eitaa logo
امتداد حکمت قرآنی و فلسفه الهی
1.2هزار دنبال‌کننده
472 عکس
133 ویدیو
26 فایل
حکمت قرآنی در اندیشه فیلسوفان انقلاب اسلامی: امام خمینی علامه طباطبایی شهیدان مطهری، بهشتی، صدر آیات علامه جعفری، مصباح یزدی، جوادی آملی و امام خامنه ای https://eitaa.com/Taha_121 نگاشته‌های سید مهدی موسوی طلبه و مدرس فقه واصول-دکتری فلسفه علوم اجتماعی
مشاهده در ایتا
دانلود
پيامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) وَ قَالَ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ: سَبْعَةُ أَشْيَاءَ تَدُلُّ عَلَى عُقُولِ أَصْحَابِهَا اَلْمَالُ يَكْشِفُ عَنْ مِقْدَارِ عَقْلِ صَاحِبِهِ وَ اَلْحَاجَةُ تَدُلُّ عَلَى عَقْلِ صَاحِبِهَا وَ اَلْمُصِيبَةُ تَدُلُّ عَلَى عَقْلِ صَاحِبِهَا إِذَا نَزَلَتْ بِهِ وَ اَلْغَضَبُ يَدُلُّ عَلَى عَقْلِ صَاحِبِهِ وَ اَلْكِتَابُ يَدُلُّ عَلَى عَقْلِ صَاحِبِهِ وَ اَلرَّسُولُ يَدُلُّ عَلَى عَقْلِ مَنْ أَرْسَلَهُ وَ اَلْهَدِيَّةُ تَدُلُّ عَلَى مِقْدَارِ عَقْلِ مُهْدِيهَا. از حضرت روايت شده كه فرمود هفت چيز است كه دلالت دارد بر اندازه عقل صاحبان آنها يكى مال است كه از آن بعقل صاحبش پى ميتوان برد ديگر حاجتست ديگر مصيبت است كه از او پى برده مى‌شود بر عقل مصيبت زده ديگر غضب است كه دلالت دارد بر عقل غضبناك ديگر كتاب و كاغذ است كه دلالت عقل دارد بر اندازه عقل نويسنده‌اش ديگر پيام آورنده است كه دلالت دارد بر اندازه فرستنده‌اش ديگر هديه است كه دارد بر عقل هديه فرستنده نزهة النواظر ;  ج ۱  ص ۸۱ معدن الجواهر و ریاضة الخواطر  ,  جلد۱  ,  صفحه۶۰     ایتا https://eitaa.com/hekmat121 بله https://ble.ir/hekmat121
📌دوران آشوب و آشفتگی فکر 🔸هیچ دورانی به اندازه زمانه ما فکر اسلامی اینقدر آشفته و اشوبناک نبوده است. 🔹غفلت از حکمت و فقاهت اسلامی و اندیشه متفکران اصیل اسلامی به بهانه های مختلفی همچون تحول، تکامل، خلوص، تاسیس، سیستم، زوائد و... تحیر علمی و نظری را به وجود آورده است و هر کدام هم رسانه خاص خود را دارند و به فرقه سازی و تشکیل تیم های هماهنگ مشغولند. 🔸شناخت عمیق وضعیت آشوبناک فکری و آشفتگی های نظری امروز و طبقه بندی منطقی آنها براساس معیارها و اصول حکمی و فقاهتی یک ضرورت اساسی برای مشارکت علمی و عملی است. 🔺معیار ما چیست؟ 🔺مفسر واقعی آن معیار ها کیست؟ 🔺چقدر به اثار و اندیشه های مفسر واقعی مراجعه می کنیم؟ 🔺چقدر جریانها و افراد را بر این اساس تحلیل کرده ایم و صحت و سقم تفسیرهای آنها را کشف کرده ایم. "خطر از آنچه می بینید به شما نزدیکتر است" 📌ره چنان رو که رهروان رفتند. ایتا https://eitaa.com/hekmat121 بله https://ble.ir/hekmat121
📌درنگی در طلبی 🔹چنانکه خوب نظر فرمایی برای تو روشن گردد که دانش و حکمت محصول تامل و دقت است و هر عصری را حکمتی باید و اهلی را خواهد که شب از روز نشناسد و دائما سر در گریبان تفکر فرو برد و در هستی و کار مردمان روزگار خویش اندیشه کند تا رمز و راز هستی را دریابد و طرحی برای حیات طیبه به ظهور آورد و جامعه را نوید فردایی بهتر دهد. 🔸حکیمان در هر مصر و عصری، از خور و خواب خود کاسته و بر تلاش و کوشش خود افزوده اند تا مانعی از سر راه فروبسته مردمان مصر و عصر خود باز کنند، موانع را از سر راه عقل بردارند و روایتی از حرکت و ثبات، وحدت و کثرت، هستی و عدم، ضرورت و امکان، ذهن و عین عرضه بدارند که راهنمای فکر باشد و نشان عمل. 🔹اینکه چقدر طرح های متنوع حکیمان صائب و کارآمد باشد بحثی است مهم که همواره باید بدان اهتمام ورزید و نسبت به طرح های جدید و امکان های بدیع گشوده بود. 🔸اما گذار از حکمت موجود و طلب حکمت جدید امری دستوری و توصیه ای نیست و با جار و جنجال شبه علم و نفی حکمت موجود و تخریب تراث و تبلیغ در رسانه و منبر میسر نمی شود. حکمت نه محصول سخنوری است نه نتیجه تفاهم گروی و گرته برداری نظری. 🔹برخی سخن از ناکارآمدی حکمت و فلسفه موجود در عرصه عینیت و میدان عمل به میان می آورند و حکم بر کنار گذاردن حکمت موجود و تاسیس فلسفه جدید و یا کلام متفاوت می کنند. و به صورت تحکمی از اهل حکمت می خواهند که آنچه در اختیار دارند را به کناری نهند و با آنها هم سخن شوند و از نو در طلب تاسیسی نوین باشند که متناسب با مقتضای زمان و مطابق با اخبار باشد. هر چند خود این دعوا را نه از دل کتاب و سنت بلکه از متن اندیشه ورزان پست مدرن غرب آموخته اند. 🔸با قطع نظر از انگیزه ها و انگیخته های قائلان این سخن، اندکی درنگ بایسته و شایسته است و می بایست به این نکته توجه داشت که حکمت تاسیسی و دستوری و تجویزی نیست. حکمت جوششی است در ذهن و صیرورتی است در میراث و تراث پیشینیان. تولید حکمت به حکم و دستور ، تخریب و تحکم نیاز ندارد بلکه به تامل و دقت و تلاش و کوشش وابسته است. 🔹به جای تخریب تراث و نفی میراث و تمنای تاسیس و تبلیغ، می بایست با دقتی دو چندان میراث موجود را درک و هضم کرد و در حاشیه آن، افق های جدید را گشود و پس از تلاشی متمرکز و طبیعی، نسخه جدیدی از حکمت را عرضه کرد که بتواند بیش از تراث پیشینیان در توصیف حقیقت و تبیین واقعیت و تجویز فضیلت موفق باشد تا به طور طبیعی، همگان درک کنند این نسخه جدیدتر از حکمت، کارآمدتر است و بدان اقبال نمایند. ایتا https://eitaa.com/hekmat121 بله https://ble.ir/hekmat121
