﷽
----
-: مامان،چرا نمیشه وقتی داداش گریه میکنه، ما فکر کنیم داره میخنده؟ دیگه اذیت نمیشیم از گریه ی خنده ایش!
-: میشه، ما میتونیم گریه رو به شکل خنده تصور کنیم. اما پشت گریه ش یه چیزی هست، یه دلیلی... اون رو چه کنیم؟ با تصور ما که تغییری توش ایجاد نمیشه
-: یعنی چی؟
-: یعنی این بچه که داره گریه میکنه، یه اتفاقی تو واقعیت براش افتاده، گریه ش دلیل حقیقی داره، یا گرسنه است، یا خسته است یا دردش اومده یا…
ببین، بعضی چیزها قراردادیه، بعضی چیزها واقعی.
قراردادها اعتباری ان، میتونن تغییر کنن؛ اما حقیقت ثابته، به خواست آدم ها تغییر نمیکنه.
مثلا چراغ راهنمایی رو تصور کن؛ اینکه سبز يعنی برو و قرمز یعنی واستا یه قرارداده؛ آدم ها خودشون قانون گذاشتن. اما گوجه رو درنظر بگیر، اینکه وقتی سبزه یعنی نرسیده است و وقتی قرمز میشه یعنی رسیده، یه واقعیته؛ کسی قرار نذاشته که گوجه ی سبز کاله، نخوریمش اما گوجه قرمز رسیده است بخوریمش.
تو دنیا کلی از این مسائل هست: اعتبارها در مقابل حقیقت ها...
خیلی مهمه که ما بفهمیم چی قراردادیه چی حقیقته. و حقیقت ها برامون پررنگ تر و باارزش تر باشه.
مثلا قانون هایی که خدا گذاشته؛ همه شون از یک حقیقت ناشی میشه. چون خدا داناترینه و همه چیز جهان رو میدونه. پس قانون هایی میذاره که الکی نیستن، واقعی ان، دلیلشون یه حقیقت هاییه که شاید ما بدونیم شاید هم ندونیم اما چون میدونیم همه علم مال خداست و همه چیز رو میدونه، پس میگیم قانون هاش حتماً درسته و قابل اعتماده؛ اگر یه جا ببینیم که قانون چندتا آدم با قانون خدا متفاوته، ما قانون خدا رو قبول میکنیم. چون قانون آدم ها بیشترش قرارداده تازه ممکنه اشتباه باشه، اما قانون خدا، دین خدا، یه حقیقت درست و محکمه...
دین خدا حقیقته نه مجاز و اعتبار و قرارداد...
#گفت_و_گو
#مادرانه
#مادردختری
#فلسفه
#مادرم_باافتخار
#مادری_شغل_حساس_و_آینده_ساز
#حقیقت #اعتبار #قرارداد #تربیت_فرزند #تربیت_دینی #خداباوری #حقیقت_محوری
#دین #حقیقت_دین
پینوشت:
میدونم که
۱- از جهت افتراق واقعیت و حقیقت متن دقیق نیست
۲- اشتباه کردم که جوابش رو به صورت لقمه آماده دادم. باید وارد گفت و گو میکردمش و بحث رو با خودش جلو میبردم. ولی امان از جو منبر
۳- که سنگینه. اما من میگفتم از بچگیش، و میگم؛ چون به نظرم تاحد خوبی متوجه میشه. بچهها با هم متفاوتن. برا بقیه بچههام شاید نگم
۴- از خداوند #علم_نافع طلب میکنم
یادش بخیر، در دوره #دانشجویی، همیشه در حرم ابالحسن الرضا علیه السلام، کنار ضریح، خواستهم همین بود از مولا…
دلتنگتونم آقا🖤
🖋هـجرٺــــ
بله https://ble.im/hejrat_kon
ایتا @hejrat_kon
اینستاگرام @dr.mother8
#نشر_فقط_بامنبع
هجرت | مامان دکتر |موحد
الان... غریب... السلام علی شهدائنا الابرار المکرّمین اللهم الحقنا بالشهداء و الصدیقین بحقهم و دمهم
بینهایت زیبا... پرکشش و درگیرکننده...
هنوز منقلبم... تپش قلب و سنگینی سر...
صحنه مست کننده فیلم، که با قلبی مسحور و لبخندی تلخ، به پهنای صورت برایش اشک ریختم، آنجا بود که محمد بروجردی روزها و شب ها را در زندان گذراند برای #گفت_و_گو با اسلحه کشیده های معاند... مگر حتی شده یک نفر، برگردد....
آه
ما کجا و آنها کجا...
مگر خودشان دستگیرمان شوند...