•᯽🧪᯽•
.
.
•• #خانواده_درمانے ••
🔰مردها همچون زنان نیاز به توجه، درک و احترام دارند😊😌
✨مردها شیفته احترام و ریاستطلبی هستند💪
که این خصوصیت ریشه در اجداد مردان دارد👨🦳🤌
با احترام گذاشتن به مرد
میتوان او را برای همیشه داشت😍🥰👌
#خانواده_خوشبخت
#سبک_زندگی_درست
#همسرانه
.
.
᯽درسـاحلامنخانوادھ᯽
Eitaa.com/Heiyat_Majazi
•᯽🧪᯽•
ay-soltane-najaf.mp3
6.38M
•᯽🖤᯽•
.
.
•• #خادمانه ••
رسولخدا(ص):
احدیازپلصراطعبورنمیکندمگرکسیکهعلیبهاواجازهعبوردهد.
محبطبری،ص۷۱
[التماس دعا از همگی میون خلوت هاتون با خدا❤️🩹]
.
.
Eitaa.com/Heiyat_Majazi
•᯽🖤᯽•
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
•᯽🎞᯽•
.
.
•• #استوریجات ••
ای اهل حرم سیر ببینید پدر را...💔
.
.
᯽بدونِاستورےنمونے᯽
Eitaa.com/Heiyat_Majazi
•᯽🎞᯽•
•᯽🪴᯽•
.
.
•• #وقت_بندگی ••
نمازشب
صورت را زیبـــا و خلق را نیکـــو و انسان را خوشبــو میگردانــد ،
رزق را زیاد و قرض را ادا میکند،
اندوه را برطرفمیسازد و چشم را جلامیدهد🍃
✍🏻° امامصادق؏
.
.
᯽خوبشدشمارا دارم...خدا᯽
Eitaa.com/Heiyat_Majazi
•᯽🪴᯽•
•᯽🕯᯽•
.
.
•• #خادمانه ••
بعد افطار که همه معمولا درحال استراحت ان
یه مرد مهربونی بود که خودش رو بابای همه بچه یتیما میدونست🥲💔:))
یه عالمه نون وخرما با خودش برمیداشت و میبرد برای بچه هایی که بابا نداشتن و احتمال میداد الان گشنشون باشه.
اون مرد اسمش اسدالله (شیرخدا)بود..
اون مرد علی (ع) پسر ابو طالب بود
#یازهرا
.
.
Eitaa.com/Heiyat_Majazi
•᯽🕯᯽•
•᯽🍃᯽•
.
.
•• #خادمانه | #شبهایقدر ••
چطور برای شبهای قدر آماد شویم ؟!
+ تصویر باز شـــــود ☺️👆🏻
التمـاسِدعـا
[ درحقِهـم و برایِهـم و درنهـایت برایِ ظهـور آقاصاحبالزمان دعـا کنیم ❤️🩹 ]
.
.
Eitaa.com/Heiyat_Majazi
•᯽🍃᯽•
شب قدرِ آقا نگاه کن دلم رو بیا قسمتم کن دوباره حرم رو شب قدرِ آقا همین آرزومِ ببینم ضریحت بازم روبرومِ 😭
دلم کرده بازم هوای نجف رو بده اذن ایوون طلای نجف رو نذار جایِ دیگه بذارم سرم رو شب قدر دعا کن پدر مادرم😭
سر تو شکسته دلش خونِ زینب پریشونِ موهات،پریشونِ زینب درستِ به اَبروت آقا خَم نمیاد😭
چه جور زد که زخمِ سرت هم نمیاد سری که با شمشیر تا اَبرو شکسته میفهمه چه جوری یه پهلو شکسته😭
تا زینب سر و دید یادِ مادر افتاد یادِ لحظه ای که رو مادر در افتاد شبِ آخری جز نیایش نداری به جز اهلبیتت سفارش نداری چقدر گریه کردی چقدر غصه خوردی تا زینب رو دستِ اباالفضل سپردی با عباس که باشه اسارت نمیره اَلنگو و خلخال به غارت نمیره با عباس که باشه تماشا نمیشه دیگه روی دشمن به روش باز نمیشه😭
میدونی عمه ی سادات کی یادِ امشب افتاد، اون ساعتی یادِ امشب افتاد
که همه رو سوار محمل ها کرد،نذاشت هیچ نامحرمی دور زن هاو بچه ها بیاد😭
خودش تنها موند رو زمین،دید شمر داره میاد جلو،حرمله نگاه میکنه،
سنان یه طرف،میگن اینجا رو کرد طرف علقمه، داداش پاشو،
تو منو از اسب پیاده کردی،پاشو ببین دور خواهرت نامحرما حلقه زدن😭😭😭
قرآن هاتون رو باز کنید اللّهُمَّ إِنِّی أَسْأَلُکَ بِکِتابِکَ الْمُنْزَلِ وَمَا فِیهِ، وَ فِیهِ اسْمُکَ الاَْکْبَرُ، وَ أَسْماؤُکَ الْحُسْنى، وَ مَا یُخافُ وَ یُرْجى، أَنْ تَجْعَلَنِی مِنْ عُتَقائِکَ مِنَ النّارِ
اللَّهُمَّ به حق هَذَا الْقُرْآنِ وَ به حق مَنْ أَرْسَلْتَهُ بِهِ وَ به حق کُلِّ مُؤْمِنٍ مَدَحْتَهُ فِیهِ وَبِحَقِّکَ عَلَیْهِمْ فَلا أَحَدَ أَعْرَفُ بِحَقِّکَ مِنْکَ
ابی عبدالله روایت میکنه، میگه: جدم رسول الله رو می دیدم چه جوری دَرِ خونۀ خدا تضرع میکنه، گریه میکنه
میگه: پیغمبر اینقدر دستش رو بالا می آوُرد، یه جوری ناله میزد، مثل فقیری که برا گرسنگیش داره طلب میکنه
اُم سلمه میگه: اومدم تویِ خونه دیدم پیغمبر نشسته، تویِ دلِ سحر، دستش رو آوُرده بالا، داره ناله میزنه، اشک میریزه به پهنایِ صورت، اومدم توی اتاق منم شروع کردم گریه کردن😭
پیغمبر صدایِ گریه ی من رو شنید، گفت: اُم السلمه چی شده؟ چرا گریه میکنی؟ گفتم: آقا! شما که پیغمبرِ خدایید اینجوری دارید گریه می کنید، ما چیکار کنیم؟ 😭
فرمود: اُم السلمه! چرا گریه نکنم، وقتی میدونم خدا یه لحظه ازم چشم برداره مثل یونس که خدا یه لحظه به خودش واگذارش کرد، رفت تو دلِ ماهی... قرآن ها رو بذارید رویِ سر، خدایا! ببین کی اومده دَرِ خونه ات😭
یه سال دور بودم ازت، یه سالِ از این قرآنی که رویِ سرم هست دور بودم، حالا پیدام شده...😭