.
خدای تعالی وحی نمود بر حضرت داود (ع) که: ای داود! من پنج چیز را در پنج چیز قرار داده ام، ولی مردم آنها را در پنج چیز دیگر می جویند و نمی یابند.
🔅علم حقیقی را در گرسنگی و تلاش و کوشش قرار داده ام، ولی مردم آن را در سیری و راحتی می جویند و نمی یابند.
🔅 عزّت را در اطاعت از خودم نهاده ام ولی مردم آن را در خدمت به سلاطین طلب می کنند و نمی یابند.
🔅بی نیازی را در قناعت قرار داده ام، ولی مردم آن را در مال زیاد می جویند و نمی یابند.
🔅رضایت خودم را در نارضایتی نفس نهاده ام، ولی مردم آن را در رضایت نفس طلب می کنند و نمی یابند.
🔅و راحتی و آسایش را در بهشت قرار داده ام، امّا مردم آن را در دنیا می جویند و نمی یابند.
📙عوالی اللآلی ، جلد 4 ، صفحه 61 - دانش نامه احادیث پزشکی : ۲ /۲۶- بحارالانوار، ج۷۵، ص ۴۵۳"
✍ @hekayate_qurani
💚 @Mojezeh_Elaahi
9.91M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
قران میگه کاراتو رنگ خدا بکن!
اگه میخوای کوثر بشی این کلیپ تا آخر ببین.
نیتت که خدایی باشه کوثر میشی...❤️
کلیپ زیبای «خوش بهحالت» با سخنرانی حجتالاسلام #قرائتی،
#حکایت #داستان #حدیث #پند اخلاقی و آموزنده
#معجزات و #تلنگر های #قرآن #آخرت #قیامت
📝 @hekayate_qurani
💚 @Mojezeh_Elaahi
#در_محضر_مولا
#نفسي_أول_كريمة_تنتزعها
یکی از تکان دهنده ترین جمله هایی که در فرهنگ بشری گفته شده ، جمله زیر از حضرت امیرالمومنین علی (علیه السلام) در یکی از دعاهای نهج البلاغه است .
" اللهم اجعل نفسي أول كريمة تنتزعها من كرائمي".
"خدایا کاری کن که از چیزهای ارزشمند زندگی ، جانم اولین چیزی باشد که از من می گیری".
یعنی نکند قبل از اینکه جانم را بگیری : شرفم ، انسانيتم ، عدالتم ، و...
گرفته شده باشد و تبدیل به یک تفاله ای شده باشم که شما جانم را می گیری .
و این همان جمله معروف است که می گوید :
ما آمده ایم تا زندگی کنیم و قیمت و ارزش پیدا کنیم ؛ نه اینکه به هر قیمتی زندگی کنیم .
📚 نهج البلاغة ، خطبه ۲۱۵ .
#حکایت #داستان #حدیث #پند اخلاقی و آموزنده
#معجزات و #تلنگر های #قرآن #آخرت #قیامت
📝 @hekayate_qurani
💚 @Mojezeh_Elaahi
6.91M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
داستان غلام امام حسین علیهالسلام و بخشیدن باغ به او!
بسیار شنیدنی
ذکری که با گفتن اون زندگیتون از این رو به اون رو میشه 😍
با تکرار ذکر « اللهم بارک لمولانا صاحب الزمان» منتظر ثمرات و برکاتش باشید🙏
#حکایت #داستان #حدیث #پند اخلاقی و آموزنده
#معجزات و #تلنگر های #قرآن #آخرت #قیامت
📝 @hekayate_qurani
💚 @Mojezeh_Elaahi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🪴خداوند میگوید:
اگر مرا در وجودت پیدا کنی
و لذت ببری و تماشا کنی و با من زیست کنی تو را به تمام آرزوهایت میرسانم هرچند پس از یافتن من دیگر آرزویی نخواهی داشت زیرا تو خود مطلوب و هم طالب و هم دعا کننده و هم اجابت کننده خواهی بود زیرا نسخهای از من در درون توست.
#حکایت #داستان #حدیث #پند اخلاقی و آموزنده
#معجزات و #تلنگر های #قرآن #آخرت #قیامت
📝 @hekayate_qurani
💚 @Mojezeh_Elaahi
📚حکایت کوتاه
در زمان فتحعلی شاه قاجار از طرف يكی از دولتهای خارجی بستهای به عنوان هديه به دربار رسيد و شاه قصد گشودن آن را كرد.
