فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌼 #السلام_علیک
🌼 #یا_اباصالح_مهدی
🌼 چشم انتظار
💫روز ظهورت، دو عالم است
🌼ای آرزوی قلبی زهرا بیا...
اَللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّکَ الفَرَج 🌼
#صبحتون_مهدوی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
و چهار سال از شهادتت گذشت...
صداتو بلند کن...
بفهمن که هستی ....
#حاج_قاسم
•━━━━•|•♡•|•━━━━•
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌹میلاد مادر خوبیها
❤️بـانوی دو عالم
🌹حضرت زهرای مرضیه (س)
❤️و روز بزرگداشت مقام مادر
🌹و زن را به همه مادران
❤️و زنان و دختران سرزمینم
🌹تبریک عرض میکنم
❤️روز مادر مبارک❤️
پارت ۳۷۸ .........
بعد از چند ساعتی سرم ها تموم شد ..... می خواستم از جام بلند شم راهی اتاقم بشم و اونجا استراحت کنم .... که مامان ملیحه مانعم شد ... مجبورا همون جا روی مبل دوباره دراز کشیدم .... خوابم می اومد .... انگاری اثرات اون سرم های ارام بخش بود .... چشمم رو بستم و خودم رو سپردم دست خواب .... خوابی که ازش جانی دوباره گرفتم :
یه جای سبز بود .... تا چشم کار می کرد درخت صنوبر و بید روی زمین بود و خیلی زیبا بود .... من توی خواب گریان بودم .... انگاری اثرات مرگ ارین در خواب هم ولم نمی کرد .... قدم زنان اشک می ریختم و منظره رو تماشا میکردم ..... دستی از پشت دورم حلقه زد .... توی حلقه دستاش به ارومی برگشتم سمتش .... باورم نمیشد .... ارین بود ... ارین عزیز من ..... همسر مهربون من .
با همون بغض در خواب لب زدم : چرا منو تنها گذاشتی ؟ ..... نگفتی من بدون تو دق می کنم ؟
اروم بوسه ای نرم روی گونه ام کاشت : نبینم حال عشقم اینطور مغموم و گرفته باشه ..... من ترکت نکردم کیانا .... من همیشه کنارتم عزیزم ..... همین نزدیکی ها ..... تا هر وقتی که تو بخوای ..... هر وقت بگی دیگه نیا به خوابم ...... میرم و می سپارمت دست خدا که خودش نگهدارت باشه .
وای .... حرفاش چقدر برام ارام بخش بود .... چقدر دلم اروم گرفت که دوباره به حرف اومد : کیانا جونم ..... نبینم دیگه بی تابی کنی .... قسمت این بود که برم .... خیلی نگرانتم عزیزم .
ارین تو با رفتنت منو داغون کردی .... همه وجودم رو با خودت بردی ؟ .... چرا با من اینکارو کردی ؟
خنده ای بلند سر داد : من نرفتم کیانا .... من همیشه کنارتم عزیزدلم .... اینقدر بی تاب نباش .... همه باید یه روزی برن ..... میدونم در حقت خیلی بد قولی کردم .... ببخش تا خیالم از بابتت راحت باشه .
با گریه و بغض لب زدم : ارین اگر برنگردی نمی بخشمت ..... چرا منو اذیت میکنی ..... برگرد بیا ..... دستم رو بگیر بریم خونه خودمون .... دلم برای خونه خودمون تنگ شده .
به ارومی و با ارامش جواب داد : هیس عزیزم .... اروم .... اینجا خونه جدیده منه .... دلم میخواد توام شاد باشی ..... میام ..... زود به زود بهت سر میزنم تا هر وقت خودت بخوای عزیزم ..... تا یه وقتی ازم سیر بشی بگی ارین دیگه نمیخوام تو خوابام ببینمت .
ازم جدا شد و برام تو هوا یه بوس فرستاد ..... هیچ چیز دست خودم نبودم .... ارین رفت و من موندم اون جای سر سبز .
با تکون های دست یه نفر که بازوم رو فشار می آورد از خواب پریدم .... مامان ملیحه بود : عزیزم داشتی خواب می دیدی عزیز دل مادر .... گفتم بیدارت کنم یه خبری بهت بدم ..... اقای کیایی داره میاد اینجا ..... میخواد باهامون صحبت کنه .... اقاجونت میگه فکر کنم قبول کرده پرونده رو پیگیری کنه .
