بسم الله الرحمن الرحیم
که بی ذکر نامش همهی کارها ابتر است.
سلام و رحمت به همراهان عزیز کانال حکایتکده؛
" این کانال محلیاست برای خواندن برترین حکایات ارسال شده در سایت ویکی حکایت "
در دو نوبت صبح و عصر منتظر حکایات ما باشید.
سپاس از همراهیتان.
🆔️ @hekayat_kade
عنوان: سه جواب حقیقی
معرفی حکایت:
روزی امیرالمؤمنین (علیهالسلام) با مردم سخن میگفت. در ضمن سخنان، سه سؤال از آنان کردند؛ امّا جواب آنها را نپسندید و جواب صحیح را خودشان فرمودند. آن سوالات در مورد مصداق کلمات صرعه، رقوب و صعلوک بود!!
برای مطالعه کامل این حکایت به لینک زیر مراجعه کنید.
https://wikihekayat.ir/%d8%b3%d9%87-%d8%ac%d9%88%d8%a7%d8%a8-%d8%ad%d9%82%db%8c%d9%82%db%8c/
🆔️ @hekayat_kade
ای هشتمین مسیر رسیدن به آسمان
ما را به خاکبوسی این آستان بخوان
#وقت_سلام
🆔️ @hekayat_kade
عنوان: خاطرات همسر شهید صیاد شیرازی
معرفی حکایت:
چه کار می توانستم بکنم؟ روزهای جنگ بود. علی هم فرمانده نیروی زمینی بود. ماه تا ماه پیدایش نمی شد. خیلی از کارها و مشکلات خانه را تلفنی حل می کرد. سخت بود ولی راضی بودم.. .
#ویکی_حکایت
#حکایت
برای مطالعه کامل این حکایت به لینک زیر مراجعه کنید.
https://wikihekayat.ir/%d8%ae%d8%a7%d8%b7%d8%b1%d8%a7%d8%aa-%d9%87%d9%85%d8%b3%d8%b1-%d8%b4%d9%87%db%8c%d8%af-%d8%b5%db%8c%d8%a7%d8%af-%d8%b4%db%8c%d8%b1%d8%a7%d8%b2%db%8c/
🆔️ @hekayat_kade
خورشيد پر تلألو هفت آسمان شدي
ذي الحجه شهير زمين و زمان شدي
✨
تكثير گشته آيه ي اياك نعبدوا
از آن زمان كه هادي اهل جهان شدي
✨
انجمن ویکی حکایت، ولادت امام هادی علیه السلام را بر تمامی شیعیان جهان تبریک میگوید. به همین مناسبت، خواندن حکایتی از زندگی پر برکت ایشان خالی از لطف نیست.
🆔️ @hekayat_kade
عنوان حکایت: تواضع درندگان به امام هادی علیهالسلام
معرفی حکایت:
روزی متوکل عباسی به بعضی از اطرافیان خود دستور داد تا چند حیوان از درندگان را داخل حیات و صحن ساختمان مسکونی او بیاورند. بعد از آن دستور داد تا امام هادی (ع) را نیز احضار نمایند. همین که حضرت وارد صحن منزل متوکل گردید، درب ها را بستند و درندگان را با حضرت هادی (ع) تنها رها کرده تا آن که درندگان گرسنه ،آن حضرت را طعمه خود قرار دهند... .
برای مطالعه کامل این حکایت به لینک زیر مراجعه کنید.
https://wikihekayat.ir/%d8%aa%d9%88%d8%a7%d8%b6%d8%b9-%d8%af%d8%b1%d9%86%d8%af%da%af%d8%a7%d9%86-%d8%a8%d9%87-%d8%a7%d9%85%d8%a7%d9%85-%d9%87%d8%a7%d8%af%db%8c-%d8%b9/
#ویکی_حکایت
#امام_هادی
🆔️ @hekayat_kade
خورشيد بيغروب خراسانمان سلام
يا حضرت رئوف، شه مهربان سلام
: محمدرضا وحیدزاده
#وقت_سلام
🆔️ @hekayat_kade
عنوان حکایت: کمک به علویه سالخورده
معرفی حکایت:
قریب سی سال قبل عازم کربلا شدیم برای زیارت اربعین، موقعی بود که برای هر نفر جهت گذرنامه چهارصد تومان میگرفتند. جمعیت ما پانزده نفر بود چهار مرد و یازده زن و یک علویه (خانم از سادات) ۱۰۵ ساله! خیلی به زحمت او را حرکت دادیم... . آن دو نفر مرد که از خویشان آن علویه بودند از بردن علویه ناراحت بودند و میگفتند: او را در نجف میگذاریم. من گفتم: زحمت این علویه با من است و حرکت نمودیم. در ایستگاه ترن کاظمین برای سامرا جمعیت بسیار بود، ناگاه سید عربی که شال سبزی به کمر بسته بود نزد ما آمد .. .
