📔داستان: دانه و دام 📚کتاب: قصه‌های خوب برای بچه های خوب 🎙گوینده: محسن نریمانی ده نوی #حکایت_های_شیرین هر که به نام فریفته شود به نان 🍞 در ماند https://eitaa.com/hekayathayshirin

🔴 اگر دفتر خانه گواهی عدم حضور صادر نکرد چکار باید کرد؟ زمانی که برای تنظیم سند رسمی در تاریخ تعیین شده به دفاتر اسناد رسمی مراجعه میکنید و طرف مقابل حضور پیدا نمیکند، از آنجا که صدور گواهی عدم حضور از وظایف سردفتر نیست می توانید از روش های دیگری استفاده نمود. 1️⃣ با استشهادیه و شهادت شهود این موضوع را اثبات کنید. 2️⃣ از سر دفتر تقاضا کنید برای شما گواهی حضور صادر کند. 3️⃣ با ارسال اظهارنامه به صورت رسمی به طرف مقابل ابلاغ کنید که در وقت مقرر در دفترخانه حضور داشته اید. https://eitaa.com/hekayathayshirin

📔داستان: دو غلام 📚کتاب: قصه‌های خوب برای بچه های خوب 🎙گوینده: محسن نریمانی ده نوی #حکایت_های_شیرین روزی روزگاری. در آن زمان ها که خرید و فروش غلام و کنیز رواج داشت مرد ثروتمندی سفارش داد که از.... https://eitaa.com/hekayathayshirin

📔داستان: دو غلام 📚کتاب: قصه‌های خوب برای بچه های خوب 🎙گوینده: محسن نریمانی ده نوی #حکایت_های_شیرین روزی روزگاری. در آن زمان ها که خرید و فروش غلام و کنیز رواج داشت مرد ثروتمندی سفارش داد که از.... https://eitaa.com/hekayathayshirin

📔داستان: دشمن در لباس دوست(قسمت اول) 📚کتاب: قصه‌های خوب برای بچه های خوب 🎙گوینده: محسن نریمانی ده نوی #حکایت_های_شیرین در زمان قدیم یهودی ها و نصرانی ها با هم دشمنی داشتند. شهری بود که مردم در آنجا بیشتر یهودی بودند.... https://eitaa.com/hekayathayshirin

📔داستان: دشمن در لباس دوست (قسمت اول) 📚کتاب: قصه‌های خوب برای بچه های خوب 🎙گوینده: محسن نریمانی ده نوی #حکایت_های_شیرین در زمان قدیم یهودی ها و نصرانی ها با هم دشمنی داشتند. شهری بود که مردم در آنجا بیشتر یهودی بودند.... https://eitaa.com/hekayathayshirin

ماده 272 قانون آیین دادرسی مدنی هرگاه خواهان (مدعی) فاقد بینه و گواه واجد شرایط باشد و خوانده (مدعی علیه) منکر ادعای خواهان بوده به تقاضای خواهان، منکر، ادای سوگند می‌نماید و به موجب آن ادعا ساقط خواهد شد. ماده 273 قانون آیین دادرسی مدنی: چنانچه خوانده از ادای سوگند امتناع ورزد و سوگند را به خواهان واگذار نماید، با سوگند وی ادعایش ثابت می‌شود و در صورت نکول ادعای او ساقط و به موجب آن حکم صادر می‌گردد. https://eitaa.com/hekayathayshirin

📔داستان: دشمن در لباس دوست (قسمت دوم) 📚کتاب: قصه‌های خوب برای بچه های خوب 🎙گوینده: محسن نریمانی ده نوی #حکایت_های_شیرین در زمان قدیم یهودی ها و نصرانی ها با هم دشمنی داشتند. شهری بود که مردم در آنجا بیشتر یهودی بودند.... https://eitaa.com/hekayathayshirin

📔داستان: دشمن در لباس دوست (قسمت دوم) 📚کتاب: قصه‌های خوب برای بچه های خوب 🎙گوینده: محسن نریمانی ده نوی #حکایت_های_شیرین در زمان قدیم یهودی ها و نصرانی ها با هم دشمنی داشتند. شهری بود که مردم در آنجا بیشتر یهودی بودند.... https://eitaa.com/hekayathayshirin

📔داستان: باغبان باهوش 📚کتاب: قصه‌های خوب برای بچه های خوب 🎙گوینده: محسن نریمانی ده نوی #حکایت_های_شیرین در یک روز تابستان سه آدم هم فکر و هم سلیقه با هم همراه شدند و گفتند: https://eitaa.com/hekayathayshirin

اگر میخواید واقعا یه آدم موفق باشید؛ این ۸ ویژگی رو تو خودتون حفظ کنید: 1⃣ عمل گرا باشید. (اگر تصمیمی می‌گیرید بهش عمل کنید، روش وایسید.) 2⃣ بی‌ سر و صدا زندگی کنید و برای هر موفقیت یا شکست کوچیک دادار دودور راه نندازید. 3⃣ دائم در حال یادگیری چیزای جدید باشید. 4⃣ هیچوقت خودتون و با کسی که سه قدم از شما عقب تر یا جلوتره مقایسه نکنید. 5⃣ انعطاف پذیر باشید؛ یعنی برنامه ریزی داشته باشید ولی برده برنامتون نباشید. 6⃣ سعی کنید همیشه خوشبین باشید. 7⃣ دنبال افراد و‌ موقعیت هایی باشید که راه رو برای رسیدن به هدف های شما هموار می‌کنن. 8⃣ یک گوشتون رو در کنید و اون یکی رو دروازه، در مقابل کسایی که زیر گوشتون آیه یأس میخونن. https://eitaa.com/hekayathayshirin https://t.me/joinchat/AAAAAE-YUHwGW9wRRemXYQ

📔داستان: آفتاب و باران 📚کتاب: #قصه_ما_مثل_شد 🎙گوینده: محسن نریمانی ده نوی #حکایت_های_شیرین سال ها پیش و در روزگار قدیم کشاورز پیری زندگی می کرد که دو دختر داشت. دختر ها دو قلو بودند... https://eitaa.com/hekayathayshirin

📔داستان: آفتاب و باران 📚کتاب: #قصه_ما_مثل_شد 🎙گوینده: محسن نریمانی ده نوی #حکایت_های_شیرین سال ها پیش و در روزگار قدیم کشاورز پیری زندگی می کرد که دو دختر داشت. دختر ها دو قلو بودند... https://eitaa.com/hekayathayshirin

📔داستان: روباه در چاه 📚کتاب: #قصه_ما_مثل_شد 🎙گوینده: محسن نریمانی ده نوی #حکایت_های_شیرین سال ها پیش و در نزدیکی روستایی روباهی لانه داشت. روباه گاه و بیگاه از لانه اش بیرون می آمد.... https://eitaa.com/hekayathayshirin