حࢪیم؏شـ♥️ـقتاشھادٺ
ولی انگار پهلوی شکستہ تو این خاندان ارثیہ!💔
زینب هنوز عذادار پهلوی شکستهی مادرش بود نامردا😭 ...
زینب سلام الله هنوز اون صحنهی
شکستن پهلوی مادرو میخ در جلو چشاش بود نامردا ...💔
منطقی باشیم!
ادم کہ یهو دق نمیکنہ ...
هی غصہ هاش روهم جمع میشه!
هی بغضاش تو گلو خفہ میشہ💔
بعد یهو دق میکنہ :)
حࢪیم؏شـ♥️ـقتاشھادٺ
منطقی باشیم! ادم کہ یهو دق نمیکنہ ... هی غصہ هاش روهم جمع میشه! هی بغضاش تو گلو خفہ میشہ💔 بعد یهو دق
رقیہ سلام اللہ علیهارو
ذره ذره شهیدش کردن💔...
_شهادتِ تدریجی :)
بهش اب دادن دوید سمت قتلگاه
_کجا میری!؟
میرم بہ بابام اب بدم تشنهاس!
امشب از کجای این بغض بگم!؟
از سیلی خوردنش بگم!؟💔
یا از گم شدنش!
از روضہی سر یہ طرف رقیہ یہ طرف بگم!
یا از لبای خشکش :)
حࢪیم؏شـ♥️ـقتاشھادٺ
اینعکسچقدردردداره
از اینکه غسال گفت
من این بچه رو غسل نمیدم
تن و بدنش کبوده
یه بیماری چیزی داشتہ بگم!؟😭
یا از اینکہ گفت :
_بابا عمہ نزاشت بهم سنگ بزنن!؟
حࢪیم؏شـ♥️ـقتاشھادٺ
اینعکسچقدردردداره
خدا چی بگم من امشب😭...
بخدا همین سہ سالہ بودنش
خودش روضہاس :)
حࢪیم؏شـ♥️ـقتاشھادٺ
اینعکسچقدردردداره
میگفتنمنمدارهبارونمیاد
دارهبراممهمونمیاد
ازسفرتنورمیاد😭💔
حࢪیم؏شـ♥️ـقتاشھادٺ
بلبلیگوشهیویرونهمیخوندبراییاس بعدمدتاکنار بابا بگرفتهقرار💔
تمومرنجسفرروبرایاردارهمیگه
ازغمبچههاوعمهدارهحرفمیزنه💔..