✨﷽
💠وَ فِرُّوا إِلَى اللَّهِ مِنَ اللَّه...
و از خدا ، به سوی خدا #فرار کنید...
نهج البلاغه/خطبه24
. .
❣خدا مبدأ من بود ...
و شیطان ...
مقصدم !
این است ...
فرار های ...
بنده های گنه ڪار ...
.
.
.
❣چند روزِ دیگر ، قرار است ...
به عمرم افزوده شود ...؟!
ڪسی می داند ؟!
حتی چند ثانیه دیگر را؟!
.
❣میخواهم این ثانیه ها ... دقیقه ها ...
ساعت ها ... روزهای پایانی را ...
فقط به سوی خدا فرار ڪنم ...
مقصدِ شیطان....
سراب است و نرسیدنی ...
#چرا باید به سمت #سراب حرڪت ڪنم؟!
#من_خدا_را_دارم ...همین ڪافی ست ...
.
.
✨ #عاشق_شویم #عاشق_خدا
✨ #نهج_البلاغه_بخوانیم_لطفا ...
❤️ eitaa.com/joinchat/1435435010C1570151a0a
با تو ، مقصدم ، دیدنی تر است ...
.
#خاطرات_شهدا 🌷
🔻راوی: همسرشهید
🔰بسیار شوخطبع و #مهربان بود، حتی برخی اوقات مادرش به او تذکر می داد که در بحثهای جدی #شوخی نکند❌ اما او همیشه با شوخطبعی پاسخ میداد با کودکان #کودک بود و با بزرگان بزرگ!
🔰شاید اینگونه به نظر بیاید که #ریاضت محض داشت و فقط نماز📿 و قرآن میخواند، از دنیا بریده بود، اما #صادق اینگونه نبود به هر کاری در جای خود میرسید از #عبادت گرفته تا تفریحات!
🔰چون فردی اجتماعی بود به همین خاطر #اکثراً دیر🕚 به خانه میآمد و جر و بحثهای مادر و فرزندی سر دیر #آمدنش بینشان پیش میآمد. خیلی وقتها شده بود که از پدرش هم پنهان میکردم و برخی اوقات #پدرش میخوابید و من همچنان منتظر او میشدم، با وجود اینکه از خودش مطمئن بودم اما #نگران هم میشدم.
🔰صادق خشک مقدس نبود اما به #واجباتش هم عمل میکرد مثلاً وقتی روزه مستحبی میگرفت به همه اعلام نمیکرد، چندین بار خانواده دیده بودند که با زبان #روزه به استخر رفته حتی برای آنها هم سئوال شده بود که «چرا روزه به #استخر میروی⁉️» گفته بود: «تا اذان کنار استخر بودم و بعد اذان سرم را زیر آب بردم.»
🔰همه چیز در زندگی #صادق جای خودش را داشت! مانند تمام افراد عادی بود حتی میتوانم بگویم برخی زمانها شده بود که #نماز_صبحاش قضا شود یا به سختی بیدارش میکردند، اما در مقابل شبهایی هم با خواندن #نماز_شب با خدا مأنوس می شد. مردمداری را میتوانم #مهمترین ویژگی صادق بود.
🔰هوش سرشاری داشت و کافی بود #تصمیم بگیرد در یک حوزه ورود کند، در کمترین مدت زمان به تبحر کافی دست مییافت و در خیلی از موارد از بقیه اطرافیانش جلو میزد صادق #عاشق_خدا بود. ارادت خاصي به اهل بيت(ع) داشت. ذرهای به #مادیات ارزش قائل نبود فقط در حدی به دنبال مادیات💰 بود که معاش #عادی زندگیاش را تأمین کند و تا لحظه شهادت🌷 مادیات نتوانست او را به سمت خود بکشاند.
#شهید_صادق_عدالت_اکبری
#شهید_مدافع_حرم
#سالروز_شهادت🌷
@hemmat_hadi
🔰عباس بعد از یک ماه #نامزدی آمد پیش من؛ گفت: «میخواهم به #سوریه بروم»، قبلا هم چند بار به من گفته بود، بهش گفتم #عباس سوریه رفتن تو با منه، من نمیخوام جوانی پیش من باشه که جنگ و خون و آتش را ندیده باشه؛ مطمئن باش بالاخره تو را میفرستم.
🔰 اما چرا آنقدر #اصرار میکنی که الان بروی عباس گفت «حاجی؛ من دارم #زمینگیر میشم میترسم وابستگی من را زمینگیر کنه?!». اصرار عباس آنقدر زیاد شد که گفتم عباس برو، وقتی گفتم برو، گل از گلش شکفت
🔰عباس یک #جوان بیست و سه ساله، در سختترین مکان قرار میگیرد که بیشترین رفت و آمدها و مراجعات و هماهنگیها آنجاست یک لحظه هم به کسی اخم نکرد #اخلاق عباس همهمان را کشته بود.
🔰 عباس از بیست سالگی شروع کرد به #آموزش دادن بچههای هم سن و بلکه بزرگتر از خودش.عباس همان کارهایی که ما به آن عمل نمیکنیم را انجام میداد و همین سبب شد به این #مقام برسد.
🔰عباس به چیزهایی که ما به آن آلوده بودیم آلوده نبود. مراقب چشمش بود، مراقب نفسش بود اینطوری نبود که هر شب نماز شب بخواند ولی #نماز_شب میخواند.
🔰خلوت داشت, سجدههای طولانی داشت اگر اینها نباشه، اگر #عاشق_خدا نباشی خدا عاشقت نمیشه . عباس #دنیا را رها کرده بود و عاشق خدا شده بود. از آن طرف جوانی هم میکرد. جوانی او #حلال بود ولی حواسش بود دچار غفلت نشود.
راوی:ســردار حمید اباذری
#شهید_عباس_دانشگـــر
❤️ @hemmat_hadi