(شهیدابراهیم هادی)
بيشتر دوستان و بستگان ابراهیم می گویند: در آن دوران کثیف كه فساد همه جا را گرفته بود، اگر ابراهیم نبود معلوم نبود وضعيت ما چه مي شد؟!
او ما را اول جذب زورخانه و ورزش می کرد،بعد ما را هیئت می برد.
او دلسوزانه برای هدایت نزدیکان وقت می گذاشت...
#داداشیم
#یادش_باصلوات
❤️ @hemmat_hadi
| 📸 | شهید «هادی طارمی» در جوار برادر شهیدش به خاک سپرده میشود |
🥀پیکر مطهر شهید « #هادی_طارمی »، همرزم شهید حاج قاسم سلیمانی و یکی از شهدای حمله تروریستی آمریکا از محله شادآباد و محل زندگی شهید به سمت گلزار شهدای🌷 بهشت زهرا در حال تشییع است.
🥀قرار است پیکر شهید طارمی تا پیش از ظهر امروز در #قطعه۵۰ گلزار بهشت زهرا همجوار برادر شهیدش به خاک سپرده شود.
#شهید_هادی_طارمی
❤️ @hemmat_hadi
🔻امشب؛اقامه نماز لیله الدفن برای شهدای مقاومت
🔹قال رسول الله صلی الله علیه و آله : یشفع الشّهید فی سبعین من اهله/ شهید هفتاد نفر از بستگان خود را شفاعت می کند.
🔹از مردم مومن و انقلابی دعوت می شود به پاس قدردانی از مجاهد بزرگ و فرمانده شجاع امت اسلام ، امشب پس از نماز عشاء ، نماز لیله الدفن را برای شهدای جهانی مقاومت قرائت نماییم :
1. شهید قاسم سلیمانی، فرزند حسن
2. شهید حسین پورجعفری، فرزند محمد
3-شهید شهرود مظفری ،فرزند حسین
4- شهید هادی طارمی،فرزند محمد رضا
5-شهید وحید زمانی نیا، فرزند فریدون
و
6- شهید جمال ابن جعفر (ابومهدی المهندس)
یادآوری می شود نماز لیله الدفن از نماز های مستحب موکد است که در اولین شب خاکسپاری مومنان قرائت می شود . این نماز دو رکعت است که در رکعت اول سوره مبارکه حمد و آیت الکرسی و در رکعت دوم، سوره مبارکه حمد و ۱۰مرتبه سوره مبارکه قدر خوانده می شود .
در پایان بعد از سلام نماز،
می گوییم:
اللهم صل على محمد و آل محمد و ابعث ثوابها الى قبر .... ( نام شهدا و نام پدر )
🌐 @kabarresan
🔰روایت سردار باقرزاده از وضعیت پیکر سپهبد شهیدقاسم سلیمانی و دیگر شهدا در محضر مقام معظم رهبری
💢فرمانده کمیته جستوجوی مفقودین ستادکل نیروهای مسلح:
🔹به آقا عرض کردم: دیشب که خواستیم #شهدا را کفن کنیم کربلا را دیدیم، همه بدنها اربا اربا بود، حاج قاسم #پنج_تکه شده بود، سر در بدن نداشت? بخشی از کتف و دست راست و ...، #ابومهدی مهندس هم فقط چند تکه از بدنش.
🔹با اینکه برای #کفن کردن همه وسائل را داشتیم، پارچه داشتیم، پنبه داشتیم، پلاستیک و دیگر لوازم را داشتیم اما نمیتوانستیم این پیکرها را خوب جمع و جور کنیم? و به سختی تیمم داده و کفن کردیم، نمیدانم امام زین العابدین در #کربلا چطور جنازه سید الشهداء را با بوریا جمع کرد
#سردار_آسمانی
#شهید_سپهبد_قاسم_سلیمانی
❤️ @hemmat_hadi
#همسر_شهید:
گاهی که می خواستیم به مهمونی بریم کمی چند لقمه #غذا می خورد و می گفت:
باشد که فقط برای #رضای_خدا برویم نه برای شکممان
این #اخلاص عمل رو از علی بن ابی طالب (علیه السلام) آموخته بود
چون #حدیثی از حضرت علی در این باره نقل شده است که قبل از رفتن به مهمانی مقداری #طعام میل می فرمودند و می گفتند: می خواهم فقط برای رضای خدا به مهمانی بروم نه به خاطر غذا خوردن
#شهید_نعمت_الله_نجفی🌷
❤️ @hemmat_hadi
سلام بر ابراهیم
✨﷽✨ ❣سلام عليڪم 💠 طرح جمعی #ختم قرآن📖 و #صلوات 💠به نـیت تعجیل درامرفرج وسلامتی مولامون، شادی رو
اتمام چهارمین ختم قران هدیه به سردار قلبمون💔
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔰در رثای شهيدی که حاج #قاسم_سلیمانی عاشقش بود؛
🔹صحبت هاي حاج قاسم درباره شهيد #مصطفی_صدرزاده: من واقعا" عاشقش بودم..
