یه جایی تو بچگی هامون...
واسه آخرین باررفتیم تو کوچه وبادوستامون بازی کردیم،
بدون اینکه بدونیم آخرین باره... 😔
*اندرحکایت این دل 🌹🌹🌹
https://eitaa.com/hekayat1
دلنوشته،شعر،متنهای ادبی،داستانهای کوتاه
https://ble.ir/hekayat1*
سفرهی میهمانیات آرام جمع میشود 😔😔و ما هنوز منتظر صاحبخانهایم.
حالا که ماه دارد تمام میشود، بیشتر آه میکشم.
و "آه" نام دیگرِ توست...
وقتی از عمق دل شکسته برآید.
کجایی گل نرگسم
اللهم عجل لولیک الفرج
خوشنودی آقا امام زمان
صلوات
🌼☘🌼☘🌼
هدایت شده از امامت ولایت بصیرت ظهور
🌱🌱🌱🌱🌱🌱🌱🌱🌱🌱
#چهل_حدیث : حدیث ۱۲ : نکته ششم :
#دعاهای_ویژه :
1⃣ امام صادق عليهالسلام : هر کسی را که کار مهمی پیش آید پنج بار بگوید "ربنا" خداوند او را از آنچه میترسد رهایی میبخشد و به آنچه امید دارد نائل میگرداند. عرض کردند چگونه؟ فرمود آیات ۱۹۰ تا ۱۹۴ آل عمران را که مشتمل بر پنج ربنا است بخواند که به دنبال آن اجابت پروردگار است.
2⃣ امام صادق عليهالسلام : جبرئیل در زندان نزد یوسف آمد و گفت بعد از هر نماز این دعا را بخوان : اللهم اجعَل لی فَرَجًا و مَخرَجًا و ارزُقنِی مِن حَیثُ اَحتَسِبُ و من حیث لا احتسب.
3⃣ دعای ابوذر که نزد اهل آسمان معروف است : اللهم اِنّی اَساَلُکَ الاَمنَ و الایمانَ و التصدیقَ بِنَبِیّکَ و العافیهَ مِن جَمیعِ البلاءِ و الشکرَ علی العافیهِ و الغِنی عن شِرارِ الناسِ.
4⃣ دعای کوتاه و پرمحتوای امیرالمؤمنین عليهالسلام : الحمدلله علی کلّ نعمه و اَساَلُ اللهَ من کلّ خیر و اُعوذُ باللهِ من کل شرّ و اَستغفِرُالله من کلّ ذَنب.
5⃣ دعای امام باقر عليهالسلام در سجده نماز واجب : یا خَیرَ المَسئولینَ و یا خیر المُعطینَ ارزُقنی و ارزُق عِیالی مِن فضلکَ الواسعِ فانّک ذوالفضلِ العظیمِ.
جهت سلامتی و تعجیل در فرج مهدی فاطمه صلوات
الّلهُمَّ صَلِّ عَلَے مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ و عَجّل فـَرَجَهم
یاعلیمدد🌻🌻🌻
#داستان_شب
روزی مردی به نزد عارفی آمد که بسیار عبادت می کرد و دارای کرامت بود مرد به عارف گفت: خسته ام از این روزگار بی معرفت که مرام سرش نمی شود خسته ام از این آدم ها که هیچکدام جوانمردی ندارند عارف از او پرسید چرا این حرف ها را می زنی مرد پاسخ داد: خب این مردم اگر روزشان را با کلاهبرداری و غیبت و تهمت زدن شروع نکنند به شب نخواهد رسید شیخ پیش خودمان بماند آدم نمی داند در این روزگار چه کند دارم با طناب این مردم ته چاه می روم و شیطان هم تا می تواند خودش را آماده کرده تا مرا اغفال کند اصلا حس می کنم ایمانم را برده و همین حوالی است که مرا با آتش خودش بسوزاند نمی دانم از دست این ملعون چه کنم راه چاره ای به من نشان ده
مرد عارف لبخندی زد و گفت:
الان تو داری شکایت شیطان را پیش من می آوری؟؟!!
جالب است بدانی زود تر از تو شیطان پیش من آمده بود و از تو شکایت می کرد
مرد مات و مبهوت پرسید از من؟!
مرد عارف پاسخ داد بله او ادعا می کرد که تمام دنیا از اوست و کسی با او شریک نیست و هر که بخواهد دنیا را صاحب شود یا باید دوستش باشد یا دشمنش شیطان به من گفت تو مقداری از دنیایش را از او دزدیده ای و او هم به تلافی ایمان تو را خواهد دزدید
مرد زیر لب گفت من دزدیده ام مگر می شود
عارف ادامه داد شیطان گفت کسی که کار به دنیا نداشته باشد او هم کاری به کارش ندارد پس دنیای شیطان را به او پس بده تا ایمانت را به تو برگرداند...