"اسماعيل خان" كه جزء ملتزمين بود و از فرماندهان فتعلی شاه، از شاه استدعا كرد اين كار در محوطه كاخ به وسيله خدمتگزاران انجام شود؛ چرا که احتمال سوء قصد را نمیتوان از نظر دور داشت. اتفاقا هنگام باز كردن بسته منفجر شد و خساراتی هم به بار آورد.
فتحعلی شاه با اطلاع از اين امر، دستور داد برای اين دورانديشی، هم وزن سرداراسماعيلخان سكههای طلا به او مرحمت شود؛ چنين كردند و اسماعيل خان معروف به "زر ريز خان" شد!
اسماعیل خان هم که ارادت ویژه ای به امام رضا داشت، طلاها را صرف ساختن جایگاه آن سنگاب کرد! تا گنبد و پایههای سقاخانه با روکشی از طلا مزین شود از آن زمان این سقاخانه را به "سقاخانه اسماعیل طلا" میشناسند!
═ೋ❅🖋☕️❅ೋ═
#حکایت #داستان #حدیث #پند اخلاقی و آموزنده
#معجزات و #تلنگر های #قرآن #آخرت #قیامت
📝 @hekayate_qurani
💚 @Mojezeh_Elaahi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎦 رئیس دفتر همه کاره خدا کیست؟!
#آیت_الله_فاطمی_نیا
═ೋ❅🖋☕️❅ೋ═
#حکایت #داستان #حدیث #پند اخلاقی و آموزنده
#معجزات و #تلنگر های #قرآن #آخرت #قیامت
📝 @hekayate_qurani
💚 @Mojezeh_Elaahi
📚داستان سیبزمینیهای بدبو
معلم یک کودکستان به بچههای کلاس گفت که میخواهد با آنها بازی کند. او به آنها گفت که فردا هر کدام یک کیسه پلاستیکی بردارند و درون آن به تعداد آدمهایی که از آنها بدشان میآید، سیبزمینی بریزند و با خود به کودکستان بیاورند. فردا بچهها با کیسههای پلاستیکی به کودکستان آمدند. در کیسه بعضیها ۲ بعضیها ۳، و بعضیها ۵ سیب زمینی بود. معلم به بچهها گفت تا یک هفته هر کجا که میروند کیسه پلاستیکی را با خود ببرند.
روزها به همین ترتیب گذشت و کم کم بچهها شروع کردند به شکایت از بوی سیبزمینیهای گندیده. به علاوه، آنهایی که سیبزمینی بیشتری داشتند از حمل آن بار سنگین خسته شده بودند. پس از گذشت یک هفته بازی بالاخره تمام شد و بچهها راحت شدند. معلم از بچهها پرسید:«از اینکه یک هفته سیب زمینیها را با خود حمل میکردید چه احساسی داشتید؟»
بچهها از اینکه مجبور بودند، سیبزمینیهای بد بو و سنگین را همه جا با خود حمل کنند شکایت داشتند.
آنگاه معلم منظور اصلی خود را از این بازی، این چنین توضیح داد:«کینه آدمهایی که در دل دارید و همه جا با خود میبرید نیز چنین حالتی دارد. بوی بد کینه و نفرت قلب شما را فاسد میکند و شما آن را همه جا خود میبرید. حالا که شما بوی بد سیب زمینیها را فقط برای یک هفته نتوانستید تحمل کنید، پس چطور میخواهید بوی بد نفرت را برای تمام عمر در دل خود تحمل کنید؟»
═ೋ❅🖋☕️❅ೋ═
#حکایت #داستان #حدیث #پند اخلاقی و آموزنده
#معجزات و #تلنگر های #قرآن #آخرت #قیامت
📝 @hekayate_qurani
💚 @Mojezeh_Elaahi
حکیمی جعبهاى بزرگ پر از مواد غذایى و سکه و طلا را به خانه زنى با چندین بچه قد و نیم قد برد.
زن خانه وقتى بستههاى غذا و پول را دید شروع کرد به بدگویى از همسرش و گفت:
شوهر من آهنگرى بود که از روى بىعقلى دست راست و نصف صورتش را در یک حادثه در کارگاه آهنگرى از دست داد و مدتى بعد از سوختگى علیل و از کار افتاده گوشه خانه افتاد تا درمان شود.
