eitaa logo
°•|ـشَہید مُحَمَّد اِبْراهیمِ هِمَّتـ|•°
978 دنبال‌کننده
2.6هزار عکس
491 ویدیو
55 فایل
•[ بـِـسْمِ رَبِّ الشُّهَدا ]• •{ڪانال شہید محمد ابراهیم همت}• 🌹|وَقتے عِشْق عاقل مےشود،عَقْل عاشق مے شود،آنگاہ شہید مےشوید|🌹 🌷شهید مصطفی چمران🌷 @deltange_hemmat68 @shahidhemmat68 انِتقاد،پیشْنَهاد،پروفایلِ سفارشی
مشاهده در ایتا
دانلود
°•|ـشَہید مُحَمَّد اِبْراهیمِ هِمَّتـ|•°
. 👆خاکریز خاطرات ۳۱ 🌸چرا شهید زین‌الدین حاضر نشد عکس دخترش را ببیند؟ #تکلیف_گرایی #مجاهد #جهاد #شه
. 👆خاکریز خاطرات ۳۱ 🌸چرا شهید زین‌الدین حاضر نشد عکس دخترش را ببیند؟ #تکلیف_گرایی #مجاهد #جهاد #شهیدزین_الدین http://eitaa.com/joinchat/684589058Ce5da6bc46f
°•|ـشَہید مُحَمَّد اِبْراهیمِ هِمَّتـ|•°
. 👆خاکریز خاطرات ۳۱ 🌸چرا شهید زین‌الدین حاضر نشد عکس دخترش را ببیند؟ #تکلیف_گرایی #مجاهد #جهاد #شه
. 📝متن خاکریز خاطرات 31 ✍️ چرا شهید زین‌الدین حاضر نشد عکس دخترش را ببیند؟ : نزدیکِ عملیات بود. می‌دونستم مهدی زین‌الدین دختردار شده. یه روز دیدم سرِ پاکت از جیبش‌زده بیرون. پرسیدم: این چیه؟ گفت: عکس دخترمه...گفتم: بده ببینم عکسش رو گفت: هنوز خودم ندیدمش... پرسیدم: چرا؟!!! گفت: الان وقتِ عملیاته ، می‌ترسم مِهر پدر و فرزندی کار دستم بده ، باشه برا بعد از عملیات... 🌷 خاطره‌ای از زندگی سردار شهید مهدی‌ زین‌الدین 📚منبع: یادگاران۱۰ «کتاب شهید زین‌الدین» صفحه ۶۵ http://eitaa.com/joinchat/684589058Ce5da6bc46f
°•|ـشَہید مُحَمَّد اِبْراهیمِ هِمَّتـ|•°
#خاطرات_شهدا #از_شهدا_الگو_بگیریم 2 عباس هادی می گوید : یکبار که با #ابراهیم صحبت می‌کردم گفت : و
3 🌷| مادرش با رفتنش به مخالفت میکرد یک روز جنایات داعش را در لپ تاپش به ما نشان داد بعد به مادرش گفت: هر سال روز برای عزاداری امام حسین(سلام الله علیه) میروی و گریه میکنی؟مادرش گفت: بله! روح الله گفت: مادر به حضرت زینب بگو برایت گریه میکنم ولی نمی گذارم پسرم بیاید... در جواب اطرافیان که می گفتند: بچه ات کوچک است نرو! میگفت: زن و بچه برای است حتی در برابر گریه ها و بی تابی های در بدرقه اش هم خودش را نگه داشت و اصلا پشت سرش را نگاه نکرد تا مبادا از رفتن منصرف شود... : آخرتتان را به دنیای فانی نفروشید و بدانید در آنجا می خواهیم به خدا در قبال خون شهدا جواب پس دهیم؛ نکند شرمنده امام حسین(علیه السلام) شویم... |🌷 http://eitaa.com/joinchat/684589058Ce5da6bc46f
