گزارش خبرنگار خبرگزاری صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران جناب آقای یزدانی از بامیان و مسافرت سفیر جمهوری اسلامی ایران جناب آقای بیگدلی به بامیان.

فقدان رهبر فقید اسماعیلیه‌های جهان، آغاخان را برای تمام پیروان این مذهب تسلیت می‌گویم. اسماعیلیه تاریخ پرفراز و نشیبی داشته است. زمانی در افغانستان اسماعیلیه شخصیت‌های علمی بزرگ و صاحب نامی داشتند مانند حکیم ناصر خسرو و دیگر شخصیت‌های حکیم و عالیقدر، اما از زمانی که اداره مذهبی این مذهب از دست علمای اسماعیلیه خارج شد، به دست یک عده خاص قرار گرفتند که شناخت درست و عمیق نسبت به اسلام و ارزش‌های اسلامی نداشته‌اند، این مذهب دچار انحطاط و عقب ماندگی شدند. متعهد نبودن به پیروی یکی از مذاهب فقهی اسلامی خاص، نشانه کمال مذهبی برای اسماعیلیه محسوب نمی‌شود، بلکه این امر بیشتر نشانه سردرگمی است، علت عمده آن نیز این است که اداره امور مذهبی این مذهب به دست علما نیستند بلکه اداره مذهبی در اختیار کسانی هست که شناخت و آگاهی نسبت به اسلام و شریعت ندارند.

مهمترین نیاز انسان به وحی در جنبه‌های عبودیت و پرستش خداوند متعال است، عقل معاش بشر فعال است، آنچنان نیاز شدید به وحی ندارد، نیازی به شر در این قسمت برای کنترل از زیاده‌خواهی‌های افراد زورگو و مستبد است.

امام واقعی و پیشوای مذهبی کسی است که بتواند از ارزشهای اعتقادی و ارزش‌های مذهبی یک مذهب و یک دین به نیکوترین وجه دفاع کنند نگذارند مذهب دچار انحرافات و بدعت‌ها شوند، ساخت موسسات خیریه و نیز موسسات آموزشی را انسان شریف تاجر و خیر نیز می‌توانند انجام بدهند، این کار خیلی شاق و دشواری نیست، آن چیزی که رهبران مذهبی واقعی را از رهبران بدعتگذار متمایز می‌کنند همین تلاش برای حفظ ارزش‌های آن مذهب است.

نقل می‌کنند که یکی از مراجع وقتی از دنیا رفتن خانواده ان مرجع پول نداشت که مراسم شب اول و ختم ان مرجع را بگیرند. حضرت امام خمینی وقتی از دنیا رحلت کرد تمام سرمایه شخصی ایشان یک خانه‌ای کلنگی در قم خیابان معلم بود و یک خانه دیگر در شهر خمین که ارث پدری ایشان بود. تمام سرمایه او خلاصه می‌شد به همین دو تا خانه. دیگر از ثروتی میلیاردی خبری نبود، اینهاست امامان واقعی و هدایتگران واقعی نه آن‌هایی که پس از خود میلیاردها دلار سرمایه شخصی می‌گذارند؟ این سوال پیش نمی‌آیند که این میلیاردها سرمایه آن هم شخصی، برای یک رهبر مذهبی از کجا به دست آمد؟! آیا چنین انسان‌هایی می‌توانند منشأ هدایت و راهنمای دیگر انسان‌ها باشند؟ بیایید کمی فکر کنیم و اندیشه کنیم.

از عجایبی روزگار است همون کسانی که در ۱۲ امام و دلیل که از یک تیره خاص می‌باشد بارها اعتراض کرده‌اند و نقد و اشکال کرده‌اند، اکنون همان‌ها مدافع برای آغا کریم خان شده‌اند، امامتی که تنها مبتنی بر وراثت و پول است صلاحیت‌های علمی و دانش آن هم دانش دینی که از ضروریت اولیه یک پیشوای مذهبی است.

بسیاری از کاربران فضای مجازی از خدمات رهبر فقید اسماعیلیه آقاخان نام می‌برند و از انسانیت و صلح خواهی و نیز کمک به محرومین توصیف می‌کنند. اگر واقعاً این امور صحت دارد این سوال برای بنده پیش آمده است که چرا برادران عزیز و محترم اسماعیلیه ما در افغانستان اینقدر مبتلا به بدبختی و فقر و گرسنگی می‌باشند؟ اگر این‌ها اینقدر به محرومین رسیدگی می‌کنند آیا رسیدگی به پیروانشان یعنی اسماعیلیه‌های افغانستان در اولویت نیست که به وضعیتی فقر آن‌ها رسیدگی کنند، ما شاهد این همه فقر و تنگدستی و نیز آوارگی این برادران بسیار عزیز و محروم ما نباشیم.

راوی می‌گوید از رسول خدا(ص) شنیدم که فرمود: «دوازده امیر خواهد بود. آن گاه سخنی گفت که من آن را نشنیدم. پدرم گفت: پیامبرفرمود: همه آنان از قریشند. حَدَّثَنِي مُحَمَّدُ بْنُ الْمُثَنَّى ، حَدَّثَنَا غُنْدَرٌ ، حَدَّثَنَا شُعْبَةُ ، عَنْ عَبْدِ الْمَلِكِ ، سَمِعْتُ جَابِرَ بْنَ سَمُرَةَ ، قَالَ : سَمِعْتُ النَّبِيَّ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَسَلَّمَ ، يَقُولُ : " يَكُونُ اثْنَا عَشَرَ أَمِيرًا ، فَقَالَ كَلِمَةً لَمْ أَسْمَعْهَا ، فَقَالَ أَبِي ، إِنَّهُ قَالَ : كُلُّهُمْ مِنْ قُرَيْشٍ. صحیح یخاری، کتاب الاحکام باب الاستخلاف حدیث ۹۷۰۹ مسند امام احمد حنبل، ۲۰۳۹۱ این روایت در منابع اهل سنت فراوان نقل شده است از جمله در کتاب صحیح بخاری و مسند امام احمد حنبل. مضمون و محتوای آن در منابع روایی شیعه نیز فراوان نقل شده‌اند. سندی که در کتاب بخاری آمده است از نظر رجالی زد اهل سنت صحیح می‌باشد و قابل اعتنا.

اسماعیلیه زمانی دارای اقتدار بود و علمای بسیار برجسته داشت، فاطمیان مصر حاکمان نیکنامی هستند. الازهر در مصر یادگار حاکمان فاطمیون است. اما متاسفانه بعدها این ذهب دچار تغییر و تحولات بزرگ شد که متاسفانه زمینه فاصله‌گیری آن‌ها را از دیگر مذاهب اسلامی بیشتر کرد. دلیل عمده آن نیز این است که اداره این مذهب از دست علمای آن خارج شد به گونه طایفه‌ای دیده شد و افرادی صرف به خاطر تعلق به یک تیره و طایفه به عنوان رهبر و مدیر انتخاب شد، شایستگی‌های دیگر مانند علم، فکر و اندیشه نادیده گرفته شد. این‌ها به دلیل عدم شایستگی‌ و عدم آگاهی نسبت به اسلام و ارزش‌های دینی، چنان در تطبیق مذهب به وضعیت زمانه عجله کردند که امروز از اسماعیلیه فقط اسمش باقی مانده است.

یک طنز جالب در مورد خانم‌ها!😁