به سختی و با کمک مامان روی مبل نشستم ..... نشستن زیاد با وجود زخم های تنم که کشیده میشد برام ازار دهنده بود ..... بی توجه به حرفایی که مامانم زد .... خودمو توی بغلش انداختم و های های گریه کردم ..... همه از اینکه تا الان اروم بودم و یکدفعه گریه و زاری رو شروع کرده بودم دورم جمع شدند .
مامان ملیحه سرم رو نوازش کرد : جونم مادر ..... گریه کن ..... گریه کن عزیزم .... خودتو سبک کن .... گریه بهتر از جیغ کشیدنه ..... فدات بشم گریه کن و خودتو سبک کن .
های های گریه می کردم ..... انقدر صدای گریه ام بلند بود که حد نداشت ..... امشب اولین شبی بود که به جای سکوت و جیغ های ناگهانی گریه می کردم .
صدای ایفون خونه هم از سیل اشکام کم نکرد .... اقاجونم درب رو باز کرد و رفت بیرون تا به استقبال مهمانش بره .... من همچنان در اغوش مامان ملیحه گریه می کردم و با گلویی که از جیغ و گریه ی زیاد صدای کمی ازش خارج میشد باهاش درد و دل می کردم .
مامان ملیحه اشک هایم رو خریدار بود و نازم رو می کشید .... انگار خودش فهمیده بود خواب ارین عزیزم رو دیدم .
مهمان پدرم استاد کیایی بود .... بیچاره اونم با بقیه گوشه ای ایستاده بود و گریه و زاری من رو شاهد بود .... بالاخره بعد از گذشت مدتی اروم شدم .... مریم برام اب قندی اورد که حتی بیشتر از یه قلپ بهش لب نزدم .
کیایی روی مبل رو به روی ما کنار اقاجونم نشست و مشغول صحبت با کامران و اقاجونم بود ..... اشک هام رو با دستمال به ارومی پاک کردم تا بهتر همه چیز رو ببینم .... استادکیایی هم کت و شلوار مشکی به تنش بود و یه پیراهن مردانه سورمه ای ..... سرش به زیر بود و به ارومی در حال صحبت با اقاجونم .
بالاخره سکوت جمع شکسته شد و کیایی با اجازه از اقاجونم شروع به صحبت کرد : میدونم بد موقع مزاحمتون شدم ..... ولی چون تازه از تهران رسیدم گفتم خدمت برسم و زودتر موافقتم رو اعلام کنم ...... خانوم فرهمند تسلیت بنده رو به خاطر از مرگ همسرتون پذیرا باشین .از امروز فصل اول فقط ۱۰ هزار تومن😍
لینک قسمت اول
https://eitaa.com/1472435/35030
به ازاده جون پیام بدید
@AdminAzadeh
⁉️فصل دوم
https://eitaa.com/joinchat/4206690776C521e60d745
عشق در همین نزدیکی / فصل اول 🌿
به قلم : (میم . ر)
🌿 ادامه دارد...
دوست عزیز : نشر و کپی برداری به هر دلیلی پیگرد قانونی و الهی دارد . 🌿
🌼
🍃🌼
🌼🍃🌼🍃
🍃🌼🍃🌼🍃🌼
🌼🍃🌼🍃🌼🍃🌼🍃🌼🍃
↴
#بفرست_براش
هر روز با فکر داشتن همسر زیبا و خانواده دوست داشتنیم از خواب بیدار میشم.
از خدا ممنونم که بیشتر از آنچه که خواستم را به من داده،
همسرم، داشتنت را تو دنیا با هیچی عوض نمیکنم.