برای مطالعه کامل این حکایت، به لینک زیر مراجعه کنید.
https://wikihekayat.ir/%da%a9%d9%85%da%a9-%d8%a8%d9%87-%d8%b9%d9%84%d9%88%db%8c%d9%87-%d8%b3%d8%a7%d9%84%d8%ae%d9%88%d8%b1%d8%af%d9%87-%d9%88-%d8%aa%d9%88%d9%81%db%8c%d9%82-%d8%b2%db%8c%d8%a7%d8%b1%d8%aa-%d9%88-%d9%be%d8%b0/
#ویکی_حکایت
#عتبات_عالیات
🆔️ @hekayat_kade
در توس شدی مقیم تا سر بزند
"والصبح إذا تنفس" از ایوانت
صبحمان را با سلام به #امام_رضا شروع کنیم
#وقت_سلام
🆔️ @hekayat_kade
سلام و رحمت خدمت تمامی اعضای محترم؛
پیشاپیش عید غدیر مبارک. 💚
ان شاءالله از امروز کانال حکایتکده، رنگ و بوی #غدیر میگیرد.
با ما همراه باشید.
🆔️ @hekayat_kade
عنوان: شان و منزلت عید غدیر از دیدگاه میرزا جواد آقا ملکی تبریزی
معرفی حکایت:
هر سال در روز عید غدیر خم آیة الله میرزا جواد آقا ملکی تبریزی در بیت جلوس داشتند و اقشار مختلف مردم به قصد تبریک و زیارت به بیت آقا می آمدند. رسم آقا این بود که در چنین روزی اطعام هم بدهند. آن سال نیز مجلس جشنی در آن عید بزرگ در منزل آقا برپا بود و مهمانان از راههای دور و نزدیک آمده بودند.
خادمه منزل (برای انجام کاری) به کنار حوض بزرگ حیاط می آید و ناگاه... .
برای مطالعه کامل این حکایت به لینک زیر مراجعه کنید.
https://wikihekayat.ir/%d8%b4%d8%a7%d9%86-%d9%88-%d9%85%d9%86%d8%b2%d9%84%d8%aa-%d8%b9%db%8c%d8%af-%d8%ba%d8%af%db%8c%d8%b1-%d8%a7%d8%b2-%d8%af%db%8c%d8%af%da%af%d8%a7%d9%87-%d9%85%db%8c%d8%b1%d8%b2%d8%a7-%d8%ac%d9%88%d8%a7/
#ویکی_حکایت
#غدیر
🆔️ @hekayat_kade
انجمن ویکی حکایت برگزار می کند:
فراخوان ارسال حکایات غدیری با محوریت " جشن غدیر"
عید غدیر برتمام مسلمین جهان مبارک🎊
📌برای شرکت در این رویداد، حکایات خود را، با ذکر منبع و در موضوعات درج شده در پوستر، به تارنمای ویکی حکایت به ادرس زیر ارسال کنید.
http://Wikihekayat.ir
📅 تاریخ ارسال آثار: از 14/4/02 تا 27/4/02
🎁 پس از بازبینی آثار، به افرادی که بیش ترین تعداد حکایت را در تارنمای ویکی حکایت بارگذاری کرده اند، جوایز نقدی و غیر نقدی اهدا می گردد.
#ویکی_حکایت
#غدیر
🆔️ @hekayat_kade
حکایتکده
انجمن ویکی حکایت برگزار می کند: فراخوان ارسال حکایات غدیری با محوریت " جشن غدیر" عید غدیر برت
سلام و نور به تمامی اعضای محترم حکایتکده؛ ✨
پیشاپیش بزرگترین عید خدا مبارکتون باشه 💚🍃🎊
رویداد بزرگ "جشن غدیر" ما که یادتون نرفته؟
ما منتظر حکایات شما هستیم.