بی خود هم همه چیز را گردن شیطان مینداز...تا خودت نخواهی به سمت او بروی او به تو کاری نخواهد داشت
این تو هستی که با کارهایت مدام شیطان را صدا می زنی، وقتی هم که جوابت را داد شاکی می شی که چرا جوابت را داده است
خب به طرفش نرو و صدایش نکن تا بعد ادعا نکنی ایمانت را از تو دزدیده است
📙منطق الطیر
─┅─═इई 🌸🌺🌸ईइ═─┅─
https://eitaa.com/hekayat1
مولانا
(مجنون و شتر)
روزی "مجنون" آهنگ دیار "لیلی" کرد، با بی قراری بر شتری سوار شد و با دلی لبریز از مهر به جاده زد...
در راه گاه خیال لیلی آنچنان او را با خود می برد، شتر نیز در گوشه ی آبادی "بچه ای" داشت...
او هر بار که مجنون را از خود بیخود می دید به سوی "آبادی" باز می گشت و خود را به بچه اش می رساند، مجنون هر بار که به خود می آمد در می یافت که فرسنگ ها راه را بازگشته است...
او سه ماه در راه ماند پس فهمید که آن شتر با او همراه نیست؛ پس او را رها کرد و "پای پیاده" به سوی دیار لیلی به راه افتاد...
به راستی مولانا با این حکایت نشان می دهد؛
که "روح" ما همان مجنون است و عشق معنوی "حق"، همان لیلی است، "تن" ما همان شتر است و وابستگی ها و دل مشغولی های جهان مادی بچه آن شتر است...
وقتی از علت "حقیقی" بودنمان در جهان مادی که همانا شناخت حقیقت خویشتن است "غافل" شویم و به آن نپردازیم، به تن و خواسته های گذرای مادی تن سرگرم می شویم و از رسیدن به حقیقت باز می مانیم...
بهتر است موانع رسیدن به وصال را کنار بزنیم و با گام استوارتر عزم خانه ی دوست کنیم...
انشاءالله
https://eitaa.com/hekayat1
:
🦋گنجشکی به خدا گفت: لانه کوچکی داشتم، آرامگاه خستگیم، سر پناه بی کسیام بود، طوفان تو آن را از من گرفت! کجای دنیای تو را گرفته بودم؟
خدا در جواب گفت: ماری در راه لانه ات بود. تو خواب بودی، باد و باران را گفتم لانه ات را واژگون کند، آنگاه تو از کمین مار پر گشودی.
چه بسیار بلاها که به واسطه محبتم از تو دور کردم و تو ندانسته به دشمنیام برخواستی
تو حکمت خیلی چیزها رو نمیدونی
اما گذشت زمان به تو نشان خواهد داد
خدایا مارو ببخش
بخاطر همه غُرزدن هامون
https://eitaa.com/hekayat1
چه زیبا فرمود شیخ بهایی(اعلیاللهمقامه):
آن کس که بدم گفت، بدیِ سیرت اوست
و آن کس که مرا گفت نکو، خود نیکوست
حالِ متکلّم از کلامش پیداست
از کوزه همان برون تراود، که در اوست
🌷امیرالمؤمنین مولا علی(علیهالسلام):
شخصیت انسان، زیر زبانش نهفته است.
🔖#نشرمطالبصدقهٔجاریهاست انشاءالله
https://eitaa.com/hekayat1
وقتی پراکنده گوش میکنی و پراکنده میشنوی، انتظار نداشته باش که پراکنده فکر نکنی!
باید مراقب افکارمان باشیم، چرا که اگر مراقب نباشیم، سرنوشتمان خراب میشود.
چون #افکار به گفتار، گفتار به رفتار، رفتار به عادت، عادت به شخصیت و شخصیت به #سرنوشت منتهی می شود.
یعنی مبدأ و منشأ سعادت "خوشبختی" و شقاوت "بدبختی" ، افکار است.
🔖#نشرمطالبصدقهٔجاریهاست انشاءالله
https://eitaa.com/hekayat1
📚هر چیز که خوار آید ، یک روز به کار آید
یک روز مرد دنیا دیده ای با پسرش به سفر رفت .
در راه نعل اسبی پیدا کردند و به پسر گفت : نعل را بردار شاید به دردمان بخورد .
پسر گفت : ما که اسب نداریم به چه دردمان می خورد ؟ پدر نعل اسب را برداشت و به پسر هم چیزی نگفت و به راهشان ادامه دادند . در راه به روستایی رسیدند .
