فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
پاییــــز
باهمه زیبایی هایش🍁
و برگ ریزانش
داره تمام میشه🍂🍁
زمستان باسرما❄️🌨
و سپیدی برفش در راه است❄️
امیدوارم
بارش هردانه برف زمستانی❄️
آمینی باشد
برای آرزوهای زیباتون🙏
⛄️پیشاپیش زمستان مبارک⛄️
9.33M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
آقا جانم بیا یه.ڪاری ڪنیم
تو حواس تقدیر را پرت ڪن
من یواشڪیفاصله هارا برمیدارم
فکیفاصبرعلیفراقـک ؟!😔✨
#مھدوے🤍
پارت ۳۶۷ .......
کسی دیگری برای خرید دست بلند نکرد و ارین اون تابلو فرش رو با قیمت ۶۰ میلیون خرید ..... تا پولش خرج بچه های بی سرپرست و بد سرپرست بشه .... ته دلم اونقدر خوشحالی کردم که نگو ...... ارین هم از تصمیمی که گرفته بود حسابی راضی به نظر می رسید .
چندتا چیز دیگر هم مثل خونه و ماشین و زمین از طرف بزرگای شهر به مزایده گذاشته شد که دیگه ارین هیچ قیمتی رو اعلام نکرد .... گرچه توان مالی برای خرید یه خونه رو هم داشت ولی نخواست چیزی رو اعلام کنه .
ساعت از نه شب گذشته بود که رفتیم سمت سرپرست اون موسسه و ارین چک شصت میلیونی رو نوشت و امضا کرد و تحویلشون داد و تابلو فرش رو تحویل کرد و همونجا تقدیم به من کرد ..... توی دلم از اینکه اینقدر بهم توجه کرده بود نقل و نبات پخش می کردم .
با خداحافظی از عوامل اون مراسم راهی بیرون از تالار شدیم که صدایی توجهمون رو جلب خودش کرد : اقای مجد ....اقای مجد چند لحظه لطفا .... کار واجبی دارم .
به طرف صدا برگشتیم که دیدیم مردی میان سال با ریش پروفسروی داره میاد سمتمون .... وقتی رسید بهمون ارین رو کرد سمتش : بنده رو صدا کردید ؟ ..... افتخار اشنایی با چه شخصی رو دارم ؟
اون مرده انگار رفتارش زیاد نرمال نبود جواب داد : ایزدی هستم .... کسی که سال قبل برادرتون برای یه معامله پر سود باهام قرار داد بست توی زمینه بهداشتی ولی زد زیر قرار دادش .
بعد نگاهی بی پرده به من انداخت که سرم رو به زیر انداختم و خیلی پرو رو کرد سمت ارین : خانوم همراهتون رو معرفی نمی کنید ...... من تا حالا شما رو ندیده بودم ..... زمین تا اسمون با برادرتون فرق دارید .
ارین که فهمیده بود قصد و نیت اون مرد ..... چیه پرید وسط صحبتش و رو کرد سمتم : خانوم شما برو تو ماشین بشین تا من بیام ..... چند دقیقه دیگه میام .
بعد هم ریموت ماشین رو زد تا درب باز بشه و منم رفتم سوار شدم ..... از توی ماشین دیدم ارین دسته چکش رو در اورد و روی میزی که نزدیکی درب تالار بود شروع کرد به نوشتن چک ..... ولی چرا داشت به این مرد چک می داد .
بعد از چند دقیقه اون مرد به سمت ارین دست دراز کرد تا باهاش خداحافظی کنه ولی ارین توجهی بهش نکرد و اومد سمت ماشین .... اون مرده هم داشت به چک نگاه می کرد و می خندید .
با نشستن ارین توی ماشین ازش پرسیدم : این مرده کی بود ؟ چرا بهش چک دادی ؟
میگم برات کیانا جان .... فقط بذار از اینجا یکم دور شیم .
چند متری که با ماشین رفتیم به حرف اومد : این یکی از کسایی که چک های اریا رو می خره .... تا پولش کنه .... اریا قبلا باهاش یه معامله خلاف انجام داده بود که تا حدودی ازش خبر داشتم ولی نمی دونستم هنوز بهش بدهکاره .... اینم الان چون منو شناخته بود اومد سمتم تا بدهیش رو بگیره .
