همینطور بود. ایشان وزراتخانه را فرصتی برای حل بیشتر مشکلات مردم و خدمت به آنها میدانستند و هیچوقت تغییر نکردند.
♦️خانم امیرعبدالهیان که شیرینی مرور روزهای خوش زندگی با یک شهید، طراوت را به چشمهایش بازگردانده، پیوست جالبی برای خاطراتش دارد. میگوید:« انگار از پهلوی پیغمبر خدا رد شده بودند و ما داشتیم قطرههای کوچکی از سیره نبوی را در وجودشان میدیدم. مثل یک مسلمان واقعی!»
#با_شهدا
#شهدای_خدمت
┄┅┅┅┄❅💠❅┄┅┅┅┄
╭━━━━⊰❀🇮🇷❀⊱━━━━╮
ایتا | تلگرام | اینستاگرام
╰━━━━⊰❀🇵🇸❀⊱━━━━╯
🍀 چرا این روزها کمتر زیارت عاشورا میخونی؟
#با_شهدا
#شهید_مومنی_راد
┄┅┅┅┄❅💠❅┄┅┅┅┄
╭━━━━⊰❀🇮🇷❀⊱━━━━╮
ایتا | تلگرام | اینستاگرام
╰━━━━⊰❀🇵🇸❀⊱━━━━╯
خوش به حال کسایی که اینجوری کربلا نرفته
کربلایی میشند...
🏴اربعین میخواست بره کربلا
نگران مهر های پاسپورتش بود
می گفت:
پاسپورتم انقدر مهر سوریه خورده،
هر کی تو مرز پاسپورتمو چک کنه می فهمه من پاسدارم...
بچه های عراق گفته بودن بیا شلمچه قاچاقی می بریمت قبول نکرده بود
آخر سرم قسمت نشد....
تا اینکه ۲۷ روز بعد از اربعین شهید شد...
🌷 #شهید_محمودرضابیضائی
#اربعین
#با_شهدا
┄┅┅┅┄❅💠❅┄┅┅┅┄
╭━━━━⊰❀🇮🇷❀⊱━━━━╮
ایتا | تلگرام | اینستاگرام
╰━━━━⊰❀🇵🇸❀⊱━━━━╯
📸 سرتیپ پاسدار محمدرضا مدحی توانسته بود به گروههای اپوزسیون ایران و سازمانهای اطلاعاتی غربی نفوذ کند و در میان مقامات غربی توانسته جلسهای محرمانه با هیلاری کلینتون و جو بایدن داشته باشد.
🔺 سردار مدحی خود را به اپوزسیون با عنوان تاجر الماس و مقام بلندپایه اطلاعاتی سابق نظام معرفی کرده بود و با ادعای اینکه بسیاری از دوستانش آمادهاند از نظام بریده و به وی ملحق شوند توانسته بود توجه دولتهای خارجی را به خود جلب کند.
مدحی وقتی به اسرائیل رفت و در پادگانی در اسرائیل وظیفه فرماندهی کودتا و عملیات در ایران را داشت، وزارت اطلاعات ایران برای نجات وی وارد عمل شد و او را به ایران بازگرداند.
سرانجام شهید «محمدرضا مدحی»
روز یکشنبه ۱۷ مرداد بر اثر عوارض جانبازی به شهادت رسید.
#شهید_سردار_مدحی
#با_شهدا
┄┅┅┅┄❅💠❅┄┅┅┅┄
╭━━━━⊰❀🇮🇷❀⊱━━━━╮
ایتا | تلگرام | اینستاگرام
╰━━━━⊰❀🇵🇸❀⊱━━━━╯
🕊
📌 بازخوانی به بهانه سالگرد شهادت دلیرمرد دلواری
پیامدهای شهادت رئیسعلی دلواری:
پس از آنکه متجاوزان انگلیسی، ناجوانمردانه رئیسعلی دلواری را به شهادت رساندند، دلیرمردان به خروش آمدند. در شیراز شور و هیجان به اوج رسید. ضياءالواعظين در مسجد وکیل منبر رفت و طی نطقی تحولی در مردم به وجود آورد. گفت: «حكم علمای اعلام و مجتهدين عراق و ايران با اين دو دولت روس و انگليس صادر شده است؛ پس هر چه زودتر مجهز شويد.»
اين سخن تأثير كرد و با كمك ياورعلي قلی خان، آموزش نظامی در مسجد نو برقرار و مسجد به يك پادگان نظامي تبديل شد. روحانيون خصوصاً ميرزا محمدباقر دستغيب و سيد ابراهيم ضياءالواعظين هر روز در مسجد نو ايستاده، نطق کرده و مردم را براي رزم آماده ميكردند. آيتالله آقا شيخ جعفر محلاتي مجتهد فارس، اعلام كرد كه آماده جهاد است. پس از يك دوره آموزشی روز نهم ذیقعده فرارسيد و آقا شيخ جعفر بر اسب سوار شد و شمشيری حمايل كرد و با هفتصد نفر از مجاهدين در ميان هلهله و شادي چند هزار نفر از اهالي به سوي نبرد حركت كرد. ستاد جنگ تصميم گرفت نيروهای تازه وارد كمكی برای دفاع از برازجان در همانجا مستقر شوند.
انگليس با ديدن احساسات مردم، بوشهر را تخليه و به دربابيگي، نماينده دولت مركزي، سپرد و سرانجام با يك قرارداد از جنگ متاركه كرد؛ هرچند انگلیسیها به عهد خود وفا نكردند، اما این خیزش مردمی علیه نیروهای متجاوز، نقطه عطفی در تاریخ ایران بود.