°•|ـشَہید مُحَمَّد اِبْراهیمِ هِمَّتـ|•°
. 📝متن خاکریز خاطرات 31 ✍️ چرا شهید زین‌الدین حاضر نشد عکس دخترش را ببیند؟ #متن_خاطره: نزدیکِ عملی
. 👆 خاکریز خاطرات ۳۲ 🌸 شهیدی که گمنام بود و گمنام رفت و گمنام ماند... #کسب_روزی_حلال #کمک_به_فقرا #تکلیف_گرایی #طلبه_شهید #حسین_سرمستی #کار #اخلاص #بی_تفاوت_نبودن http://eitaa.com/joinchat/684589058Ce5da6bc46f
°•|ـشَہید مُحَمَّد اِبْراهیمِ هِمَّتـ|•°
. 👆 خاکریز خاطرات ۳۲ 🌸 شهیدی که گمنام بود و گمنام رفت و گمنام ماند... #کسب_روزی_حلال #کمک_به_فقرا
. 👆 خاکریز خاطرات ۳۲ 🌸 شهیدی که گمنام بود و گمنام رفت و گمنام ماند... #کسب_روزی_حلال #کمک_به_فقرا #تکلیف_گرایی #طلبه_شهید #حسین_سرمستی #کار #اخلاص #بی_تفاوت_نبودن http://eitaa.com/joinchat/684589058Ce5da6bc46f
°•|ـشَہید مُحَمَّد اِبْراهیمِ هِمَّتـ|•°
. 👆 خاکریز خاطرات ۳۲ 🌸 شهیدی که گمنام بود و گمنام رفت و گمنام ماند... #کسب_روزی_حلال #کمک_به_فقرا
📝 متن خاکریز خاطرات ۳۲ ✍️ مردی که گمنام بود و گمنام رفت و گمنام موند : هر وقت از جبهه برمی‌گشت ، به حفرِ چاه مشغول می‌شد.دستمزدش رو هم می‌داد به همسرش تا در غیابش راحت باشه... بعد از شهادتش افراد زیادی به خونه‌مون اومده و با گریه می‌گفتند که حسین شبها می‌رفته خونه‌شون ، مشکلاتشون رو حل می‌کرده و بـا رسیـدگی به خـانواده‌های نیازمند ، باعثِ شادیِ قلبشون می‌شده... 🌷خاطره‌ای از طلبهٔ شهیدحسین سرمستی 📚منبع: کتاب بر خوشه‌ی خاطرات ، صفحه 25 http://eitaa.com/joinchat/684589058Ce5da6bc46f
°•|ـشَہید مُحَمَّد اِبْراهیمِ هِمَّتـ|•°
#خاطرات_شهدا #از_شهدا_الگو_بگیریم 3 🌷| مادرش با رفتنش به #سوریه مخالفت میکرد یک روز جنایات داعش ر
4 🔹"نه اینکه پسرم باشد و این را بگویم نه✘. ولی بابک یکی از جوان های شهرمان بود👌. سرشار از زندگی بود و همیشه در برنامه های مختلف پیش قدم بود. 🔸اصلا هم تک بُعدی نبود🚫 و بواسطه سن و سالش جوانی می کرد و از همه هم دوست و رفیق داشت. یعنی هم ✓دوست باشگاهی داشت ✓هم دانشگاهی ✓هم مسجدی و ✓هیئتی. 