حالا برو سراغ پیوند اعتقادی پیوندی که بهت میگه فکرت عقیده ت اعتقادات حسینی بشه بگن این نوکر حسینه چون نوکر از اربابش یاد میگیره بگن به به به مرید حسین به کنیز و غلام حسین بذارید از رو فکر و اعتقاداتتون شما رو نسبت بدن به آقا اعتقاد حسینی میگه وقتی وارد مجلس ارباب شدی وقتی تو یه هیئت رفتی دیگه برگشتی همون آدم قبل نباش دوتا از گوشه کنار بزن خودتو صافو صوفشی بیفتی تو خط حسین تو راه حسین که همون راه خداست

یه گله کنم شاید جاش نباشه اما چطور دلمون میاد تو مجلس ارباب نمیگم بدون چادر بدون ارث مادرش میای میگم چطور با آرایش میای؟ نمیگم ریشتو صاف نکن میگم حداقل این دهه رو از تیغ استفاده نکن نمیگم نیا میگم میای حرمت مجلس رو نگهدار با بقیه زمزمه نکن خنده نکن میگم بیا ولی بدون قول و قرار بیا خودتون که میدونید منظورم چیه؟

حالا پیوند عاطفی چیه حاجی پیوند عاطفی همون عشق بازی با اربابه همینکه میای و دلت میلرزه شروع میکنی تو مجلسش اشک ریختن براش این یعنی پیوند عاطفی یعنی ارتباط گیری یعنی همون سبک شدن دل

همونجا که مداح میگه از راه می آید زنی قد خمیده لب میگذارد روی حلقوم بریده

یعنی همین اشکایی که برای قبولی توبه و دعاهات میریزی خواهر من برادر من مرد مومن

فریاد های یا بُنَّی سر بگیرد حیدر بیاید بازوی زهرا بگیرد

حتی اگر اشکت سرازیر نمیشه خودت رو به حالت بکاء بزن به حالت گریه وقتی از قتله گاه میگن از معجر خونین میگن از ناله زینب میگن از شکنجه اسرا میگن از دویدن یه طفل سه ساله روی خار مغیلان میگن

روضه نمیخواد تنی که سر ندارد قربان آن آقا که انگشتر ندارد...

مادر داریم تو این کانال؟ وقتی که راوی میگه یه تکه سالم همه پیکر ندارد جایی برای بوسه ی مادر ندارد

بچه ها به خدا دلا آتیش میگیره با این نقل ها با این روضه ها توروخدا دلاتونو آزاد کنید بیدار کنید با حب حسین بیدارش کنید

تصور کنید مجسم کنید صحنه کربلا رو

میگن امیرالمومنان حضرت علی با چند نفر داشتند از عراق میگذشتند صحابه میبینن حصرت می ایستن گه گداری نگاه میکنن به یه منطقه میگن اینجا خیمه میزنن و اوتراق میکنن