منبع: «چهارده قرن تلاش شیعه برای ماندن و توسعه»؛ به قلم حجتالاسلام والمسلمین روحالله حسینیان
۱۲ شهریور ۱۲۹۴؛ شهادت رئیسعلی دلواری
#با_شهدا
┄┅┅┅┄❅💠❅┄┅┅┅┄
╭━━━━⊰❀🇮🇷❀⊱━━━━╮
ایتا | تلگرام | اینستاگرام
╰━━━━⊰❀🇵🇸❀⊱━━━━╯
📎 شهید محمد باقر مؤمنی راد؛ شهیدی که امام حسین برایش پیام فرستاد!
نزدیک اذان صبح در خواب، از امام حسین (ع) یک پیام شفاهی دریافت کرده بود و یک پیام کتبی.
پیام شفاهی، وعده ملاقات امام حسین (ع) بود و در نامه حضرت نوشته بود:
چرا این روزها کمتر زیارت عاشورا میخوانی.
وقتی بیدار شد حال بارانی داشت. چند شب بعد هـم شهید شد. امام حسین (ع) آمده بود دنبالش...
راوی: حاج علی سیفی
کتاب خط عاشقی ۱، حسین کاجی، انتشارات حماسه یاران، چاپ دوم ۱۳۹۵، ص ۴۷ .
#با_شهدا
#هفته_دفاع_مقدس
۱۳ دی ۱۳۹۰ سردار حاج حسین همدانی به درخواست سردار قاسم سلیمانی و حکم سردار عزیز جعفری فرمانده وقت سپاه در سوریه حاضر شد. از او در این دوران به عنوان فرمانده راهبردی سوریه یاد میشود. به گفتهی حاج حسین همدانی در آن زمان بیش از ۷۵ درصد سوریه در اشغال تروریستهای مسلح بود و فقط ۲۵ درصد از آن دست حکومت مرکزی باقی مانده بود. همچنین منابع خبری از سازماندهی ۱۱۰ هزار نیرو توسط جیشالحر خبر میدادند و کارشناسان سیاسی سقوط حکومت بشار را پیشبینی میکردند.
حاج حسین همدانی دلیل حضور ایران در بحران سوریه را با تعبیری از آیتالله خامنهای پاسخ داده بود: «عمق استراتژی ما سوریه است.» او معتقد بود: «سوریه تنها کشوری است که در جبهه مقاومت باقی مانده و تنها کشوری است که علیرغم تمام تلاشهای آمریکاییها و اروپاییها و کشورهای عربی، حاضر نشد با رژیم اشغالگر قدس مذاکره کند.»
مهرماه ۱۳۹۴ سردار همدانی به همسرش اطلاع داد با طرح او برای آینده سوریه موافقت شده است و باید برگردد. احتمالاً منظور او فراهم شدن زمینههای اجرایی بخشهای مختلف همان طرح اولیهای بوده است که تنها ابعاد نظامی و امنیتیاش اجرا شده بود. اما ساعت ۱۶ پنجشنبه ۱۶ مهر ۱۳۹۴ سردار حسین همدانی به همراه سه سرنشین خودرواش در جاده خناصر – اثریه در جنوب شرق حلب در مسیر استان حماء شهید شد. ابتدا پایگاه خبری المیادین نزدیک به دولت سوریه این خبر را منتشر کرد و ساعتی بعد روابط عمومی سپاه در بیانیهای شهادت سردار حسین همدانی را تایید نمود.
#با_شهدا
#سردار_همدانی
🔺️تولد ائمه
🔷️زمان تولد ائمه علیهمالسلام، همیشه در اتاقش شکلات داشت و به ما تعارف میکرد.
یکبار که شکلات تعارف میکرد، پرسیدم : «استاد به چه مناسبتی؟»
گفت: «تولد امام هادی(ع)».
با اینکه همه ائمه مقامشان با هم یکسان است و یک نور واحد هستند؛ ولی دانشکده این را رعایت نمیکرد. مثلاً برای تولد حضرت علی علیهالسلام کلی شیرینی و شربت و گل پخش میکرد، ولی برای میلاد بقیه ائمه(ع) کاری نمیکرد.
🔶️ دکتر اما میگفت: «اینقدر تنی و ناتنی نکنید. بهعنوان کسی که اعتقاد داره، لااقل شکلات پخش کنید که همه بفهمن تولده» .
شهید مجید شهریاری🥀🥀
#با_شهدا
┄┅┅┅┄❅💠❅┄┅┅┅┄
╭━━━━⊰❀🇮🇷❀⊱━━━━╮
ایتا | تلگرام | اینستاگرام
╰━━━━⊰❀🇵🇸❀⊱━━━━╯
🔺️روضه
🔶️شهید رئیسی علاقه شدیدی به روضه داشتند
علاقه ایشان به روضه و منبر یکی از ویژگیهای برجسته اش بود.
🔷️حتی الامکان حضور در جلسات هیئت ها و روضه خوانی و منبر رفتن را جزء برنامه های اصلی خود می دانست .
یک جلسه ی روضه هفتگی هم داشت که
گاهی چند نفره برگزار می شد، مثلاً در سفری که در معیت ایشان کربلا مشرف بودم، این روضه هفتگی را با خانواده در صحن حرم حضرت ابوالفضل (ع) بر پا کردند و خودشان روضه خواندند.
شهید سید ابراهیم رئیسی🥀
#خادم_الرضا_علیه_السلام
#با_شهدا
#شهدای_خدمت
┄┅┅┅┄❅💠❅┄┅┅┅┄
╭━━━━⊰❀🇮🇷❀⊱━━━━╮
ایتا | تلگرام | اینستاگرام
╰━━━━⊰❀🇵🇸❀⊱━━━━╯