🔹✓هم از فعالین هلال احمر بود و ✓هم در بسیج فعال بود، هم در کارهای خیر در ✓بهزیستی شرکت می کرد، حتی من فهمیدم که کارهای ساخت بنای یادبود شهدای گمنام🕊 در پارک ملت رشت را هم خودش انجام داده👌 🔸رئیس دیروز که به خانه ما آمده بود به من گفت که می دانستی پسرت چقدر برای اینکه اینجا ساخته شود زحمت کشید⁉️ 🔹من اینجا تازه فهمیدم که زمان ساخت این بنا، بابک به مسئولان گفته بود که چه شما بودجه💰 بدهید چه ندهید روح این اینقدر بلند و پر خیر و برکت است که این بنای ساخته می شود 🔸و بعدا شما حسرت خواهید خورد😞 که در این ثواب شرکت نکردید. بجز این فعالیت های فرهنگی، بابک یکی از دانشجوهای فعال هم بود. ذاتش جوری بود که می خواست در همه ابعاد رشد داشته باشد😊 و تک بعدی نباشد." http://eitaa.com/joinchat/684589058Ce5da6bc46f
°•|ـشَہید مُحَمَّد اِبْراهیمِ هِمَّتـ|•°
🙏تمثیل های خدایی🙏(3) 🤔✍مثل برف❗️ 🌨🌨🌨🌨🌨🌨🌨🌨🌨🌨🌨🌨🌨🌨 🔹برف را ببین! اگر تند و شلاقی ببارد، نمی نشیند. ب
🙏تمثیل های خدایی 🙏(4) 😌✍ مثل مغز مداد❗️ ✏️✏️✏️✏️✏️✏️ 🔹یک مداد اگر مغز نداشته باشد، هیچ ارزشی ندارد؛ فقط چوب است. 🔹ارزش یک مداد به مغز آن است. 🔸ارزش ما آدم ها هم به مغز و عقل و خرد است. 🔸اگر این خرد و عقل را کنار بگذاریم، و اهل حساب و کتاب نباشیم؛ ارزشی نداریم، فایده ای نداریم. 📖یکی از ناله های اهل جهنم این است: «لَوْ كُنَّا نَسْمَعُ أَوْ نَعْقِلُ مَا كُنَّا فِي أَصْحَابِ السَّعِيرِ » آیه ۱۰ سوره ملک 💠اگر اهل تعقل و اندیشه بودیم، اگر اهل درک بودیم، امروز اینجا نبودیم. 🔹🔹🔹🔹🔹🔹 👌یک مثال، یک آیه، یک تلنگر؛ برای کسانی که می اندیشند و مدام خود را مراقبه، محاسبه و اصلاح می کنند. http://eitaa.com/joinchat/684589058Ce5da6bc46f ➡️ در سایر گروهها انتشار دهید...ِ
°•|ـشَہید مُحَمَّد اِبْراهیمِ هِمَّتـ|•°
🙏تمثیل های خدایی 🙏(4) 😌✍ مثل مغز مداد❗️ ✏️✏️✏️✏️✏️✏️ 🔹یک مداد اگر مغز نداشته باشد، هیچ ارزشی ندارد؛
🙏 های خدایی 🙏 (۵) 🔶مثل نقره‼️ ➖➖➖➖➖➖➖ 💍نقره را دیدی! خیلی سفید و براق است؛ ولی به همین نقره اگر دست بزنی دستت سیاه می شود. 💠فریب ظاهرها را نخور! ای بسا ابلیس آدم روی هست! پس به هر دستی نشاید داد دست! http://eitaa.com/joinchat/684589058Ce5da6bc46f ➡️✅مطلب را انتشار دهید...
°•|ـشَہید مُحَمَّد اِبْراهیمِ هِمَّتـ|•°
🙏 #تمثیل های خدایی 🙏 (۵) 🔶مثل نقره‼️ ➖➖➖➖➖➖➖ 💍نقره را دیدی! خیلی سفید و براق است؛ ولی به همین نقره