معرفی و دانلود کتاب : عاشورا پژوهی" (الگویی از نقش معرفت شناسی در تحلیل تاریخی) 🔹حجت الاسلام استاد حسین‌زاده یزدی، پژوهشگر و عضو هیئت علمی گروه فلسفه مؤسسه امام خمینی(ره) در کتاب " عاشورا پژوهی"در دو باب به سیر کلی معرفتی و روشی در مباحث مطالعات عاشورا پرداخته است. در دفتر نخست مبانی معرفت‌شناختی و روش‌شناختی پژوهش در نهضت عاشورا یا عاشوراپژوهی را تبیین کرده است. در دفتر دوم پس از تحلیلی در باب پیروزی خون بر شمشیر، برخی از جانگدازترین مصیبت‌های عاشورا را با استناد به معتبرین مدارروایی به شیو‌های عنوان محوربه تصویر کشیده است. 🔸نویسنده بنابر سنت حسنه وقف کتاب را به صورت رایگان در اختیار علاقه‌مندان قرار داده است تا منبعی برای استفاده اهل علم و فرهیختگان و همچنین محبان اهل بیت عصمت و طهارت(ع) قرار گیرد. لینک دانلود👇👇👇 https://iqna.ir/files/fa/news/1400/3/12/2072525_838.pdf ایتا https://eitaa.com/hekmat121 بله https://ble.ir/hekmat121
📌تاثیر معرفت شناسی در تحلیل تاریخی و تولید نظریه انقلاب 🔹 یکی از نظریه های حکمت و فلسفه ، نظریه نقش فلسفه در تولید زیرساخت علوم انسانی و علوم اجتماعی و تاریخ است. یکی از بنیانهای فلسفی علوم انسانی و علوم اجتماعی معرفت شناسی است. 🔸 معرفت شناسی یکی از بخش های مهم فلسفه است که بنیان منطق و فلسفه و مایز آن از سفسطه است. در معرفت شناسی از ملاک و معیار صدق و ارزش معرفتی قضایای خبری و قلمرو معرفت صادق بحث می شود. بدین جهت این دانش فلسفی نقش اساسی در اعتبارسنجی همه معارف و دانش های بشری دارد. 🔹مدرسه فلسفی قم، بیش از سایر مدارس فلسفی جهان اسلام، به معرفت شناسی توجه دارد و از دهه ۲۰ تا کنون به این مهم پرداخته است و آثار ارزشمندی در این زمینه تولید شده است و حضرت امام خمینی در نامه به گورباچف (رئیس اتحادیه جماهیر سوسیالیستی شوروی) به معرفت شناسی اسلامی تذکر داده است و بحران دنیای مدرن را در معرفت شناسی حاکم بر آن دانسته است. 🔸 معرفت نقلی و تاریخی یکی از اساسی ترین معرفت های آدمی است و به نوعی می توان آن را وجه غالب اندیشه بشری دانست. به این معنا که اطلاعات عموم افراد از دانش و علوم نه براساس تجربه شخصی و اقامه برهان، بلکه بر گواهی آگاهان و نقل از متخصصان و اعتماد به آنها استوار است. این امر در علوم انسانی و علوم اجتماعی دوچندان است. چرا که امور انسانی، امور تاریخمند و در زمان و مکان است و پدیده های امروز و آینده در ادامه وقایع و حوادث گذشته است. 🔹 با توجه به دو مقدمه ذکر شده، این نتیجه طبیعی است که علوم انسانی و علوم اجتماعی مبتنی بر معرفت شناسی است و هر نوعی از معرفت شناسی نوع خاصی از علوم انسانی و علوم اجتماعی را نتیجه می دهد. زیرا قلمرو علوم انسانی و علوم اجتماعی و اعتبارسنجی قضایا و قوانین آن در گرو اصول موضوعه ثابت شده در معرفت شناسی است. 🔸 تاریخ هم به عنوان منبع علوم انسانی و علوم اجتماعی مبتنی بر معرفت شناسی است و براساس نظریه معرفتی پذیرفته شده در آن، تحلیل تاریخی هویت می یابد. 🔹 این تاثیرگذاری فلسفه بر علوم انسانی و علوم اجتماعی یکی از مهمترین کاربست ها در امتداد حکمت و فلسفه است همانگونه که علامه طباطبایی در "اصول فلسفه و روش رئالیسم" و نظریه اعتبارات و استاد شهید مطهری و سایر متفکران انقلاب اسلامی در آثار متعدد که به تولید معرفت شناسی پرداخته اند نقش بسیار مهمی در انقلاب اسلامی و زمینه سازی نظریه اجتماعی انقلاب اسلامی داشتند و بر همین اساس به نقد اندیشه های مارکسیسم و اگزیستانسیالیسم و لیبرالیسم پرداختند و ضعف های اساسی تنها را آشکار ساختند و در عوض، زمینه استنباط معارف اجتماعی و اعتبار وقایع تاریخی را فراهم کردند و جبهه انقلاب اسلامی بر این اساس به عملیاتی سازی معارف اسلامی و وقایع تاریخی پرداختند. 🔸 اگر نبود زیر ساخت های فلسفی و معرفت شناسی واقع گرایانه بر آمده از منابع دینی و حکمت اسلامی، امکان بهره گیری از تاریخ اسلام و عملیاتی سازی معارف اسلامی در جامعه متجدد عصر پهلوی فراهم نمی شد و به طور قطع بسیاری از تحصیل کردگان علوم جدید و روشنفکران اجتماعی با جریان انقلاب اسلامی همراه نمی شدند و گمشده خود را در مکاتب غربی جستجو می کردند و مارکسیسم و اگزیستانسیالیسم تولید کننده نظریه و برنامه انقلاب اسلامی می شد. در حالی که چنین نشد و "نظریه انقلاب اسلامی" مبتنی بر حکمت و فقاهت با استفاده از منابع اسلامی راهنمای نظر و عمل جامعه اسلامی شد. ایتا https://eitaa.com/hekmat121 بله https://ble.ir/hekmat121
📌تحجر و جنایت 🔷چرا بدترین جنایات در تاریخ توسط خشکه‌مقدسان صورت گرفته است؟‌ 🔹به طور کلی افرادی که به دین می‌گروند و سپس بیرون می‌روند از افرادی که از اول گرایش پیدا نکرده‌اند خشن‌تر و ضد انسان‌تر می‌شوند؛ زیرا دین به حکم نیروی عظیم خود همه عواطف دیگر انسانی را تحت‌الشعاع قرار می‌دهد و اگر رفت همه آنها را که در خود هضم و جذب کرده بود نیز با خود می‌برد. این است که افرادی که زمانی متدین بوده و سپس بی‌دین شده‌اند از بی‌دین‌های اوّلی خشن‌تر و بی‌عاطفه‌تر و خطرناک‌تر می‌شوند. 🔸اما خطرناک‌تر از این طبقه، متدینان منحرف‌شده و کج‌سلیقه خشکه مقدس‌اند. این طبقه علاوه بر اینکه عواطف انسانی‌شان تحت‌الشعاع عاطفه دینی قرار گرفته و از تأثیر مستقل افتاده، نیروی دین به حکم اینکه منحرف شده اثر خود را نمی‌بخشد و از آن طرف چون زائل نشده و به صورت انحرافی کار می‌کند به همان قدرت که مقتضای نیروی دین است فعال است. اینها دیگر از هر سبع خطرناک‌تر و وحشتناک‌ترند. 🔹 تاریخ نشان می‌دهد که بی‌رحمانه‌ترین جنگ‌ها، کشتارها، زجر و شکنجه‌ها به وسیله خشکه مقدسان صورت گرفته است. بزرگ‌ترین نمک‌نشناسی‌ها را اینها انجام می‌دهند زیرا «یحْسَبونَ انَّهُمْ یحْسِنونَ صُنْعاً». جنگ‌های صلیبی، جنگ‌های خوارج، حتی فاجعه کربلا ساخته دست این طبقه است. 📝 استاد مطهری، پاسخ‌های استاد به نقدهایی بر کتاب مسئله حجاب، ص۷۵-۷۴ ایتا https://eitaa.com/hekmat121 بله https://ble.ir/hekmat121