صبح بخیر عشقم❤️
#آشیونهتونگرم ☕️ 🔥
✿💞ڪانالگـرمِ حس خوب زندگے💞✿
@Hesszendegi
↴
چطور متوجه شوم همسرم عاشق فرد دیگری شده است؟
اگر او اخیرا شما را نادیده میگیرد، دوست ندارد با شما تماس فیزیکی برقرار کند، پنهانکاری و دروغگویی را در او میبینید، بیشتر از قبل به خودش رسیدگی میکند و به خارج از منزل میرود و… همه این موارد در کنار هم میتواند نشانه خیانت باشد. البته دست به تشخیص نزنید چون ممکن است اشتباه کنید. اگر نشانه مشکوکی در رابطه خود میبینید، بهتر است آن را با زوج درمانگر در میان بگذارید تا مطمئن شوید همسرتان به شما بی تعهد شده است یا خیر مشکل دیگری وجود دارد
#آشیونهتونگرم ☕️ 🔥
✿💞ڪانالگـرمِ حس خوب زندگے💞✿
@Hesszendegi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
جان جانان من...🥰💕
#آشیونهتونگرم ☕️ 🔥
✿💞ڪانالگـرمِ حس خوب زندگے💞✿
@Hesszendegi
↴
از صحبت کردن فراری نباشید
متاسفانه برخی افراد به جای حل مشکلات سعی میکنند از آن فرار کنند، این کار مانند یک مسکن موقت چند صباحی آنها را راحت میکند اما موضوعات روی هم تلنبارتر و شریک عاطفیشان مستاصلتر خواهد شد. برای رابطه و حل مشکلاتش وقت بگذارید، یکی از دلایل ادامه دار بودن مشکلات و بحثهای رابطه شما این است که یکبار برای همیشه آن را حل و فصل نمیکنید. جملاتی مثل :”فعلا خوابم میاد بذار برای بعد”، “باز شروع کردی”، “همون حرفای تکراری همیشگی”، “عجب حوصلهای داری تو” و حتی جملات به ظاهر محبت آمیزی مثل:” بیا بغلم فعلا فراموشش کن”، “حیف نیست شبمون رو خراب کنیم”، “تورو بوست کنم آروم میشی” و … هم یک جور دیگر از فرار برای حل مشکلات و ادامه دار شدن بحثهاست!
#آشیونهتونگرم ☕️ 🔥
✿💞ڪانالگـرمِ حس خوب زندگے💞✿
@Hesszendegi
↴
همیشه این امکان که فرزندان ما اتاق جدا داشته باشند وجود ندارد، گاهی آنها با هم در یک اتاق هستند و در اغلب موارد پدر و مادر اتاق خصوصی ندارند و اتاقشان را به فرزندشان میدهند و خودشان در پذیرایی میخوابند! برخی پدر و مادرها نیز با با سبک فرزندپروری غلط تا سالهای سال اجازه میدهند فرزندشان در اتاق خواب و بین آنها بخوابد! در هر صورت اگر پدر و مادر به شیوه اصولی نتوانند فضای خصوصشان را حفظ کنند به تدریج میبینند بیشتر از فرزندانشان با یکدیگر شبیه به خواهر و برادر شدهاند!
#آشیونهتونگرم ☕️ 🔥
✿💞ڪانالگـرمِ حس خوب زندگے💞✿
@Hesszendegi
📌 در مورد همسرتان بد صحبت نکنید.
به عنوان یک دوست وفادار حتما اجازه نمیدهید کسی در مورد دوستتان بد حرف بزند و شما هم پشت سر او حرف ناخوشایندی نمیزنید. در زندگی زناشویی هم باید در مورد همسرتان و پشت سر او، از هر گونه کلام منفی خودداری کنید. وفاداری یعنی اینکه تحت هر شرایطی پشت سر همسرتان خوب حرف بزنید.
👈 اگر مشکلی دارید که باید آن را مطرح کنید، فقط با همسرتان و در خلوت خودتان این کار را بکنید.
#آشیونهتونگرم ☕️ 🔥
✿💞ڪانالگـرمِ حس خوب زندگے💞✿
@Hesszendegi
#آقایان_بدانند
خود را آنقدر مشغول كار نكنید كه دیگر وقتی برای همسرتان نداشته باشید. از هر موقعیت كوچكی استفاده كنید تا پرشورتر و پرحرارتتر از قبل همسرتان را دوست بدارید....
#آشیونهتونگرم ☕️ 🔥
✿💞ڪانالگـرمِ حس خوب زندگے💞✿
@Hesszendegi