eitaa logo
هجرت | مامان دکتر |موحد
28.6هزار دنبال‌کننده
2.6هزار عکس
323 ویدیو
23 فایل
مادرانگی هایم… (پزشکی، تربیتی) 🖊️هـجرتــــــــ / مادر-پزشک / #مامان_پنج_فرشته @movahed_8 تصرف در متن‌ها و نشر بدون منبع (لینک) فاقد رضایت شرعی و اخلاقی (در راستای رعایت سنت اسلامی امانت داری+حفظ حق‌الناس💕) تبلیغ https://eitaa.com/hejrat_tabligh
مشاهده در ایتا
دانلود
وقتی بچه‌ها تو خونه بابابزرگ میخوان معلم بازی کنن اما تخته سفید موجود نیست؛ لذا نگاه میندازن دوروبر و شبیه‌ترین چیز رو انتخاب میکنن!🤦‍♂😅 @hejrat_kon
Merry Christmas..... @hejrat_kon
یک سال گذشت از ندیدن روی ماهت و لمس دست های مهربانت خدا شما را در آغوش غفران و رحمت خود بگیرد مادر خوب من 💔 ━━━━━━━ ⟡ ━━━━━━━ رحم الله من یقرأ الفاتحه بعد الصلوات ━━━━━━━ ⟡ ━━━━━━━ این یک سال مدام خواب مامانم رو میدیدم؛ زنده و در کنار ما در حال زندگی… @hejrat_kon
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
بسم الله الحی مادرم خیلی اهل زندگی بود؛ زندگی یعنی رنگ، نشاط، امید، سرزندگی. مهم ترین تصویر من از مادرم از کودکی، همین است؛ که زندگی ما نشاط داشت و شاد بود. با تلاش مادرم. با اینکه کودکی ما در غربت گذشت، در شرایط مستأجری بود، با نداشتن ماشین شخصی... اما هرگز من مادرم را گلایه دار و ناله کن ندیدم و بالعکس، همیشه درحال برنامه ریزی برای خوشی ما و یک حال خوب و زندگی بهتر. زندگی می‌کرد و زندگی می‌بخشید. همیشه او را امیدوار و دلخوش دیدم. حتی همین سه ماهی که بیماری اش شدت گرفته بود و جسمش تحلیل میرفت، روحیه اش، روحیه امید بود! دو ماه قبل رفتنش، گفتم: مادر برای بچه‌ها تخت جدید خریده ایم. با همان صدای بیمار و ضعیفش گفت: پارچه بخر روتختی شان را برایشان میدوزم! 💔😭 مادرم با وجود و فعالیت بیرون از منزل (مدیر مدرسه، معلم، کار‌شناس اداره آموزش و پرورش، مربی پرورشی و…)، زنی کدبانو و هنرمند بود؛ غذایی که با عشق و حوصله می‌پخت، رسیدگی عاشقانه ای که به تغذیه و سر و حال ما داشت، موادی که خودش به جای خرید محصول کارخانه، در خانه تولید میکرد…اصلاً هنوز که هنوز است در ذهن ما چیزی مثل خریدن «ترشی و مربا و عرقیجات» عجیب است! همیشه خانگی اش را، بهترین کیفیت را، با زحمت مادرم، داشتیم. همینطور انواع میوه خشک، سرکه، ماست،... حتی تا همین اواخر، زردچوبه و دارچین و فلفل و... هم به دست مادرم آسیاب میشد و به خانه‌ ما میرسید. مادرم در عین حال، بسیار به پرهیز از اسراف و تجمل گرایی و مصرف گرایی مقید و حساس بود. دانه برنج هم در خانه ما اسراف نمیشد. من هرگز به یاد ندارم مادرم مانند بسیاری از زنان جامعه، درگیر خرید وسایل غیرضرور، چشم و هم چشمی، تعویض مدام وسایل زندگی، البسه زرق و برق دار، کلاس گذاشتن های پوچ و... باشد. یا مثلاً خودش را درگیر قسط و قرض کرده باشد برای این چیزها! زندگی ما بسیار ساده بود اما روح داشت و معنا. مادرم روی تربیت فرزندان خیلی حساس بود. اصلا حالا که فکر میکنم، اصولی را رعایت میکرد که چند سالی ست کارشناسان تربیتی بیان و تدریس میکنند. رفتار فطری و مبتنی بر عقل و دین سی سال پیش مادرم امروز روی بورس است. آزاد گذاشتن کودک، لوس نکردن بیجا، در عین حال کرامت و احترام کودک، تقویت قوه تفکر و خلاقیت، انتقال آموزه های دینی، محبت و عاطفه بی شرط، مراقبت از کلام خود (اهل ناسزا نبود. حتی «خدا مرگم بده» ی معمول مادران را هم نمیگفت)، مراقبت نسبت به رسانه (آن زمان : تلویزیون و رادیو و ویدئو/موسیقی)، مراقبت درباره گروه همسالان و دوست ها، همراه شدن در بازی و تفریح با ما (حتی بازی کامپیوتری، کنارمان مینشست و بازی میکرد)، انتخاب خانواده های خوب برای رفت و آمد خانوادگی و... مادرم انقلابی بود. از کودکی او را فردی سیاسی و کنشگر یافتم. مادرم هرگز انسانی بی تفاوت نبود! جامعه و اتفاق ها برایش مهم بود. اهل امر به معروف و نهی از منکر بود. از بچگی یادم