فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
⚪️✨دوستان خوبم ...
🕊✨امروزتون پراز لبخند
⚪️✨امیدوارم دراین روز زیبا
🕊✨کلبه دلتون گرم
⚪️✨چراغ امیدتون روشن
🕊✨وجودتون سلامت
⚪️✨غم از احوالتون دور
🕊✨و دعای خیر همراه
⚪️✨زندگیتون باشه♥️🌾
⚪️✨سلام "
🕊✨صبحتون بخیر و شادی
🦋💞💦💞🦋
👌#حکایت_کوتاه_و_زیبا
۱- از کاسبی پرسیدند : چگونه در این کوچه پرت و بی عابر کسب روزی میکنی؟! گفت : آن خدایی که فرشته مرگش مرا در هر سوراخی که باشم پیدا میکند، چگونه فرشته روزی اش مرا گم میکند !
۲-پسری با اخلاق اما فقیر به خواستگاری دختری میرود ، پدر دختر گفت : تو فقیری و دخترم طاقت رنج و سختی ندارد ، به تو دختر نمیدهم !
پسری پولدار اما بدکردار به خواستگاری همان دختر میرود ، پدر با ازدواج موافقت میکند و در مورد اخلاق پسر میگوید : ان شاءالله خدا او را هدایت میکند ! دخترگفت : پدرجان مگر خدایی که هدایت میکند با خدایی که روزی میدهد فرق دارد !؟
۳- از حاتم طایی پرسیدند : بخشنده تر از خود دیده ای؟ گفت : آری مردی که دارایی اش تنها دو گوسفند بود ، یکی را شب برایم ذبح کرد ! از طعم جگرش تعریف کردم ، صبح فردا جگر گوسفند دوم را نیز برایم کباب کرد...
گفتند : تو چه کردی؟ گفت : پانصد گوسفند به او هدیه دادم ! گفتند : پس تو بخشنده تری؟ گفت: نه ! چون او هرچه داشت به من داد اما من اندکی از آنچه داشتم به او دادم...
۴-عارفی را گفتند : خداوند را چگونه میبینی؟ گفت : آنگونه که همیشه میتواند مچم را بگیرد اما دستم را میگیرد✊🖐
.✍ @hekayate_qurani
💚 @Mojezeh_Elaahi
خدایا یادم بده آنقدر مشغول عیبهای خودم باشم که عیب های دیگران رانبینم...
یادم بده اگر کسی را بد دیدم قضاوتش نکنم، درکش کنم...
یادم بده بدی دیدم "ببخشم" ولی بدی نکنم! چرا که نمیدانم بخشیده میشوم یا نه...
یادم بده اگر دلم شکست نفرین نکنم، دعا کنم، نتوانستم سکوت کنم...
یادم بده اگر سخت بگیرم "سخت میبینم"...
یادم بده به قضاوت کسی ننشینم چرا که در تاریکی همه شبیه هم هستیم...
یادم بده چشمانم را روی بدیها و تلخیها ببندم ..
چرا که چشمان زیبا، بیشک زیبا مى بيند همه دنيا را
_________
✍ @hekayate_qurani
💚 @Mojezeh_Elaahi
به مکه که رفتم،
خيال ميکردم ديگر تمام گناهانم
پاک شده است، غافل از اينکه
تمام گناهانم گناه نبوده و تمام
درست هايم به نظرم خطا انگاشته
و نوشته شده بود!
درمکه ديدم خدا چند ساليست
که از شهر مکه رفته و انسانها
به دور خويش ميگردند!
در مکه ديدم هيچ انساني به فکر فقير
دوره گرد نيست، دوست دارد زود به
خدا برسد و گناهان خويش را بزدايد،
غافل از اينکه آن دوره گرد، خود خدا بود!
درمکه ديدم خدا نيست و چقدر بايد
دوباره راه طولاني را طي کنم تا به
خانه خويش برگردم! درهمان نماز
ساده خويش تصور خدا را در کمک
به مردم جستجو کنم!
آري شاد کردن دل مردم همانا برتر
از رفتن به مکه اي است که خدايي در آن نيست.
.✍ @hekayate_qurani
💚 @Mojezeh_Elaahi
میلیون ها درخت در
جهان به طور اتفاقی
توسط سنجابهایی
کاشته شدند که دانه هایی
را خاک کردند و
سپس جای آن را فراموش کردند
خوبی کن و فراموش کن
روزی رشد خواهد کرد
مطمئن باش ...🍃🌹
🦋🧚♀🧚♀🦋
_________
✍ @hekayate_qurani
💚 @Mojezeh_Elaahi
✨﷽✨
⚜حکایتهای پندآموز⚜
‼️قرآن یا پول‼️
مردی ثروتمند که زن و فرزند نداشت تمام کارگرانی که پیش او کار می کردند برای صرف شام دعوت کرد. و جلوی آن ها یک نسخه قرآن مجید و مبلغی از پول گذاشت و هنگامی که از صرف شام فارغ شدند از آنها پرسید قرآن را انتخاب میکنید یا آن مبلغ پولی که همراه آن گذاشته شده است.
👈اول از نگهبان شروع کرد پس گفت: انتخاب کنید؟ نگهبان بدون اینکه خجالت بکشد جواب داد: آرزو دارم که قرآن را انتخاب کنم ولی تلاوت قرآن را بلد نیستم لذا مال را میگیرم چرا که فائده آن با توجه به وضعیت من بیشتر هست و مال را انتخاب کرد.
