فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
.
آزادی، کجایی آزادی؟ 😄
با یکی از اساتید اون گروه صحبت کردم که اجازه بدهند از طرح بروم
ایشون خیلی بزرگوارند و میگن باشید توی گروه
ولی توضیح دادم براشون که واقعا موندن سخت و سنگینه برام
و زیر بار سنگینی این گروه نفس کشیدنم داره سخت میشه
هنوز جواب ندادن
دعا کنین قبول کنند و زودتر خلاص بشم
آمین 🤲🤲🤲🤲
.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
.
چی بگم؟ به کی بگم؟ تو منونشناختی 😂
بعضی از دوستان یادشونه که عوامل همین طرح در یکی از جلسات سر یک مسئله کوچیک، چه قشقرقی به پا کردند.
هنوز جلسه علنی شروع نشده بود و چند نفر بیشتر نیومده بودند. من و دوستام دست زدیم به چهارتا دونه کتاب روی میز، یعنی اگر بدونید سر این چه الم شنگهای درست کردند 😐😐😐
به نظرتون کار اشتباهی کردم بازم ادامه دادم و رفتم به این طرح؟
شما باشید این برخوردها را ببینید سریع ترک میکنید یا چندبار گذشت میکنید یا اصلا براتون نحوه برخوردها مهم نیست؟
@zisabet
.
قسمت چهارم
مدیری که از بچههای بالا وحشت داشت
این دفعه عنوان را عوض کردم در واقع ادامه همان روایت "اینبار ۱۵ کیلو وزن کم نکردم" است
عنوان "مدیری که از بچههای بالا وحشت داشت" مربوط به مطلبی است که چندسال پیش در پلتفرم دیگری نوشتهام.
بله درست حدس زدید. برای همان مدیر جوان که حالا مدیرکل نیست.
این آقا من را کلافه کردهبود از بس که با اضطراب از بچههای بالا حرف میزد.
بهنظرم این همه اضطراب و آشفتهحالی لازم نبود. من در جواب ایشان خیلی معمولی میگفتم:
"خیلی طبیعیه، همه جا میان"
اما ایشان کلاً استرس و اضطرابش خیلی زیاد بود که به تعاملش با هنرمندان ضربه میزد.
بهنظرم چیزی در مدیران ناموفق مشترک است: اضطراب بالا و عدم کنترل آن
در مورد آن مدیر خیلی جوان و عوامل طرح، بهنظر میرسد همان مسائل یا شبیه به آن وجود دارد.
مثلاً من بهعنوان نویسنده، برایم کار و فعالیت مهم است، این برایم مسئله نیست که کدام سازمان و جناح و حزب یا مدیری باشد.
هرکدام که تمایل به همکاری و ظرفیت تعامل را دارد، میپذیرم.
از آنجا که عوامل این طرح ناراحت بودند بابت #ماشاالله گفتن من به نهادشان 😐 برایشان رزومهام را فرستادم تا مطمئن شوند که نویسنده و هنرمند مستقلم و جائی استخدام نیستم.
من "زهرا ملکثابت" غرق در رشد فردی ام و درتلاش برای پیشرفت خودم و اطرافیانم هستم 😇
اما درنهایت بعد از حدود ده ، دوازده ساعت پیام دادند در گروه که ما همان وقت گروه را رصد کردیم و دیدیم. حالا رزومهها را پاک میکنیم و خانم ملکثابت نباید بدون هماهنگی ما رزومه میگذاشتند.
اما یک #نکته_ترسناک وجود دارد👀
بهتجربه فهمیدهام از کسانی که اینقدر ترس و اضطراب دارند باید دوری کرد.
جائی که زیاد حرفزده میشود در مورد #نفوذ و #بچههای_بالا باید گریخت.
از آنهایی که "فیل میشکافند😄" و
"اتم هوا میکنند😂"
باید هزاران متر دور شد.
آمدیم و از شانس گند ما در صدوبیست سالگیشان وقتی روی بستر درحال جاندادن به مرگ طبیعی هستند، خدای نکرده و زبانم لال یک تار مو از سرشان کم شد، آنوقت چه کسی پاسخگوست؟
#روایت_من
#چه_طنزی_شد 🤣
قسمت پنجم
آزاد شدم... آزاد شدم
دیروز چند حمله به شکل دلدردهای عجیب و غیرقابل تحمل بروز کرد.
قطعا فشارهای روحی بود که بارها از طرف مدیر و عوامل این طرح برایم بهوجود آمده بود و هردفعه زیرسبیلی ردّ کردهبودم ولی این دفعه نشد.
نتوانستم منتظر اجازه استاد بمانم و مدیر دهههفتادی و عواملش را ترک کردم.
درواقع جونم را برداشتم و فرارکردم 😂🏃♀️
(بعضی انرژیهای منفی آنقدر قوی و ماندگار است که بهتدریج بوی گندش همهجا را برمیدارد.)
