eitaa logo
دانشگاه حجاب
13.8هزار دنبال‌کننده
8.7هزار عکس
3.8هزار ویدیو
184 فایل
نظرات 🍒 @t_haghgoo پاسخ به شبهات 🍒 @abdeelah تبلیغ کانال شما (تبادل نداریم) 🍒 eitaa.com/joinchat/3166830978C8ce4b3ce18 فروشگاه کانال 🍒 @hejabuni_forooshgah کمک به ترویج حجاب 6037997750001183
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
سخنان قابل تامل آیت‌الله جوادی آملی در خصوص عدم خدمات دهی به بی حجابان و بدحجابان: وقتی فردی بی حجاب و بدحجاب وارد مغازه تان می شود چه اصراری دارید جنسی به او بفروشید؟؟ آنچه در نهی از منکر واجب کفایی‌ست، تذکر لسانی‌ست، برخورد هم با حاکمیت است. اما انزجار قلبی از گناه و ابرازش کفایی نیست، امر به معروف واجب عینی‌ست. ملتی که امر به معروف نمی کند چه انتظاری دارد که دعایش مستجاب شود؟؟ شخصی با پوشش زننده به مغازه ما می‌آید بی تفاوت باشیم؟ مگر انزجار بر ما واجب نیست؟ بعد انتظار داریم دعایمان مستجاب بشود. پ‌ن: مذهبی های صورتی و رسانه های معاند هیچ وقت این نظرات آیت الله جوادی آملی را بازنشر نمی‌دهند! این جماعت در اکثر مواقع برخی جملات تقطیع شده از این استاد برجسته حوزه را در راستای حمایت از یک جریان خاص و گرفتن نتیجه دلخواه خودشون منتشر می کنند. این هم تاکید مفسر بزرگ قرآن به ندادن خدمات به بی حجابان و بدحجابان و واجب بودن امر به معروف لسانی. باز بهانه ای برای فرار از تکلیف دارید؟؟؟ اللــهم عجــل لولیڪ الفــࢪج🤲 ═‌ೋ۞°•دانشگاه حجاب•°۞ೋ═ eitaa.com/joinchat/1938161666Cd17b99a872
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
آموزش خیاطی بدون الگو پانچو
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
✂️༻‌ جمعه و خیاطی༺✂️ آموزش شماره 112 🌼خیاطی آسان و بدون الگو 🔰آموزش 🔹بدون الگو حتی اگه خیاطی بلد نیستی میتونی این پانچو(پانچ) رو بدوزی😉 🔹ابعاد پارچه مورد نظر: دو قد دلخواه 💛 برای دیدن خیاطی‌های آسون دیگه‌مون رو جستجو کن ═ೋ❅✂️❅ೋ═ eitaa.com/joinchat/1938161666Cd17b99a872
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
Part24_طرح کلی اندیش.mp3
16.55M
قسمت 4⃣2⃣ جلسه بیست و چهارم : پیوند های امت اسلامی 🌿صفحات ۶۸۷ تا ۷۰۹ ✅ "طرح کلی اندیشه اسلامی در قرآن" اثر حضرت آیت الله خامنه ای ═‌ೋ۞°•🔮•°۞ೋ═ eitaa.com/joinchat/1938161666Cd17b99a872
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🇮🇷با تو هستم . . در غم و شادی 😭❤️‍🩹! • • شما هنوز هم یک دنیا ارزش‌اید برای ایران . . برای وطن!🇮🇷 🏅و در میادین بعدی قطعا یک دنیا افتخار! اگه این بار موفق نشدید.. فدای سرتون :) 😉 ═‌ೋ۞°•دانشگاه حجاب•°۞ೋ═ eitaa.com/joinchat/1938161666Cd17b99a872
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 سفیر خدا آماده آمدن است ان شاءالله ⏪بشارت آیت الله توکل در مسجد مقدس جمکران: 📌دشمن مشغول عقب نشینی و فرار از صحنه هست . کم نیاورید .محکم باشید . خودتان را برای ظهور آماده کنید، 🎋ان شاالله ظهور را خواهیم دید و پرچم‌ انقلاب را همین رهبرمان به دست امام‌ زمان می دهند. 🤲ان شاالله ═‌ೋ۞°•دانشگاه حجاب•°۞ೋ═ eitaa.com/joinchat/1938161666Cd17b99a872
