eitaa logo
بـهـتـࢪیـن زیـنـت《حـجـاب》
975 دنبال‌کننده
10هزار عکس
4.2هزار ویدیو
177 فایل
شروط👈 @Sharayetcanal بیسیم چیمون👇 https://harfeto.timefriend.net/16622644184270 بیسیم چی📞 🌸خواهَࢪاا_خواهَࢪاا🌸 +مࢪڪز بگوشیم👂🏻 -حجاب!..🌱 حجابتونومُحڪَم‌بگیرید حتۍ،توۍفضاۍمجازۍ📱 اینجابچِه‌هابخاطِࢪِحفظِ‌چادُࢪِ ناموس‌شیعِه.. مۍزَنَن‌به‌خطِ دشمݩ
مشاهده در ایتا
دانلود
دوستان برویدداخلش وحمایت می‌کنم رابزنید تاشاهد بی حجابی ولباس های جلو باز نباشیم لطفا🙏🙏🌺🌸
گفتم که سردتون نشه 😉
دلت ڪه گرفت با رفیقے درد و دل ڪن ڪه آسمانی باشد♥️ این زمینیـها در ڪارِ خود مانده اند
💐ـرانہ میگفتن ‌ڪہ: ظرف ‌بشڪن،سر بشڪن.. شیشه ماشین ‌بشڪن.. امّااااا‌... غرور نشڪن... احساس‌.نشڪن... قلب ‌نشڪن...💔 نشڪن... نشڪن...!!! مواظب‌باشیم✨
🎀 یــہ استـاد داشتم ڪہ میگفتــ وقتے مےخواے یـہ دوستــ👬 براے خودتــ انتخابــ کنے اول ببینــ نماز خونہ یا نــہ؟! چونـ ڪسے ڪہ با خــدا☝️🏼رفیق نیستــ همیـشـہ یه پاش تو رفاقتــ میلنگـہ🚶‍♂ خیلے راستــ میگفتـ 🤞🏻 💚 ─┅═ೋ❅💚❅ೋ═┅─
دوستان امشب شب جمعه هستش بیاید برای مولامون دعا کنیم که شاید این جمعه برمی‌گردد😢😢😢
شهیدی که امام زمان (عج) کفنش کرد شهیدی که (عج) کفنش کرد شهیدی بود که همیشه ذکرش این بود، نمی دونم شعر خودش بود یا غیر. یابن الزهرا یا بیا یک نگاهی به من کن یا به دستت مرادر کفن کن. از بس این به امام زمان (عجل الله تعالی فرجه) علاقه داشت به دوست روحانی خود وصیت می کند. اگر من شهید شدم دوست دارم در مجلس ختم من تو سخنرانی کنی. روحانی می گوید: ما از جبهه برگشتیم وقتی آمدیم دیدیم عکس شهید را زده اند. پیش پدر و مادرش آمدم گفتم: این شهید چنین کرده است آیا من می توانم در مجلس ختم او سخنرانی کنم؟ و آنان اجازه دادند. در مجلس سخنرانی کردم بعد گفتم ذکر شهید این بوده است: یا بن الزهرا یا بیا یک نگاهی به من کن یا به دستت مرا در کفن کن وقتی این جمله را گفتم ، یک نفر بلند شد و شروع کرد فریاد زدن . وقتی آرام شد گفت: من غسال هستم دیشب آخرهای شب به من گفتند یکی از شهدا فردا باید تشییع شود و چون پشت جبهه شهید شده است باید او را غسل دهی وقتی که می خواستم این شهید را کفن کنم دیدم یک شخص بزرگواری وارد شد گفت: برو بیرون من خودم باید این شهید را کفن کنم. من رفتم در وسط راه با خود گفتم این شخص که بود و چرا مرا بیرون کرد؟؟؟ با عجله برگشت و دیدم این شهید کفن شده و تمام فضای غسالخانه بوی عطر گرفته بود. از دیشب نمی دانستم رمز این جریان چه بود.اما حالا فهمیدم .نشناختم.