@hemmat_hadi
🔰وقتي به خانه مي آمد ، من ديگر حق نداشتم كار كنم? .بچه را عوض مي كرد ، #شير برايش درست مي كرد .
🔰سفره را مي انداخت? و جمع مي كرد ، #پابه_پاي من مي نشست ، لباس ها? را مي شست ، پهن مي كرد ، خشك مي كرد و #جمع مي كرد .
🔰آن قدر محبت? به پاي زندگي مي ريخت كه هميشه به او مي گفتم : درسته كه #كم مي آيي خانه ؛ ولي من تا #محبت_های_تو را جمع كنم? ، براي يك ماه ديگر وقت دارم .
🔰نگاهم مي كرد و مي گفت : تو #بيشتر از اين ها به گردن من حق داري?.يك بار هم گفت : من #زودتر_از_جنگ تمام مي شوم
🔰وگرنه ، بعد از جنگ به تو نشان مي دادم #تمام اين روزها را چه طور جبران مي كردم?
🎤به روایت همسر شهید
#شهید_حاج_محمدابراهیم_همت
❤️ @hemmat_hadi
اوائل #ازدواج نمیتونستم خوب غذا درست کنم. یه روز #تاس_کباب بار گذاشتم.
همین که یوسف اومد رفتم سرِ قابلمه تا #ناهارو بیارم ولی دیدم همهی سیب زمینی ها له شده.
خیلی #ناراحت شدم. یه گوشه نشستم و زدم زیر گریه.
وقتی فهمید واسه چی #گریه میکنم، خندهاش گرفت و خودش رفت غذا رو آورد سر سفره.
اون روز این قدر از غذا #تعریف کرد که اصلاً یادم رفت غذا خراب شده.
#شهید_یوسف_کلاهدوز🌷
❤️ @hemmat_hadi
🔻واکنش #سردار_سلیمانی به پیشنهاد کاندیداتوریاش برای ریاستجمهوری
🔻«حجتالاسلام حاج علیاکبری» خطیب نماز جمعه تهران به نقل از یکی از دوستان خود گفت:
🔰به حاج قاسم گفتم که #محبوبیت شما اقتضا میکند کاندیدای ریاست جمهوری شوید. ایشان در جواب گفتند:
👈من نامزد گلولهها و #نامزد_شهادت هستم. سالهاست در این جبههها به دنبال قاتل خودم هستم، امّا او را پیدا نمیکنم.
🍑 @tebebagher
💠 دوری از #نامحرم
🔺از صحبت با نامحرم بسیار گریزان بود. اگر میخواست با #زنی نامحرم، حتی بستگانش صحبت کند، به هیچ وجه سرش را بالا #نمیگرفت.
🔻به قول دوستانش، #ابراهیم به زن نامحرم #آلرژی داشت
#شهید_ابراهیم_هادی
❤️ @hemmat_hadi
💠من یک روز شهید میشوم
🌷 #حسین_ولایتی_فر در شش تیرماه 1375 در شهرستان #دزفول دیده به جهان گشود. هشت سالگی عضو #جلسات_قرآن مسجد حضرت مهدی(عج) شد. حضور چندین ساله در فضای مسجد و جلسات تاثیر به سزایی در شکل گرفتن #روحیات حسین گذاشت.
🌷در 20 سالگی جذب سپاه شد. دورههای #تکاوری را پشت سر گذاشته بود. محل خدمت حسین بعد از گذراندن دورههای ابتدایی #اهواز بود.
🌷در جمع رفقای هیئتی حسین لقب #سردار داشت. همیشه میگفت: «من یک روز شهید میشوم.»