پدر در کارگاهی نعل اسب را فروخت بی آنکه پسر متوجه شود و با پولش کمی گیلاس خرید و در پارچه ای پیچید . و به راه ادامه دادند . در بین راه هر دو حسابی تشنه شدند و آبی که همراهشان بود تمام شد .
در راه از تشنگی زیاد پسر بی حال شد و پدر گفت فاصله ی زیادی تا مقصد نمانده راهت را ادامه بده . گیلاسی را جلوی راه پسر انداخت . پسر فوراً آن را برداشت و خورد و شیرینی آن باعث شد تا به راهش ادامه دهد .
پدر یک گیلاس جلوی راه او می انداخت و پسر آنها را می خورد تا به راهش ادامه دهد و قوت می گرفت .
پسر از پدر پرسید که این گیلاس ها را از کجا آورده؟ پدر گفت : تو حاضر نشدی برای برداشتن نعل اسب خم شوی اما 20 بار برای برداشتن گیلاس خم شدی این گیلاس از فروش همان نعل اسب به دست آمده به همین دلیل می گویند : هر چیز که خوار آید یک روز به کار آید
https://eitaa.com/hekayat1
يك نفر گفت خدا، كاش كه عاشق بشوم
شد و در پيچ و خم عشق خدا را گم كرد
#سید_تقی_سیدی
دِلبَری کرده زِ ما اما خودش بی خبر است
ای بنازم دِلبَرِ سَر به هَوایِ خویش را
موی سپید را فلکم رایگان نداد
این رشته را به نقد جوانی خریده ام
#رهی_معیری
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
https://eitaa.com/hekayat1
کلاغ ها خیلی دوست دارند
عقاب ها را اذیت کنند .
کلاغ با اینکه از عقاب کوچک تر است
اما چون چابک است ،
می تواند سریع بچرخد و مانور بدهد .
گاهی اوقات هنگام پرواز ،
بالای سرِعقاب قرار میگیرد
و به سمت آن شیرجه می رود ،
ولی عقاب می داند
که می تواند اوج بگیرد !
عقاب به جای اینکه از آزارهای کلاغِ
مزاحم ناراحت شود ،
بیشتر و بیشتر اوج می گیرد
و سرانجام کلاغ عقب میافتد.!
وقتی کسی از روی حسادت و غرض ورزی، اذیتتان میکند؛ رو به بالا اوج بگیرید و او را پشت سرتان رها کنید ...
#جوئل_اوستین
https://eitaa.com/hekayat1
داخل آب افتادن انسان رو خفه نمی کنه
زیر آب موندن آدم رو خفه می کنه.
https://eitaa.com/hekayat1
#دهه_کرامت #مدح_امام_رضاع
خواب دیدم که مرده ام ، دیدم
مَلَکی بود و گفت : من ربُّک ؟
گفتم الله
گفت آری
ای مسافر ! چه قبله ای داری ؟
مکث کردم
نگاه سردی کرد
گفت آیا جواب می دانی؟
کافری؟
گبر یا مسلمانی ؟
گفتم آری که من مسلمانم
قبله ام کعبه است می دانم
پنج نوبت نماز می خوانم
البته حج به جا نیاوردم
گفت آیا اسیر تردیدی؟
علتش چیست؟
ترسیدی؟
باز گفتم که قبله ی سنگی
قسمت حج مستطیعان بود
روزی مردمان ثروتمند
کعبه را دیدن از امیران بود
کعبه کِی روزی فقیران بود؟
کعبه ی من ولی در ایران بود
حج من گوشهی خراسان بود
از همان روز اول خلقت
صاحبِ خانه حال من را دید
تا رها باشم از شک و تردید
رحم آورد
مهربانی کرد
جان من داشت می پژمرد
قبله اش را جنوب غربی برد
قبله ای را قرینه با آن ساخت
بار دیگر مرا مسلمان ساخت
رو به سمت شمال شرقی کرد
قبله گاهی برای ایران ساخت
کعبه در مکه بود اما باز
کنج ایران ما خراسان ساخت
تا نگاه رضا به ما افتاد
یک نگاهش هزار سلمان ساخت
منِ در آرزوی حج مانده
تا دم مرگ محترم بودم
با رضا حاجی حرم بودم
با رضا شاد
با رضا خوشحال
با رضا بیخیال غم بودم
ای مَلَک !
دست از سرم بردار
حال من را به حال خود بگذار
در لحد من اگر پر از آهم
علت این است :
دیده بر راهم
ای مَلَک !
