#ڪلام_شهیـــــد
فرداے قیامت جلوے تڪ تڪ آنهایے
را مے گیرم ڪہ بخواهند با خون من و
امثال من و شهدایی ڪہ با خون خود
راہ ڪربلاے حسین را هموار ڪردند،
بہ پست و مقام برسند 🍃
و از این طریق بہ آرزوے دیرینہ
خود ڪہ چپاول ڪردن اموال
مردم است نائل آیند و بخواهند مثل
زالو خون ملت عزیز و مظلوم را بمڪند.♥️🍁
#شهیدکریم_محمدپور
@hemat3131 🕊
|🌱°•.
این شهــداۍمدافعحرم✨
⇜اولاز #دلشون مراقبتڪردند
⇜بعد #مدافعحرم شدند.
{چون قلب؛ خونهۍخداست}↓
[القلبحرماللهفلاتسکنحرماللهغیرالله]
از حرم #خدا دفاعڪردند
ڪهبهشونلیاقتدفاعاز
#حرمحضرتزینب(س)رودادند.🙂💔
#حاجحسینیڪتا 🍃
@hemat3131 🕊
🍃🌸
همیشہ باید مشغولِ یڪ کلمہ
باشیم و آن #عشق است :)♥️
اگر عاشقانہ با کآر پیش بیایـے
بہ طور قطع بریدن
و عمل زدگے
و خستگے!
برایت مفهومے پیدا نمیکند :]
#شهیدمحمدابراهیمهمت 😍❤️
@hemat3131 🕊
🌸🙂
#دقایقیباشهدا 🍃
•°•| سعی می کرد ناشناخته بماند...
ظهر یک روز شهید بابایی آمد قرارگاه تا به اتفاق هم برای نماز جماعت به مسجد قرارگاه برویم. ایشان موی سر خود را چون سربازان تراشیده و لباسی خاکی بسیجی پوشیده بود. وقتی وارد مسجد شدیم به ایشان اصرار کردم به صف اول نماز برویم ولی ایشان قبول نکرد و در همان میان ماندیم، چرا که ایشان سعی می کرد ناشناخته بماند.
در نماز حالات خاصی داشت مخصوصا در قنوت. در برگشت از نماز رفتیم برای نهار. اتفاقا نهار آن روز کنسرو بود و سفر ساده ای پهن کرده بودند. ایشان صبر کرد و آخر از همه شروع به غذا خوردن کرد. وی آنچنان رفتار می کرد که کسی پی نمی برد که با فرمانده عملیات نیروی هوایی ارتش، عباس بابایی روبه روست. بیشتر وانمود می کرد که یک بسیجی است...
راوی: سرلشگر رحیم صفوی ✍🏻
#شهید_عباس_بابایی 🕊🍃
@hemat3131 🕊