هست. از تذکر محکم و محترمانه به موسیقی تند فروشگاه ها و رستوران ها تا تذکر و مهربان اما محکم برای حجاب (از سالها پیش؛ که همه سکوت اختیار کردند که جامعه به اینجا رسید/هیچ وقت با نگاه برتری یا اذیت یا… تذکر نمیداد؛ مادرانه بود) تا حتی تذکر دلسوزانه به جوانانی که میدید در مراکز تفریحی قلیان یا سیگار میکشند! پیگیر امور دیگران بود. هیچ وقت بیخیال مشکلات بقیه نمیشد. اگر زندگی زوجی از اطرافیان به جاهای باریک می‌کشید، نمیگفت به من چه؛ میرفت تا کاری کند. امور خیریه هم همینطور. بعد از رفتنش فهمیده‌ام دست خیرش به چه جاهایی کمک می‌رساند. در آخرین باری که بستری بود، شبی که المعمدانی را اسرائیل زد، با صدای ضعیفش به من که کنارش بودم، گفت گوشی ام را بگیر از کارتم فلان قدر بریز برای غزه… خدایش رحمت کند که مادری را در حق ما تمام کرد خداوند رحمت و غفران خود را در حقش تمام کند… @hejrat_kon
هجرت | مامان دکتر |موحد
بسم الله الحی مادرم خیلی اهل زندگی بود؛ زندگی یعنی رنگ، نشاط، امید، سرزندگی. مهم ترین تصویر من از
چند خطی درباره مادرم… به درخواست یکی از بزرگان فامیل که کانالی خانوادگی برای تجلیل رفتگان زده اند (گفتند بنویس که بذارم در کانال. نوشتم و اینجا هم گذاشتم) عمر بازماندگان بلند و به عافیت
زندگی جاریست.... @hejrat_kon
دوستان قرعه کشی انجام شده فقط مونده صحت سنجی طی یکی دو روز آینده (که بررسی کنن از جهت عضویت) ان‌شاء‌الله در دو سه تا از کانال ها اعلام میشه نام افرادی که رزق شون شد اون هدایای معنوی
هجرت | مامان دکتر |موحد
بسم الله الحی مادرم خیلی اهل زندگی بود؛ زندگی یعنی رنگ، نشاط، امید، سرزندگی. مهم ترین تصویر من از
شما که اینجوری فکر نمی‌کنید نه؟ که نوشتن خوبی‌های یک نفر به معنی اینه که اون فرد هیچ نقطه ضعفی نداشته؟ مادرم مثلا معصومه بوده؟ تندی نداشته؟ همیشه در اوج بوده؟ نه حتما اینطور نیست؛ ما آدم های معمولی هستیم، ترکیبی از خوبی ها و نقص ها، حسن ها و خطاها. مخصوصاً آدمی که برون گراست و هزاری کنشگری و گره گشایی و فعالیت بیرونی داره، همه میدونیم که احتمال خطا و درگیر شدنش بیشتره نه؟ تا کسی که میشینه و واکنش نمیده و هیچ جا مداخله ای نداره. منظورم اینه که واقع بین باشیم. از خوبی های دیگران الگو بگیریم ولی مراقب مقایسه منفی و ناامیدسازی هم باشیم. مخصوصاً در سلطه و جولان فضای مجازی در زندگی امروز ما. به طول کلی یادمون باشه آدم های معمولی جامعه هیچ وقت الگوی کامل و بی نقص نیستن. همه‌شون تو زندگی فردی و اجتماعی شون کلی خطا دارن. ولی خب هیچ کس خطاها و نقص ها رو فریاد نمیزنه! و خدایی هم داریم که هم ستارالعیوب هست، هم منتظر فرصت - توبه ای از ما- که سیئات مون رو به حسنات تبدیل کنه و هم، دوست نداره کسی گناه و خطاهاش رو جز به درگاه خودش جای دیگه ای بیان کنه و آبروی خودش رو ببره. نه اینکه مشوق و مروج زندگی ویترینی و فانتزی سازی های فضای مجازی امروزی باشم، نه. گاهی برخی حرفها رو میشه بدون روتوش و فیلتر زد. برخی چیزها رو هم نه. این ماییم که باید به بلوغِ «گزینش» برسیم. @hejrat_kon
شمام به همون چیزی که من فکر میکنم فکر می‌کنید؟ 😎😒 یکیشون‌ مدادمو شکونده فوری برگشته گذاشته تو جامدادی رفته پی کارش… نه خانی اومده نه خانی رفته! پس چی شده؟ هیچی لابد خودش تو جامدادی شکسته! @hejrat_kon ؟ !
«هر سختی به سوی گشایش می‌رود» کُلُّ شَقاءٍ الي رَخاء امیرالمؤمنین علی علیه‌السلام ༺◍⃟჻ᭂ࿐❁❥༅••┅┄ این قانون خداست! اما ما، در سختی ها مثل کودکی که به سختی دارو میخورد، دست و پا میزنیم و بی قراری میکنیم!… کاش می آموختیم باید خود را در آغوش خدا رها کنیم؛ آسوده و راضی و ایمن ✍️ هـجرتــــــــ بله و ایتا @hejrat_kon
بالای ۵۰ سال! پذیرش... درمان... کاهش انگ... آمریکا.... 📚 کتاب آکسفورد فصل ۲.۶ Oxford textbook of Global Public Health ✍ د. موحدی‌نیا | پزشک، مادر، دستیار تخصصی پزشکی پیشگیری و اجتماعی دانشگاه تهران