🙏 های خدایی 🙏 (۶) ✍✍مثل میخ کج ❗️ 📌📌📌📌📌📌📌 🔹یک میخ اگر راست باشد هر چه هم ضربه بخورد پیش تر رفته و محکم تر و مقاوم تر خواهد شد. 📖 به همین خاطر هم قرآن به ما می گوید بیایید راستی و صداقت پیشه کنید، اینجا است که هیچ کس نمی تواند به شما آسیب بزند. « وَإِن تَصْبِرُوا وَتَتَّقُوا لَا يَضُرُّكُمْ كَيْدُهُمْ شَيْئًا» آیه ۱۲۰ آل عمران 💠اگر اهل شکیبایی باشید، اگر تقوا پیشه کنید و در یک سخن، اگر راستی و درستی پیشه کنید، هیچ کس نمی تواند به شما آسی بزند اما اگر صداقت را پیشه نکنید و کج بشوید و کج رفتار باشید مثل همان میخ کج می مانید، هر چه ضربه بخورید بیشتر کج می شوید. 🌹با ما همراه باشید مطالب متنوع وکوتاه مذهبی http://eitaa.com/joinchat/684589058Ce5da6bc46f
°•|ـشَہید مُحَمَّد اِبْراهیمِ هِمَّتـ|•°
#خاطرات_شهدا #از_شهدا_الگو_بگیریم 4 🔹"نه اینکه #بابک پسرم باشد و این را بگویم نه✘. ولی بابک یکی
5 گوشه حیاط سرم رو روی دیوار گذاشته بودم😓 حالم اصلا خوش نبود ضعف و داشتم🤕 5_6 ماهی می شد که حاجی پرکشیده 🕊 و دیگه بین ما نبود به یکباره حال عجیبی کردم😥 درست نمی دونم خواب بودم یا بیدار ،💭 حاجی رو که به طرفم می اومد ، عبای سبز رنگ روشنی که چشم نواز بود رو به داشت |🍃😌| توی حاشیه آیات قرآن به زیبایی دوخته دوزی شده بود👌 هیبت عجیبی داشت با اینکه خوشحالی قابل وصفی بهم دست داده بود اما دلهره هم داشتم😓 آروم آروم و در مقابلم ایستاد سلام کردم، آروم و متین جوابمو داد پرسید چرا ؟🙁 گفتم چیزی نیست فقط بچه ها در نبود شما اذیتم می کنن😢 گفت : ناراحت من یه جای مناسبی براتون اون دنیا کردم❤️👌 نسیم بال عبایش رو تکون می داد.نوشته ها و آیات بر روی عبا برق می زدند✨ سرم پایین و محو تماشای اونها شدم در همین حال : راستی مگه تو شهید نشدی؟🤔 پس چرا اینجایی؟😐 گفت : _ چرا ولی اباعبدالله الحسین (سلام الله) بهم ماموریت بیام برای شهیدان رجایی و باهنر نوحه سرایی 🎧 با این حرف شیر علی به رفتم سراغ سال و ماه📆 و متوجه شدم در دولت قرار داریم✊ توی همین فکر بودم که اون شیرین و به یاد موندنی شد😒 وقتی به خودم اومدم چشمامو می مالیدم دیگه چیزی ندیدم پای حاجی رو که ایستاده بود دست زدم و کشیدم روی صورتم و صلوات |😌🌹| یه نسیم اومد🍃 ، حیاط پر شده بود از بوی خوش عطر 🌸🍃 http://eitaa.com/joinchat/684589058Ce5da6bc46f
°•|ـشَہید مُحَمَّد اِبْراهیمِ هِمَّتـ|•°
📝 متن خاکریز خاطرات ۳۲ ✍️ مردی که گمنام بود و گمنام رفت و گمنام موند #متن_خاطره: هر وقت از جبهه بر
. 👆خاکریز خاطرات ۳۳ 🌸هر کس با اموالِ بیت المال سر و کار دارد ، حتماً این خاطره را بخواند #بیت_المال #تقوا #شهیدحسن_غازی #شهدای_اصفهان #جاویدالاثر http://eitaa.com/joinchat/684589058Ce5da6bc46f
