eitaa logo
حس خوب زندگی 🍀کاشانه مهر
6.3هزار دنبال‌کننده
11.6هزار عکس
4.7هزار ویدیو
18 فایل
𖧧••♥️بسم‌اللّھ‌الرحمـٰنِ‌الـࢪحیم⋆. مطالب #همسرداری هرآنچه برای یک #زندگی_سالم نیاز است ✌ هَر چی عاشقانه ے قشنگه اینجا جَمعِه...😍🙃 🍃🌸🍃
مشاهده در ایتا
دانلود
به همسرتان بگویید او هنوز هم بهترین است. هنوز هم اگر به گذشته برگردید او تنها انتخاب شماست. 👈 بگذارید او از احساساتتان اطمینان یابد. ‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ☕️ 🔥 ✿💞ڪانال‌گـرم‌ِ حس خوب زندگے‌💞✿ @Hesszendegi
همسرتان را با واژه هایی صدا کنید که حس عشق و اطمینان بیشتری به اون میدهد. خودتان بهتر میدانید او علاقه مند است شما کدام واژه را برگزینید. ‎‌‌‌‌‌‌‌‌ ☕️ 🔥 ✿💞ڪانال‌گـرم‌ِ حس خوب زندگے‌💞✿ @Hesszendegi
اقتدار شکنی بی حرمتی تحقیر امان از این سه! اگر تمام و کمال میخواید همسرتون رو از دست بدید و کسی جایگزینتون بشه این چند کارو انجام بدید. خانما هیچ میدونید خیلییییییییییییی از خیانتا! مقدمش همین مسائلیه که شاید از نظر شما ساده باشه... اما مرد در تفکر کودکانه ی خود احساس میکنه که میتونه انتقام بگیره و وارد کردن زن دیگه ای رو بعنوان یک انتقام در نظر میگیره. بارها بین پرسشگران مرد دید شده، فقط به این دلایل خیانت کردند، حتی یکی از اقایون گفتند که من خیانت کردم که حتی اگر خودم خواستم دوباره شخصیتمو زیر پا بذارم و برم جلو باهاش اشتی کنم، خیانتم نذاره و مانع بشه! یعنی عمق شکستگی این مرد رو خودتون لمس کنید! عوض شدن جای مادر و همسر اگر جای همسری مادری کنید و اگر جنبه ی مادریتون به جنبه ی معشوقتون سنگینی کنه همسرتون رو از دست میدید، چرا ؟ چون همسر دنبال معشوق میگرده با تمام دلبری ها و طبیعتا دلش نمیخواد با مادر!! ارتباط جنسی و عاطفی بگیره. ‌‌‌ ‌ ☕️ 🔥 ✿💞ڪانال‌گـرم‌ِ حس خوب زندگے‌💞✿ @Hesszendegi
🔹🔸🔹🔸🔹🔸 به همســرت مسئولیـت بــده..." حتی اگر میوه‌ای که خریده، ریز و لهیده است؛ آنقدر تعریف کن که دفعه بعد بره بهترشو بگیره. نکوب تو سرش که تو عرضه‌ی میوه گرفتنم نداری...! 👈 اینطوری مرد سرکوب میشه و دیگه تو کارهای بعدیتونم باهاتون راه نمیاد. با خودش میگه اینکه بلده بره بگیره ولی تا یه مدت میری بگیری یه روز که بهش نیاز داری اون دیگه واست انجام نمیده.. 👈 پس همیشه از بدترین خریدش تعریف، تحسین کنید که امیدی باشه برای خرید بعدی اگه دفعه‌های بعد هم بد و ریز خریدن بازم نق نزنید کم کم یاد میگیرن. شاه کلید فقط تعریفه.. ‌‌‌ ‌ ☕️ 🔥 ✿💞ڪانال‌گـرم‌ِ حس خوب زندگے‌💞✿ @Hesszendegi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
شبتون پراز یاد خدا شبتون منور به نور خدا شبتون سرشار از ارامش ‌‌‎‌‌‎‌‌‍‌‍‌‍‎‎‌‌‎‌‌‍‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‎‌‌‍‌‍‌‍‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‎‌‌‍‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‎‌‌‍‌‍‌‍‌‌‌ 🌟⭐️🌟⭐️🌟⭐️
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
