eitaa logo
دانشگاه حجاب
13.8هزار دنبال‌کننده
8.7هزار عکس
3.8هزار ویدیو
184 فایل
نظرات 🍒 @t_haghgoo پاسخ به شبهات 🍒 @abdeelah تبلیغ کانال شما (تبادل نداریم) 🍒 eitaa.com/joinchat/3166830978C8ce4b3ce18 فروشگاه کانال 🍒 @hejabuni_forooshgah کمک به ترویج حجاب 6037997750001183
مشاهده در ایتا
دانلود
دانشگاه حجاب
با کمک بهترین استادان کشور در مسـیر تبیینِ مقاومت، جهاد کنیـد! 💠اساتید حجج اسلام میرباقری، عابدینی،
اینجا بزرگترین مدرسهٔ تبیین مقاومت در ایتا با حضور بهترین اساتید کشور هست. حتما عضو بشید
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
011.mp3
1.84M
🎙 رابطه صحیح زن و شوهر 🌴 بخش یازدهم ⭕️ زن و مرد باید در اطاعت امر خدا یار یکدیگر‌ باشند! 🔴 ═‌ೋ۞°•دانشگاه حجاب•°۞ೋ═ eitaa.com/joinchat/1938161666Cd17b99a872
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
سلام فرمانده تهران لانه جاسوسی آمریکا ۱۳ آبان۱۴۰۳
نوجوان‌های کانال میدونید چرا ۱۳ آبان روز دانش آموز نام‌گذاری شده⁉️ 💢 علت نامگذاری این روز، واقعه کشتار ۵۶ دانش‌آموزان تهرانی( که اکثرا دبیرستانی بودند) می‌باشد که به نشانه اعتراض به حکومت پهلوی در صبح روز ۱۳ آبان ۱۳۵۷ در محوطه دانشگاه تهران جمع شده بودند. ═‌ೋ۞°•دانشگاه حجاب•°۞ೋ═ eitaa.com/joinchat/1938161666Cd17b99a872
صبح روز 13 آبان 1357، دانش‌آموزان در حالی که مدارس را تعطیل کرده بودند، به سمت دانشگاه تهران حرکت کردند تا صدای اعتراض خود را به گوش همگان برسانند. این جوانان پر شور و خداجو، گروه گروه، داخل دانشگاه شدند و به همراه دانشجویان و گروه‌های دیگری از مردم در زمین چمن دانشگاه اجتماع کردند.
ساعت یازده صبح، مأموران،‌ ابتدا چند گلوله گاز اشک‌آور در میان این جمعیت خروشان پرتاب کردند؛ اما، اجتماع کنندگان در حالیکه به سختی نفس می‌کشیدند، صدای خود را رساتر کرده و با فریاد الله‌اکبر، لرزه بر اندام مأموران مسلح شاه افکندند. ۵۶ نوجوان بی‌گناه شهید و صدها نفر زخمی شدند🥺🥺🥺
. 💢 حال نکته ی جالب و تاسف بار اینجاست که خانم سیده فرح دیبا همون بعدا مصاحبه کردن که مردم کشته نشدن چون ایشون میگه مردم گوسفند میاوردن نزدیک دانشگاه قربانی میکردن و خون گوسفند رو کف دست میزدن تا بگن شاه آدم کشته ولی ایشون جنازه های توی بهشت زهرا رو نمیدید‼️ ═‌ೋ۞°•دانشگاه حجاب•°۞ೋ═ eitaa.com/joinchat/1938161666Cd17b99a872
و این بود تاریخ پر افتخار نوجوانان و دانش آموزان ایرانی درسال ۱۳۵۷ دانش آموزهای عزیز امروز نگاه دنیا به توست که با امید، تلاش، خستگی ناپذیری، خودباوری و با توکل به خدای قادر متعال، ایران اسلامی عزیزمان را به قله‌ی صعود و پیشرفت‌ و تعالی برسانی. 🇮🇷✌️ ═‌ೋ۞°•دانشگاه حجاب•°۞ೋ═ eitaa.com/joinchat/1938161666Cd17b99a87
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🍃🌸 ظرافت دخترانگی‌ات را حراج گــــــــــرگ‌ها نکن...
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
جهاد تبیین کردن به اینکار میگن، نه مثل یه سری که فقط بلدن با خواب و قصه تعریف کردن اسلام و .... رو تبلیغ و اثبات کنن.😊‌ ═‌ೋ۞°•دانشگاه حجاب•°۞ೋ═ eitaa.com/joinchat/1938161666Cd17b99a872
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
قابی پراحساس از مهـــــــــ♡ـــــــــر پدرانه . .