📌مخالفت با حکمت براساس خلط وحی با رشته علمی 🔺برخی از جریانهای ضد حکمت و فلسفه، با تقلیل وحی و معارف دینی به سطح رشته های علمی ، برای مقابله باحکمت و فلسفه این گونه القا می کنند که با وجود وحی و انبیا نیازی به حکمت و حکما نداریم. 🔹در جواب باید گفت هیچ فیلسوف حقیقی فلسفه را در عرض وحی قرار نمی دهد بلکه همگان آن را در طول وحی تعریف می کنند و جای می دهند و سعی دارند با روش عقلی مضامین هستی شناسی نهفته در کتاب الهی را آشکار کنند و از این طریق به توحید حقیقی راه پیدا کنند و به شبهات ملاحده و زنادقه با روش عقلی و برهانی پاسخ دهند. 🔸فیلسوفان مسلمان همواره برای راه یابی به مضامین هستی شناسی و توحیدی وحیانی تلاش کرده اند و مرحله به مرحله جلوتر آمده اند و بر عمق بینش ها و گستره تلاش های خود افزوده اند. این سیر تکاملی در متفکران انقلاب اسلامی به اوج خود رسیده است. آثار و اندیشه های امام خمینی، علامه طباطبایی، شهید مطهری، و دیگران گواه روشنی بر این مدعا است. 🔹فلسفه همچون کلام، فقه، اصول و ... یک دانش و رشته علمی بشری است که در عین ارتزاق از وحی ، به صورت دانش و رشته علمی در آمده است و از فهرست و چینش و قواعد علمی برخوردار گشته است که ممکن است این چینش و قواعد در متون دینی این چنین نیامده باشد. همچنان که کلام، فقه و اصول فقه، ادبیات عرب این چنین هستند اما همه این علوم و رشته های دانشی خود را ذیل وحی و معارف حقیقی دین تعریف می کنند. 🔸 بنابراین وحی را به رشته علمی فرو نکاهیم و لاجرم هر قرائتی از وحی اگر در چارچوب یک علم و دانش ضابطه مند و روش مند باشد قابل اعتنا و قابل ارزیابی و سنجش است و الا صرف چند نکته پراکنده اعتقادی و چند نقد روبنایی به حکمت و فلسفه نمی تواند اعتبار آن را مخدوش کند. بلکه مخالفان باید یک قرائت جامع و همه جانبه از کل هستی شناسی وحی در قالب یک دانش ضابطه مند و روش مند ارائه دهند که علاوه بر داشتن همه مزایا و دقت های حکمی و فلسفی، اشکالات ادعایی آنها را نداشته باشد. 🔹حکمت و فلسفه، امری تفننی، کشکولی، دستوری، توصیه ای و خطابی نیست. با هیاهوی تبلیغاتی و حرف های قشنگ رسانه ای و تفاهم گروی اغواگرایانه حاصل نمی شود. 🔸حکمت و فلسفه یک دانش جامع و همه جانبه ناظر به واقعیت و هستی است، دانشی روش مند، ضابطه مند، جوششی و تکاملی است و باید در قالب دانش و کتاب و اثر علمی به جامعه علمی عرضه شود تا مورد مطالعه و سنجش و ارزشیابی قرار گیرد. 🔹حکمت و فلسفه ره آورد دوستی و محبت به حقیقت است و ریشه در فطرت حقیقت جویی آدمی و زیبایی دوستی او دارد‌. حکیم حقیقت هستی، انسان و فضیلت را می جوید تا بتواند خود را به زیبایی فضیلت متخلق سازد و به توحید راه یابد. ایتا https://eitaa.com/hekmat121 بله https://ble.ir/hekmat121
📌وحی پایان عقل نیست، بلکه آغاز عقل است. ایتا https://eitaa.com/hekmat121 بله https://ble.ir/hekmat121
📌فلسفه ذکر مصيبت‌ 🔸جواني از من پرسيد که آيا اين کار ضرورتي يا حسني دارد يا نه؟ اگر بناست مکتب امام حسين عليه السلام احيا بشود، آيا ذکر مصيبت امام حسين هم ضرورتي دارد؟ 🔹گفتم بله، دستوري است که ائمه اطهار به ما داده‌اند و اين دستور فلسفه‌اي دارد و آن اينکه هر مکتبي اگر چاشنيي از عاطفه نداشته باشد و صرفاً مکتب و فلسفه و فکر باشد، آنقدرها در روحها نفوذ ندارد و شانس بقا ندارد، ولي اگر يک مکتب چاشنيي از عاطفه داشته باشد، اين عاطفه به آن حرارت مي‌دهد. 🔸معنا و فلسفه يک مکتب، آن مکتب را روشن مي‌کند، به آن مکتب منطق مي‌دهد، آن مکتب را منطقي مي‌کند. 🔹بدون شک مکتب امام حسين منطق و فلسفه دارد، درس است و بايد آموخت اما اگر ما دائماً اين مکتب را صرفاً به صورت يک مکتب فکري بازگو کنيم حرارت و جوشش گرفته مي‌شود و اساساً کهنه مي‌گردد. 🔸اين، بسيار نظر بزرگ و عميقانه‌اي بوده است، يک دورانديشي فوق العاده عجيب و معصومانه‌اي بوده است که گفته‌اند براي هميشه اين چاشني را از دست ندهيد؛ چاشني عاطفه، ذکر مصيبت حسين بن علي عليه السلام يا اميرالمؤمنين يا امام حسن يا ائمه ديگر و يا حضرت زهرا (سلام اللَّه عليها). اين چاشني عاطفه را ما حفظ و نگهداري کنيم. 🔺منبع: استاد مطهری، سیری در سیره نبوی ص۵۵ ایتا https://eitaa.com/hekmat121 بله https://ble.ir/hekmat121
📌 مدرسه فلسفی قم بخش دوم: ریاست امام خمینی 🔸امام خمینی که در سالهای آغازین حوزه علمیه قم به حاج آقا روح الله معروف بود حکمت و فلسفه و عرفان را از محضر ملاعلی اکبر یزدی، ایت الله رفیعی قزوینی و ایت الله شاه آبادی بهره گرفت و به سرعت در زمان حیات استادان، استاد معروف علوم عقلی حوزه علمیه قم شد و به تدریس منطق، فلسفه و عرفان پرداخت. 🔹حاج آقا روح الله بیش از ۲۰ سال استاد فلسفه و عرفان حوزه علمیه قم بود و به نوعی ریاست جریان علوم عقلی و حکمت متعالیه را در این حوزه بر عهده داشت. 🔸حاج آقا روح الله علاوه بر تدریس نیمه خصوصی فلسفه و عرفان به درس اخلاق عمومی هم اهتمام جدی داشت و هر هفته در مدرسه فیضیه درس اخلاق داشت و عموم طلاب و کسبه در آن درس شرکت می کردند. هرچند تدریس عمومی بود اما محتوای ان کاملا عرفانی و فلسفی بود و مباحث تخصصی با بیان شیرین و ساده بیان می شد و بر جان و دل مخاطب می نشست و در افراد ایجاد می کرد. محتوای برخی از این دروس کتابهای ارزشمند "شرح چهل حدیث"، "شرح حدیث جنود عقل و جهل"، "آداب الصلوه" است. 🔹در تدریس و ساختار حکمت امام خمینی چند مفهوم بسیار برجسته و پر تکرار بود و بر همان اساس یک شبکه مفهومی و نظام معنایی متمایزی ایجاد شد که نقش سرنوشت سازی بر آینده ایران داشت. 🔹مفاهیم مهم در فلسفه و حکمت امام خمینی (ره) عبارتند از: 🔺فطرت 🔺عمل 🔺توحید 🔺ولایت 🔺شریعت 🔸حکیم قم امام خمینی، در انسان شناسی فلسفی و عرفانی بر مفهوم تاکید دارد و فطرت کمال خواهی و تنفر از نقص را اساس انسان و سازنده وجود و هویت انسان می داند. 