❤️✨❤️
#همسرداری
#خانم های عزیز 😉
مرد بیعیب در دنیا وجود ندارد
ممکن است
مردی این عیب را داشته باشد
آن #عیب دیگر را نداشته باشد
💞پس عیب جویی نکن، نکات خوب هرچند کوچک همسرت رو تحسین کن
#آشیونهتونگرم ☕️ 🔥
✿💞ڪانالگـرمِ حس خوب زندگے💞✿
@Hesszendegi
#همسرداری
💪به همسر خود حس امنیت بدهید
بیشتر افراد دوست دارند
شرایطی امن داشته باشند تا بتوانند نگرانی ها و استرس های خود را بیرون بریزند.
راه پیدا کردن #محبوبیت در دل همسر این است که
به طرف مقابل نشان دهید می توانید این فضای امن را برایش مهیا کنید.
#آشیونهتونگرم ☕️ 🔥
✿💞ڪانالگـرمِ حس خوب زندگے💞✿
@Hesszendegi
♥️🍃
💖 #سیاست_خوب_زنانه
خانمهای گل:
اگر همسرتان فقط در زمان نیاز به مقاربت مهربان میشود
از این مسله ناراحت نشوید و با خشم نگویید هر وقت رابطه میخوای مهربان میشوی ؟!
بهتره از این فرصت استفاده کنید و همسرتان را حتی در همین مواقع لبریز از عشق و احساس نمایید
مطمئن باشید این بهترین واکنش است
و کم کم همسرتان عاشقتان خواهد شد
رابطه که زیادتر شود
عشق و محبت نیز افزون میگردد...امتحان کنید
یک زن با سیاست هر از موقعیتی بهره میبره
تا حاکم دل مردش بشه
هرچه کنی به خود کنی ...
#آشیونهتونگرم ☕️ 🔥
✿💞ڪانالگـرمِ حس خوب زندگے💞✿
@Hesszendegi
🍁🍂❤
❤
🍂
#خانومی
خانمی که دوست داری سیاست داشته باشی. دوست داری شوهرت عاشقت باشه و تو معشوقش. دوس داری تو قلب شوهرت تک باشی
عشوه گری یعنی هنر ارامش دهی!
عشوه فقط لباس مرتب و صورت اراسته نیست. برای عشوه گری باید ببینی شوهرت چی میخواد.
خیلی هم ساده س. وقتی شوهرت میگه فلانی رو ببین چقدر خونه ش تمیزه!
یا فلانی همیشه بیرون از خونه با حجاب میاد.
یا فلانی چه لوس و بانمک صحبت میکنه
شاید تو نگاه اول ازینطور حرفای شوهرت عصبانی شی. ولی..
بعدش فکر کن. می بینی اون نیازشو اینطوری باهات در میون گذاشته.
یعنی دوس داره خونه مرتب باشه.
بیرون از خونه با حجاب باشی
یا حتی گاهی لوس صحبت کنی.
این خواسته هاشه. اگه خوب دقت کنی اون داره بهت میگه
چطور براش عشوه بریزی😉🙈
به اینطور حرفای شوهرت دقت کن چون تو رو زن ایده آاش میکنه😍
❤
🍂
.
❤🍁🍂
#آشیونهتونگرم ☕️ 🔥
✿💞ڪانالگـرمِ حس خوب زندگے💞✿
@Hesszendegi
🍁🍂❤
❤
🍂
#لطافت_زنانه
هوای همسرت رو داشته باش..
یه چیزی که برای خیلی از مردهای ایرانی جذابه اینه که دوست دارن خانم هاشون به فکرشون باشن، خصوصاً به فکر شکم و غذا
درست کردن غذاهای خوشمزه و استفاده از هنر سفره آرایی رو فراموش نکنین.
البته قرار نیست همیشه غذا اعیونی و خیلی خیلی عالی باشه.
هر از گاهی سفره رو ساده تر بچینین که وقتی حسابی به غذا رسیدین و یه چیز خاص گذاشتین به چشم بیاد.
✅ اگه همیشگی و دائمی سنگ تموم بزارین هنرتون عادی میشه و مردتون فکر میکنه که باید همینجوری باشه و دیگه زحمتهاتون خیلی به چشمش نمیاد
❤
🍂
🍁
❤🍁🍂
#آشیونهتونگرم ☕️ 🔥
✿💞ڪانالگـرمِ حس خوب زندگے💞✿
@Hesszendegi
#خانواده
احترامی که برای همسرتان قائل میشوید احترامیست که در آینده فرزندتان برای خودش و شما قائل خواهد شد. پس به گونهای با همسرتان رفتار کنید که انتظار دارید فرزندتان در آینده با شما رفتار کند.