تجربهام این است که محل و افرادی که انرژی منفی دارند یا لااقل برای شما این طوریاند را ترک کنید تا انرژیهای مثبت به سمت شما بیاید 😇
دیشب خواب راحتی داشتم و امروز ادامه فعالیتهایم به شکل عادی درجریان است.
البته هنوز کاملا از آن پروسه بیرون نیامدم چون دوستان گلم همچنان احوال میپرسند و رفتنم را مایه ناراحتیشان میدانند.
به آنها اطمینان میدهم که این پایان دوستی ما نیست.
صدالبته که پایان فعالیتهایم نیست و هزارتا کار دارم که میتوانید در مطالب بعدی بخوانید.
.
.
این هم پیام آقای اخوین ( مسئول بخش کودک و نوجوان حوزه هنری) که نوید شروع دور جدید جشنواره عکس و گرافیک و فیلم مدرسه را به دبیران استانی دادند.
پارسال که همکاری با این مجموعه برایم رضایتبخش و پر از تجربه بود.
ادب و متانتشان در رفتار بسیارعالی بود.
انشاالله خیراست و امسال هم همکاری خوبی با این مجموعه داشتهباشم.
.
#رفتار_حرفهای
یک نمونه برخورد خوب وقتی یک همکاری به نتیجه نرسیده.
ایشان نمایشنامهام را در کانال پسند کردند و برای مدیرشان فرستادند اما مدیرشان نوع دیگری موردنظرشان بود.
هیچ فشاری به من نیاوردند که متن را تغییر بدم اما قبلا در مورد بعضیها این مورد بوده متاسفانه.
ایشان خیلی محترمانه و خیلی زیبا پیام دادند و همچین در زمان مناسب مسائل را مطرح کردند.
در مورد تعیین دستمزد و حقوق مادی و معنوی نویسنده هم خیلی رفتارشان حرفهای بود.
از این به بعد گاهی این طور موارد را هم میفرستم در کانال که با هشتگ رفتار حرفهای بخونید
.
حِرفِهی هُنَر/ زهرا ملکثابت
قسمت چهارم مدیری که از بچههای بالا وحشت داشت این دفعه عنوان را عوض کردم در واقع ادامه همان روایت
.
سخن یک حکیم:
اگر مدیران و عوامل یک مجموعه خطا و اشتباهی کردند که توبیخ و تنبیه شدند ما چرا باید همراه با همچین مجموعهای بمونیم و بریم ته چاه؟!
اگر مدیران و عوامل یک مجموعهای خطا و اشتباه نکردند پس چرا اینقدر استرس و اضطراب دارند و بازهم ما چرا باید با همچین مجموعهای بمونیم و بریم مرکز زمین؟!
( بجای مرکز زمین یه چیز دیگه بود 😁)
#حرف_حساب
#سخن_بزرگان
.
گروهی که خیلی وقت است عضوم:
حلقه داستان یکشنبههای شهرستان ادب
به مدیریت آقای موسوی ویری
امروز داستان کوتاه طنزی از من در جلسه این هفتهشان نقد میشود.
.
هدایت شده از اندوختهها
peyvande_Golha.pdf
494.4K
📕داستان کوتاه «پیوند گُلها»
نویسنده «زهرا ملکثابت»
#داستان_طنز
#داستان_کوتاه
لطفا این فایل را فقط همینجا بخوانید و جائی منتشر نشود. باتشکر🙏
کانال اندوختهها
https://eitaa.com/andokhteha
🟧 بررسی داستانهای اعضای محترم جلسه (بخش دوم جلسه):
🔹داستان کوتاه «پیوند گُلها»، نوشتۀ خانم «زهرا ملکثابت».
ساعت: ۱۷
❗️تذکر مهم: تعدادی از دوستان، داستانهای طنزشان هنوز بررسی نشده است، در اسرع وقت با حضور استاد قیصری آن داستانها را هم بررسی میکنیم و نتایج فراخوان طنز و نفر برگزیده نیز مشخص خواهد شد.
.
.
.
.
🔗 لینک گروه تلگرام:
https://t.me/+203b0PdbPZNlNGE0
🔗 لینک گروه ایتا:
https://eitaa.com/joinchat/1008271637Ce484e28423
🔗 لینک گوگل میت (ویژهی اعضای محترم مجازی برای شرکت در جلسه):
https://meet.google.com/jyv-irgj-afc
🌐 پیج اینستاگرام جلسه:
https://www.instagram.com/adab.dastan?igsh=MWVnZXJqcXB2cXRtZA==
حِرفِهی هُنَر/ زهرا ملکثابت
. گروهی که خیلی وقت است عضوم: حلقه داستان یکشنبههای شهرستان ادب به مدیریت آقای موسوی ویری امروز دا
.
یکی از دوستانی که نتوانستند در این جلسه باشند، خواستند که نکات جلسه را برایشان بازگو کنم که مطالب خودم را میفرستم😊🙏
.