°•|ـشَہید مُحَمَّد اِبْراهیمِ هِمَّتـ|•°
. 👆خاکریز خاطرات ۳۳ 🌸هر کس با اموالِ بیت المال سر و کار دارد ، حتماً این خاطره را بخواند #بیت_الما
. 👆خاکریز خاطرات ۳۳ 🌸هر کس با اموالِ بیت المال سر و کار دارد ، حتماً این خاطره را بخواند #بیت_المال #تقوا #شهیدحسن_غازی #شهدای_اصفهان #جاویدالاثر http://eitaa.com/joinchat/684589058Ce5da6bc46f
°•|ـشَہید مُحَمَّد اِبْراهیمِ هِمَّتـ|•°
. 👆خاکریز خاطرات ۳۳ 🌸هر کس با اموالِ بیت المال سر و کار دارد ، حتماً این خاطره را بخواند #بیت_الما
. 📝متن خاکریز خاطرات 33 ✍️ هر کس با اموالِ بیت المال سر و کار دارد ، حتماً این خاطره را بخواند : نسبت به اموالِ بیت المال خیلی دقیق بود. حتی حاضر نبود با تلفنِ پادگان به خونه زنگ بزنه. وقتی علت رو ازش پرسیدند ، گفته بود: شما حاضر میشی به خاطر یک تلفن ، آتش جهنم رو بخرم؟!!! 🌷خاطره ای از سردار شهید حسن غازی 📚 منبع: کتاب ستاره های آسمانی ، صفحه 37 http://eitaa.com/joinchat/684589058Ce5da6bc46f
#همیشه_سیمش_وصل_بود از جیبش کاغذی📃 در آورد و داد به دستم و گفت: «بیا این زیارت عاشورا رو بخون🌱» گفتم: « #حاجی بیا خودت بخون و گریه کن💔. من هزار تا کار دارم.» وقتی بلند شدم بروم. حال عجیبی داشت. زیارت را می خواند و اشک می ریخت.😢🙂 #فرمانده_‌دلها #شهید_محمد_ابراهیم_همت🌹 http://eitaa.com/joinchat/684589058Ce5da6bc46f
°•|ـشَہید مُحَمَّد اِبْراهیمِ هِمَّتـ|•°
#خاطرات_شهدا #از_شهدا_الگو_بگیریم 5 گوشه حیاط #منزل سرم رو روی دیوار گذاشته بودم😓 حالم اصلا خوش ن
6 روزی که خواهــر آقا مهدی از من پرسید : «اگر همسر آینده ات ماموریت زیاد برود چه کار میکنی؟»🙄 بدون معطلی گفتم : «آن موقع دیگه همسرم هستن☺️ و هر امری کنند بر من واجبه که اطاعت کنم.»😉 حرفی که کار خودش را کرد ...😄 و آقا مهــدی و خواهرش را روز شهادت امام هادی(ع) به در خانه ما کشاند .👌 رفتیم که با هم صحبت کنیم و آشنا شویم💓، آقا مهدی به من گفت : « من سیستان و بلوچستان خدمت کردم به امید شهادت الان هم قوه قضائیه هستم انشا الله تا شهادت.»❣ همانجا فهمیدم چه روزهایی در پیش دارم😢 ولی خودم را آماده بیش تر از اینها کردم💪، این گونه شد که برای بله برون💍 به منزل ما آمدند و تمام مدتی که عاقد صیغه عقد محرمیت را می خواند، تربت📿 سید الشهدا(ع)💚 را در دستش میدیدم، آن شب حجب و حیا را در چشمان مهدی میدیدم.