🔹 ایشان در فلسفه، به توجه جدی دارد و نظر را مقدمه عمل، و عقل نظری را یاری دهنده عقل عملی می داند و بر همین اساس ارزش همه علوم حکمی و عرفانی را در نتیجه آن در عرصه عمل و زندگی می داند و علم بدون عمل را فاقد ارزش و حجاب می خواند. 🔸 اساس هستی بر استوار است و غایت همه علوم را توحید و مهار طبیعت به سمت توحید بر می شمارد. 🔹 و خلافت انسان نشانگر جایگاه وجودی او در نظام هستی و چراغ هدایت بشریت برای وصول به توحید و ظهور فطرت انسان در سراسر گیتی است. 🔸 براساس این شبکه مفهومی و نظام معنایی، کل فلسفه و عرفان طرح صیرورت و شدن توحیدی انسان و وصول به مقام قرب الهی در همه عرصه های فردی و اجتماعی است. اساس این وصول، انسان و جهت گیری توحیدی اجتماع انسانی است و بدون تحول روحی امکان هیچ تغییر و حرکتی وجود ندارد. 🔹 در این طرح فلسفی و حکمی، فرد در ارتباط با جامعه و در ارتباطات انسانی و معادلات اجتماعی رشد می کند و به کمال لایق نائل می شود. به تعبیر دیگر، جامعه یکی از متغیرهای تاثیر گذار در سعادت و شقاوت انسان است که اگر تحت ولایت الهی قرار گیرد موجب ظهور فطرت مخموره انسانی می شود. از این رو الهی برنامه مدیریت توحیدی اجتماع و راهبری انسان از گهواره تا گور است. 🔸 در طرح فلسفی امام خمینی، در نسبت با توحید و کمال انسانی، همه علوم و معارف بشری از رتبه و جایگاه مخصوصی برخوردارند و بر این اساس الگوی جدیدی از طبقه بندی علوم عرضه شده است که موجب سازماندهی معارف بشری و ساماندهی عرصه های مختلف حیات انسان می شود. در این الگو، علوم جدید و علوم قدیم همه در تناسب و تلائم دائمی می توانند موجب تعالی انسان و ترقی جامعه باشند. ادامه دارد .... ایتا https://eitaa.com/hekmat121 بله https://ble.ir/hekmat121
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🔺کلام امام حسین بن علی در صبح عاشورا 🔰امام سجاد علیه السلام 🔻لمّا صَبَّحَتِ الخَيلُ الحُسَينَ عليه السلام ، رَفَعَ يَدَيهِ وقالَ : اللّهُمَّ أنتَ ثِقَتي في كُلِّ كَربٍ ، ورَجائي في كُلِّ شِدَّةٍ ، وأنتَ لي في كُلِّ أمرٍ نَزَلَ بي ثِقَةٌ وعُدَّةٌ ، كَم مِن هَمٍّ يَضعُفُ فيهِ الفُؤادُ ، وتَقِلُّ فيهِ الحيلَةُ ، ويَخذُلُ فيهِ الصَّديقُ ، ويَشمَتُ فيهِ العَدُوُّ ، أنزَلتُهُ بِكَ وشَكَوتُهُ إلَيكَ ، رَغبَةً مِنّي إلَيكَ عَمَّن سِواكَ ، فَفَرَّجتَهُ وكَشَفتَهُ ، وأنتَ وَلِيُّ كُلِّ نِعمَةٍ ، وصاحِبُ كُلِّ حَسَنَةٍ ، ومُنتَهى كُلِّ رَغبَةٍ . ▫️ـ از امام زين العابدين عليه السلام ـ : صبح [عاشورا] ، چون امام حسين عليه السلام چشم گشود ولشكر را ديد ، دستانش را بالا برد و گفت : «خداوندا! تو تكيه گاه من در هر سختى و اميد من در هر گرفتارى هستى. در هر امرى كه بر من درآمده ، تو تكيه گاه و ساز و برگِ منى . بسى پريشانى كه دل ، در آن سست مى شود و چاره ، اندك مى گردد و دوست ، انسان را وا مى گذارد و دشمن ، شماتت مى كند و من ، از سرِ رغبت به تو ، و نه ديگران ، شكايتش را نزد تو آورده ام و تو در آن ، برايم گشايش داده اى و آن را برطرف ساخته اى . تويى ولىّ هر نعمت و صاحب هر نيكى و نهايت هر مقصود» . 📚الإرشاد : ج ٢ ص ٩٦
📌باور و ایمان، مقدمه امتداد حکمت 🔹امتداد هر دانش و پدیده ای فرع بر باور و ایمان صادقانه به آن دانش و پدیده است. بدون باور و ایمان صادقانه نه تنها امکان امتداد نیست بلکه اگر کسی بدون باور به وادی امتداد وارد شود: 🔸 یا ناپخته سخن خواهد گفت و نااگاهانه مسیر را به انحراف می کشاند و با افراط و تفریط موجبات سوء رفتارها و سوءتفاهم ها را در سطح جامعه ایجاد می کند. 🔸یا منافقانه وارد این میدان خطیر شده است و قصد ضربه زدن و به انحراف کشاندن آگاهانه را دارد. حتی ممکن است تعريف هایی هم از دانش مربوطه داشته باشند و دست و پاشکسته هم از برخی متفکران و اندیشمندان آن یادی کنند اما خروجی نهایی آنها، تضعیف آن دانش و ناامید کردن عموم افراد جامعه از امتداد آن دانش است. 🔹 امروزه در فضای مطالبه عمومی می بایست به اين مسئله توجه داشت و مواظب نفوذ جریان‌های مخالف و منتقد حکمت و فلسفه بود. هر چند باید حکیمانه با مخالفت ها و انتقادهای آنان روبرو شد و از آن در جریان امتداد حکمت و فلسفه بهره گرفت. اما نباید ساده لوحانه سخنان ظاهری آنان را حمل بر همراهی و توبه از مبانی ضد فلسفی و حکمی آنان تفسیر کرد. (متاسفانه برخی دچار این خلط بزرگ شده اند و به بهانه برخی تعریفات و همراهی های سطحی ضد حکمت، نسبت به خطر بزرگ نفوذ اخباری گری و اشعری گری بی تفاوت شده اند.) 🔸اولین شرط ورود در وادی مخاطره آمیز و در عین حال ضروری و اساسی ، باور و ایمان صادقانه به حکمت و فلسفه و فرایند رو به رشد آن است. همین باور و ایمان موجب فهم همدلانه و درک عمیق مباحث فلسفه و آرا حکما و متالهین می شود که براساس این فهم همدلانه و درک عمیق می توان واقعیت ها را شناخت و طرحی برای امتداد اجتماعی حکمت و راهبری حکیمانه علم، فرهنگ، هنر، جامعه و سیاست ارائه کرد. امیرالمؤمنین (علیه السلام) فرمودند: مَنْ كَشَفَ مَقَالاَتِ اَلْحُكَمَاءِ اِنْتَفَعَ بِحَقَائِقِهَا .(غررالحکم، ح۹۲۴۱) آن کس که از سخنان حکما پرده برگیرد (با فهم همدلانه و درک عمیق) از حقایق آن بهرمند می گردد. 🔹ایمان و باور عمیق چهار رکن دارد: صبر يقين عدالت جهاد ایتا https://eitaa.com/hekmat121 بله https://ble.ir/hekmat121