از چیز هایی که می شنیدم نمی دونستم ناراحت باشم که اریا این قدر بدهکاری داره یا خوشحال باشم که ارین حداقل طلب یکیشون رو داده .
ترجیح دادم سکوت کنم و فقط در جواب ارین که پرسید : به نظرت کار خوبی کردم بدهیش رو دادم .... جواب دادم : اره خوب کردی .... اریا هم برادرته .
با رسیدن به خونه اول نمازمون رو خوندیم و بعدش ارین تا موقع خوردن شام مشغول مطالعه شد .... وقتی مطالعه می کرد و کتابی دستش می گرفت متوجه میشدم فکرش خیلی مشغوله و یکم اعصابش بهم ریخته هست .
شامی ها رو با گوجه و پیاز و خیار شور تزیین کردم و گذاشتم داخل دیس و و با سفره لیوان و بشقاب ها بردم جلوی تلوزیون و سفره و رو پهن کردم اونجا .... با دیدنم سینی وسایل رو ازم گرفت و مشغول چیدن وسایل شد .... حسابی حین خوردن از غذام تعریف کرد .
بعد از اتمام غذا ظرف ها رو به اصرار خودش شست و اشپزخونه رو در کنارم مرتب کرد .... وقتی بهش گفتم : خسته نباشی در جوابم گفت : مردا که خسته نمیشن عزیزم .
با خنده رو کردم سمتش : پس اسکار بهترین مرد متاهل میرسه به اون مردی که توی کار خونه هوای خانومش رو داره .
دست انداخت پشت گردنم و باهم از اشپزخونه اومدیم بیرون : شیطونی نکن ..... حالا من اونقدری کار نکردم که بخوای بهم اسکار بهترین ها رو بدی .
بعد در حالی که کش و قوس اساسی به بدنش می داد و داشت می رفت تا مسواک بزنه و برای خواب اماده بشه رو کرد سمتم : کیانا فردا جمعه است .... من صبح زود میرم پارک بهشتی برای دویدن و از اونجا برای صبحانه کله پاچه می خرم و میام خونه .
قران روی میز رو برداشتم تا ایات مربوط به امشب رو بخونم .... قبل از باز کردن جوابش رو دادم : باشه مراقب خودت باش .... قبل رفتنت یه ندا بهم بده که داری میری هشیارتر بخوابماز امروز فصل اول فقط ۱۰ هزار تومن😍
لینک قسمت اول
https://eitaa.com/1472435/35030
به ازاده جون پیام بدید
@AdminAzadeh
⁉️فصل دوم
https://eitaa.com/joinchat/4206690776C521e60d745
عشق در همین نزدیکی / فصل اول 🌿
به قلم : (میم . ر)
🌿 ادامه دارد...
دوست عزیز : نشر و کپی برداری به هر دلیلی پیگرد قانونی و الهی دارد . 🌿
🌼
🍃🌼
🌼🍃🌼🍃
🍃🌼🍃🌼🍃🌼
🌼🍃🌼🍃🌼🍃🌼🍃🌼🍃
📌 به همسرت بگو دوستت دارم
👈درست است که می دانید همسرتان شما را دوست دارد و او هم از علاقه شما نسبت به خودش مطمئن است اما این دلیل نمی شود که شما و یا همسرتان از ابراز علاقه نسبت به یکدیگر امتناع کنید.
▪️همه افراد نیازمند شنیدن این جمله هستند ولو آن که جمله تکراری باشد.
تاکید به این حس هیچ گاه از ارزش شما نمی کاهد و یا همسرتان را پرتوقع نمی کند، به همسرتان بگوئید: دوستش دارید و از این که او کنارتان هست احساس آرامش و خوشبختی می کنید.
♥️ «دوستت دارم»، جمله معجزه گری است که شنیدن به موقع آن، گوش همسرتان را می نوازد و به زندگی شما امید تزریق می کند.
#آشیونهتونگرم ☕️ 🔥
✿💞ڪانالگـرمِ حس خوب زندگے💞✿
@Hesszendegi
5.9M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
انرژی و آرامش این کلیپ تقدیم شما ❤️
#آشیونهتونگرم ☕️ 🔥
✿💞ڪانالگـرمِ حس خوب زندگے💞✿
@Hesszendegi
#تربیت_فرزند
دو نوع کودک با ادب داریم!
نوع اول کودک با ادبی که درونش پر از افکار بد است و همه زندگیش اجبار و اضطراب است. او یاد گرفته ماسک بر صورت بزند و طبق خواسته های بقیه رفتار کند.