😌 اولین باری بود که یک دل سیر نگاهش کردم،😉 من هروز بیشتر عاشقش💕 میشدم و برای اولین بار احساس میکردم تکیه گاه بزرگی در زندگی پیدا کردم. تمام دنیایم آقا مهدی شده بود،💘 وقتی خوشحالی اش را میدیدم گذر زمان را فراموش میکردم و تمام دنیا را در خنده هایش میدیدم ...😇 http://eitaa.com/joinchat/684589058Ce5da6bc46f
°•|ـشَہید مُحَمَّد اِبْراهیمِ هِمَّتـ|•°
🙏 #تمثیل های خدایی 🙏 (۶) ✍✍مثل میخ کج ❗️ 📌📌📌📌📌📌📌 🔹یک میخ اگر راست باشد هر چه هم ضربه بخورد پیش تر ر
🙏 های خدایی 🙏 (7) 😊✍ مثل گل شاداب❗️ 🌹🌷🌹🌷🌹🌷🌹🌷 🌺یک گل وقتی شاداب و با طراوت است که لقمه های پاک در اختیارش قرار بگیرد:آب پاک، خاک پاک. 👨‍👩‍👦‍👦ما آدم ها همین طوریم، یعنی وقتی شاد و شاداب و سر زنده و سر حال هستیم که مواظب لقمه هایمان باشیم؛ لقمه هایمان پاک و طیّب و طاهر باشند. 📖این است که قرآن کریم نصیحت می کند: « وَلَا تَأْكُلُوا أَمْوَالَكُم بَيْنَكُم بِالْبَاطِلِ» آیه ۱۸۸ بقره - ۲۹ نساء 💠یعنی مردم لقمه های حرام را مصرف نکنید. چرا؟ چون افسرده می شوید، ناراحت می شوید، پژمرده می شوید، خشک می شوید. آزرده خاطر می شوید و آسیب می بینید. 🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹 http://eitaa.com/joinchat/684589058Ce5da6bc46f
°•|ـشَہید مُحَمَّد اِبْراهیمِ هِمَّتـ|•°
🙏 #تمثیل های خدایی 🙏 (7) 😊✍ مثل گل شاداب❗️ 🌹🌷🌹🌷🌹🌷🌹🌷 🌺یک گل وقتی شاداب و با طراوت است که لقمه های پا
🙏 های خدایی🙏(8) 🔶مثل چک‼️ ➖➖➖➖➖➖➖➖➖ 🔹چک با کوچکترین قلم خوردگی از اعتبار می افتد، مگر اینکه پشت نویسی شود... 💠گناه، قلم خوردگی است، و آدم را از چشم خدا می اندازد، توبه اما، پشت نویسی است. http://eitaa.com/joinchat/684589058Ce5da6bc46f ➡️✅مطلب را انتشار دهید...
°•|ـشَہید مُحَمَّد اِبْراهیمِ هِمَّتـ|•°
#خاطرات_شهدا #از_شهدا_الگو_بگیریم 6 روزی که خواهــر آقا مهدی از من پرسید : «اگر همسر آینده ات م
7 🌺 ایشان برای اجاره‌ی خانہ ی مشترڪ ، مقداری پول داشت ؛ خانہ ی بزرگ و نوسازی در منطقہ ی خوبی از شهر پیدا ڪردیم . 🌺 وقتی پسندیدیم و از خانہ خارج شدیم ، گوشی آقا حمید زنگ خورد . وقتی تلفن‌شان تمام شد ، گفت « یڪی از دوستانم دنبال خانہ است و پولش ڪافی نیست . 🌺 قبول می‌ڪنی مقداری از پولمان را بہ آن‌ها بدهیم ؟» قبول ڪردم و نصف پول پیش خانہ مان را بہ آن‌ها دادیم . 