eitaa logo
امتداد حکمت قرآنی و فلسفه الهی
1.2هزار دنبال‌کننده
426 عکس
124 ویدیو
26 فایل
حکمت قرآنی در اندیشه فیلسوفان انقلاب اسلامی: امام خمینی علامه طباطبایی شهیدان مطهری، بهشتی، صدر آیات علامه جعفری، مصباح یزدی، جوادی آملی و امام خامنه ای https://eitaa.com/Taha_121 نگاشته‌های سید مهدی موسوی طلبه و مدرس فقه واصول-دکتری فلسفه علوم اجتماعی
مشاهده در ایتا
دانلود
📌 درآمدی بر دو جریان امتناع اندیش و امتدادگرا 1⃣ تحریف و امتناع 🔸حربه تحریف، تجزیه نگری و تقلیل گرایی بزرگترین حربه امتناعیون برای اثبات ادعای بی اساس "امتناع جریان حکمت و فلسفه در علوم انسانی و طبیعی" است. 🔹جریان امتناع انديش با تجزيه یک نظام فلسفي منسجم و شبکه ای و تقلیل آن به چند گزاره محدود تلاش می کند تا به مخاطب القا کند که حکمت متعالیه هیچ امکانی برای تحول علوم و جامعه ندارد. 🔹 از جمله این اقدامات تحریف و تقلیل پیام حکیمانه مرجع عالیقدر حضرت آیت الله العظمی جوادی آملی به گفتمان علوم انسانی و همایش آینده فلسفه در ایران است که برخلاف صراحت متن پیام، آن را دلیلی برای "امتناع جریان فلسفه اسلامی در متن علوم انسانی و علوم طبیعی" خوانده اند. 🔸چنانکه بارها در مطالب پیشین نوشته شد ریشه تحریفات و بدفهمی های این جریان در فهم مفهوم امتداد و میان علوم و بنیان‌های معرفتی و فلسفی است به نحوی که از فلسفه و علم تعریف صحیحی ندارند. که همه اینها ناشی از عدم تحصیل در علوم حکمی و فلسفه و اعتماد به مطالعات شخصی است. 2⃣ تحقیق و امتداد (تحليلی از پیام‌های اخیر ) 🔹حکمت متعالیه به عنوان با ۱. تاثیر گذاری مستقیم بر مبانی و مبادي تصدیقی علوم اعم از علوم طبیعی، انسانی و اجتماعی و همچنین ۲. با پایه گذاری (اخلاق، تدبیر منزل و سیاست متعالیه) در جهت گیری و مدیریت علوم و ساختارهای معرفتی و اجتماعی آنها تاثیر می گذارد و از این طریق به جامعه، سیاست، شیوه مدیریت و سبک زندگی، هویت و و می دهد و از این طریق همه علوم و فنون را در جهت مهار می کند. 🔹 برخلاف تلقی جریان امتناع اندیش، باید دانست که اگر مبدأ و معاد علم طبیعی و انسانی و اجتماعی تغییر کرد و براساس سامان یافت لاجرم تأثيري مهم و ژرف بر قلمرو و ساختار علم خواهد داشت. البته تأثيري طبیعی و در چارچوب منطق و روش علمی و منطقی نه دستوری و آمرانه. یعنی با تغییر مبدأ هستی شناسی علم و تبیین ابعاد توحیدی و وجودی موضوعات علم، همه علوم از حاکميت تقلیل گرایی ماتریالیسم و اسارت الحاد و قید آزاد می شود و اين علوم به روند طبیعی کشف حقایق هستی و شناخت لایه های واقعیت باز می گردد. 🔹همچنین با مشخص شدن معاد موجودات، علم و عالم از اسارت سکولاریسم و اباحی گری آزاد می گردد و مسیر تعالی و کمال گرایی توحیدی را طی خواهد نمود، از اين رو، همه علوم با مفهوم سعادت و فضیلت و حیات معقول رابطه مستقیم خواهند یافت و حتی علوم طبیعی نیز هویت انسانی و ساختار الهی می یابند. 🔸بر این اساس، یکی از منابع اصلی و مهم علم تلقی خواهد شد که با روش عمیق و دقیق اجتهاد، افق های جدیدی از واقعیت را برای علم و عالم آشکار می سازد و اصول اخلاقی و ارزش‌های فطری حاکم بر تولید و مدیریت علم را تبیین و تجویز می کند. 