23 خرداد 💙 چهارشنبه ۲۳ خرداد ماهتون عالی🍃🌷 در آخرین روزهای بهاری الھی غرق🍃🌷 خوشبختی بشین الهی بی دلیل دل مهربونتون شادشه الهی کاراتون🍃🌷 بروفق مرادباشه الهی تنتون سالم و عاقبتتون بخیر باشه🌷
8.74M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
تمام هستی من ، فدای مهدی فاطمه❤️🌱 🤍 صبحتون مهدوی
حس خوب زندگی 🍀کاشانه مهر
۱فصل دوم ‌...... پارت ۱۷۵ .....‌ با رفتن مریم .... دستم رفت سمت کیفم ..... دفتر ارین عزیزم که از ما
فصل دوم پارت ۱۷۷ ...... این روزا اینقدر کار توی شرکت دارم که فرصت برای این بازی ها و برنامه های اناهید رو ندارم .... تازه شرکت بعد از چندسال داره میره سمت سود دهی و این منو خیلی خوشحال میکنه .... قصدم اینه نقطه هدف شرکت رو امسال بزنم و بشم بزرگترین پخش کننده دارو توی غرب استان .‌ رفت و امد های شبانه روزی اناهید بالاخره جواب داد .... اونقدر اومد و رفت تا منو راضی کنه برم دختره رو ببینم .... قراره امروز من به جای فرامرز اناهید رو برسونم دانشکده تا دختره رو بهم نشون بده .... ولی دلم اصلا راضی نیست .... اخه این چه طرز انتخاب کردنه ..... مگه میشه با یه نظر دیدن زن گرفت ...مگه میشه ندیده و تحقیق نکرده و نشناخته زن گرفت ...... امان از اناهید . صفحه بعدی خاطره مربوط به غروب همون روز : امروز روز خسته کننده ای بود .... کلی از کارای شرکت عقب افتادم ولی برام تازگی داشت .... صبح اناهید رو بردم دانشکده و دختره رو تو حیاط بهم نشون داد .... در کمال تعجب دیدم همون خانوم متشخصی که اون روز توی بستنی فروشی خورد بهم و بستنی ها ریخت رو لباسم .... کم مونده بود شاخ در بیارم که اناهید اینو از کجا پیدا کرده ولی چیزی بهش نگفتم .... حتی بروز ندادم گه قبلا دیدمش ...... دختره درست مثل همون روز سر به زیر بود ..... حتی وقتی اناهید رفت سمتشون بازم داشتم نگاهش می کردم ..... طرز نگاهش با بقیه فرق داشت .... هیچ وقت اهل دید زدن کسی نبودم ولی خودم خواهر داشتم .... این نوع از سر به زیر بودن متانت رو هیچ وقت در اناهید ندیدم . تموم مدت که از دور نگاهش می کردم نوعی متانت در رفتار در وجودش موج میزد که یه جورایی برای منی که خیلی ها دور و برم بودن تازگی داشت .... ولی تصمیم گرفتم یکم صبر کنم و به اناهید هم سپردم که کاری انجام نده چون راضی نیستم .... یه جورایی با خودم درگیر بودم .... دوست نداشتم پای یه دختر رو به زندگیم باز کنم اونم نشناخته . امروز ناخواسته دوباره اومدم سمت این دانشگاه ..... بهتره بگم کشیده شدم این سمتی ..... چی داره وجود این دختر که منو کشونده سمت خودش .... یعنی اگر علاقه باشه ...... اخه علاقه که هول هولکی و سر سری نمیشه نمیدونم می تونم بپذیرمش .... این دختر با تموم دخترایی که دور و برم ریخته بودن فرق داشت .... فقط همینو ازش میدونم . امروز تصمیم دارم نرم شرکت ..... باید از صبح برم جایی .... جایی که بتونم یکم فکر کنم با عقلم تصمیم بگیرم .... البته اگر خدا بخواد