📌صِفَةِ الْإِيمَانِ بـِالْإِسـْنـَادِ الْأَوَّلِ عـَنِ ابْنِ مَحْبُوبٍ عَنْ يَعْقُوبَ السَّرَّاجِ عَنْ جَابِرٍ عَنْ أَبِى جَعْفَرٍ ع قَالَ سُئِلَ أَمِيرُ الْمُؤْمِنِينَ ع عَنِ الْإِيمَانِ فَقَالَ: إِنَّ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ جَعَلَ الْإِيمَانَ عَلَى أَرْبَعِ دَعَائِمَ عـَلَى الصَّبـْرِ وَ الْيـَقـِيـنِ وَ الْعـَدْلِ وَ الْجـِهَادِ فَالصَّبْرُ مِنْ ذَلِكَ عَلَى أَرْبَعِ شُعَبٍ عَلَى الشَّوْقِ وَ الْإِشـْفـَاقِ وَ الزُّهْدِ وَ التَّرَقُّبِ فَمَنِ اشْتَاقَ إِلَى الْجَنَّةِ سَلَا عَنِ الشَّهَوَاتِ وَ مَنْ أَشـْفـَقَ مـِنَ النَّارِ رَجـَعَ عـَنِ الْمـُحَرَّمَاتِ وَ مَنْ زَهِدَ فِى الدُّنْيَا هَانَتْ عَلَيْهِ الْمُصِيبَاتُ وَ مَنْ رَاقَبَ الْمَوْتَ سَارَعَ إِلَى الْخَيْرَاتِ وَ الْيَقِينُ عَلَى أَرْبَعِ شُعَبٍ تَبْصِرَةِ الْفِطْنَةِ وَ تَأَوُّلِ الْحـِكـْمـَةِ وَ مـَعْرِفَةِ الْعِبْرَةِ وَ سُنَّةِ الْأَوَّلِينَ فَمَنْ أَبْصَرَ الْفِطْنَةَ عَرَفَ الْحِكْمَةَ وَ مَنْ تَأَوَّلَ الْحـِكـْمـَةَ عـَرَفَ الْعِبْرَةَ وَ مَنْ عَرَفَ الْعِبْرَةَ عَرَفَ السُّنَّةَ وَ مَنْ عَرَفَ السُّنَّةَ فَكَأَنَّمَا كَانَ مَعَ الْأَوَّلِينَ وَ اهْتَدَى إِلَى الَّتِى هِيَ أَقْوَمُ وَ نَظَرَ إِلَى مَنْ نَجَا بِمَا نَجَا وَ مَنْ هَلَكَ بِمَا هَلَكَ وَ إِنَّمَا أَهـْلَكَ اللَّهُ مـَنْ أَهـْلَكَ بـِمـَعـْصـِيـَتِهِ وَ أَنْجَى مَنْ أَنْجَى بِطَاعَتِهِ وَ الْعَدْلُ عَلَى أَرْبَعِ شُعَبٍ غـَامـِضِ الْفَهْمِ وَ غَمْرِ الْعِلْمِ وَ زَهْرَةِ الْحُكْمِ وَ رَوْضَةِ الْحِلْمِ فَمَنْ فَهِمَ فَسَّرَ جَمِيعَ الْعِلْمِ وَ مـَنْ عـَلِمَ عـَرَفَ شـَرَائِعَ الْحـُكـْمِ وَ مـَنْ حـَلُمَ لَمْ يُفَرِّطْ فِى أَمْرِهِ وَ عَاشَ فِى النَّاسِ حَمِيداً وَ الْجـِهـَادُ عـَلَى أَرْبـَعِ شـُعـَبٍ عـَلَى الْأَمـْرِ بـِالْمـَعْرُوفِ وَ النَّهْيِ عَنِ الْمُنْكَرِ وَ الصِّدْقِ فِي الْمـَوَاطـِنِ وَ شـَنَآنِ الْفَاسِقِينَ فَمَنْ أَمَرَ بِالْمَعْرُوفِ شَدَّ ظَهْرَ الْمُؤْمِنِ وَ مَنْ نَهَى عَنِ الْمُنْكَرِ أَرْغـَمَ أَنـْفَ الْمـُنـَافـِقِ وَ أَمـِنَ كَيْدَهُ وَ مَنْ صَدَقَ فِى الْمَوَاطِنِ قَضَى الَّذِى عَلَيْهِ وَ مَنْ شَنِئَ الْفَاسِقِينَ غَضِبَ لِلَّهِ وَ مَنْ غَضِبَ لِلَّهِ غَضِبَ اللَّهُ لَهُ فَذَلِكَ الْإِيمَانُ وَ دَعَائِمُهُ وَ شُعَبُهُ اصول كافى ج : 3 ص : 83 رواية :1 🔶 ترجمه روايت شريفه : امـام بـاقـر (ع ) فـرمـود: امـيـرالمـؤ مـنـيـن (ع ) را از ايـمـان سـؤ ال كردند، فرمود: خداى عزوجل ايمان را بر چهار پايه قرار داده است : 1ـ صبر، 2ـ يقين ، 3ـ عدالت ، 4ـ جهاد. 🔷صبر و صـبـر چـهـار شعبه داده است: ۱. اشتياق و ۲. ترس و ۳. زهد و ۴. مراقبت (انتظار) پس هر كه اشتياق بـهـشـت داشـتـه باشد، هوس ‍ رانيها را كنار گذارد، و هر كه از دوزخ بيم دارد، از چيزهاى حرام رو گرداند، و هر كه در دنيا زهد ورزد (و بى رغبت شود)، مصيبتها بر او آسان شود، و هـر كـه مـنـتـظـر مـرگ بـاشـد بـانـجام دادن نيكيها شتاب كند. 🔷يقين و يقين چهار شعبه دارد: 1ـ زيركى و روشن بينى ، 2ـ رسيدن بحقايق ، 3ـ عبرت شناسى 4ـ روش پيشينيان ، پس هر كـه روشـن بـيـن شود حقيقت شناس گردد و هر كه بحقايق رسد عبرت شناس شود و هر كه عـبـرت شـنـاس بـاشـد،سـنـت و روش را بـفـهـمـد و هـر كـه سـنـت را شـنـاسـد مثل اينستكه با پيشينيان بوده و بطريقه ايكه درست تر است هدايت شود و نگاه كند هر كه نجات يافته بچه وسيله نجات يافته و هر كه هلاك شده براى چه هلاك شده ، و همانا خدا هر كه اهلاك نمود تنها بسبب نافرمانيش هلاك نموده و هر كه را نجات بخشيده بسبب اطاعتش بوده . 🔷عدالت و عـدالت چهار شعبه دارد: 1ـ فهميدن امر مشكل (دقت در فهميدن ) 2ـ رسيدن بحقيقت دانش 3ـ روشنى حكم (داورى )، 4ـ خرمى شكيبائى پس هر كه بفهمد همه دانش را تفسير كند، و هر كه بداند آبگاههاى داورى را بشناسد و هر كه بردبارى ورزد، در كارش زياد روى نكند و ميان مردم ستوده زندگى نمايد. 🔷 جهاد و جـهـاد چـهـار شـعـبـه دارد: 1ـ امـر بـمـعـروف 2ـ نـهـى از مـنـكـر 3ـ راسـتـگـوئى در هـر حال 4ـ دشمنى با بد كاران . پـس هر كه امر بمعروف كند، مؤ من را يارى كرده و پشتش را محكم نموده ، و هر كه نهى از مـنـكر كند، بينى منافق را بخاك ماليده و از نيرنگش ايمن گشته هر كه همه جا راستگويد، وظيفه ايكه بر او بوده انجام داده و هر كه با بدكاران دشمنى كند براى خدا خشم نموده و هـر كه براى خدا خشم نمايد، خدا هم بخاطر او خشم نمايد، اينست ايمان و پايه ها و شعبه هايش . ایتا https://eitaa.com/hekmat121 بله https://ble.ir/hekmat121
📌ارکان یقین 🔸امیرالمؤمنین صلوات‌الله‌علیه فرمودند: وَالْیَقِینُ مِنْهَا عَلَى أَرْبَعِ شُعَبٍ عَلَى تَبْصِرَةِ الْفِطْنَةِ وَتَأَوُّلِ الْحِكْمَةِ وَمَوْعِظَةِ الْعِبْرَةِ وَسُنَّةِ الْأَوَّلِینَ فَمَنْ تَبَصَّرَ فِی الْفِطْنَةِ تَبَیَّنَتْ لَهُ الْحِكْمَةُ وَمَنْ تَبَیَّنَتْ لَهُ الْحِكْمَةُ عَرَفَ الْعِبْرَةَ وَمَنْ عَرَفَ الْعِبْرَةَ فَكَأَنَّمَا كَانَ فِی الْأَوَّلِینَ 🔷شرح: ايت الله مصباح يزدی: حضرت می‌فرمایند: وَ الْیَقِینُ مِنْهَا عَلَى أَرْبَعِ شُعَبٍ؛ دومین ستون ایمان یعنی یقین، چهار شعبه دارد: عَلَى تَبْصِرَةِ الْفِطْنَةِ وَ تَأَوُّلِ الْحِكْمَةِ وَ مَوْعِظَةِ الْعِبْرَةِ وَ سُنَّةِ الْأَوَّلِینَ؛ «فطنه» یعنی تیزهوشی و زیركی. انسان تیزهوش و زیرک بینش و بصیرت عمیقی نسبت به قضایا پیدا خواهد کرد و به آن‌ها سَرسَری نگاه نمی‌كند. این بینش و بصیرتْ عنصری است كه در حصول یقین دخالت دارد، به این معنا که كسانی می‌توانند چنین یقینی پیدا كنند كه از چنین هوش و نگاهی برخوردار باشند (تَبْصِرَةِ الْفِطْنَةِ). چنین کسی بعد از این‌كه نظر تیزبینانه به حوادث روزگار داشت باید آن حوادث را تفسیر كند. ما در هنگام نقل بسیاری از مطالب می‌گوییم: «فلان چیز را دیدم یا شنیدم». اما در حقیقت ما خودِ این مطلب را ندیده یا نشنیده‌ایم؛ بلکه این تفسیری است كه ما از حوادث داریم. پس تفسیر دیدنی‌ها غیر از خود دیدن است. در روان‌شناسی مراحلی را برای حصول چنین تفاسیری ذكر كرده‌اند. پس