eitaa logo
حس خوب زندگی 🍀کاشانه مهر
6.3هزار دنبال‌کننده
11.7هزار عکس
4.7هزار ویدیو
18 فایل
𖧧••♥️بسم‌اللّھ‌الرحمـٰنِ‌الـࢪحیم⋆. مطالب #همسرداری هرآنچه برای یک #زندگی_سالم نیاز است ✌ هَر چی عاشقانه ے قشنگه اینجا جَمعِه...😍🙃 🍃🌸🍃
مشاهده در ایتا
دانلود
سلام امام زمانم✋🌸 صبحم بخیر می‌شود با سلام بر آستان معطرتان و روزم روشن می‌شود در تابش نگاه کریمانه‌تان و هفته‌ام پربرکت می‌شود در سایه‌سار یاد پدرانه‌تان چه خوشبختم که شما را دارم. 🌷أللَّھُـمَ ؏َـجِّـلْ لِوَلیِڪْ ألْـفَـرَج🌷
. چہ زیباسٺ آغاز یڪ صبح شیرین بہ نام سلام علے آل یاسین🌸 🌸🍃
✴‏آقای عزیز ! وقتی شما از صبح تا بعدازظهر در محل کارتان هستید، نمی‌دانید در خانه‌تان چه می‌گذرد. ⬅️نمی‌بینید همسرتان بچه‌ها را از مدرسه به خانه برمی‌گرداند، نظافت خانه را انجام می‌دهد، آشپزی می‌کند، با کودک نوپای‌تان که پُر از انرژیست بازی می‌کند و خیلی کارهای دیگر. ⬅️ همسر شما کارهای زیادی برای انجام دادن دارد و لیست کارهای او در خانه،گاهی پایان پذیر نیست. ⬅️ درست است که شما در خانه نیستید تا کمکش کنید اما راههای خوب و ساده‌ای وجود دارد که کمک بزرگی از جانب شما محسوب می‌‌شود. ☕️ 🔥 ✿💞ڪانال‌گـرم‌ِ حس خوب زندگے‌💞✿ @Hesszendegi
خیلی از زندگی ها به خاطر این مسئله از هم می پاشه! خیلی از دوستی ها بهم می خوره! خیلی از آدما مسیر اشتباه رو میرن! خیلی از کارها خراب میشه!و... فقط برای اینکه نمیتونیم تشخیص بدیم چه کسی دوسته و چه کسی دشمن؟! چه کسی توی حرفاش دنبال منفعت شخصیشه و چه کسی به صلاح ما فکر میکنه؟! متاسفانه باید این واقعیت رو بپذیریم که هر آدمی با ظاهر دوستانه قصد کمک به مارو نداره! اکثر دعواهای بیهوده بین زن و شوهرها و...توسط همین آدمهای به ظاهر دوست شکل میگیره  راهنمایی های اشتباه و منفعت طلبانه ی این افراد رو درست تشخیص بدید و به قول معروف  دوست و دشمنتون رو بشناسید! . . با عقل خودتون زندگی کنید و اگر نیاز به کمک و راهنمایی دارید به مشاور مراجعه کنید ☕️ 🔥 ✿💞ڪانال‌گـرم‌ِ حس خوب زندگے‌💞✿ @Hesszendegi
حس خوب زندگی 🍀کاشانه مهر
فصل دوم ..... پارت ۱۸۷ ..... بتونی یه کاری واسه خودت بکنی ولی اونقدر صبر کنی که فرصت از دست بره .