👈بعداً از کشاورزی که پیش او کار میکرد، سوال کرد. گفت اختیار کن!؟ کشاورز گفت: زن من خیلی مریض است و نیاز به مال دارم تا او را معالجه کنم اگر مریضی او نبود قطعا قرآن را انتخاب میکردم ولی فعلا مال را انتخاب میکنم.
👈بعد از آن سوال از آشپز بود که آیا قرآن یا مال را انتخاب می کنید. پس آشپز گفت: من تلاوت را خیلی دوست دارم ولی من پیوسته در کار هستم وقتی برای قرائت قرآن ندارم بنابر این پول را بر می گزینم.
👈 و در سری آخر از پسری که مسئول حیوانات بود پرسید این پسر خیلی فقیر بود پس گفت: من به طور قطعی می دانم که تو حتما مال را انتخاب می کنید تا اینکه غذا بخری یا اینکه به جای این کفش پاره پاره خود کفش جدیدی بخری.
پس آن پسر جواب صحیح داد: درسته من نیاز شدیدی دارم که کفش نو خرید کنم یا اینکه مرغی بخرم تا همراه مادرم میل کنم ولی من قرآن را انتخاب می کنم چرا که مادرم گفته است: *یک کلمه از جانب الله سبحانه و تعالی ارزشمندتر از هر چیز است و مزه و طعم آن از عسل هم شیرین تر است*
قرآن را گرفت و بعد از اینکه قرآن را گشود در آن دو کیسه دید در اولین کیسه مبلغی ده برابری آن مبلغی بود که بر میز غذا بود، وجود داشت و کیسه دوم یک وثیقه بود که در او نوشته بود: *به زودی این مرد غنی را وارث میشود* پس آن مرد ثروتمند گفت: هر کسی گمانش نسبت به الله خوب باشد پس الله او را ناامید نمی کند.
📚حکایتهای معنوی
↶【به ما بپیوندید 】↷
__________________
✍ @hekayate_qurani
💚 @Mojezeh_Elaahi
✅
خصوصیت همنشین خوب در کلام حضرت عیسی(ع)
در حدیث است و شاید از پیامبر اكرم باشد كه حواریین عیسی علیه السلام از او سؤال كردند: «''یا روح الله! من نجالس؟''» ما با كی همنشینی كنیم؟
فرمود: با كسی بنشینید كه وقتی او را میبینید به یاد خدا بیفتید. در سیمای او، در وجناتش خداترسی و خداپرستی را بیابید، با آن كسی كه علاوه بر این، سخن كه میگوید از سخنش استفاده میكنید، بر علم شما میافزاید.
وقتی به عملش نگاه میكنید، به كار خیر تشویق میشوید. با چنین كسانی نشست و برخاست كنید.
_________
✍ @hekayate_qurani
💚 @Mojezeh_Elaahi
خدایا..!!
ممنونم ازت بابت خیلی چیزا
یه چیزایی که زیاد بهش فکر نمیکنیم
مثلاً به بیمارستان هایی که پر از مریض هستو ما جزوه اونا نیستیم
مثلاً به اینکه چشم بینا داریمو میتونیم لبخند مادر و پدرو ببینیم
مثلاً به همین خونه ایی که میدونیم فردا هم هست و آواره ی خیابونا نمیشیم
مثلاً به اینکه صبح و ظهر و شب سیر از پای سفره بلند شدیم
خدایا ازین مثلاً ها خیـــــــــــــلی زیاده خیــــــــــــلی
خدایا بی انصافیه منو ببخش اگر گاهی فقط گله و شکایت میکنم...
خدایا شــــــــــــــکرت♥
🦋🧚♀🧚♀🦋
✍ @hekayate_qurani
💚 @Mojezeh_Elaahi
✍استاد فاطمی نیا :
فرد وارد قیامت میشود، فکر میکند خبری است! تعجب میکند! میگوید خدایا پس این همه نماز و عمره و روزه و زيارت چه شد؟! میگویند تو دل شکستی! ریا کردی! زهر زبان ریختی و بنده های خدا را تحقیر کردی!
جوانانی داریم که به ظاهر هم متدین هستند ، اما وقتی در مورد او سوال میکنی ، هیچکس از او راضی نیست! به راحتی دل میشکند! به راحتي ديگري را تمسخر و تحقير ميكند! در خانه بداخلاقی میکند! عزیز من پس چرا جلسه رفته بودی؟! چرا درس اخلاق رفته بودی؟! وقتی اخلاقت را اصلاح نمیکنی، استاد دیگر چه فایده دارد!
.
💕گفتم : چرا انقد سختی رو باید تحمل کنم؟
گفت : «انَّ مع العسر یسرا»
قطعا به دنبال هر سختی، آسانیست (انشراح،۶)
گفتم : اخه دیگه خسته شدم !
گفت : «لاتـقـنطوا من رحمة الله»
از رحمت من ناامید نشو (زمر،۵۳)
گفتم : من میدونم که تو منو فراموش کردی
گفت : «اذکرونی اذکرکم»
منو یاد کن تا یادت باشم
گفتم : خب تا کی باید صبر کنم؟
گفت : « وَ ما یدریک لَعلَّ السّاعة تکون قریبا»
تو چه میدانی، شاید موعدش نزدیک باشد.(احزاب،۶۳)
گفتم : الهی و ربّی من لی غیرک
(خدایا آخه من غیر تو کیو دارم؟!)
گفت : «الیس الله بکاف عبده»
مگه من برای تو کافی نیستم؟(زمر،۳۶)
🦋🧚♀🧚♀🦋
✍ @hekayate_qurani
💚 @Mojezeh_Elaahi