هادی می گفت: یکبار در #نجف تصمیم گرفتم که #سه_روز آب و غذا کمتر بخورم یا اصلاً نخورم تا ببینم مولای ما #امام_حسین(ع) در روز عاشورا چه حالی داشت.
این کار را شروع کردم. روز سوم حال و روز من خیلی خراب شد. وقتی خواستم از خانه بیرون بیایم دیدم چشمانم سیاهی می رفت. همه جا را مثل دود می دیدم. اینقدر حال من بد شد که #نمی_توانستم روی پای خودم بایستم.
#شهید_محمدهادی_ذوالفقاری
❤️ @hemmat_hadi
🍂تفکـ💭ـر فرهنگی جالبی داشت! او یک چادر⛺️ در راه نجف تا #کربلا راه اندازی کرد و نمایشگاه تصاویر #نبرد با داعش👹 را برای زائران اربعین قرار داد.
🍀شیخ #هادی برای این نمایشگاه بسیار زحمت کشید؛ به طوری که طی چند #شبانه_روز کمتر از سه ساعت🕰 خوابید.
🍂اما از آنجا که عاشقـ❤️ #گمنامی بود، همین که نمایشگاه آغاز شد به #نجف برگشت!
#شهید_محمدهادی_ذوالفقاری
❣از #خصوصیات بارز هادی کمک پنهانی💸 به نیازمندان چه در ایران🇮🇷 و چه در# عراق بوده است که این از اظهارات بعضی نیازمندان بعد از #شهادتش روشن شد.
❣انرژیاش را وقف #بسیج و کار فرهنگی و هیئت کرده بود و بیشتر وقتش در مسجد محله و پایگاه در کنار دوست صمیمی و استادش زنده یاد همسفر شهدا #سیدعلیرضامصطفوی و انجام کارهای فرهنگی می گذشت.
#شهید_محمدهادی_ذوالفقاری
❤️ @hemmat_hadi
هادی می گفت: یکبار در #نجف تصمیم گرفتم که #سه_روز آب و غذا کمتر بخورم یا اصلاً نخورم تا ببینم مولای ما #امام_حسین(ع) در روز عاشورا چه حالی داشت😔.
این کار را شروع کردم. روز سوم حال و روز من خیلی خراب شد😓. وقتی خواستم از خانه🏡 بیرون بیایم دیدم چشمانم سیاهی می رفت. همه جا را مثل دود می دیدم. اینقدر حال من بد شد که #نمی_توانستم روی پای خودم بایستم.
#شهید_محمدهادی_ذوالفقاری
@hemmat_hadi
#علی_ولی_الله
🔰هادی ماجرای اقامتش در #نجف را اینگونه تعریف کرد:↯↯
وقتی رفتم نجف ✘نه پولی داشتم ✘نه کسی رو میشناختم؛ چند روز کار من این بود که نون و بیسکویت🍪 میخوردم و در کلاسهای درس📚 حاضر میشدم. #شب_ها در محوطه حرم یا کوچه ها میخوابیدم؛ کم کم پولم برای خرید نون #تموم_شد.
🔰سختی و مشقات خیلی بهم فشار می آورد😣 اما زندگی در #کنار_مولا برایم خیلی لذت بخش بود. آخر از خود #مولاعلی خواستم که مشکلم را برطرف کند👌 یکی از متولیان یک موسسه اسلامی، #منزل مسکونی قدیمی🏚 و بزرگی به من داد. و به عنوان #طلبه در حوزه نجف پذیرفته شدم✅
🔴شهید ذوالفقاری عاشق و دلداده ی #امیرالمومنین علیه السلام بود و به عشق مولا و در #جوار مولا در وادی السلام #نجف پیکر مطهرش مدفون گشت. |
#شهید_محمدهادی_ذوالفقاری
#شهید_مدافع_حرم🌷
❤️👉 @hemmat_hadi
🌸🍂 #الگو_بردارے_از_شهدا
♦️ #همیشه روی لبش لبخند بود نه از این بابت که مشکلی ندارد من خبر داشتم که او با کوهی از مشکلات دست و پنجه نرم می کرد...
♦️اما هادی مصداق واقعی همان حدیثی بود که می فرماید:
⚜مومن شادی هایش در چهره_اش
وحزن و اندوهش در درونش می باشد.
♦️اولین چیزی که از هادی در ذهن دوستان نقش بسته، چهرهای بـود کـه با لبـخند آراسـته شده بـود و رفـاقت با او هیچ کـس را خسته نمی کرد
#شهید_محمدهادی_ذوالفقاری
#شهید_مدافع_حرم
❤️ @hemmat_hadi
💠 مراقبه قبل از تولد
💢به گفته مادرش، « #مراقبهها درموردهادی پیش از تولدش آغاز شد.
از همان کودکی راهش مشخص بود. #نمازشب میخواند در قنوتش شهدا را دعا میکرد».
💢خانوادهاش میگویند کسی که همهاش زمزمه یا حسین(علیه السلام) روی لب دارد #عشقش به اهل بیت مشخص میشود. به همین خاطر شهید ذوالفقاری #مداح هیئت رهروان شهدا و عاشق هیئت موجالحسین بود.
💢کمدش پر بود از عکسهای #حاج_همت، #شهید_دینشعاری و #ابراهیم_هادی.
💢میگفتند: بیشتر وقتش برای بسیج و کار فرهنگی برای #شهدا بود. و آخر عشقش به #طلبگی ختم شد. نجف را انتخاب کرد و از این راه به #شهادت رسید .
#شهید_محمدهادی_ذوالفقاری🌷
#شهید_مدافع_حرم
❤️ @hemmat_hadi
🔸همیشه روی لبش لبخند بود، نه از این بابت که هیچ مشکلی نداشت، اما هادی مصداق همان حدیثی بود که میفرمایند: مومن شادیهایش در چهره است و حزن و اندوهاش در درونش میباشد.
🔹همهی رفقای ما او را به همین خصلت میشناختند، اولین چیزی که از هادی در ذهن دوستان نقش بسته بود، چهرهای بود که با لبخند آراسته شده بود، از طرفی هم بذلهگو و اهل شوخی و خنده بود، رفاقت با او هیچکس را خسته نمیکرد، در این شوخیها دقت میکرد که هیچ گناهی از او سر نزند.
#شهید_محمدهادی_ذوالفقاری 🌷
🟢 @hemmat_hadi