یه نفر رو تعقیب کنم .... تا حالا از این کارا نکردم ولی دلم بهم نهیب میزنه برا این چیزی که توی دلت سو سو راه انداخته هر کاری بکن . صبح اتو کشیده از اتاقم رفتم بیرون .... الان خسته و بی حال برگشتم .... حتی میل به شام خوردن هم نداشتم .... لحظه به به لحظه امروز واسم دلنشین بود .... رفتم دانشگاه .... همون دختر رو دیدم .... روی نیکمت بغل باغچه توی دانشگاه نشسته بود و سخت مشغول جزوه اش بود .... چقدر حرکاتش ظریف و متین بود .... دلم می خواست برم جلو ولی جلو خودمو گرفتم .🌹 با۶۰ تومن یه شبه همه ی قسمت های رمان رو تا اخر بخون 😍 به ازاده جون پیام بدید @AdminAzadeh لینک قسمت اول https://eitaa.com/Hesszendegi/61558 ❤️❤️❤️ ❤️
      👈💜 💜👉 👌اینو میدونیم که توی همه زندگی‌ها دعوا و بحث هست 🌷 اما اومدم بگم کشش ندید، لجبازی نکنید، خلاصه که . 👈❌اگه بذارید بعد دعوا بینتون فاصله بیوفته، ‼️یواش یواش اون مشکل میشه گره کور که هیچ جوره نمیشه بازش کرد! 👈❌مثل کلاف کاموا که اگه گره بخوره و بپیچه بهم و هی بکشیش بد و بدتر میشه تا جایی که فقط راهش بریدن اونه! 👌 اومدم بگم اگه اگه 👈 به این فکر نکن تقصیر تو بود یا اون، 👈❌کشش نده! 🙏زودی برو بگو ببخشید و تمومش کن 👌فکر نکن همسرت متوجه نمیشه مقصر کی بوده 👌 و این رو هم میفهمه که تو چقدر بزرگواری ❤️ وقتی میبینه برای بهتر شدن زندگیتون تلاش میکنی... ☕️ 🔥 ✿💞ڪانال‌گـرم‌ِ حس خوب زندگے‌💞✿ @Hesszendegi
❌هرگز به مردان بیش از آنچه آنها به شما توجه می کنند، توجه نکنید ❌اگر هنوز با هم ازدواج نکرده اید، به او خیلی اختیار ندهید ❌ در دوران نامزدی بیش از حد برای او غذا درست نکنید، برایش کادو نخرید و هزینه رستوران و تفریحات را پرداخت نکنید ☕️ 🔥 ✿💞ڪانال‌گـرم‌ِ حس خوب زندگے‌💞✿ @Hesszendegi
      👈💜 💜👉 👌اینو میدونیم که توی همه زندگی‌ها دعوا و بحث هست 🌷 اما اومدم بگم کشش ندید، لجبازی نکنید، خلاصه که . 👈❌اگه بذارید بعد دعوا بینتون فاصله بیوفته، ‼️یواش یواش اون مشکل میشه گره کور که هیچ جوره نمیشه بازش کرد! 👈❌مثل کلاف کاموا که اگه گره بخوره و بپیچه بهم و هی بکشیش بد و بدتر میشه تا جایی که فقط راهش بریدن اونه! 👌 اومدم بگم اگه اگه 👈 به این فکر نکن تقصیر تو بود یا اون، 👈❌کشش نده! 🙏زودی برو بگو ببخشید و تمومش کن 👌فکر نکن همسرت متوجه نمیشه مقصر کی بوده 👌 و این رو هم میفهمه که تو چقدر بزرگواری ❤️ وقتی میبینه برای بهتر شدن زندگیتون تلاش میکنی.. ☕️ 🔥 ✿💞ڪانال‌گـرم‌ِ حس خوب زندگے‌💞✿ @Hesszendegi
⇓ ‌ 👩🏻‍🏫♥️ ⇓ 🕊دوستَت دارم را وسطِ دعوا بگو! یا وقتی که دارد در موردِ یک چیزِ دیگر حرف می‌زند... خلاصه طوری باشد که غافلگیر شود! نگو الان زمانَش نیست؛ اتفاقا زمانَش همان موقع‌ است... در سکوت، یا در کافه با زیر صدای موزیک که همه بلدند عاشق باشند! در دعوا عاشق باش! در روزمرگی عاشق باش! ساعتِ 00:00 که همه بلدند عاشق باشند؛ هفت‌وبیست‌دقیقه‌ی صبح کجایی؟🤨👌🏻 💝 ☕️ 🔥 ✿💞ڪانال‌گـرم‌ِ حس خوب زندگے‌💞✿ @Hesszendegi