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔰 صحبت‌های همسر شهید جهاندیده در دیدار با رهبر انقلاب رو که گوش می‌دادم همون حسی بهم دست داد که با خوندن کتاب‌های زندگی‌ شهدا با تمام وجود حسش می‌کنم... 🔸همیشه انتهای کتاب که میرسه با خودم میگم این کتاب دو تا قهرمان داره یکی خود شهید عزیز یکی هم قطعاً همسر شهید ... 🔸استقامت، صبر، ایستادگی، ایمان و توکلشون مثال زدنی و بهت برانگیزه ... 🔸همسران شهدا قطعا نه فقط برای بانوان سرزمینمان بلکه برای تمام زنان آزاده‌ی جهان میتونن الگو باشن. ═‌ೋ۞°•دانشگاه حجاب•°۞ೋ═ eitaa.com/joinchat/1938161666Cd17b99a872
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
افول دنیای غرب که میگن اینجوریاست رفقا؛ زن آمریکایی: ایکاش یک زن خانه‌دار بودم و توی خونه بچه‌داری میکردم به جای اینکه مثل الان مجبور باشم برده شرکتی باشم که هیچ اهمیتی برام قائل نیست... 🗣 ‏حمیدنورزاده 🇮🇷🇵🇸🇱🇧
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
دانشگاه حجاب
رمان واقعی«تجسم شیطان۲» #قسمت_بیستم_نهم 🎬: روزی سرنوشت ساز بود، هم برای شراره و هم روح الله و فاطمه
رمان واقعی«تجسم شیطان۲» 🎬: شراره طبق نقشه قبلی می خواست شماره روح الله را بگیرد و به طریقی که از ترفندهای شیطانی او بود، فاطمه را داخل دادگاه بکشاند و در یک لحظه حسین را برباید و برود، هنوز شماره نگرفته بود که متوجه شد عباس به سمت مغازه ای کمی دورتر از فضای سبز که از قضا شراره همانجا ماشینش را پارک کرده بود رفت، یک لحظه فکری جدید از ذهنش گذشت، بله بهترین کار همین بود، او می خواست جگری از روح الله و فاطمه بسوزاند، پس با ربودن عباس بهتر به آن خواسته اش میرسید. نگاهی انداخت به سمت عباس که هنوز از خیابان رد نشده بود و بعد خیره شد به حرکات فاطمه، فاطمه غرق حسین بود و حواسش بیشتر به سمت در دادگاه بود و اصلا متوجه عباس نبود. شراره چادرش را زیر بغل هایش جمع کرد تا سرعت قدم هایش را نگیرد و با شتاب خود را به آن طرف خیابان رساند. عباس جلوی در مغازه بود، شراره خودش را به او رساند و با لحنی مهربان رو به او‌گفت: خوبی خاله؟! عباس با دیدن شراره انگار کمی ترسیده بود، عقب عقب رفت تا پشتش به در شیشه ای مغازه خورد و نگاهی از آن فاصله به مادرش که اصلا رویش به آن سمت نبود انداخت و با لکنت گفت:چ...چ...چکار من داری؟! شراره جلو‌ رفت و‌همانطور که گونهٔ نرم و تپل عباس را نوازش می کرد گفت: چرا از من میترسی؟! یعنی من اینقدر ترسناکم؟! آخه پدر و مادرت چی از من تو گوش تو‌خوندن که... عباس آب دهانش را قورت داد و وسط حرف او پرید و‌گفت: به من دست نزن، چیکار داری؟! برو تو دادگاه بابام اونجاست.. شراره همانطور که هنوز لبخند کمرنگی روی صورتش نشسته بود گفت: کاری ندارم یه پیغام با یه بسته برا بابات دارم، از قول من بهش بگو‌که من دیگه کاری به زندگی شماها ندارم، میخوام یه جایی برم که هیچ کس نباشه، می دونی من دارم میمیرم، مریضم... و چند لحظه صبر کرد تا اثر حرفش را ببیند و بعد که حس کرد عباس کمی نرم شده با اشاره به ماشینش، ادامه داد: یک سری وسائل هست من گذاشتم توی کارتون صندلی عقب ماشین ، مال بابات هست، سنگینه بیا بردار ببر و پیغام منم بهش برسون.. عباس ناباورانه به شراره نگاهی انداخت و شراره زیر لب وردی خواند عباس بی صدا به سمت ماشین شراره رفت، در عقب ماشین را باز کرد و در همین حین دستان شراره با دستمالی سفید جلوی دهان و بینی اش قرار گرفت و او چشمانش سیاهی رفت و چیزی از دور و برش نفهمید.. ادامه دارد... 📝به قلم:ط_حسینی ═‌ೋ۞°•دانشگاه حجاب•°۞ೋ═ eitaa.com/joinchat/1938161666Cd17b99a872
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا