eitaa logo
هِنَاء " ¹⁸⁰ "
428 دنبال‌کننده
4هزار عکس
2.7هزار ویدیو
185 فایل
اَلسَلام‌ُعَلَیك‌یاصاحِب‌اَلعَصروَالزَمان..(:💚 _ هِنَاء؟《از القاب امام زمان: سعادت ؛ برکت》 _ #كُپی؟ حلالت‌رفيق‌باذکرِصلوات‌برافَرَج‌مولامون صاحبَ‌اَلزمان 🌱 _ناشناس؛ https://daigo.ir/secret/2459255978
مشاهده در ایتا
دانلود
Mohammad Hossein Pooyanfar | Haramat (320).mp3
13.12M
تو باهمه فرق داری•° ڪــی این همـه مشتـری داره توی عالــم°° @hadise_eshg313
4_5884041269226768248.mp3
16.88M
❥ خوشبختی یعنی ⇓⇓⇓ •| تو زندگیت امام حسین داری •| یه عکس تو بین الحرمین داری...
گفتم ای عشق مرا دستِ نياز است دراز طلبِ خويش به نزدِ كه برم؟! گفت: حسين ‌..♥️
🔵❌یکی بود یکی نبود ❌یه روز یه خانم مثل هر روز بعد از کلی آرایش کنار آینه , مانتو تنگه و کفش پاشنه بلنده شو پا کرد و راهی خیابونای شهر شد ... ❌همینطوری که داشت راه میرفت ...👣 ❌وسط متلک های جوونا یه صدایی توجهش رو جلب کرد : ❌خواهرم حجابت !! ❌خواهرم بخاطر خدا حجابت رو رعایت کن !! ❌نگاه کرد ، دید یه جوون ریشوئه ❌از همون ها که متنفر بود ازشون با یه پیرهن روی شلوار و یه شلوار پارچه ای داره به خانم های بد حجاب تذکر میده ❌به دوستش گفت من باید حال اینو بگیرم و گرنه شب خوابم نمیبره مرتیکه سرتاپاش یه قرون نمی ارزه ، اون وقت اومده میگه چکار بکنید و چکار نکنید ... ❌تصمیم گرفت مسیرش رو به سمت اون آقا کج کنه و یه چیزی بگه که دلش خنک بشه‌ ... ❌وقتی مقابل پسر رسید چشماشو تا آخر باز کرد و دندوناش رو روی هم فشار داد و گفت تو اگه راست میگی چشمای خودتو درویش کن با این ریشای مسخره ات ❌بعدم با دوستش زدن زیر خنده و رفتن ❌پسر سرشو رو به آسمون بلند کرد و زیر لب گفت : ❌خدایا این کم رو از من قبول کن !! ❌شبش که رفت خونه به خودش افتخار میکرد ... ❌گوشی رو برداشت و قضیه رو با آب و تاب برای دوستاش تعریف میکرد ❌فردای اون روز دوباره آینه و آرایش و بعد که آماده شد به دوستاش زنگ زد و قرار پارک رو گذاشت ❌توی پارک دوباره قضیه دیروز رو برای دوستاش تعریف می کرد و بلند بلند میخندیدند ❌شب وقتی که داشت از پارک برمی گشت یه ماشین کنار پاش ترمز زد : خانمی برسونیمت ... ❌لبخند زد و گفت برو عمه تو برسون بعد با دوستش زدن زیر خنده ❌پسره از ماشین پیاده شد و چند قدمی کنار دختر قدم زد و بعد یک باره حمله کرد به سمت دختر و اون رو به زور سمت ماشین کشید ❌دختر که شوکه شده بود شروع کرد به داد و فریاد ❌اما کسی جلو نمیومد ❌اینبار با صدای بلند التماس کرد ❌اما همه تماشاچی بودن ❌هیچ کدوم از اونایی که تو خیابون بهش متلک مینداختن و زیباییشو ستایش میکردن ، حاضر نبودن جونشون رو به خطر بندازن ❌دیگه داشت نا امید میشد که دید یه جوون به سمتشون میدوه و فریاد میزنه : ❌آهای ولش کن بی غیرت !! ❌مگه خودت ناموس نداری ؟؟ ❌وقتی بهشون رسید ، سرشو انداخت پایین و گفت خواهرم شما برو و یه تنه مقابل دزدای ناموس ایستاد !! ❌دختر در حالی که هنوز شوکه بود و دست و پاش میلرزید یک دفعه با صدای هیاهو به خودش اومد و دید یه جوون ریشو از همونا که پیرهن رو روی شلوار میندازن از همونا که به نظرش افراطی بودن افتاده روی زمین و تمام بدنش غرق به خونه ناخودآگاه یاد دیروز افتاد اون شب برای دوستاش اس ام اس فرستاد : ❌وقتی خواستن به زور سوارش کنند ، همون کسی از جونش گذشت که توی خیابون بهش گفت : خواهرم حجابت !! ❌همون ریشوی افراطی و تندرو 💥مثل شهید امر به معروف علی خلیلی 🌹 شادی روح همه ی شهدا صلوات 🌹 @hadise_eshg313
🚶‍♂🥀 . خدا‌وڪیلۍ‌. دیـــــدیــــݩ‌👀. ڪســــایۍ‌ڪـہ‌...🚶‍♀ میرݩ‌زیـارٺ‌‌بر‌میگردݩ"🧡". آدم‌میشـــــݩ :| . وݪـــــــــــــــۍ... ما‌از‌اوݩــــاییݥ‌ڪــــــ!ـــہ‌... از‌فراقـــــش‌ادم‌ـــــشدیم❨: . 🚶‍♂ @hadise_eshg313
🚶‍♂💔 زندگے مثـل جلسه‌امتحان است.📝 باࢪها غلـط مینویسـیم، 🖋 پاک میکنیـم، و دوباࢪ غلـط می نویسیم. غافل از اینکہ ناگہان⚡️ فریــاد میزند: 《برگه ها بالا..!💔》 @hadise_eshg313
تاکھ‌پرسیدم‌زِقلبم‌عشق‌چیست؟ درجوابم‌اینچنین‌گفت‌وگریست ! لیلۍومجنون‌فقط‌افسانهـ‌اند .. عشق‌دردست‌ِحسین‌بن‌علیست؏♥️!(꧇ @hadise_eshg313
‹•.𖧷.•› ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌دردلم‌زائرم‌ودرحرمت‌مۍگِریم؛ گرچہ‌شرمندھ‌ام‌وطالبِ‌دیدارِحرم🖤!(꧇ ˇˇ @hadise_eshg313
「🖤🖇•••」 گاه گاهی با نگاهی حال مارا خوب کن خلوت این قلب تنها را کمی آشوب کن(: 🌹 @hadise_eshg313
「♥️💭」 قوت‌قلب‌فقط‌اونجا‌ڪه‌خدا‌گفتـ نترسید‌بندگان‌من.. حواسم‌بهتون‌هست، می‌بینمتون.. می‌شنومتون..ˇˇ🦋 🖇 @hadise_eshg313
「🌚🕊•••」 .⭑ خندھ‌هاٺ‌چشمہ‌ےامیدِزندگیمن(: .⭑ 🕊🌚¦➺ 🕊️♥️ •ــــــــــــــــــــ••ــــــــــــــــــــ• 🕊🌚¦➺ 🕊️♥️ ╔━━━🍓🌸━━━╗ @hadise_eshg313 ╚━━━🍓🌸━━━╝ 🍓🌿