بعد از دیدن دقیق حادثه‌ها باید بتوان تحلیل درستی از آن ارائه داد. امیرالمؤمنین علیه‌السلام از این تحلیل به تَأَوُّلِ الْحِكْمَةِ تعبیر می‌فرمایند؛ یعنی تفسیر و تحلیلی كه ناشی از حكمت و اصول صحیح عقلایی باشد، نه تفسیری دلخواه. بعد از این باید نقاط قوت و ضعف آن حادثه و جریان را روشن کنیم و از آن پند بگیریم و این آمادگی خاصی را می‌طلبد (مَوْعِظَةِ الْعِبْرَةِ). بعد از پندگرفتن باید از تجارب دیگران هم درست مانند تجارب خودمان استفاده كنیم (وَ سُنَّةِ الْأَوَّلِینَ). ما منبعی بی‌كران از تجارب دیگران در اختیار داریم که می‌توانیم از آن بهره ببریم و آن سرگذشت پشینیان است. این چهار چیز كه به هم ضمیمه شوند انسان دارای یقینی می‌شود كه در رفتار او اثرگذار است و این رفتار موجب تقویت ایمان او و حفاظت از آن خواهد شد. تاریخ درس اخلاق: ۲، ۶، ۱۳۹۰ ایتا https://eitaa.com/hekmat121 بله https://ble.ir/hekmat121
📌 تفسیر آفتاب 🔹نگرشی به رسالت اسلام ، و حماسه انسان در رهبری امام خمینی نویسنده: محمدرضا حکیمی ناشر: دفتر نشر فرهنگ اسلامی سال انتشار: چاپ اول1361 تعداد صفحه: 465 (مهمترین کتاب استاد محمدرضا حکیمی که در آن شورمندانه و حماسی تفسیری از انقلاب اسلامی و امام خمینی ارائه شده است. متاسفانه این کتاب دیگر چاپ نمی شود.) معرفی کتاب در: ایتا https://eitaa.com/hekmat121 بله https://ble.ir/hekmat121
📌 تفسیر آفتاب 🔹نگرشی به رسالت اسلام ، و حماسه انسان در رهبری امام خمینی نویسنده: محمدرضا حکیمی ناشر: دفتر نشر فرهنگ اسلامی سال انتشار: چاپ اول1361 تعداد صفحه: 465 🔸مروری بر کتاب  تفسیر آفتاب (نگرشی به رسالت انسان و حماسه انسان در رهبری امام خمینی) کتاب تفسیر آفتاب نوشته استاد محمدرضا حکیمی است که با توجه به این که در بحبوحه جریانات انقلابی نوشته می شود، دارای رویکردی همه جانبه و بررسی دقیق علل و عوامل وقوع انقلاب،عناصر دخیل و تأثیرات آن در سطح ملی و جهانی است. در دین اسلام، پرداختن به امور اجتماعی و دخالت در آن­ها برای اصلاح و ساماندهی، عبادت محسوب می گردد و اگر این دخالت در رفع ظلم و ستم و نشر عدالت و حق مؤثر باشد، نه تنها عبادت بلکه وظیفه و لازم به شمار می آید. بهترین راه برای حفظ همه شؤون و حقوق انسانی چه شؤون و حقوق فردی و چه شؤون اجتماعی و گسترش عدالت و رحمت، حکومت صالح است. از عمده ترین فلسفه­ ها و علت­های انقلاب های داخلی همیشه این است که از انحراف­های تفسیری و عملی اصول جلوگیری کند. نخستین انقلاب داخلی در اسلام پس از انحراف جریان رهبری پیش آمد. حضرت فاطمه (ع) نخستین انقلاب داخلی را در راه بیداری سیاسی- مذهبی جامعه اسلامی پی ریخت. در سده اخیر نیز نهضت­هایی در این راستا رخ داد ، مثل نهضت سیدجمال الدین اسدآبادی، نهضت شیخ فضل الله نوری، نهضت نواب صفوی و… . اما انقلاب کبیر ایران، انقلابی است که در طول تاریخ نظیر آن در وسعت، عمق، رشد ، پختگی و معنویت وجود ندارد. وقوع انقلاب در ایران علل مختلفی داشته است. یکی از موارد، تصویب انجمن­های ایالتی وولایتی بود که به واسطه ی آن حوزه­های روحانیت به نزدیک شدن خطر پی برده و به قیام وادار گشتند. امام خمینی برای بسط نظرات انقلابی خود، به نیروی عظیم فکری و بسیج آفرین وعاظ، منابر و مساجد و سوق دادن آن به سمت انقلاب رو آورد. بدین صورت در ایام محرم این مبارزات در سراسر کشور گسترش یافت. ازعوامل مهم دیگر موضوع تصویب کاپیتولاسیون بود که برخلاف موازین اسلام و مبانی حقوق ملی صورت پذیرفت. جشن های 2500 ساله که هزینه­هایی کمرشکن داشت، تغییر تاریخ از هجری شمسی به تاریخ شاهنشاهی، مسأله اسرائیل ومسائل دیگر همه ازعلل وعواملی هستند که در شکل­گیری اعتراضات مردمی به رهبری امام خمینی نقش داشتند. فهرست بخش اول- شناخت نهادها 1  بخش دوم – شناخت نهادها 2  بخش سوم- انقلاب کبیر ایران و مبادی اسلامی آن بخش چهارم – ماهیت ایدئولوژیکی انقلاب  و… ایتا https://eitaa.com/hekmat121 بله https://ble.ir/hekmat121
📌‏فلسفه راه است نه مقصود‏ امام خمینی: ‏‏فلسفه و استدلال راهی است برای وصول به مقصد اصلی و نباید‏‎ ‎‏تو را از مقصد و مقصود و محبوبْ محجوب کند، یا بگو این علوم‏‎ ‎‏عبورگاه به سوی مقصد هستند و خود مقصد نیستند و دنیا مزرعۀ‏‎ ‎‏آخرت است و علوم رسمی مزرعه وصول به مقصودند، چنانچه‏‎ ‎‏عبادات نیز عبورگاه به سوی او ـ جلّ و علا ـ است. نامه اخلاقی و عرفانی به آقای سید احمد خمینی/‏‏8 / 2 / 61‏ صحیفه امام ج16 ص220‏ ‏‏*  *  * ایتا https://eitaa.com/hekmat121 بله https://ble.ir/hekmat121
علم بذر مشاهده‏ 🔹ملاصدرای شیرازی معتقد است: اَلْعُلومُ بَذْرُ‏‎ ‎‏الْمُشاهَداتِ اسفار اربعه؛ ج 9، ص 123؛ تفسیر صدرالمتألهین؛ تفسیر آیه 17 سوره أعلی. 🔸شرح از حکیم و عارف بی مانند حضرت امام خمینی (ره): ‏‏من نیز چندان عقیده به علم فقط ندارم و علمی که ایمان نیاورد‏‎ ‎‏حجاب اکبر می دانم، ولی تا ورود در حجاب نباشد خرق آن نشود.