#بخشی_از_کتاب_تقاص📕
#باکسب_اجازه_از_ناشر✔️
#قسمت2⃣
.
«فقط در چند ثانیہ اتفاق افتاد»
.
در خیابانی دوطرفه می رفتم. خیابان خلوت بود. زانتیایی که از روبرو میآمد برای اینکه در چاله مقابلش نیفتد فرمان را به سمت من چرخاند.🚘🕳
سرعت بالای زانتیا در چند ثانیه باعث این تصادف شد.
کاپوت شکسته شد، شیشه مقابل مرا خرد کرد و همه در سر و سینه ام فرو رفت🧠🫁
.
«من همه چیز را دیدم»
.
بعد از تصادف فقط صداها مبهمے شنیدم و درد شدیدے را در سر و صورت و بدنم حس کردم؛ و بعد آرامش عمیقے را احساس کردم. خودم را از بیرون ماشین مےدیدم که پشت فرمان گیر کرده ام و مردم از اطراف دور ماشین جمع شده اند!👥🚘👥
مردم با اورژانس تماس گرفتند. راننده آمبولانس سریع به محل تصادف رسید.🚑
او را می شناختم، او هم مرا شناخت. از دوستان برادرم بود. خوب یادم هست که می گفت: اینکه پسر فلانی است...
ادامه...⏬⏬...
#کانال_حجاب_و_عفاف🧕
𝐣𝐨𝐢𝐧↠https://eitaa.com/hejab_va_efaf313
═✧❁🌷یازهرا🌷❁✧┄
#بخشی_از_کتاب_تقاص📕
#باکسب_اجازه_از_ناشر✔️
#قسمت3⃣
.
چون تایپ باعث میشد پست طولانے بشه
کتاب تبدیل به عکس نوشته شد📲
.#کانال_حجاب_و_عفاف🧕
𝐣𝐨𝐢𝐧↠https://eitaa.com/hejab_va_efaf313
═✧❁🌷یازهرا🌷❁✧┄
.