وقتى هنوز مریض و بىحال بود چندین بار در مورد برگشت سر کارش با او صحبت کردم ولى به جاى اینکه دوباره سر کار آهنگرى برود مىگفت که دیگر با این بدنش چنین کارى از او ساخته نیست و تصمیم دارد سراغ کار دیگر برود.
من هم که دیدم او دیگر به درد ما نمىخورد برادرانم را صدا زدم و با کمک آنها او از خانه و دهکده بیرون انداختیم تا لااقل خرج اضافى او را تحمل نکنیم.
با رفتن او ، بقیه هم وقتى فهمیدن وضع ما خراب شده از ما فاصله گرفتند و امروز که شما این بستههاى غذا و پول را برایمان آوردید ما به شدت به آنها نیاز داشتیم.
اى کاش همه انسانها مثل شما جوانمرد و اهل معرفت بودند!
حکیم تبسمى کرد و گفت: حقیقتش من این بستهها را نفرستادم. یک فروشنده دورهگرد امروز صبح به مدرسه ما آمد و از من خواست تا اینها را به شما بدهم و ببینم حالتان خوب هست یا نه!؟ همین!
حکیم این را گفت و از زن خداحافظى کرد تا برود.
در آخرین لحظات ناگهان برگشت و ادامه داد: راستى یادم رفت بگویم که دست راست و نصف صورت این فروشنده دوره گردهم سوخته بود.
═ೋ❅🖋☕️❅ೋ═
#حکایت #داستان #حدیث #پند اخلاقی و آموزنده
#معجزات و #تلنگر های #قرآن #آخرت #قیامت
📝 @hekayate_qurani
💚 @Mojezeh_Elaahi
✨خدایا
🍂همیشه دلتنگی ام را
💫در دریای آغوش تو ریختم
🍂عجیب این
💫دریا معجزه میکند
✨مهربانا
🍂این معجزه را
💫برای عزیزانم مقرر فرما
🍂تا تمام غمهایشان
💫در دریای
🍂بیکران آغوشت
💫به آرامش بدل شود
شبتون بخیر💫🍂
═ೋ❅🖋☕️❅ೋ═
✍ @hekayate_qurani
💚 @Mojezeh_Elaahi
Success to Success ✌️
قدرت خُرده موفقیتهارو دستکم نگیر ✅️
برای رسیدن به موفقیتهای بزرگ، اول باید موفقیتهای کوچیکرو رد کنی✌️
کسی که میخواد ۱۰۰ ميليون فروش داشته باشه ، اول باید ۱۰ میلیونرو رد کنه...✅️
موفقیت از موفقیت میاد✌️✌️
90% of the things you worry about don't even happen!
٩٠٪ چيزهايى كه نگرانشون هستى
حتى اتفاق هم نميفتن!
#انگیزشی
✍ @hekayate_qurani
💚 @Mojezeh_Elaahi
.
،در بنی اسراییل عابدی بود
شب خواب دید، در خواب به او گفتند؛ تو هشتاد سال عمر می کنی، چهل سال در رفاهی و چهل سال در فشار. کدام یک را اول می خواهی؟
چهل سال زندگی خوب را یا چهل سال در فشار را؟ او گفت: من عیال مومنی دارم، با او مشورت می کنم. ببینم او چه می گوید؟
از خواب بیدار شد. رفت پیش عیالش و گفت؛ من چنین خوابی دیده ام، تو چه می گویی؟
زن گفت: بگو من چهل سال اول را در رفاه می خواهم. از آن شب به بعد از در و دیوار برایش می آمد. به هرچه دست می زد طلا می شد.
زنش هم می گفت: فلانی خانه ندارد برایش خانه بخر. فلان پسر می خواهد عروسی کند ندارد، فلان دختر می خواهد شوهر کند ندارد و... همسرش به او مي گفت و او هم تا می توانست کمک می کرد.
سر چهل سال خواب دید. در خواب به او گفتند؛ خدا می خواهد از تو تشکر کند. چهل سال اول به تو داد، تو هم به دیگران دادی، می خواهد چهل سال دوم را هم در رفاه باشی.
#حکایت #داستان #حدیث #پند اخلاقی و آموزنده
#معجزات و #تلنگر های #قرآن #آخرت #قیامت
📝 @hekayate_qurani
💚 @Mojezeh_Elaahi