🌷هیچوقت اهل ریا نبود، اما یکجا #ریا کرد آنجایی که گفت:«بذار تا ریا بشه تا بقیه یاد بگیرند، من میدانم شهید میشوم.» همیشه میگفت: «من یک روز #شهید میشوم.»
🌷حتی یکبار هم در همان سنین نوجوانی به علت بازیگوشی معلم او را از کلاس بیرون کرد. حسین هم میگوید: «حالا که مرا از کلاس بیرون میکنید حرفی نیست، اما حواستان باشد که دارید #شهید_آینده را از کلاس بیرون میکنید.»
🌷چند وقتی پیگیر اعزام به #سوریه شد؛ اما شرایط جوری نشد که بتواند #مدافع_حرم شود. سرانجام روز 31 شهریور ماه 97 در حمله تروریستها به مراسم رژه نیروهای مسلح اهواز، حسین ولایتی فر در سن 22 سالگی به #شهادت رسید.
#شهید_حسین_ولایتی_فر
❤️ @hemmat_hadi
محمـد آقا با برادرم دوست بود و با هم #هیئت میرفتند خانواده ایشون چند باری منو دیده بودن خیلےتمایل داشتند وصلتے صورت بگیره. اما چون فاصله سنےمن و #محمد آقا زیاد بود قبول نمےکردم
من متولد مرداد ۶۷ و محمد آقا شهریور۵۶ محمد آقا تو سفرے که به کربلا داشته در حرم #حضرت_عباس (ع) #متوسل به این بزرگوار شده و از ایشون همسر #مؤمن و محب اهلبیت (ع) را میخواد
همزمان با این موضوع #بـرادرم یک بار دیگه این موضوع رو به من گفت و خواست بیشتر فکر? کنم نمیدونم چیشد که #موافقت کردم که بیاد
از امام حسین(ع) هم خواستم هرچی خیر و #صلاحه پیش روم بذاره? وقتے محمد آقا به خواستگاریم اومد تازه از #کربلا برگشته بود
اول صحبتهامون یه روایت برام گفت: « نجات و رستگاری در راستگویی است.» تا این حرف رو شنیدم یه کم #دلهره ای رو هم که داشتم برطرف شد
گفت من #خواب دیدم که خدا به من ۲دختر دوقلو میبخشه و همسری خوب و مهربان دارم، ولےهمه این چیزها رو میگذارمو #شهادت در راه خدا رو انتخاب میکنم خوابهای محمد آقا همیشه #رؤیای_صادقه بود....
#شهید_محمد_پورهنگ
#طلبه_شهید_مدافع_حرم
❤️ @hemmat_hadi
🔹شهید زاهدپور و همرزمانش در شهر #حلب سوریه با تکفیری های داعش درگیر شدند و تعدادی زخمی و #شهید می شوند.
🔸این تعداد از رزمندگان سمت دشمن می مانند که رزمندگان اسلام و #مدافع_حرم شب بعد عملیاتی برای آزادسازی زخمی ها و شهدا انجام می شود
🔹که پیکر مطهر #شهید_اسماعیل_زاهدپور و تعداد دیگری از زخمی ها و شهدا از داعش بازپس گرفته می شود.
#شهید_اسماعیل_زاهدپور
#شهید_مدافع_حرم 🌷
❤️ @hemmat_hadi
🔰دوری از گناه از کلام شهید
🔹یه روز با #مسعود در مورد گناه کردن افراد و مکروه بودن یا یه سری کارا که وجهه اونا تو جامعه خوب #نیست صحبت میکردیم.
🔸مسعود می گفت: ما نباید به گناه نزدیک بشیم و باید برای خودمون #ترمز بذاریم. اگه بگیم فلان کار که به گناه نزدیکه ولی #حروم نیست رو انجام بدیم تا گناه فاصله ای نداریم
🔹پس باید برای خودمون چند تا ترمز و عقب گرد موقع نزدیک شدن به #گناه بذاریم تا به راحتی مرتکب گناه نشیم.....
راوی: دوست شهید
#شهید_مسعود_عسگری
❤️ @hemmat_hadi
🔹علاقه خاصی به اهلبیت خصوصا #حضرت_ابوالفضل(ع) داشت و همیشه نام حضرت ابوالفضل(ع)🌷 وِردِ زبانش بود...