نوع دوم کودکی که از داشتن رابطه ی اجتماعی لذت میبرد. با اشتیاق سلام میکند. حتی اگر سلام نکند با لبخند به استقبال بقیه میرود.
نوع اول با دعوا کردن و نصیحت کردن با ادب شده
و نوع دوم الگوی خوبی داشته و یاد گرفته که با ادب باشد.
برای اجتماعی شدن فرزندتان او را مجبور نکنید، بلکه الگوی خوبی باشید.
#آشیونهتونگرم ☕️ 🔥
✿💞ڪانالگـرمِ حس خوب زندگے💞✿
@Hesszendegi
اگر چشم انتظار
احترام و توجه و محبت دیگرانی،
ابتدا اینها را به خودت بدهکاری.
کسی که خودش را دوست نداشته باشد ممکن نیست دیگران
دوستش داشته باشند .
#آشیونهتونگرم ☕️ 🔥
✿💞ڪانالگـرمِ حس خوب زندگے💞✿
@Hesszendegi
#سیاست_های_زنانه 👠
🙋♀ #توصیه_های_بانو
🔹همیشه ناراحتیتونو نشون بدین اما محترمانه زن نباید رستم وار رفتار کنه لطافت زنانه یاد بگیرین
👌روی بچه تون جلوی بقیه اونقد حساسیت به خرج ندید که بیفته دست بقیه و اذیتتون کنن (جلوی خانواده همسر)
🔹حتی اگه جایی مثلا خونه ی مادر شوهرتون نمیخواید توی اشپزی یا ظرف شستن و غیره کمک کنید
اما توی پذیرایی کردن کمک کنید، آدمایی که پذیرایی میکنن بیشتر توی ذهن میمونن ...
🔹اگه همسرتون وقتی کنارش هستین زیاد بهتون توجه نمیکنه یا سرشو با چیزای دیگه گرم میکنه شما به بهونه ی کارهای مختلف به اتاق برید و اونجا کارتون رو انجام بدید اینجوری همسرتون میاد دنبالتون و کنارتون
🔹زندگی بالا و پایین داره،برای همه هست: یادمون باشه شاید کسی وضعیت بدتری از ما داشته باشه، همیشه خودمون رو با پایین دست تر مقایسه کنیم، کلا مقایسه خوب نیییییس اما این باعث میشه بیشتر شاکر خدا باشیم و به زندگی دلگرم تر بشیم.
🔹کم گوی و گزیده گوی، محبت کن اما زیاده روی نکن، سکوت کن، قاطی نشو، حد و حریم شخصیت رو نگه دار، اگه از کسی ناراحت شدی بهتره با شوخی و یا رفتاری عاقلانه به طرف ه داره
#آشیونهتونگرم ☕️ 🔥
✿💞ڪانالگـرمِ حس خوب زندگے💞✿
@Hesszendegi
مهمترین مهارت توی زندگی داشتن تعادله.
مهربون باش،
ولی نذار ازت سو استفاده کنن.
قانع باش،
ولی از پیشرفتِ خودت دست نکش . . .!
#آشیونهتونگرم ☕️ 🔥
✿💞ڪانالگـرمِ حس خوب زندگے💞✿
@Hesszendegi
بااین جملات دل عشقتو ببر:😌🫀
- تو جادوگری؟ آخه هر وقت بهت نگاه میکنم، بقیه ناپدید میشن!
من میشناسمت؟ آخه خیلی شبیه دوست دختر/ دوست پسر بعدی منی!
- همه میگن شادترین جایی که آدم میتونه باشه دیزنیلند است. خب ظاهرا اونا هیچوقت کنارتو نبودن
- تو مذهبی هستی؟ آخه تو جواب همه دعاهای منی!
- مثل اینکه شماره موبایلمو گم کردم،میتونم شماره موبایل تو رو داشته باشم
- مطمئنی خسته نیستی؟ آخه تمام روزو توی ذهن من بودی!
- اسمت گوگل نیست؟ آخه هر چیزی که دنبالشم رو تو توی خودت داری
- فک کنم چشمام مشکل پیدا کرده، آخه نمیتونم از روی تو چشمامو بردارم
#آشیونهتونگرم ☕️ 🔥
✿💞ڪانالگـرمِ حس خوب زندگے💞✿
@Hesszendegi