🌺 نهایتاً یڪ خانہ ی ۴۰ متری و قدیمی را در محلہ ای پایین شهر اجاره ڪردیم . سال بعد ڪہ بہ طبقہ ی بالای همان خانہ نقل مڪان ڪردیم ، از سقفش آب وارد خانہ می‌شد ... 🌹👈 اگر چہ رفاه و آسایش دنیایی‌مان در آن خانہ ڪم بود ، اما آرامش و ایمانی ڪہ از نگاه خدا و امام زمان (عج) نصیبمان می‌شد ، بسیار دلچسب بود . حقوق اندڪ آقا حمید برڪت زیادی داشت . من در آن خانہ ی ۴۰ متری ، بہ شدت خوشبخت بودم . 👉🌹 _شهید_مدافع_حرم http://eitaa.com/joinchat/684589058Ce5da6bc46f
. 🌱تو خودت بانیِ هر روشنی صبحِ منی😍 #شهید_محمد_ابراهیم_همت #روزتون_متبرک_بایاد_شهید☺️🌹 http://eitaa.com/joinchat/684589058Ce5da6bc46f
🏮 مهدوی 🔸 ﺷﺨﺼﯽ ﺑﻮﺩ ﮐﻪ ﭘﻠﻮﯼ ﻏﺬﺍﯾﺶ ﺭﺍ ﺧﺎﻟﯽ میخورد، ﮔﻮﺷﺖ ﻭ ﻣﺮﻏﺶ ﺭﺍ میگذاشت ﺁﺧﺮ ﮐﺎﺭ! میگفت: میخواهم ﺧﻮﺷﻤزگی اش ﺑﻤﺎﻧﺪ ﺯﯾﺮ ﺯﺑﺎﻧﻢ... ﻫﻤﯿﺸﻪ ﻫﻢ ﭘﻠﻮ ﺭﺍ ﮐﻪ میخورد، ﺳﯿﺮ میشد و ﮔﻮﺷﺖ ﻭ ﻣﺮﻍ ﻏﺬﺍ می مانَد ﮔﻮﺷﻪ ی ﺑﺸﻘﺎﺑﺶ! ﻧﻪ ﺍﺯ ﺧﻮﺭﺩﻥ ﺁﻥ ﭘﻠﻮ ﻟﺬﺕ می بُرد، ﻧﻪ ﺩﯾﮕﺮ ﻣﯿﻠﯽ ﺩﺍﺷﺖ ﺑﺮﺍﯼ ﺧﻮﺭﺩﻥ ﮔﻮﺷﺖ ﻭ ﻣﺮﻏﺶ... 🔸 دوران غیبت ﻫﻢ ﻫﻤﯿﻦ طور ﺍﺳﺖ... ﺷﺮﺍﯾﻂ ﻧﺎﺟﻮﺭش ﺭﺍ ﺗﺤﻤﻞ میکنیم؛ سختی هایش؛ دوری هایش و دلتنگی هایش، اما ﻟﺤﻈﻪ های ﺧﻮﺑﺶ ﺭﺍ میگذاریم ﺑﺮﺍﯼ ﺑﻌﺪ از ظهور! ﺭﻭﺯﯼ ﮐﻪ ﻣﺸﮑﻼﺕ ﺗﻤﺎﻡ ﺷﻮﺩ... ﮐﻤﺘﺮ میشود ﺯﻧﺪﮔﯽ ﺩﺭ ﻟﺤﻈﻪ ﺭﺍ ﺑﻠﺪ ﺑﺎﺷﯿﻢ! ﻫﻤﻪ ی خوشی ها ﺭﺍ ﺣﻮﺍﻟﻪ میکنیم ﺑﺮﺍﯼ ﻓﺮﺩﺍﻫﺎ؛ ﺑﺮﺍﯼ ﺭﻭﺯﯼ ﮐﻪ ﻗﺮﺍﺭ ﺍﺳﺖ ﺩﯾﮕﺮ ﻣﺸﮑﻠﯽ ﻧﺒﺎﺷﺪ. در اینکه ظهور شیرین است و لحظه دیدار فوق العاده، شکی نیست؛ اما یادمان باشد همین ﺩﺳﺖ ﻭ ﭘﻨﺠﻪ ﻧﺮﻡ ﮐﺮﺩﻥ با ﻣﺸﮑﻼﺕ است که خاطرات شیرین فردایمان را می سازد. 🔸 پس تا میتوانید با عشق امام، حال زندگیتان را خوب کنید، و به خودتان افتخار کنید. امام سجاد میفرمایند: «کسانی که منتظر ظهور او هستند برتر از اهل هر زمانی هستند و غیبت برای آنها به منزله مشاهده است» (مصباحُ الهُدی؛ ص ۳۱۹) http://eitaa.com/joinchat/684589058Ce5da6bc46f
🍃🍂دستوری از امام زمان جهت هر حاجتی 🍂🍃 ✍ مرحوم سيد شهاب الدين مرعشی نجفی در ملاقاتی كه با امام زمان عج داشته، آن حضرت بر اين عمل برای طلب هر حاجتی تاكيد داشتند. 👈 بعد از نماز صبح سوره «يس» 👈 بعد از نماز ظهر سوره «عمّ» 👈 بعد از نماز عصر سوره «نوح» 👈 بعد از نماز مغرب سوره «واقعه» 👈 و بعد از نماز عشاء سوره «ملك» خوانده شود 👈 و نيز تاكيد مي‌فرمود بر خواندن دو ركعت نماز بين مغرب و عشا که در ركعت دوم آن سوره واقعه خوانده شود. 📚 شیفتگان حضرت مهدی: ۱/۱۳۳ http://eitaa.com/joinchat/684589058Ce5da6bc46f
