دیشب پای روضه ای
روضه خون از یه فاطمه ای گفت
که اومده بود خونه ی علی
که کنیزی بچه های فاطمهس رو بکنه
کنیزی بچه های مادر پهلوشکسته
اینو میخوام بگم که
اگه دیدی تو یه جمعی
از خانواده و فامیل تا دوست و آشنا
نام "فاطمه" زیاده و وقت و بی وقت لب و دهنمون متبرک به نام فاطمه میشه
یعنی نگاه ویژهی مولاعلی به اون جمعه
و حرفها و کارها و حتی اون جمع
متبرک به نگاه امیرالمومنینه و از زیر نگاهِ مولا رد میشه..
از جان و دل فاطمه هارو صدا بزنید و از گل نازکتر به فاطمه ها نگید..
چون مولا علی دلخور میشه ازمون
یه کاری کنیم که امام زمان تو نمازشباش دعامون کنه نه اینکه سبب دلخوری صاحبمون بشیم:)
میخوام از یه ام الادبی بگم که
زندگیشو خرجِ حسینِ فاطمه کرد
همه ی دار و ندارشو فدای حسین کرد
ذکر یاحسین از لبش نمی افتاد..
اینجوری پای حسین باشی و
زندگیت خرجش شه
یه معرفتِ ام البنینی میگیری
یه مادر و پسر لحظه ی وداع دمِ اتوبوس
مادر که رفت پسرشو بغل کنه
پسر گفت: نه مادر جلو نیا
مادر گفت چرا پسرم
بزار بغلت کنم
پسر گفت
اخه این رفیقامو میبینی تو اتوبوس؟
دارن نگام میکنن
اینا مادر ندارن😭
نشه تو بغلم کنی اونا دلشون بگیره؟
دلشون بخواد؟
وقتی آقا امام حسینع فرمود
برید با مادرانتون؛
مادرانی که تو مدینه میمونن وداع کنید
حضرت عباس
رفت سمت مادرش که وداع کنه
ام البنین یه قدم رفت عقب
دوباره حضرت عباس رفت سمت مادرش
و باز همان تکرار شد
عباس ابن علی فرمود
مادر میخوام بغلت کنم