بوی یار می آید
دور شو
آن نگار می آید
وعده داده سه بار می آید
هرچه من گفتم از توهُّم نیست
قول او مثل قول مردم نیست
ای مَلَک ! دور شو ، مراد آمد
دلبر من ، ابا الجواد آمد
✍شاعر: #محسن_ناصحی
https://eitaa.com/hekayat1
|🦋|
خدا مـهربانتر از آن است که بندهی خود
را با چند گناه دور بیندازد🥰
ولـی شیطان، دائما دنبال ناامید کردنِ
انسـان است☹️
یک آدم گنهکار، اگر احـساس میکند خدا
دیگر به او نگاه نمیکند، باید بداند این
ناامـیدی، القایِ شــیطانی است❌
که او را وادار به گناه کرد؛
پس نباید به احساس منفــیِ خود اعتنا کرد..!
#استاد_پناهیان
#دهه_کرامت
#خدا
https://eitaa.com/hekayat1
🔸️السلام علیک یا تالی کتاب الله و ترجمانه...
🔸️سلام بر تو اي تلاوت كننده كتاب خدا و تفسيركننده اش
📚فرازی از زیارت آل یاسین
🔸️سلام امام زمانم🔸️
سلام بر تو ای مولایی که آیه های نور از لسان تو می تراود،
و تفسیر حقیقی اش از قلب نازنین تو جاری می شود.
🔸️♠️🔸️
#سلام
#امام_زمان
#دهه_کرامت
https://eitaa.com/hekayat1
#سلام_امام_زمانم
السَّلامُ عَلی الْمُدَّخَرِ لِکَرامَةِ اَوْلِیآءِ اللَّهِ وَ بَوارِ اَعْدآئِهِ...
سلام بر مولایی که با آمدنش دوستان خدا سربلند می شوند و دشمنان خدا سر به نیست.
سلام بر او و بر روزی که خدا در انتظار آن است.
بحار الأنوار، ج99، ص 117.
بدون عشق دلسردم، کمی آقا نگاهم کن
سرا پا غصه و دردم، کمی آقا نگاهم کن
درختی بیثمر هستم، برایت دردسر هستم
خزانم... شاخهای زردم، کمی آقا نگاهم کن
#اللهمعجللولیکالفرج
https://eitaa.com/hekayat1
شک نداشته باش ؛
که در سخت ترین شرایط هم
تواناییِ این را داری که بهترین باشی ...
این خودت هستی که
در بدترین حالاتِ روحی هم
می توانی به خودت
فرمانِ شادی و لبخند بدهی
و در چشم به هم زدنی
حالِ خودت را خوب کنی ...
گاهی یک تلقینِ مثبتِ
"من قوی هستم" ،
معجزه می کند ...
باور کن ...
https://eitaa.com/hekayat1
♨️♨️خورانیدن، عوض بنده آزاد کردن
✨🍃محمد بن عمر گوید: به امام رضا علیهالسلام عرض کردم: «من به داغ و مصیبت دو پسر مبتلا شدم، اینک یک پسر دیگر برای من باقی مانده، چه کنم (تا برایم باقی بماند؟)» فرمود: «برای او صدقه بده.»
👈چون هنگام رفتن من فرا رسید، فرمود: به فرزندت دستور بده تا به دست خود، تکه نانی یا مشتی از چیزهای دیگر، اگرچه کم باشد تصدّق دهد، زیرا آنچه را که به نیّت خدا بدهی بزرگ است گر چه کم باشد. خداوند فرموده است: «از گردنهی عقبه نگذرد جز آن کس که بردهای را آزاد کند، یا در روز گرسنگی به یتیمی از خویشاوندان یا بینوایی خاکنشین غذا بدهد.» (بلد، 16-11) چون خدا میدانست که هر کس قادر به آزاد کردن بنده نیست، پس خورانیدن یتیم و بینوا را -بهعنوان صدقه- مانند بنده آزاد کردن قرار داده است.»
📚نمونه معارف، ج 1، ص 244 -تفسیر برهان
💠امام صادق علیهالسلام فرمودند: «مَنْ اَطْعَمَ اَخاهُ فِی اللّه کانَ لَهُ مِنَ الاَجْرِ مِثْلُ مَنْ اَطْعَمَ فِئاما مِنَ النّاسِ قُلْتُ وَما الْفِئامِ؟ قالَ: مِاَئةُ اَلْفٍ مِنَ النّاسِ:
✨✨ هر کس برادر دینی خود را برای خدا خوراک دهد، برای او مزد آن کسی است که جمع زیادی را خورانیده باشد. راوی حدیث سؤال کرد: «عده زیاد چند نفر را شامل میشود؟» امام فرمود: «صد هزار نفر.»»
📚اصول کافی، ج 2، ص 162
https://eitaa.com/hekayat1
یه تشکر هم بکنیم از تاجیای عزیز که امسال هر چی جام آوردیم باعث و بانیش خودشون بودن، مرسی که هستین 😂😘
🔴https://eitaa.com/hekayat1