🔸محمدحسین واقعاً #مظلوم بود. 2 ساله بود که از روی رختخواب? افتاد و دندان، زبانش را سوراخ کرد. وقتی من او را به بیمارستان رساندم، او اصلاً گریه نمیکرد و صدایش درنمیآمد
🔹در اتاق عمل,زبان #محمدحسین را بخیه زدند و دوختند اما صدای محمدحسین اصلا در نیامد? خیلی مظلوم بود و در درد? کشیدن خیلی طاقت داشت.
🔸علاقه خاصی به #ائمه و امامان و اهلبیت بخصوص "حضرت ابوالفضل(ع)" داشت، برای من جالب بود وقتی عکسها? و فیلمهای مُحرمش را نگاه میکردم، #محرم سالهای قبل تیشرت با اسم «یا ابوالفضل(ع)» داشت
🔹و همین محرمی که در #سوریه بود تیشرت و سربندی که به همه آنها داده بودند, روی همه تیشرتها و سربندها نوشته بود « #یا_حسین(ع)» ولی به طور اتفاقی و سربند «یا ابوالفضل(ع)» به محمدحسین افتاده بود.
راوی: مادرشهید
#شهید_محمدحسین_میردوستی
❤️ @hemmat_hadi
🔰شهید اسماعیل #زاهدپور فرزند رجب ۳۰ شهریور سال۱۳۵۰ در شهرستان #کردکوی دیده به جهان گشود. وی دارای دو فرزند به نامهای "علی و ارمیا" است.
🔰ایشان نیروی بازنشسته تیپ یکم نینوا #سپاه استان گلستان بود و از تکاوران یگان #صابرین، تیپ مردم پایه نینوا گلستان و از مربیان پاراگلایدر و چتربازی بودند.
🔰این شهید بزرگوار پس از سالهای متمادی خدمت صادقانه در سپاه چند سال پیش #بازنشسته شدند. او همیشه دل نگران جا ماندن ازقافله ی شهادت بود .این شهید عزیز از ۱۳ سالگی درجبهه های حق علیه باطل شرکت داشتند
🔰سالها هم درمناطق غرب کشور مشغول #دفاع از حریم کشور بودن. اسماعیل در اوایل جوانی با دختر یکی از اقوام به صورت سنتی ازدواج میکند. در چندسال اخیرگویا گمشده ای داشت گمشده اش #شهادت بود بخاطر دوری ازفرهنگ شهیدوشهادت غمگین بود به همین خاطرمراسم #یادواره_شهدا را ازدست نمیداد.
🔰او به مدت یک ماه به صورت #داوطلب در سوریه به مبارزه با تکفیری های داعشی ملعون مشغول بود که در ۱۱ آبان ماه #سال۹۴ مصادف با #عاشورای حسینی* بدست مزدوران سعودی وداعش در شهر حلب سوریه به درجه رفیع شهادت نائل آمد
#شهید_اسماعیل_زاهدپور
❤️ @hemmat_hadi
#تقوای_شهید
همچون شهید ابراهیم هادی که #خالصانه برای خدا کار کرد و همواره و همه جا تلاش کرد و #تقوا پیشه کرد و خود را از هر گناه و نامحرمی دور کرد و خدا هم #به_وقتش همه ی کارهای خالصانه ش را بین مردم آشکار و نهان کرد
پس بکوش که هر چقدرم #باتقواتر باشی گمنام تر و خالص تری و خدا هم همه ی اعمال وکارهای گذشته اتان را در بین زمینیــان و آسمانیان پر رنگ و پر رنگ تر از قبل می کند و نوری تمام نشدنی به آن می دهد پس تقوا کنید و اصلا و ابدأ گرد #گناه و وسوسه های شیطانی نچرخید تا #عاقبتی_بخیر داشته باشید .
#شهید_ابراهیم_هادی
❤️ @hemmat_hadi
📖خاطره ای از شهید صفری
🔹مادر شهید سعید #علیزاده به او گفته بود یا شهید شد بیا و یا سالم برگرد و #جانباز نشو سعید علیزاده هم جانباز شده بود و قبل از اینکه دوستانش بالای سرش برسند تکفیریها او را به رگبار بسته? و به #شهادت رسانده بودند.