حِرفِهی هُنَر/ زهرا ملکثابت
🟧 بررسی داستانهای اعضای محترم جلسه (بخش دوم جلسه): 🔹داستان کوتاه «پیوند گُلها»، نوشتۀ خانم «زهرا
.
جلسه ۱۵/ مهر
نقد داستان "پیوند گلها" نوشته زهرا ملکثابت در حلقه ادبی شهرستان ادب
بزرگواران هرکدام نکاتی را در این جلسه مطرح کردند که از همگی تشکر فراوان کردم.
نکاتی که خودم عرض کردم اینهاست:
_ بهنظرم در داستان باید در ژانر و زیرژانر خودش نقد شود
مثلا این داستان طنز و در زیرژانر فکاهی است پس هدفش خندان مخاطب است. پایان خوش دارد.
در اینگونه داستانها به اندازه داستان جدی پیرنگ قوی نیست و تاکید روی سرگرم کردن مخاطب است.
_ نکته دیگری هم که عرض کردم و دیشب هم در گروه حرفههنر مطرح شد مبحث چاپ داستانهای تمرینی در کتابهای مشترک و سایت بود.
داستان "پیوند گلها" چندسال پیش در کتاب مشترک چاپ شده و این روزها باتوجه به تجربه و دانشی که دارم از اینکه عجله کردهام در چاپ آن پشیمانم.
اما برخی دوستان نظر دیگری دارند و چاپ آثار تمرینی را برای ایجاد اعتماد به نفس و شناختهشدن بیشتر نویسنده لازم میدانند.
شاید حرف این دوستان درستتر از حرف بنده باشد.
بههرحال یک نکته مثبت این است که تجربهای داشتیم و مسیری را پشت سرگذاشتهایم.
قطعا از زمانی که این داستان را نوشتم تا به امروز هم من پیشرفت کردهام و هم جامعه نویسندگان همدورهام پیشرفت کردهاند.
_ نکته دیگری که مطرح شد در مورد اخلاق و روش نویسندگان بود و من مثال حافظ شیرازی و سعدی شیرازی را زدم.
این دو شاعر معاصر هم بودند و همشهری بودند.
سعدی علاقه بسیاری به سفر داشت و لقب شاعرِ در سفر به او دادند.
حافظ جز سفر ناموفقی به یزد و بوشهر سفری نداشت و به او شاعرِ در حضر دادند.
اما هردو جزو شناختهشدهترین شُعرا در جهان هستند.
پیشنهاد من به دوستان این بود که تحت تاثیر برخی حواشی نباشند و هر هنرمند ظرفیت، امکانات و مقتضیات خودش را دارد که باتوجه به آنها باید مسیر و روش خودش را هم داشتهباشد.
_ یکی دیگر از نکاتی که بیان کردم در مورد خواندن آثار کلاسیک بود که یکی از اعضا مطرح کردند و درواقع بنده حرف ایشان را تائید کردم.
اما فرصت نشد بیشتر توضیح بدهم که اینجا مطالعات خودم را در حوزه آثار کلاسیک فارسی جهت تشویق بیشتر دوستان عرض میکنم:
۱. چندین مرتبه گلستان سعدی را خواندهام
۲. در دوره شرح غزلیات حافظ با بیان دکتر مهدی ملکثابت شرکت کردهام
۳. کمی تاریخ بیهقی با تفسیر خواندهام
۴. کمی شاهنامه فردوسی با تفسیر خواندهام
۴. با یک گروه همخوانی از دو روز پیش مثنویخوانی را شروعکردهایم
جلسه ۱۵/ مهر شهرستان ادب، بسیارعالی بود و چیزهای زیادی به من اضافه کرد.
#کارگاه_داستان
🔻🔻🔻🔻🔻
کانال حرفههنر
https://eitaa.com/herfeyehonar
#فراخوان_همکاری
شماره سوم مهرماه
✍️ مخصوص بانوان داستاننویس کشور
موضوع: زنان مقاومت لبنان
ابتدا طرح داستانتان را در یک صفحه یا در ۱۵ الی ۱۸ خط ارائه دهید تا بررسی شود. بعد از بررسی و درصورتی که طرح داستانتان تصویب شد عضو گروه نویسندگی مربوط میشوید.
در مرحله بعد با پرداخت مبلغی طرح داستان شما راهبری میشود تا به کیفیت مطلوب برسد.
تلاش میشود تا داستانهای برگزیده جهت انتشار بهصورت پادکست یا کتاب حمایت شوند
این فراخوان مخصوص اعضای گروه حرفههنر و کانال حرفههنر است.
مهلت ارسال طرح: ۳۰ مهرماه
راهبر: زهرا ملکثابت
آیدی زهرا ملکثابت ( فراخوان را فوروارد کنید)
@zisabet
هدایت شده از اندوختهها
4007013970110.pdf
1.97M
#مقاله
شخصیت زن در ادبیات مقاومت لبنان
.
#مقاومت #لبنان
کانال اندوختهها
https://eitaa.com/andokhteha