‏‎ ‏علو‌م بذر مشاهدات است. گو که ممکن است گاهی بی حجاب‏‎ ‎‏اصطلاحات و علوم به مقاماتی رسید، ولی این از غیر طریق عادی و‏‎ ‎‏خلاف سنت طبیعی است، و نادر اتفاق می افتد؛ پس طریقۀ‏‎ ‎‏خداخواهی و خداجویی به آن است که انسان در ابتدای امر وقتش را‏‎ ‎‏[‏‏صرف‏‏]‏‏ مذاکرۀ حق کند، و علم بالله و اسما و صفات آن ذات مقدس‏‎ ‎‏را از راه معمولی آن در خدمت مشایخ آن علم تحصیل کند؛ و پس از‏‎ ‎‏‏آن، به ریاضات علمی و عملی معارف را وارد قلب کند که البته نتیجه‏‎ ‎‏از آن حاصل خواهد شد. و اگر اهل اصطلاحات نیست، نتیجه‏‎ ‎‏حاصل تواند کرد از تذکر محبوب و اشتغال قلب و حال به آن ذات‏‎ ‎‏مقدس. البته این اشتغال قلبی و توجه باطنی اسباب هدایت او شود و‏‎ ‎‏حق تعالی از او دستگیری فرماید، و پرده ای از حجابها برای او بالا‏‎ ‎‏رود و از این انکارهای عامیانه قدری تنزل کند؛ و شاید با عنایات‏‎ ‎‏خاصۀ حق تعالی راهی به معارف پیدا کند. إنَّهُ وَلیُّ النِّعَمِ. (چهل حدیث// 457‏) ‏‏ ‏ ‏‏*  *  *‏ ‏‏ ‏ ‏‏لزوم خرق حجاب علم‏ ‏‏پوشیده نماند که ادراک حقیقت اوصاف حق و احاطه بر آنها و‏‎ ‎‏کیفیت آنها، از اموری است که دست برهان از وصول به شاهق آن‏‎ ‎‏کوتاه و آمال عارفین از وصول به مغزای آن منقطع است؛ و آنچه به‏‎ ‎‏نظر برهانی و نظر تفکرْ علمای حکمت رسمیه، یا در مباحث اسما‏‎ ‎‏و صفاتْ ارباب اصطلاحات عرفانیه، ذکر کرده اند، هر یک به‏‎ ‎‏حسب مسلک آنها صحیح و برهانی است؛ و لیکن خودِ علم‏‎ ‎‏حجابی است غلیظ که تا خرق آن به توفیقات سبحانی در سایۀ‏‎ ‎‏تقوای کامل و ریاضت شدید و انقطاع تامّ و مناجات صادقانه با‏‎ ‎‏جناب ربوبی نشود، انوار جمال و جلال در قلب سالک طلوع نکند‏‎ ‎‏و قلبِ مهاجرِ الی الله به مشاهدۀ غیبیه و حضور عیانی تجلیات‏‎ ‎‏اسمائی و صفاتی ـ تا چه رسد به تجلیات ذاتی ـ نایل نشود. و این‏‎ ‎‏بیان نباید انسان را از طلب و بحث، که خود تذکر حق است، باز‏‎ ‎‏دارد، زیرا که نادر اتفاق افتد که بدون بذر علوم حقه، به شرایط‏‎ ‎‏معهودۀ آن، شجرۀ طیّبه معرفت در قلب روییده شود یا بارور‏‎ ‎‏گردد. پس، انسان در اول امر باید از ریاضات علمیه، با قیام به‏‎ ‎‏‏جمیع شرایط و متممات آن، دست نکشد که گفته اند: اَلْعُلومُ بَذْرُ‏‎ ‎‏الْمُشاهَداتِ.‏‎ و اگر علوم در این عالم نیز به واسطۀ بعضی موانع به‏‎ ‎‏نتیجۀ تامّ نرساند انسان را، ناچار در عوالم دیگر به ثمراتی دلپسند‏‎ ‎‏منتهی شود؛ ولی عمده قیام به شرایط و مقدمات آن است که‏‎ ‎‏بعضی از آن را در شرح بعض احادیث سالفه بیان کردم. (‏‏چهل حدیث// 544‏) و کتاب تهذیب نفس وسیروسلوک ازدیدگاه امام خمینی(س) صفحه 309 ایتا https://eitaa.com/hekmat121 بله https://ble.ir/hekmat121
ابن سینا در مصباح الهدایه صعوبت فهم حکمت و فلسفه الهی. امام خمینی: فإنّ‏‎ ‎‏لکلّ علم أهلاً. و إیّاک و  الرجوع إلیه و إلی مثله بأنانیّـتک و نفسیّتک. فإنّه لا یفیدک‏‎ ‎‏شیئاً، بل لا یزیدک إلاّ حیرة و ضلالة. ألا تری أنّ الشیخ الرئیس، أبا علیّ بن‏‎ ‎‏سینا‏‎ یقول: ‏ "‏‏إنّی ما قرأت علی الأستاذ من الطبیعیّات و الریاضیّات و الطب إلّا شیئاً‏‎ ‎‏یسیراً. و تکفّلت بنفسی علی حلّها فی مدّة یسیرة بلا تکلّف؛ و ظفرت‏‎ ‎‏علی حلّها بغیر تعسّف. و أمّا الإلهیّات، فما فهمت منها شیئاً، إلّا بعد‏‎ ‎‏الریاضات و التوسّل إلی مبدأ الحاجات و التضرع الجبلّی إلی قاضی‏‎ ‎‏السؤالات. حتی أنّ فی مسألة واحدة منها راجعتُ أربعین دفعة! فما‏‎ ‎‏فهمت منها شیئاً؛ حتی آیست من حلّ ذلک العلم؛ إلی أن انکشف لی‏‎ ‎‏بالرجوع إلی مبدأ الکلّ و التدلّی إلی بارئ القلّ و الجلّ." ‏‏مع أنّ خطایاه فی ذلک العلم الأعلی أکثر کثیر؛ کما یظهر بالمراجعه إلی کتبه. ‏‎ ‎‏فإذا کان هذا حال الشیخ الرئیس، و الأعجوبة العظمی، الّذی لم‏‎ ‎‏یکن له فی حدّة الذهن وجودة القریحة کفواً أحد، فکیف بغیره من متعارف الناس! و‏‎ ‎‏هذه نصیحة منّی علی إخوانی المؤمنین لئلاّ یهلکوا من حیث لایعلمون. ‏   ✔️کتاب مصباح الهدایة الی الخلافة والولایة، صفحه 69 ایتا https://eitaa.com/hekmat121 بله https://ble.ir/hekmat121
📌حکمت و انصاف ✔️بخش اول: 🔹حقیقت گسترده تر از آن است که تمام آن به چنگ یک نفر و یا یک دانش و مکتب آید و مهر ختام بر علم و کشف حقیقت زده شود. 🔸حکمت اقتضا می کند که در برابر واقعیت همیشه گشود بود و آماده شنیدن حرف نو و کشف حقایق جدید بود. گشودگی در برابر واقعیت و حقیقت جویی مداوم رمز پایداری و پویایی است. 🔹دانش و فلسفه ای حکیمانه است که در جستجوی حقیقت و کشف واقعیت باشد و در عین حال همواره در انتظار انکشاف حقایق بیشتر و فهم روابط پنهان واقعیت ها و پدیده ها باشد و هیچ گاه احساس استغنای از مطالعه و پژوهش و پایان علم و حقیقت نداشته باشد. 🔸در حقیقت رسالت اصلی حکمت و فلسفه، افق گشایی و خارج کردن انسان از محدودیت ها و اسارتهای ذهنی است. آنچه انسان را زمین گیر می کند بی اطلاعی و بی علمی نیست بلکه تعصبات بی جا و احساس استغنای از مطالعه و پژوهش و ختم دانش و تفکر است. حکمت با افق گشایی این محدودیت ها را می شکند و افق های نوین را به انسان نشان می دهد. 🔹اگر این خصیصه در نظر باشد نتیجه طبیعی آن در برابر مکاتب و اندیشه هاو عدم عجله در پذیرش و رد نظریه هاست. در واقع هر دانش و مکتبی میزانی از فهم واقعیت و کشف حقیقت را به همراه دارد و زاویه ای را از چشم انداز خود توصیف و تبیین می کند که شاید به چنگ سایر دانش ها و مکاتب نیاید. 🔸انسان طالب حکمت، به هیچ دانش و مکتبی خصومت آمیز نمی نگرد بلکه دغدغه ها و دردهای اهالی آن دانش و حکمت را درک می کند و به پاسخ ها و طرح های آنان می نگرد و آن را هم دلانه مطالعه می کند و به رویکردها و زاویه ها، قوت ها و ضعف ها، فرصت ها و تهدیدهای آن می نگرد و از آنها بهره می گیرد. 🔹بهره گیری منوط به انصاف است و انصاف رهاورد حکمت و عقلانیت است. 🔸 انصاف، ظاهر گرایی و سطحی اندیشی و یا اغماض و چشم پوشی از خطاها و اشتباهات نیست. 🔹انصاف: انصاف، درست دیدن، جامع نگریستن است. انصاف، تفکیک حسن فعلی از حسن فاعلی است. انصاف، نقد و بررسی عالمانه و تذکر محترمانه خطاها و اشتباهات است. انصاف، آینده نگری و پيش بيني خطرات و رویدادهای پیش رو است. ایتا https://eitaa.com/hekmat121 بله https://ble.ir/hekmat121