🔹 همچنین در باب حکمت عملی باید متذکر شد که برخلاف تصور نادرست جریان امتناع اندیش، قضایا، ساختار و نتيجه از سنخ محض و فاقد حقیقت نیست. بلکه حکمت عملی از سنخ است و به درستی نامیده شده است که به اعتقاد حضرت استاد آیت الله العظمی جوادی آملی محصول و ره آورد و و ناظر به مردم، جامعه و سیاست است. 🔸حکمت عملی و فلسفه عملی، امتداد و ادامه مستقیم و طبیعی نظام و شبکه فلسفه نظری است. به این معنا که فلسفه نظری تصویری جامع و برهانی از نظام و ساختار واقعیت، هستی، انسان و مبدأ و معاد، وحی و شریعت، قانون و سعادت می دهد و پس از آن حکمت عملی و فلسفه عملی را متناسب با خود را تولید می کند. بنابراین امتداد حکمت و فلسفه نظری لزوما به صورت جزء نگری و تناظر یک به یک قواعد فلسفه هستی با جامعه نیست بلکه امتداد کل شبکه و نظام فلسفه وجودی در حکمت و فلسفه عملی و علوم انسانی و اجتماعی است. https://eitaa.com/hekmat121
📌 فارابی و علم مدنی “…فارابی انجام کارهای را «سیاست» می خواند. بدین سان در علم مدنی او جایگاه مهمی دارد. او علم مدنی را فلسفه یا انسانی می خواند که از فلسفه نظری، شامل ، علم طبیعی و علم الهی، متمایز است. ما در این جا با تمایز دیگری که فارابی بین «نظری» و «عملی» قایل است، مواجه می شویم. زیرا ریاضیات، که اکنون جزئی از فلسفه نظری است، شاخه هایی دارد که به دو بخش عملی و نظری قابل تقسیم است؛ و علم مدنی، که در این جا با عنوان فلسفه مدنی وصف می شود، بخش هایی عملی و نظری دارد. به گفته فارابی، فلسفه عملی از سه جهت با فلسفه نظری تفاوت دارد. نخست این که، موضوع علم مدنی شامل معقولات ارادی، و موضوع فلسفه نظری شامل معقولات طبیعی است. دو دیگر این که، اصل عمده علم مدنی اختیار یا اراده انسان است، در صورتی که در فلسفه طبیعت مهم است. سه دیگر این که، هدف فلسفه نظری تنها معرفت نظری است، با هدف علم مدنی انجام فعلی است که به تحقق سعادت منجر می شود. نقش علم مدنی نظری، تعیین حدودی است که در آن، علوم و صناعات گوناگون برای مردم ضروری است و آنان را در زندگی منظم یک ملت به کمال غایی خود می رساند. این علم نیز باید مشخص سازد که توسعه علوم و صناعات عالی چگونه به بهترین وجه می تواند عملی شود. علم مدنی نظری در ایفای نقش بالا به معرفتی نیاز دارد که به علم یا صناعتی مجهز شده باشد. از این نظر، علم مدنی علمی است که ارسطو آن را «معتبر ترین صناعت و حقیقت مهم ترین صناعت» می داند. بخش عملی علم مدنی فارابی، اساسا به سیاست، به مفهوم دقیق ، اشاره دارد؛ و به بررسی انواع حکومت ها یا فرمانروایی های فاضله و غیر فاضله می پردازد. این بخش عللی را بیان می دارد که می تواند حکومت ها و طریقه های زندگی فاضله را به حکومت های فاسد و طریقه های جاهلانه در زندگی مبدل سازد. و اقدامات عملی برای جلوگیری از وقوع این رویداد را نشان می دهد…” جهت تفصیل مباحث منابع ذیل معرفی می‌گردد: 📘کتاب “علم و فلسفه” نوشته 📙کتاب “روش شناسی انتقادی حکمت صدرایی” نوشته حمید پارسانیا 📗کتاب “طبقه بندی علوم از نظر حکمای مسلمان” نوشته عثمان بکار ترجمه قاسمی 📕کتاب “جایگاه شناسی حکمت عملی” نوشته سیدحمیدرضا و "‎ https://www.instagram.com/tv/Ce8Cb-Duh01/?igshid=MDJmNzVkMjY= https://eitaa.com/hekmat121