🧨 واقعیت تلخ 💢 میگن ‏یه اسب سوار خانوم (شارلوت دوژردن) ، از مسابقات ‎المپیک حذف شد ، چرا ❓ 🔻چون یه فیلمی ازش در تمریناتش پخش شد که بجای ۳ بار ، ۶ بار به اسبش شلاق زده و به جرم حیوان آزاری ممنوع المسابقه شد! 🚨اما صهیونیست هایی که ۱۴ هزار کودک رو سلاخی کردند ، حذف نشدند! 📛 استاندارد دوگانه ، بدتر از این می‌تونید مثال بزنید⁉️
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
دانشگاه حجاب
پرمان واقعی «تجسم شیطان» #قسمت_چهل_نهم 🎬: وارد خانه شدند، فتانه مثل روحی از قفس پریده ناگهان غیب شد
رمان واقعی«تجسم شیطان» 🎬: دو سال از زمانی که روح الله،فتانه را در باغ کتک زده بود میگذشت، روح الله در این دو سال، حتی یک بار هم به خانه پدری و باغ سر نزده بود، اما احوال عاطفه را همیشه میگرفت و گاهی هم با هماهنگی، جایی قرار میگذاشتند و یکدیگر را میدیدند، اما الان بیش از یک ماه بود که روح الله، خواهرش عاطفه را ندیده بود، آخرین باری که با او تماس گرفت، متوجه شد که بچه اش به دنیا آمده و حتما الان کودکی یکی دوماه داشت. روح الله داخل حوزه و سر کلاس یکی از اساتید بود که تقه ای به در خورد، انگار کسی روح الله عظیمی را کار داشت. انتهای وقت کلاس بود، روح الله به سرعت وسایلش را جمع کرد و داخل کیف گذاشت و از جا بلند شد، همانطور که کفش هایش را می پوشید، اطراف را نگاه کرد تا ببیند چه کسی با او کار داشت، اما انگار کسی نبود، طلاب یکی می امد و یکی میرفت، ناگهان کنار حوض آب وسط حیاط ، چهرهٔ آشنایی را دید که لبه حوض نشسته بود و دستش را داخل آب حوض فرو برده بود و با دستش موج درست میکرد. باورش سخت بود،یعنی اتفاقی افتاده؟ پدرش برای چه بعد از دو سال یاد او افتاده؟! نکند برای خواهر یا برادرش اتفاقی افتاده؟ یادش می آمد که در آخرین تماسی که با عاطفه داشت،او می گفت که پدر به خاطر او با فتانه دعوا کرده و به او گفته اگر دوباره روح الله را به این خانه برنگردانی طلاقت میدهم...یعنی فتانه ....نه نه امکان نداره، محاله فتانه قبول کنه، این زن کینه ای و حیله گر محاله بخواد منو ببینه.. آرام آرام جلو رفت، کنار پدرش ایستاد، همانطور که سرش پایین بود گفت: سلام بابا.. محمود با سرعت از جا بلند شد و لبخندی روی لبش نشست، آغوشش را باز کرد و روح الله را محکم در بغل گرفت و گفت: سلام پسرم، سلام شاخ شمشادم، سلام بی معرفت، هیچ‌میدونی چند وقته منو ندیدی؟ شاید دل تو سنگ شده باشه، اما فکر دل این پدر دلتنگ را نکردی؟! حتی یه تلفن هم نزدی..