#تجربه
#هیئت
شب دوم، حوزه علمیه آیت الله مجتهدی (مشترک با حوزه آیت الله حق شناس)
سخنران : حاجآقا میرهاشم (سید میرهاشم حسینی)
مکان: مولوی، مدرسه آیت الله مجتهدی
تجربه من:
- دارای حسینیه کودک (کل طبقه بالا بخش خانمها)
- گرم و تاریک و شلوغ نبود
- جای پارک در کوچه پس کوچه ها
- این مراسم از یک جهت متفاوته با بقیه و اون اینکه اول عزاداری و روضه است بعد سخنرانی (تا جایی که شنیدم کلا مراسم حاجآقا میرهاشم اینجوریه چون اعتقاد دارن اصل مراسم اون انتقال معارف و سخنرانیه و باید با روضه و اشک، دل ها نرم و پذیرا بشه بعد سخنران صحبت کنه)
لذا اگر دیر برسید، عزاداری اصلی رو از دست دادید. هرچند خود حاجآقا هم چندخطی ذکر مصیبت دارند و یک منبر کوتاه روضه هم بعد سخنرانی هست.
- در کل چون عزاداری ختم به سخنرانی میشه، تهش بسته تره😅 يعنی مثل برخی هیئت ها که هرچقدر بتونن سینه زنی رو در انواع سبک ها ادامه میدن نیست؛ اینجا سر ساعت باید تموم بشه که حاجآقا شروع صحبت کنند.
- پذیرایی : شربت (آب و خوراکی باید برد. البته خود عزاداران ممکنه نذری بدن)
- فضا محدوده و احتمالا شبهای آخر باید کاملاً به موقع رفت
- صدا و تصویر خوب
@hejrat_kon
التماس دعا
#الحمدلله_سر_سفره_حسینیم
هجرت | مامان دکتر |موحد
#تجربه #هیئت شب دوم، حوزه علمیه آیت الله مجتهدی (مشترک با حوزه آیت الله حق شناس) سخنران : حاجآقا
نکات مهم و کلیدی سخنرانی دیشب حاجآقا میرهاشم:
- خانواده از کلید و محورهای اصلی سعادت است. خانواده را باید با تمام قدرت حفظ و حراست کرد. دشمن همه توانش را روی نابود کردن خانواده گذاشته است.
- بعضی ها فقط امام شهید و امام غایب را عاشقند، فقط شیعه امام شهید و غایب اند. هیچ توجه ندارند که الان بر کره زمین جریان این مکتب کجاست! (جمهوری اسلامی ایران)
@hejrat_kon
#منبر_معارف
پرچم زده اند از غم تو کوچه به کوچه
انگار عوض کرده زمین پیرهنش را ...
@hejrat_kon
با پای پر وَرَمم
دردسر حرمم...
همه میگن که چقد
شبیه مادرَمم...
#استوری
روضه امشب رو
به نیابت از #دختربچه هایی برید
که والدینشون اونها رو از این سفره نورانی و پربرکت
از این نگاههای مهربان
از این نوازشهای پدرانه
محروم میکنن...
بیبی رقیه دستگیر همه دخترهامون... ❤️
تازه شب سوم محرم
معلوم میشود که چرا مسلم بن عقیل
آن شیرمرد هاشمی
روی بلندی قصر کوفه
نگاهی به جاده مدینه کرد
و در میان بهت و تمسخر همه نامردها
شروع کرد به گریه
و اشک به پهنای صورت...
یک جمله گفت
که روضه ما شد برای همه تاریخ:
و الله لَا أبکِی لِنَفسِی
من مسلمم، از کشته شدن میترسم و گریه میکنم؟!
نه
به خدا قسم که گریه من برای خودم نیست!
وَ لَکِن أبکِی لأهلِیَ المُقبِلِینَ إلَیَّ
گریه من برای آن زن و بچه، آن دختر سه ساله، آن طفل شیرخواره، آن بانوان مخدره ایست که از پس من، در کاروان حسین، به این سو میآیند...
