eitaa logo
دانشگاه حجاب
13.9هزار دنبال‌کننده
8.7هزار عکس
3.7هزار ویدیو
183 فایل
نظرات 🍒 @t_haghgoo پاسخ به شبهات 🍒 @abdeelah تبلیغ کانال شما (تبادل نداریم) 🍒 eitaa.com/joinchat/3166830978C8ce4b3ce18 فروشگاه کانال 🍒 @hejabuni_forooshgah کمک به ترویج حجاب 6037997750001183
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎼من اینقدر تحت تأثیر موسیقی بودم، طوری که از خودم بی‌خود می‌شدم تا اینکه یه روز... ⭐️دل پاک نیاز به یک تلنگر دارد 🌸@hejabuni | دانشگاه حجاب🎓
🛑📸 توئیت مقتدرانه دبیر جدید شورای عالی انقلاب فرهنگی @hejabuni
چالش 📍 خوزستان - بهبهان 📆 شنبه - ۲۴ دی ۱۴۰۱ باحجاب: ۹۲ نفر بدحجاب: ۶۴ نفر بی حجاب: ۳ نفر (که تذکر داده شدن) ممنونیم از کاربر "یامهدی ادرکنی" عزیز 🌹 🌸 @hejabuni 🌸
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
دانشگاه حجاب
⭐️⭐️⭐️ ⭐️⭐️ ⭐️ 📚 #رمان ستاره سهیل(نجات از دایره) 126 برخلاف فضای داخل کوچه که تاریک بود، حیاط خانه
⭐️⭐️⭐️ ⭐️⭐️ ⭐️ 📚 ستاره سهیل(نجات از دایره) 127 آرش انگار از کار مینو بیشتر خنده‌اش گرفت تا اینکه بخواهد از زیبایی‌اش تعریف کند. «خانوما لباسشون نازکه، بریم تو که هوا بس ناجوانمردانه سرده. مینو سرما نخوری!» ستاره در دلش پوزخندی زد، اما این خنده‌ زیرپوستی از چشمان تیزبین گیلاد پنهان نماند، چون در جوابش چشمکی به او زد. مینو اما انگار اعتمادبه‌نفسی پولادین داشت؛ موهایش را با یک حرکت دست دورش انداخت. -من توی آب یخم شنا می‌کنم، سرد کجا بوده؟ با دعوت گیلاد، همه وارد سالن بزرگی شدند؛ سالن بسیار بزرگ و نوسازی بود که نورپردازی یاسی رنگ آن لبخندی روی لب‌های ستاره آورد. محو تماشای زیبایی سالن بود؛ پنجره‌های بزرگ کشویی در دو طرف سالن، که نور روی آن‌ها موّاج بود. نور مخفی های کار شده و رقص لطیف آن‌ها روی سقف، همراه با آهنگ بی‌کلام، یک فضای رؤیایی را در ذهن ستاره ثبت کرد. چراغ‌های آویز قارچی شکل، که با رنگ شیری قهوه‌ایِ کابینت‌های آشپزخانه ست شده بود. زیرچشمی خانه را از نظر گذراند و روی مبل کنار پنجره نشست و پایش را روی پای دیگرش انداخت. از درون می‌خندید و می‌رقصید و جیغ می‌کشید و با نگاه‌های مشتاقش همه را می‌پایید و لذت می‌برد؛ لذتی که در درونش بجوش و خروش افتاده بود و مدام او را تحریک می‌کرد که بلند شود و بدون توجه به نگاه‌های همه، همراه با موزیک برقصد و برقصد. اما ستاره‌ی دیگری هنوز در وجودش نبض ضعیفی می‌زند که او را به نشستن و باوقار بودن دعوت می‌کرد. نمی‌دانست آخر کار زور کدام یک می‌چربد؛ اما هرچه بود باید کمی اوضاع را بررسی می‌کرد. نگاهش به مینو افتاد که با همان لباس باز، با همه احوال‌پرسی می‌کرد. نگاه‌های برخی را که دنبال می‌کرد، دل‌وروده‌اش به‌هم می‌خورد. چشمانش را به سمت لباس سبزرنگ و پوشیده خودش کشاند و نفس راحتی کشید، انگار پوشیده بودن در این لباس، برایش حکم معصومیت صادر می‌کرد. ✅کپی فقط در فضای مجازی آزاد ✅ در صورت داشتن سوال، به آیدی نویسنده پیام دهید👇(طوبی) @tooba_banoo 🌸@hejabuni | دانشگاه حجاب🎓
سالروز "شاه با فرحش دررفت" مبارک 😁✌🏻 💐 @hejabuni 💐
🚨زنگ خطر فساد در سینمای اروپا 👧سواستفاده جنسی از کودکان در سینمای هالیوود به یک مسئله بغرنج تبدیل شده 🔻دخترانی که در سن بسیار پایین وارد صنعت سینما شدند و آنها را وادرا کردند صحنه هایی ناخوشایند بازی کنند و مورد سو استفاده قرار بگیرند 🔻بعضی از آنها می گویند اگر در آن صحنه کسی را داشتند که از آنها حمایت کند و احساس امنیت به آنها بدهد هرگز حاضر نمی شدند آن صحنه ها را اجرا کنند 🔻افزایش فساد در سینمای هالیوود باعث شده حتی در آن کشورهای آزاد بخشی از فیلم‌ها را که بازیگران کاملاً برهنه هستند سانسور کنند 📌تشویق به برهنگی و بی بندوباری فقط برای به فساد کشوندن زن ها و جلوگیری از پیشرفت کشور هست، همون‌طور که ملاحظه می کنید از زنان خودشون برای فروش بیشتر فیلم ها و تبلیغ محصولات شون استفاده می کنن 🌐منبع:https://www.theguardian.com/film/223/jan/10/first-day-sex-scene-teen-actors-playing-nude-jodie-foster-brooke-shields-taxi-driver-blue-lagoon 🌸 @hejabuni | دانشگاه حجاب🎓
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
Part08_آیه عصمت،مادر خلقت.mp3
16.18M
📗کتاب صوتی آیه عصمت، مادر خلقت قسمت 8⃣ " زهد فاطمه سلام الله علیها" 🌸@hejabuni | دانشگاه حجاب🎓
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
با این کانال میتونید به درآمد برسید👇 💛 eitaa.com/joinchat/2624848127C5fa3e55e4a ❤️ eitaa.com/joinchat/2624848127C5fa3e55e4a با این کانال میتونید عربی حرف بزنید👇 🍀 eitaa.com/joinchat/644284519C6e5d0dbf9a 🌱 eitaa.com/joinchat/644284519C6e5d0dbf9a 🌸 تشکیل شده توسط موسس دانشگاه حجاب
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🏆 ایران و آمریکا دوباره مسابقه دارن ایندفعه رقابت بین زنانشونه... 🌸 @hejabuni 🌸
{\__/} ( • - •) /つ❤️つ 🕯 به عشق شما لای در رو باز گذاشتیم... 🧤 هر کی توی این سرمای اقتصادی سردشه بسم الله 🚪 کمتر از 4⃣2⃣ ساعت تا تخته کردن درب ثبت نام 😊 eitaa.com/joinchat/2624848127C5fa3e55e4a
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
👌سردار سلیمانی هم در حفظ خانواده خود حریص باشیم و هم در مقابل ولنگاری جامعه بی تفاوت نباشیم. 🌸@hejabuni | دانشگاه حجاب🎓
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
دانشگاه حجاب
⭐️⭐️⭐️ ⭐️⭐️ ⭐️ 📚 #رمان ستاره سهیل(نجات از دایره) 127 آرش انگار از کار مینو بیشتر خنده‌اش گرفت تا