حالا فتانه یه غلطی کرده بود، حساب من از فتانه جداست. روح الله کمی خودش را عقب کشید و گفت: منم دلم براتون تنگ شده بود، اما چه کنم، میترسیدم بیام و فتانه دوباره جگرتون را خون کنه، آخه بابا تو از فتانه چشم میزنی، انگار حرف فتانه وحی منزل هست، حالا چی شده الان اومدی اینجا نمی دونم... محمود لبخندی زد و گفت: اومدم دنبالت ببرمت خونه، دیگه فتانه هم فتانه قبل نیست، سکته کرده ، صورت و دهنش کج و معوج شده ، دستش فلج شده و گوشه خونه افتاده روح الله می خواست حرفی بزند که محمود اجازه نداد، پرید وسط حرفش و گفت: هیچی نگو، اول بیا همه چیز را با چشم خودت ببین بعد اگر دیدی من الکی حرف میزنم اونوقت هر کار دلت خواست بکن و سپس صدایش را پایین تر آورد و ادامه داد: الانم به اصرار فتانه اومدم، همش میگفت این حال و روزم به خاطر ظلمی هست که به روح الله کردم، بیا و روی منو زمین ننداز و برگرد.. روح الله که قلبی صاف و مهربان داشت قبول کرد و از همانجا راهی روستا شدند اما حسی درونی به او میگفت که اینها همه اش فیلم است.. ادامه دارد.. 📝به قلم:ط_حسینی براساس واقعیت ═‌ೋ۞°•دانشگاه حجاب•°۞ೋ═ eitaa.com/joinchat/1938161666Cd17b99a872
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
دانشگاه حجاب
پرمان واقعی «تجسم شیطان» #قسمت_چهل_نهم 🎬: وارد خانه شدند، فتانه مثل روحی از قفس پریده ناگهان غیب شد
رمان واقعی«تجسم شیطان» 🎬: دو سال از زمانی که روح الله،فتانه را در باغ کتک زده بود میگذشت، روح الله در این دو سال، حتی یک بار هم به خانه پدری و باغ سر نزده بود، اما احوال عاطفه را همیشه میگرفت و گاهی هم با هماهنگی، جایی قرار میگذاشتند و یکدیگر را میدیدند، اما الان بیش از یک ماه بود که روح الله، خواهرش عاطفه را ندیده بود، آخرین باری که با او تماس گرفت، متوجه شد که بچه اش به دنیا آمده و حتما الان کودکی یکی دوماه داشت. روح الله داخل حوزه و سر کلاس یکی از اساتید بود که تقه ای به در خورد، انگار کسی روح الله عظیمی را کار داشت. انتهای وقت کلاس بود، روح الله به سرعت وسایلش را جمع کرد و داخل کیف گذاشت و از جا بلند شد، همانطور که کفش هایش را می پوشید، اطراف را نگاه کرد تا ببیند چه کسی با او کار داشت، اما انگار کسی نبود، طلاب یکی می امد و یکی میرفت، ناگهان کنار حوض آب وسط حیاط ، چهرهٔ آشنایی را دید که لبه حوض نشسته بود و دستش را داخل آب حوض فرو برده بود و با دستش موج درست میکرد. باورش سخت بود،یعنی اتفاقی افتاده؟ پدرش برای چه بعد از دو سال یاد او افتاده؟! نکند برای خواهر یا برادرش اتفاقی افتاده؟ یادش می آمد که در آخرین تماسی که با عاطفه داشت،او می گفت که پدر به خاطر او با فتانه دعوا کرده و به او گفته اگر دوباره روح الله را به این خانه برنگردانی طلاقت میدهم...یعنی فتانه ....نه نه امکان نداره، محاله فتانه قبول کنه، این زن کینه ای و حیله گر محاله بخواد منو ببینه.. آرام آرام جلو رفت، کنار پدرش ایستاد، همانطور که سرش پایین بود گفت: سلام بابا.. محمود با سرعت از جا بلند شد و لبخندی روی لبش نشست، آغوشش را باز کرد و روح الله را محکم در بغل گرفت و گفت: سلام پسرم، سلام شاخ شمشادم، سلام بی معرفت، هیچ‌میدونی چند وقته منو ندیدی؟ شاید دل تو سنگ شده باشه، اما فکر دل این پدر دلتنگ را نکردی؟! حتی یه تلفن هم نزدی..