🔸 #نوید بالای سرش بود که میگفت: «من گفتم #مادرت دوست ندارد اینطوری بروی، برای همین شهیدت کردند🌷» دستش را گرفته بود و گاهی #میخندید و گاهی گریه میکرد
#شهید_نوید_صفری
#شهید_سعید_علیزاده
❤️ @hemmat_hadi
💠پشتیبان ولایت
🔰سال دوم راهنمایی بود و ما در #کرج زندگی می کردیم . قرارشد که مقام معظم #رهبری برای دیدار با مردم کرج تشریف بیاورند. مردم همه جا را چراغانی کرده بودند. من به خانه? آمدم و دیدم که #رسول در خانه است. در حالی که نباید در آن ساعت از روز خانه می بود
🔰علتش را از رسول پرسیدم. گفت: امروز معلمشان سر کلاس گفته بود: ما نمی دانیم این #حکومت را چگونه باور کنیم از یک طرف می گویند #اسراف گناه است و از طرفی هم شهر را چراغانی کرده اند?!!!
🔰بروید ببینید در شهر چه خبر است ؟!!! حرفش که به اینجا می رسد رسول بلند می شود و می گوید: چراغانی که چیزی نیست، #جانمان را هم فدای آقا می کنیم.
🔰معلم هم عصبانی می شود و می گوید: #خلیلی باز تو حرف زدی؟! در این کلاس یا جای منه یا جای تو?! رسول هم از سر جایش بلند می شود ومی گوید: #شما استادی و من به احترام شما می روم
#شهید_رسول_خلیلی(محمدحسن)
❤️ @hemmat_hadi
#شهید_سید_حمید_تقوی_فر
روایتی از دوست شهید
🔰 #صبح_جمعه که بیدار می شد، غسل جمعه می کرد می رفت امامزاده محمد می نشست تا ظهر، ظهر می رفت #نمازجمعه.
🔰ما داشتیم کار می کردیم می گفتم: حاجی چقدر #خونسرده چقدر بیخیال مردم هم میومدن پیشش خیلی خونگرم بود با هاش ارتباط برقرار می کردن.
🔰حاجی به قلب های مردم #بلد_سوریه حکومت می کرد. وقتی پشت بیسیم اعلام کردم حاجی دستشو گذاشت تو دست #شهیدهمت (شهید شد)
🔰این کلمه رو نمیتونستم بگم. نیم ساعت بعدش که اومدیم بلد، همه مردم بلد ، شاید بگم زن هاشون هم غصه دار شده بودن. هر کی میرسید به ما #تسلیت می گفت. خوشا به سعادتش
❤️ @hemmat_hadi
🔰دوشنبه بود. همه خانه برادرمان جمع بودیم. #جاےخالےسعید بدجور توی ذوق مان می زد. باسعید تماس گرفتیم سرحال بود و #شوق از صدایش می بارید.با همه مان صحبت کرد. همه می پرسیدند کی می آیی
🔰سعید این بار بر خلاف دفعات قبل، خیلی روشن و واضح گفت: #پنج_شنبه میام. با من هم صحبت کرد. بین حرف هایش بی هوا گفت: شاید دیگه #برنگردم. اگه برنگشتم هوای #مادر رو داشته باشین
🔰خون توی رگ هایم منجمد شد و حس از دست و پایم رفت. آن قدر حالم به هم ریخت که همه #متوجه_شدند. حالا همه اصرار می کردند که بگو #سعید چه گفت
🔰هر طور بود با جواب های بی سر و ته و سربالا #راضی شان کردم ولی وجودم آشوب بود حجم این دل آشوبه آن قدر زیاد بود که تنهایی تاب تحملش را نداشتم ولی جرات بازگو کردنش را هم #نداشتم.
🔰همه آماده بودیم. #مادر کلی تدارک دیده بود.
گل سفارش داده بود. میوه و شیرینی خریده بود و یک گوسفندبرای #قربانی کردن جلوی پای سعید آماده کرده بود.
🔰سعید به وعده اش #عمل_کرد. گفت پنج شنبه می آیم. سرِ حرفش بود. بعد از 56 روز انتظار، او را پیچیده در پرچم سه رنگـ🇮 با نام " #شهید" که بر پیشانی بلندش نشسته بود برای مان آوردند. بدون این که دیگر از #نگاه_مهربان و #خنده های دلنشین او خبری باشد
راوی:برادر شهید
#شهید_سعید_علیزاده
#شهید_مدافع_حرم
❤️ @hemmat_hadi