°•|ـشَہید مُحَمَّد اِبْراهیمِ هِمَّتـ|•°
#خاطرات_شهدا #از_شهدا_الگو_بگیریم 7 🌺 ایشان برای اجاره‌ی خانہ ی مشترڪ ، مقداری پول داشت ؛ خانہ ی ب
8 🔹بعد از جنگ وقتی برای بازدید از منطقه حرکت می کردیم و به می رسیدیم دیگر نیازی به خواندن مصیبت نبود🚫! رو به قبله می نشست و به افق خیره می شد، اشک در حلقه می زد، بعد به شدت گریه می كرد😭. نگاه به خیلی در انسان تأثیر گذار بود👌. 🔸رضا علیپور می گفت: «بعد از آنكه سید از خانه خدا🕋 برگشت برای گفتن زیارت قبولی رفتیم منزلشان🏡.» سید گفت: «وقتی رفتم توی سرزمین ، یک جایی خلوت كردم. اول بینی ام را روی خاک گذاشتم و خاک را ، می دانی چه بویی را حس كردم⁉️» گفتم: «نه.» 🔹با حال عجیبی ادامه داد: «من را احساس كردم. بعد هم خیلی گریه كردم😭، اطرافم كسی نبود. ، گریه كردم. می گفتم آقا من لایق نیستم❓ می خواهم برای یک بار هم كه شده، حتی به صورت شما را ببینم، آن قدر گریه كردم كه اطراف سرم كاملاً خیس شده بود.» آری👌، سید همه جا به یاد شلمچه بود. 🔸علیپور می گفت: «یک شیشه عطر خوشبو😌 از به سید مجتبی رسیده بود.» آقا سید در مراسم ازدواج رفقا💍 كه دعوت می شد به آن ها می گفت: «این شیشه عطر سوغات سید علی است كه از آورده، حیفم می آید كه فقط خودم از آن استفاده كنم. در این روز مبارک به یاد سید علی و تشرف او به (ع) شما را هم معطر می كنم☺️.» 🔹سید حتی در این لحظه ها هم از شهیدش غافل نبود🚫 و با این كار به دیگران هم یادآوری می كرد. http://eitaa.com/joinchat/684589058Ce5da6bc46f
4_5953945607180648805.mp3
9.87M
یا اباصالح پس ڪے مے آیے😭😭😭 او هم زبانے😭 دریغ از یڪ ڪبوتر نامہ رسانے😭 تا ڪہ نویسم نامہ بہر یار جانے😭 صاحب زمانے باز ڪرده ام هواتو یارجمکرانے😭😭😭 شرمنده ایم آقاجون😭😭 نشم مایہ ے ننگت آقاجون😭😭 آقاجان مارو ببخش😭😭 نڪنہ این گداتو پاڪ یادت بره😭 خیلی قشنگه حتما دانلود کنید😭 http://eitaa.com/joinchat/684589058Ce5da6bc46f
✨شهیدان سخت دلتنگ وغریبم...😢 ✨خمار جرعه ای امن یجیبم...😞 🌷🕊🌷🕊 ✨شهیدان خدایی بی قرارم...😭 ✨خدایا طاقت ماندن ندارم...😭 🌷🕊🌷🕊 ✨چه تنها مانده ام افسرده برخاک...😭 ✨شما رفتید تا افلاک چالاک...😭😭 🌷🕊🌷🕊 ✨مرا تنها رها کردید و رفتید...😢😭 ✨به حسرت مبتلا کردید و رفتید...😭 🌷🕊🌷🕊 #یا_زهرا_سلام_الله_علیها...🍃🌹 #شهدا_گاهی_نگاهی ...🍃🌹 #شهید_ابراهیم_همت🍃🌹 ╭━━⊰❀🇮🇷❀⊱━━╮ http://eitaa.com/joinchat/684589058Ce5da6bc46f ╰━━⊰❀♥️❀⊱━━╯