گویی مسلم با همین چند روز اقامت در کوفه، در آینه خشت دیوارهای کوچههای تنهایی کوفه،
آتش گرفتن خیام را دید،
علیکن بالفرار را شنید،
اضطرار زینب در گم شدن اطفال را حس کرد،
مصیبت اسارت کاروان زنان را فهمید،
جسم بی جان و تن کبود و صورت آفتاب سوخته و موهای پریشان و پاهای پر آبله رقیه خاتون را در خرابه کنار تشت طلا دید،
و همه اینها آتشی شد در دل، که اشک چشمانش آن را در آخرین لحظات، بارید...
أبکِی لأهلِی المُقبِلِینَ إلَیَّ ....
@hejrat_kon
و بكت بُكائاً شديداً حتّى غشي عليها
فلمّا حرّكوها فإذا بها قد فارقت روحها الدُنيا
الا لعنة الله علی القوم الظالمین
#تجربه
#هیئت
شب سوم، مجتمع امام رضا علیه السلام
سخنران: حاجآقا کاشانی
مداح: حاج میثم مطیعی
مکان: کوهک (منطقه ۲۲)
تجربه من:
- راه برای شرق تهرانی ها خیلی دور. در حد یک ساعت تو راه بودیم
- پارکینگ دارد
- اندکی پیاده روی از پارکینگ؛ باز هم کالسکه داشتن عاقلانه است
- در ابتدای ورودی، سمت چپ موکب ها، محوطه باز برای نشستن خانوادگی
- سرویس بهداشتی همین ورودی. داخل نمیدونم بود یا نه
- صدا در همین محوطه هم خیلی خوب. تصویر نبود
- زمین داغ و برای برخی اذیت کننده 😢 شاید بهتر بود یک چیزی برد برای انداختن روی موکت
- پذیرایی شربت و چایی. لوبیا گرم هم بود. بعلاوه نذورات مردم
- شروع و پایان مراسم خیلی دیر. سخنرانی تازه ساعت ۲۱:۴۰ شد! و کل مراسم حدود ۰۰:۴۵ تموم شد. تا رسیدیم خونه حدود ۲ بود!
- مکان هیئت دختران گویا خیلی گرم. دخترهام اصلاً دوست نداشتن. پسربچههامون پیش خودمون مشغول بدوبدو و بازی آزادانه.
- در کل به نظرم شرقی ها سمت خودشون مراسم برن، اصلا هرکس محله و اطراف خودش، شاید عاقلانه تر باشه. فیضی که قراره آدم ببره نه به شهرت مداح ربط داره نه سخنران.
@hejrat_kon
التماس دعا
#تجربه
#هیئت
روز سوم، حسینیه آیت الله حق شناس
مداح: سماواتی، سعید حدادیان
تجربه من:
- مراسم صبح هاست. از حدود ۶:۴۵ تا حدود ۹
- دو طبقه حسینیه در اختیار خانم ها
- جا دار و خنک
- از مترو شهدا حدود ۶-۷ دقیقه پیاده روی
- نمیدونم کلا مدل سعید حدادیان هست یا نه ولی من روضه باز دوست ندارم. روضه سنگین فرق داره با باز و برخی توصیف ها. نمیدونم واقعاً که برخی چیزها نباید گفته بشه، یا نه اذن خودشون هست که گفته بشه. بهرحال من از روضه سنگین مخصوصاً تو دهه محرم استقبال و استفاده میکنم؛ اما روضه ای که دست رو مسائل عاطفی و اجتماعی و شدت غربت و اینگونه مصیبت ها بذاره نه برخی چیزهای دیگه (نمیخوام بیشتر توضیح بدم)
- پذیرایی امروز صبحانه دم خروجی. نمیدونم هرروز هست یا فقط امروز که جمعه و دعای ندبه هم بود
- مراسم صبح زود رو من بدون بچهها میرم. تا بیدار شن من برگشتم. فیض بچهها باشه همون شب ها. البته چندروز محدود که صبح ها نباید برم دانشگاه میتونم برم. باقی روزها محرومم😞 مراسم صبحها یه حس و حال دیگه داره. یاد بچگی مون به خیر، اونهمه مراسم صبح خونگی که مشهد برقرار بود: صبحها بفرمایید روضه.... (مخصوصاً اون خونه بزززرگ حاشیه بلوار وکیل آباد یه کوچولو بالاتر از بلوار امامت...)
@hejrat_kon
التماس دعا