حالا فتانه یه غلطی کرده بود، حساب من از فتانه جداست. روح الله کمی خودش را عقب کشید و گفت: منم دلم براتون تنگ شده بود، اما چه کنم، میترسیدم بیام و فتانه دوباره جگرتون را خون کنه، آخه بابا تو از فتانه چشم میزنی، انگار حرف فتانه وحی منزل هست، حالا چی شده الان اومدی اینجا نمی دونم... محمود لبخندی زد و گفت: اومدم دنبالت ببرمت خونه، دیگه فتانه هم فتانه قبل نیست، سکته کرده ، صورت و دهنش کج و معوج شده ، دستش فلج شده و گوشه خونه افتاده روح الله می خواست حرفی بزند که محمود اجازه نداد، پرید وسط حرفش و گفت: هیچی نگو، اول بیا همه چیز را با چشم خودت ببین بعد اگر دیدی من الکی حرف میزنم اونوقت هر کار دلت خواست بکن و سپس صدایش را پایین تر آورد و ادامه داد: الانم به اصرار فتانه اومدم، همش میگفت این حال و روزم به خاطر ظلمی هست که به روح الله کردم، بیا و روی منو زمین ننداز و برگرد.. روح الله که قلبی صاف و مهربان داشت قبول کرد و از همانجا راهی روستا شدند اما حسی درونی به او میگفت که اینها همه اش فیلم است.. ادامه دارد.. 📝به قلم:ط_حسینی براساس واقعیت ═‌ೋ۞°•دانشگاه حجاب•°۞ೋ═ eitaa.com/joinchat/1938161666Cd17b99a872
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
Part25_طرح کلی اندیشه اسلامی در قرآن.mp3
18.28M
قسمت 5⃣2⃣ جلسه بیست و پنجم : بهشت ولایت 🌿صفحات ۷۱۲ تا ۷۲۵ ✅ "طرح کلی اندیشه اسلامی در قرآن" اثر حضرت آیت الله خامنه ای ═‌ೋ۞°•🔮•°۞ೋ═ eitaa.com/joinchat/1938161666Cd17b99a872
🔴 ‏۱۹۰ روزه که این دختر تنها میره مقابل سفارت رژیم صهیونیستی در کره جنوبی و نسبت به ادامه نسل‌کشی فلسطینیان اعتراض می‌کنه. ═‌ೋ۞°•دانشگاه حجاب•°۞ೋ═ eitaa.com/joinchat/1938161666Cd17b99a872
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🔴طرحی که خانواده هنیه ✅ به صورت مشترک در شبکه‌های اجتماعی منتشر کردن 🇵🇸 ═‌ೋ۞°•دانشگاه حجاب•°۞ೋ═ eitaa.com/joinchat/1938161666Cd17b99a872
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔻دال مرکزی از بین بردن نهاد خانواده است. 🔻 در غرب، فمینیسم باعث شده است که لذت مادر شدن به یک آرزوی سخت تبدیل بشود؛ بلایی که قرار است در جوامع خانواده‌محور مثل ایران نیز همه گیر شود! ⬅️👈فمینیسم در پوشش دفاع از حقوق زنان ،آنها را نابود کرد و از لذت مادری محروم ساخت و جامعه را از مفهوم خانواده تهی ساخت. ═‌ೋ۞°•دانشگاه حجاب•°۞ೋ═ eitaa.com/joinchat/1938161666Cd17b99a872
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
~🥀 اولـش چــادرے نبـود امـا تـا میگفتـی چـــــادر دلـش میلــرزید.... مـی دآنی.. بعضــی هــا در همین دنیـا بهـــشتـــی میشوند🌸 ═‌ೋ۞°•دانشگاه حجاب•°۞ೋ═ eitaa.com/joinchat/1938161666Cd17b99a872
قسمت ششم خانه دوست کجاست؟.mp3
13.89M
قسمت ششم روایت داستانی هجده بانو منتشر شد 🤝خانه دوست کجاست... «...هر وقت برای رفتن به دورهمی مقابل آینه می ایستادم مثل نامادری سفید برفی به آینه میگفتم : آینه به من بگو از من خوشگل تر هم مگه هست... » 🎙 روایت بانو الهام موسوی ✨ مجموعه پادکست‌های دیندار آرام ═‌ೋ۞°•دانشگاه حجاب•°۞ೋ═ eitaa.com/joinchat/1938161666Cd17b99a872