📌حکمت و انصاف ✔️بخش دوم: 🔹شيخ الرّئيس أبو على سينا مى‌گويد: «كلّ ما قرع سمعك من الغرائب فذره فى بقعة الإمكان، ما لم يذدك عنه قائم البرهان. «هر مطلبى از غرائب و عجائب كه سندان گوش تو را كوبيد، تا وقتى كه برهانى عليه آن استوار نشده است و تو را از آن مطلب دور نساخته است، آن را در بقعۀ امكان باقى گذار!» 🔸و در آخر «إشارات» گويد: «إيّاك أن يكون تكيّسك و تبرّءوك عن العامّة هو أن تنبرى منكرا لكلّ شىء. فذلك طيش و عجز. و ليس الخرق فى تكذيبك ما لم يستبن لك بعد جليّته، دون الخرق فى تصديقك ما لم تقم بين يديك بيّنة! بل عليك الاعتصام بحبل التّوقّف. إن أزعجك استنكار ما يوعاه سمعك، ما لم تتبرهن استحالته لك؛ فالصّواب أن تسرح أمثال ذلك إلى بقعة الإمكان، ما لم يذدك عنه قائم البرهان. «و مبادا كه اظهار و ابراز هوش و كياستت، و تخلّص و رهائيت از افكار عامّه، تو را بر آن وادارد كه پيوسته اعتراض نموده، و هر چيزى را انكار نمائى! زيرا كه اين حالت، سبكى و كم‌عقلى و انحراف از طريق و عجز و زبونى تو را مى‌رساند. و پارگى و شكافى كه در تكذيب تو در امرى حاصل مى‌شود كه هنوز حقيقتش بر تو آشكار نشده است، از پارگى و شكافى كه در تصديق تو به امرى حاصل مى‌شود كه هنوز بيّنه و برهانش براى تو استوار نشده است كمتر نمى‌باشد. بلكه در اين مواقع بر تست كه به ريسمان توقّف متمسّك گردى، و از تصديق و تكذيب كنار بروى. و اگر استنكار و طلب امتناع و محال شمردن چيزى كه گوشت آن را در خود گرفته است، تو را در اضطراب و قلق انداخت؛ تا هنگامى كه محال بودن آن براى تو مبرهن نشده است، صواب آنست كه امثال اين امور را در زمينۀ امكان رها كنى و آزاد بسپارى؛ تا وقتى كه برهان قاطع تو را از پذيرش آن بازنداشته است.» ایتا https://eitaa.com/hekmat121 بله https://ble.ir/hekmat121
📌رمز تعالی جامعه در حکمت متعالیه عارف و حکیم متاله حضرت امام خمینی: ✔️بخش اول: 🔷‏پیروزی نهضت؛ رهین تحوّل روحی ملت‏ 🔸‏‏ آیه ای که تلاوت کردید: ‏‏إِنَّ الله َ لاَ یُغَیِّرُ ما بِقَوْمٍ حَتَّی یُغَیِّرُوا مَا بِأَنْفُسِهِم‎‏ یک واقعیتی است، و‏‎ ‎‏دستوری. واقعیت به این معنا که تغییراتی که در یک ملتی، یک قومی، حاصل بشود، این‏‎ ‎‏منشأ یک تغییرات تکوینی، تغییرات جهانی، تغییرات موسِمی می شود. 🔹و دستور است به‏‎ ‎‏اینکه تغییراتی که شما می دهید تغییراتی باشد که آن تغییرات دنبالش یک تغییراتی به نفع‏‎ ‎‏شما باشد.‏ 🔸‏‏ شما ملاحظه کردید که این پیشرفتی که ملت ایران کرد مرهون آن تغییری بود، تحولی‏‎ ‎‏بود که در نفوس پیدا شد. 🔹 ما یک قومی بودیم، ملت ما یک قومی بودند که به واسطۀ‏‎ ‎‏تبلیغات سوئی که در طول تاریخ شده بود و به واسطۀ سلطۀ همه جانبۀ اجانب و دست‏‎ ‎‏نشاندگان اجانب به یک صورتی درآمده بود که این صورتْ پذیرش این رژیم سابق را‏‎ ‎‏می کرد. 🔸یعنی یک تغییر حالاتی به واسطۀ آن تبلیغات و به واسطۀ آن تربیتهای فاسدی که‏‎ ‎‏شده بود، در ملت ما حاصل شده بود که به واسطۀ این تغییر و تحول پذیرش ظلم و رژیم‏‎ ‎‏ستمگر و طاغوت و بستگان به طاغوت و اربابهای طاغوت را فراهم می کرد. تغییری بود‏‎ ‎‏که از فطرت سالم انسانی متحول شده بود به یک انسان غیر سالم، مریض؛ افراد، مریض‏‎ ‎‏شده بودند. 🔹قلمها قلمهایی بود که بر ضد مصالح ملت و بر وِفْق مصالح طاغوت به کار‏‎ ‎‏می رفت. نطقها و قلمها و قدمها و گفتار و کردار ـ همه طوری بود که از آن فطرت تغییر‏ ‎‏کرده بود. وقتی از آن فطرت تغییر کرد، آن وقت یک تغییرات کَوْنی هم حاصل شد. و آن‏‎ ‎‏سلطۀ اجانب بود.‏ 🔷‏‏تغییر تکوینی، تابع تغییر روحی‏ ‏ 🔸و بحمدالله در این نهضت تغییر و تحول از آن طرف شد؛ یعنی یک ملت تحت فشار‏‎ ‎‏که در طول تاریخ با این فشار خو گرفته بود و پذیرفته بود این ظلم را و پذیرفته بود این‏‎ ‎‏چپاولگری را، در یک مدت کوتاهی متحول شد به یک ملتی که پذیرش هیچیک از این‏‎ ‎‏ظلمها را دیگر نداشت؛ یعنی همچو طغیانی کرد این ملت برخلاف دستگاه ظلم که از آن‏‎ ‎‏بچه های کوچکش تا آن خواهرهای محترمه و برادرها، جوان و پیر، دارای هر شغل که‏‎ ‎‏بودند، از همه چیز دست برداشتند و ریختند در خیابانها و در کوچه ها و فریاد زدند ما‏‎ ‎‏نمی خواهیم این رژیم را و فریاد «الله اکبر» و اینکه این رژیم را نمی خواهیم. پس، قوم ما‏‎ ‎‏یک تحولی پیدا کرد، تغییر پیدا کرد؛ تا این تغییر حاصل نشده بود، تغییر نفسانی حاصل‏‎ ‎‏نشده بود، این قوم مورد تغییر واقعی ـ که رفتن یک رژیم طاغوتی و آمدن یک رژیم که‏‎ ‎‏ان شاءالله اسلامی باشد، این معنا حاصل نمی شود. 🔹پس، خدای تبارک و تعالی تغییر‏‎ ‎‏نمی دهد، مگر اینکه ما خودمان تغییر بدهیم خودمان را. 🔹اگر خودمان را تغییر دادیم در‏‎ ‎‏جانب پذیرش ظلم، یک ظالم به ما مسلط می شود؛ این طبیعی است. چنانچه خودمان را‏‎ ‎‏تغییر دادیم برای دفاع از کشور خودمان، دفاع ‏‏[‏‏در مقابل‏‏]‏‏ چپاولگری، دفاع ‏‏[‏‏در مقابل‏‏]‏‎ ‎‏ظلم و ستمگری، خداوند اسبابش را فراهم می کند، چنانچه دیدید؛ یعنی هم آن طرفش‏‎ ‎‏را ما دیدیم؛ هم این طرفش را. آن طرفش را دیدیم که سالهای طولانی همۀ قشرهای‏‎ ‎‏ملت در زحمت بودند و تحت فشار ظلم بودند. و آن این بود که از آن فطرت اصلی ـ که‏‎ ‎‏فطرت الله بود ـ بیرون آمده بودند، و یک فطرت ‏‏[‏‏و‏‏]‏‏ خوی دیگری به خودشان راه داده‏‎ ‎‏بودند و یک تربیت دیگری پیدا کرده بود. نفوسشان آماده شده بود برای پذیرش هرچه‏‎ ‎‏توسری خوردن. هرکس هر جا بیاید تو سَرِمان بزند، هیچ نزنیم و بی تفاوت باشیم!‏‎ ‎‏مستشار از امریکا می آید بپذیریم. هرچه می شود ما پذیرش کنیم، حالت پذیرش داشته‏ ‎‏باشیم. هر که دستش را بلند کند سرمان را زیرش بگیریم یا صورتمان را بگیریم بزند. 🔸این‏‎ ‎‏یک حالتی بود که به واسطۀ تحت فشار بودن طولانی به مدت طولانی، و تبلیغاتی که از‏‎ ‎‏این طرف و آن طرف شده است، که همه چیز شما باید کنار برود و همه چیز امریکا باید‏‎ ‎‏روی کار بیاید، این اسباب این شده بود که خداوند تغییر داده بود. موافق تغییری که شما‏‎ ‎‏در فطرتتان داده بودید، آن هم تغییر داده بود. ایتا https://eitaa.com/hekmat121 بله https://ble.ir/hekmat121