⭐️⭐️⭐️ ⭐️⭐️ ⭐️ 📚 ستاره سهیل(نجات از دایره) 128 کمی دامن لباسش را جابه‌جا کرد تا حسابی نگین‌های کار شده رویش، در نور پردازی‌های سالن بدرخشد. شالش را همان‌طور که باز بود، کمی به عقب هل داد تا هم دل خودش را خوش کند، که خط قرمزهایش هنوز پابرجاست، و هم دل دیگران را که چیزی تا افتادن شالش نمانده. همان‌طور که مشغول وارسی آرایشش در آینه بود، پسری از راه رسید و روی مبل کنارش نشست. آن‌قدر سریع اتفاق افتاد که نتوانست صورتش را به‌وضوح ببیند. بی‌تفاوت دوباره سراغ آینه‌اش رفت و گردنبند را که زیر شالش پنهان شده بود، صاف کرد. -شما تازه واردین؟ تن صدا، برایش به طرز غریبی آشنا بود! چنان از حرف پسر عصبانی و دلخور شد که آشنا بودن تن صدا، برایش بی‌اهمیت جلوه کرد، بدون آنکه مستقیم نگاهش کند، با طعنه جواب داد: «شاید» پسر پایش را روی پای دیگری انداخت و گفت: «صحیح» دوباره آشنا بودن صدا، مغزش را قلقلک داد. خواست حرفی بزند که پسر پیش‌دستی کرد. -انگار اتفاقی، کنار ستاره بانو نشستم. ستاره مانند برق گرفته‌ها چرخید و صورتش را به سمت پسر گرفت تا بهتر او را ببیند. -شمایی؟ ببخشید، نشناختم. همان‌طور که سرش پایین بود، کمی گردنش را به طرف ستاره خم کرد. -سعیدم! دوستام محرابم صدا می‌زنن. ستاره بلافاصله با دستپاچگی گفت: «صبرینام، ، دوستام ستاره صدا می‌زنن» لحظه‌ای بینشان سکوت برقرار شد و بعد هر دو زدند زیر خنده. - چقدر با عکس پروفایلتون فرق دارین! سعید نگاهش را به فضای سالن چرخاند. - خب طبیعتاً چنین جای زیبایی باید با تیپ ویژه‌ای اومد. بعد در چشمان قهوه‌ای ستاره زل زد و ادامه داد: «درست مثل شما!.. خیلی دوست داشتم علاوه بر فضای مجازی که با هم در ارتباطیم، حضوری هم شما رو ببینم» طرز حرف زدنش هم برای ستاره خاص بود؛ بخصوص آرامشی که در تن صدای مردانه‌ا‌ش موج می‌زد. چشمان ستاره از خوشحالی درخشید. -ممنون! چه گردن‌بند قشنگی دارین شما. دست سعید ناخودآگاه به سمت گردنبندش رفت. گردنبندی با طوقی به شکل اشک شیری رنگ، روی گردنش جا خوش کرده بود. نام حضرت امیر علیه السلام روی طوق، به صورت ظریفی با خط نستعلیق خوشنویسی شده بود. -اوووه! پروفسور محراب! صدای آرش بود بود که داشت برای احوالپرسی با محراب به طرفشان می‌آمد. -هزار بار بهت گفتم این گردن‌بندت مسخرست، می‌بینی ستاره؟ گوش نمیده. خودتو به این چیزا وابسته می‌کنی، اوج نمی‌گیری اصلا. سعید دست مشت کرده‌اش را روی بازوی آرش زد. -خوش‌تیپ! یادگاریه، یادگاری جاش کجاست؟ کف دستش را دوبار روی سینه‌اش کوبید. -جاش، کنار قلبه! ستاره چنان از جمله‌اش به وجد آمد، که انگار سعید جمله را خطاب به یادگاری او گفته باشد. ✅کپی فقط در فضای مجازی آزاد ✅ در صورت داشتن سوال، به آیدی نویسنده پیام دهید👇(طوبی) @tooba_banoo 🌸@hejabuni | دانشگاه حجاب🎓
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
ماهیت حجاب.mp3
1.53M
🎙 🔷 پرچمداران پرده نشین 🎵استاد امینی خواه 🌸@hejabuni | دانشگاه حجاب🎓