eitaa logo
هیئت مجازی 🚩
3.9هزار دنبال‌کننده
7هزار عکس
2.8هزار ویدیو
421 فایل
ˇ﷽ شبیھ بوی گُـل است این‌جا؛ براے پروانگےهاے تو در مسیرِ او...🦋 💚˹ از ؏ـشق بخوان @ASHEGHANEH_HALAL ˼ ‌ ‌‌🛤˹ پل ارتباطے @Khadem_Daricheh ˼ 💌˹ تبادلات و تبلیغ @Daricheh_Ad ˼ . . شما براے ما نعمتید...😌🌱
مشاهده در ایتا
دانلود
نصف شب تنها پشت پنجره هتل ایستاد نگاه کرد به حرم و به امام رضا گفت امام رضا من رو اینجوری طلبیدی ولی دیگه کسی رو اینجوری نطلب...😔
به امام رضا گفت من رو یه جوری بچرخون توی این دنیا،که بشم اونی که تو می خواهی اون موقع دوباره من رو دعوت کن تا بیام حرم....😭💔
گذشت و زهرا فردا صبحش از مشهد به سمت شهر خودش حرکت کرد...
چند روزی گذشت...📆
تا رسید به ۲۲ بهمن زهرا برای راهپیمایی رفت ولی اون وسط یه دفعه شهید محمدهادی ذوالفقاری بهش نگاهی کرد
و از طرف این شهید عزیز و بزرگوار نامه‌ای به دست زهرا رسید...📜
شرح قسمتی از نامه به گفتار شهید ذوالفقاری: من که تمام و کمال خدمتت معرفی شدم حالا اگر می خواهی یکمم شما بگو از همه اون حرف هایی که فقط قلب خودت میشنوه،از همه حرف هایی که حتی با صمیمی ترین رفیقتم نمیگی...
و اون نامه شد شروع تغییر کردن های زهرا...🙂
یک سال گذشت تا...سال ۹۸ جمعه سیزدهم دی ماه...🕊🖤
از خواب بیدار شد رفت کنار خانواده‌اش و ناگهان توی تلویزیون خبر شهادت سرداری رو شنید که حتی نامش هم غریب بود براش...
ولی او پدرانه برای زهرا حرف زده بود...💔
سردار گفته بود اون دختر بی حجاب دختر منه...! ولی زهرا با خودش می‌گفت من پدرم هم رفتارم رو نمی‌پسندن چه جوری...