یاعلی🍃
🆔️ @hekayat_kade
🕊الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِي جَعَلَنَا مِنَ الْمُتَمَسِّكِينَ بِوِلاَيَةِ أَمِيرِ الْمُؤْمِنِينَ
سپاس خدا را که ما را از کسانی قرار داد که به ولایت امیرالمومنین علی (ع) تمسک میجویند.
💚✨💚✨
عید غدیر مبارک 🎊
🆔️ @hekayat_kade
🕊 قال فاطمهالزهرا سلامالله علیها: انّ السعيد، كلّ السعيد، حق سعيد من احب علياً في حياته و بعد موته
ترجمه: همانا سعادتمند حقیقی و به تمامه، (فقط) کسیست که در زندگی و بعد از مرگش علی را دوست دارد... .
📚منبع: شرح نهج البلاغه ابن ابی الحدید:ج 2، ص 449
#غدير
#ویکی_حکایت
🆔️@hekayat_kade
عنوان : جذب نوجوانان به مسجد با فوتبال!
معرفی حکایت:
ما از بچگی با هم رفیق بودیم. در دوران کودکی با هم فوتبال بازی می کردیم. اما از وقتی که در مسجد فعالیت می کرد دیگر ندیدم فوتبال بازی کند. یکبار دیدم احمد آقا در جمع بچه های نوجوان قرار گرفته و مشغول بازی است.فوتبال او حرف نداشت. دریبل های ریز می زد و هیچ کس نمی توانست توپ را از او بگیرد. خیلی به بازی مسلط بود. از همه عبور می کرد اما وقتی به دروازه ی حریف می رسید توپ را پاس می داد به یکی از نوجوان ها تا او گل بزند!
احمد می رفت در تیم افرادی که هنوز با مسجد و بسیج رابطه ای نداشتند. از همان جا با آنها رفیق می شد و .. .
برای مطالعه کامل این حکایت به لینک زیر مراجعه کنید.
https://wikihekayat.ir/%d8%ac%d8%b0%d8%a8-%d9%86%d9%88%d8%ac%d9%88%d8%a7%d9%86%d8%a7%d9%86-%d8%a8%d9%87-%d9%85%d8%b3%d8%ac%d8%af-%d8%a8%d8%a7-%d9%81%d9%88%d8%aa%d8%a8%d8%a7%d9%84/
#ویکی_حکایت
#شهدا
🆔️ @hekayat_kade
May 11
🕊لَیسَ مِنّا مَن لَم یُحاسبُ نَفسَه فِی كُلِّ یَومٍ، فَإن عَمِلَ حسناً استَزدادَ الله، و إن عَمِل سَیِّئاً استغفِرُ الله مِنه و تَاب إلیه
ترجمه: از ما نیست كسی كه هر روز حساب خود را نكند، پس اگر كار نیكی كرده است از خدا زیادی آن را بخواهد، و اگر در آن كار بدی كرده، از خدا آمرزش طلب نموده و به سوی او توبه نماید.
📚منبع:اصولالكافى، ج 4، ص 191
#ویکی_حکایت
#امام_کاظم
🆔️ @hekayat_kade
عنوان: غرور ثروت
معرفی حکایت:
رسول اکرم (صل الله علیه و آله و سلّم) طبق معمول در مجلس خود نشسته بود . یاران گرداگرد حضرتش حلقه زده او را مانند نگین انگشتر در میان گرفته بودند. در این بین یکی از مسلمانان که مرد فقیری ژنده پوشی بود از در رسید. آن مرد به اطراف متوجه شد در نقطه ای جایی خالی یافت رفت و انجا نشست. از قضا پهلوی مرد متعین و ثروتمندی قرار گرفت. مرد ثروتمند جامه ی خود را جمع کرد و خودش را به کناری کشید. رسول اکرم (صل الله علیه و آله و سلّم) مراقب رفتار او بود ...
برای مطالعه کامل این حکایت به لینک زیر مراجعه کنید.
https://wikihekayat.ir/%d8%ba%d8%b1%d9%88%d8%b1-%d8%ab%d8%b1%d9%88%d8%aa/
#ویکی_حکایت
#غرور #سیره_نبوی
🆔️ @hekayat_kade