این احترام به همسر در حقیقت ارزشی است که برای خود قائلید. پس اگر همسرتان در رابطه با فرزندتان اشتباهی کرد در حضور فرزند او را تصحیح نکنید. در خلوت با همسرتان صحبت کنید و اگر لازم بود همسرتان به تنهایی یا با حضور شما اشتباه را تصحیح خواهد کرد.
#آشیونهتونگرم ☕️ 🔥
✿💞ڪانالگـرمِ حس خوب زندگے💞✿
@Hesszendegi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
خُدایــــــــا
جوری واسمون جور کن که ذوق زده شیم،
قلب های خستمون نیاز داره به یه جبران... ♡
شب بخیر
حس خوب زندگی 🍀کاشانه مهر
قسمت508 علی نگاه پراز خشمش را سمت من آورد گفت : _تو اول بزار ببینم زنده میمونی یانه، من تا خون. تورو
シ︎. 🌕 ماه تیسا🌙
╭══✾✾✾══╮
#گناه_ناکرده♡
╰══✾✾✾══╯
قسمت509
به این فکر کردم که علی پدر. واقعی نازلی است وحق داره بچش و ببینه.
اما ازآنجا که میدانستم نازلی را از من میگیردهیچ جوره دلم. نمیخو است از وجودش باخبر شود وحالا عزرائیل جانش را گرفت .
هرچند سالها بعد، بالاخره روزی نازلی هم ازاین حقیقت باخبر میشد.
نازلی فرزند من وعلی بود، اما باهمه وجودبرای خود میدانستم واین عشق مادرانه بدجور خود خواهم کرده بود، میدانستم علی پدر خوبی برای نازلی نمیشود.علی الخصوص اگر بداند دختر است وحالا قبل ازاین که دست های دخترش رابگیردو لمس کند از دنیا برداشته شد.
وقتی دست های علی برای همیشه بی حرکت روی زمین ماندوخونش، روی آسفالت کف خیابان پخش شد، همه ترسم ریخت.
روی زمین زانو زدم. و با صدای بلند تری گریه کردم.
_خدایا این چه زندگیه من دارم خدااااا
نگاه همه مردم به تصادف پیش آمده ومرگ مرد روستایی بود. چند نفری اطرافم. امدندو گفتند حالتون خوبه خانم، این آقایی که زیر ماشین له شد چیکارت داشت دخترم؟
نگاهم به وارش ومهرزاد آن طرف خیابان افتاد که حسابی ترسیده بودند.
ازدحام. جمعیت وشلوغی اطراف کامیون سررسیدن آمبولانس، دیگر اجازه نداد صحنه مهیب تصادف را ببینم و پاتند کردم سمت کوچه.
دویدم وتا ته کوچه را یک نفس رسیدم، از در باز حیاط متوجه مراد شدم که با سروصورتی خونی نقش کف حیاط شده بود ویه سنگ بزرگ کنارش بود
با ترس ولرز به آهیل نگاه کردم.
ازاین که آهیل قاتل مراد شده باشد همه تنم به درد آمد که افراسیاب گفت :. _خدا شاهده ما نکشتیمش این مراد یه سنگ سنگین برداشت بزنه تو سرما که نتونست و نشد تحمل کنه خورد تو سر خودش.
کی باور میکرد مراد را آهیل و افراسیاب نکشتند اما من با ور میکردم چون آهیل رو خیلی خوب میشناختم.
ازانجا که خانه آهیل دریک کوچه تنگ و بن بست، بی هیچ همسایه ای بود، همه چیز سربسته ومخفی ماند.
برای این که دست مامورها وپلیس ها نیفتند آهیل و افراسیاب مراد را شبانه بردند. درجایی دور از شهر چال کردند.
علی هم که نمیدانم چه به روز جسدش وراننده بنز بخت برگشته ای که بااو تصادف کرده بود آمد.
اما ازآن روز به بعد، تصورم این شد که همه اش کار خدا بوده.
وهیچوفت ظالم وظلم در دنیا حکمرانی نمیکنند.
پ510
اکنون سه هفته از آن ماجرا میگذرد.
بعد از آن اتفاق، هیچ کدام از ما در مرگ علی ومراد مقصر نبودیم. اما خدشه ای بزرگ به روح. وروان همه امان وارد شده بود
نازلی روز به روز بزرگ تر میشد وهمه ماجرا مثل یک راز بین من، وارش، افراسیاب، مهرزاد واهیل ماند.
بعد ازمدت ها، یک خواب راحت داشتم،یه چرت بعد ازظهر، زیرنورافتابی که از پنجره به داخل راه پیدا کرده بود باصدای وارش بیدارشدم.
_ماهتیسا جان بیدارشو عزیزم.
چشم هایم را که باز کردم، متوحه شدم وارش از اتاق خارج شد. از در باز آهیل رادیدم که با نازلی بازی میکرد.
بالبخندی سمت در باز اتاق رفتم وبا گوشه های روسری ام و رفتم.
_سلام.
