#اخلاق_شهدایی
اون شب بہ #سنگر ما آمده بود تا شب را در سنگر بگذراند
ولی ما او را نمی شناختیم.
هنگام #خواب گفتیم:
« پتو نداریم برادر !!! »
گفت : « ایرادی نداره ... »
یڪ #برزنت زیر خود انداخت و خوابید.
صبح وقت #نماز فرمانده گردانمان آمد و گفت:
« برادر #خرازی شما جلو بایستید.»
و ما تازه فهمیدیم ڪه او فرمانده لشگر حاج #حسین_خرازی بود ...
#شهید_حسین_خرازی
فرمانده لشگر امام حسین (ع)
❤️ @hemmat_hadi
کاش میشد بچهها را جمع کرد
#سنگر آن روزها را گرم کرد
کاش میشد بار دیگر#جبهه رفت
#جنگ عشقی کرد و تیری خورد و رفت…
شادی روح#شهدا و امام#شهدا صلوات
#صبحتون_شهدایی
🖤 #کانال_سلام_بر_ابراهیم
🖤 @hemmat_hadi