اول چشم خدا بعد چشمِ حجتِ اون زمانش یعنی آقا امام هادی ع چطور بانو نرجس خاتون رو میگیره

که دست اهلِ نبوت به سرشون کشیده میشه ..

اصل و نصب همه‌مون قطعا تا به اینجا به گوش مولامون خورده و رسیده :)

ولی حقیقتا اصل و خودیتمون برمیگرده به این خاندان تبارک :) مگه نه اینکه همه دار و ندارمون از سفره ی این خاندانه؟! :)

نفسه رو تاچه حد خواستیم حقش کنیم پاکش کنیم ؛ تا اگه از ما چیزی به محضر آقا میرسه ؛ دلشون خنک شه از وجودِ ما؟!

رو اصل و خودِ حقیقی‌تون کار کنید کار کنید که بشید یکی مث اهلش :)

- شما هم بگید :) بگید که وقتی به کسی مثلِ حضرت رباب میرسید یا هانیه عروسِ ام وهب .. یا .. که کم نیستن تو طولِ تاریخ . . میرسید چه حسی پیدامیکنید ..

بچه ناخلف ها سایه باز تَرن :) ما ناخلفا به این خوشیم که با سایه ی چادر مادر خوشی بسازیم :)

قلبِتونو آماده کنید برای مسیر تازه ای که قراره جلو روتون قرار بگیره💚'

خدا کفایتِ کلِ زندگیتونه نگرانِ چیی ای؟! :)💚

مٌزد زحمت بحق داده میشه اگه داده نشد مونده تو دستگاهِ خدا .. محاله پاسکاری شه بین دودوتا چهارتای دنیا :)

اونقدر عشقِ مولا رو تو خونمون پرورش بدیم تا ازین پنج‌شنبه تا اون دوشنبه ای که قراره کارنامه ی اعمالمون برسه دست آقا یچیزی واسه گفتن داشته باشیم ..

تمام ارادتمون رو توی اعمال و رفتار بیاریم که دوشنبه و پنج شنبه ها این ارادت رو اقا از پرونده هامون میخونن و کیفشو میکنن :)

جیگرشون حال میاد .. دنیا و این جهان به اندازه ی کافی چیزایی داره هرگوشه که بانی غم و غصه ی آقامون بشه ..

چرا ما بانی این نشیم که جیگرشون خنک شه؟!

روزای دوشنبه و پنج شنبه ها میرن سراغ پرونده های تک تکمون دونه دونه چکمون میکنن از رو دوست داشتنه ولله از بس بهمون علاقه دارن :)

گفتم دوشنبه و پنج شنبه !

یک ساعت دیگه از یکی از دوشنبه های عمرمون خارج میشیم بشرط حیات :)

برا این دوشنبه های عمرمون چیکار کردیم؟!

استِرسشو کشیدیم که قراره پروندمون برسه محضر آقا و چک بشه ؟!

میایید یه امشبی یچیزی پای پروندمون بنویسن؟! که حداقل نورش باعث بشه اقا از بدیامون چشم پوشی کنن؟!

و حرف آخرِ محفلِ امشب: نماز شب !

- همین و تمام !

الهی حال خوشی از محفل امشب به دلاتون دمیده شده باشه.. دم و بازدمتون امام زمانی 💚 بایست وُ بگو السلام‌علیڪَ‌یاقائم‌آل‌محمّد .