اهیل از بازی کردن با نازلی دست کشیدو روی زمین گذاشته وبه من نگاه کرد.
_سلام، حالت چه طوره؟ بهتری؟
_نمیتونم بگم بهتر نیستم، راستش بهترم. خب از کابوس سررسید یهویی علی و هرشب خواب اون. روز رو دیدن که بگذریم، باخیال راحت سرمو رو بالش میزارم، حداقلش اینه که میدونم هیشکی دیگه دنبالم نمیگرده که سرمو ببره.
اهیل_انقدر عذاب وجدان نداشته باش. علی ومراد به سزای اعمالشون رسیدن. همچین سرو صاحب درست وحسابی هم نداشتن که بیان و بدونن چه به روز بچه هاشون اومده. نبینم غمتو.
به آشپزخانه رفتم. کتری رو آب کردم. وروی گاز گذاشته. وزیرشو با کبریت روشن کردم.
صدای آهیل ازبیرون. اومد.
_ماهتیسا خانم، امروز اومدم بهت بگم. که قراره یه شناسنامه جدید بگیریم برای خودم تو ونازلی، که تو هرسه تاش، اسم هرسه تامون هست. این یعنی هرسه تامون تااخر عمر مال همیم. ماهتیسا خانم. میشنوی چی میگم امروز اومدم که تصمیمت بگی و بیشتر ازاین وقت تلف نکنیم.
از آشپزخانه بیرون رفتم.
اهیل _بسه دیگه.از علی میترسیدی که همه چی حل شد. اون خدای بالا سری کارش درسته، ازاولم حق باید به حق دار می رسید، مگه تو کنار من یه زندگی آروم نمیخوای پس بسم الله.
سمت پنجره رفتم. با پارچ آب کنارش ایستادم وبه گل توی گلدون کنار لبه پنجره آب دادم
اهیل_اینا رو ببین، این دوتا ازما جلو زدن.
مسیر نگاه آهیل رو که در پیش گرفتم به وارش و افراسیاب رسیدم.
اهیل _افراسیاب ووارش تصمیم گرفتن باهم. ازدواج کنن. افراسیاب امروز صبح بهم گفت منتظر ما دوتا یه اقدامی کنیم ومحرم شیم وقبل ازاونا بریم سر خونه زندگیمون . به نظرتو اینا زیادی دلباخته هم نشدن.
_اره.توهم فهمیدی این دوتا بدجوری دلباخته هم شدن.
حس خوب زندگی 🍀کاشانه مهر
قسمت508 علی نگاه پراز خشمش را سمت من آورد گفت : _تو اول بزار ببینم زنده میمونی یانه، من تا خون. تورو
بانگاه به آهیل نفس آرامی بیرون دادم به زمین نگاه کردم.
_بااین که بد بلایی سر علی اومدو من برای همیشه آزاد شدم. اما خب راضی نبودم این جوری بمیره، بگذریم میخوام بگم. که من تصمیمی جز این ندارم که هنوزم توخونت باشم و جایی بمونم که خونه توعه.
آهیل لبخندی زد.
_باهم ازدواج کنیم و یه زندگی آروم داشته باشیم. در ضمن. من می خوام درسمم بخونم، یادت نرفته که قولش و تو بچگی بهم دادی.
آهیل دستش راروی چشمش گذاشت و برداشت.
با مهربانی گفت :
_آی به روی چشم. این حق توعه که به عنوان یه زن آزاد و رها برای آینده ات تصمیم بگیری، درست و بخونی، تلاش کنی وبه جای که میخوای برسی.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌹به امروز خوش آمدی دوست من🌹
🌼سلام و درودی گرم با عطر گل
🌺و به لطافت لبخند رضایت خدا
🌼برایتان چیدهام
🌺تا روزتان بخیر ، دلتان شاد
🌼و زندگیتان زیباتر شود
🌺بیدار شو عطر زندگی را استشمام کن
🌼و بیش از پیش به زندگی امیدوار باش
🌺امروز مال توست ، با ارادهات معجزهکن
🌻روزت بخیر دوست من ، پاینده باشی
❤️✨❤️
#همسرداری
#آقایان عزیز 😉
همینطور که سرتان در موبایل و تبلت است و همسرتان نیز شما را می نگرد جمله ای عاشقانه برای او نیز ارسال کنید زن ها به این #توجه وعشق ورزی نیاز دارند.
🌹🌹🌹
#آشیونهتونگرم ☕️ 🔥
✿💞ڪانالگـرمِ حس خوب زندگے💞✿
@Hesszendegi
🌹
#همسرانه
حواستان باشد؛ اگر همسر یا فرزندتان در خانه مورد «توجّه»، و «محبـت» قرار نگیرند؛ سراغ آن را، در جاهای دیگر جستجو میکنند...!
#آشیونهتونگرم ☕️ 🔥
✿💞ڪانالگـرمِ حس خوب زندگے💞✿
@Hesszendegi