فصل دوم ..... پارت ۱۸۸ ...... حالا کیانا خانوم هم اومده بود دم در : مریم جان چیزی شده؟ چرا صدات رو می بری بالا ؟ .... زشته . پریدم وسط حرفش : اجازه بدید کیانا خانوم . بعد روم رو کردم سمت مریم : فکر میکنی دارم بهت دروغ میگم . دروغ که چه عرض کنم ..... نمیدونم چی بگم اصلا . پوزخندی کنج لبم نشست صدام یکم رفت بالا و جواب دادم : دروغ نگفتم ... تموم اون چیزایی که شنیدی حقیقته ... فقط نمی فهمم چرا باورش اینقدر واستون سخته .... امشب اومده بودم باهاتون یه قرار ملاقات بذارم .... ولی چه فایده طرفم فکر کنه یه دروغ گو هستم . همون لحظه امیر علی از پله ها اومد بالا .... انگاری صدا رو شنیده بود : چه خبره فرهاد ؟ رومو کردم سمتش : هیچی یه شبه دروغگو هم شدم . انتظار این حرف رو از امیر نداشتم : تمومش کنید این بازی رو .... به جای اینکه همدیگرو متهم کنید بشنید باهم حرف بزنید . مریم به چهار چوب در تکیه داده بود و سکوت کرده بود .... اهسته از کنار امیر علی رد شدم : من با کسی که بهم بگه دروغگو دیگه کاری ندارم . قیافه اون لحظه مریم برام باور نکردنی بود که بعد از چند لحظه که من از پله ها سرازیر شدم با صدای بلند به حرف اومد : از اولش هم دروغ گو بودی .... همه کارایی که کردی این چند وقت برا جلب توجه الکی بود . چندتا پله رفته پایین رو برگشتم بالا و مثل خودش بی رحم شدم و جواب دادم : اگر اینطور فکر میکنی حتمن همین طوره .... تموم این مدت کل کارام الکی بوده .... به سلامت . حرفم به پایان نرسیده بود که فریاد امیرعلی تو گوش همه فرو نشست : تمومش کنید این مسخره بازی که راه انداختید .... منو باش فکر می کردم عاقل هستید .... نگو با یه مشت بچه طرفم . توجهی به حرف امیر علی نکردم و راهی طبقه پایین شدم ... باید سوییچم رو بر می داشتم ..... رفتم از رو کانتر اشپزخونه سوییچم رو بردارم که امیر اومد جلوم ایستاد : این مسخره بازیا چیه فرهاد ؟ .... مثلا تو مردی خیره سرت .... این چه رفتاری بود از خودت در اوردی ؟ ..... خجالت نمی کشی پا پس بکشی . اروم زدم رو سر شونه اش و کشیدمش کنار : برو کنار امیر علی ..... حالم خیلی خرابه .... باید برم . دوباره اومد جلو : همین ..... باید بری .... این شد جواب ؟ کلافه سرم رو تکون دادم : حوصله ندارم امیر .... بکش کنار رد شم برم رد کارم .... حالم میزون نیست ..‌. یه چی میگم حالم بدتر میشه . انگاری فهمید حالم چقدر بده که از جلوم رفت کنار . سوار ماشینم شدم .... نفهمیدم کی سر از امام زاده صالح در اوردم .... پارک کردم و رفتم داخل . 🌹با۶۰ تومن یه شبه همه ی قسمت های رمان رو تا اخر بخون 😍 به ازاده جون پیام بدید @AdminAzadeh لینک قسمت اول https://eitaa.com/Hesszendegi/61558 ❤️❤️❤️ ❤️
حس خوب زندگی 🍀کاشانه مهر
فصل دوم ..... پارت ۱۸۸ ...... حالا کیانا خانوم هم اومده بود دم در : مریم جان چیزی شده؟ چرا صدات رو
فصل دوم ..... پارت ۱۸۹ ....... سرم رو تکیه دادم به ضریح .... دلم گرفته بود .... به ادمای معدودی که دورم بودن نگاه کردم ... نمیدونم چند ساعت نشسته بودم و زل زده بودم که از جام بلند شدم و رفتم وضو گرفتم ... نماز مغرب و عشام رو خوندم و یه بار دیگه زیارت کردم و از اونجا زدم بیرون . پشت فرمون که نشستم تازه چشمم خورد به گوشیم که تازه یکی بهش زنگ زده بود ... از رو داشبورد برش داشتم .... ده تماس بی پاسخ از امیر علی بود و یه پیام : ازت بیشتر از اینا انتظار داشتم فرهاد .... حالا کجا رفتی ؟ .... بیا اینجا باهم حرف بزنیم .... جواب تلفن چرا نمیدی ؟ با شب مزخرفی که گذشت حوصله خودم رو نداشتم چه برسه امیر علی رو .... استارت زدم و راه افتادم .‌.... دلم باز گرفته بود .... دکمه ضبط ماشین رو پلی کردم ..... صدای محسن چاووشی پخش شد .... بی مثال با حال الان من بود : منی که کل عمرمو ..... پی کسی نرفتم ..... پی کسی نیومدم ...... پشت سر قطار تو مثل پستچی خیس ..... فقط رکاب میزدم شب بلند بدرقه ...... شب همیشه رو سیاه ..... شبی عمیق مثل .... آه ..... خودم سقوط کردمو ..... رسوندمت ..... رسوندمت ..... رسوندمت به پرتگاه . هزار سال دیگه ام ..... غمت تموم باغچه رو یه شوره زار میکنه ..... برو فقط نگاه کن با خنده هام با صورتم زمان چیکار میکنه ...... اگه هنوز تو خلوتت .... یادی ازم نمیکنی ..... یعنی که کم گذاشتم .... مرور کن مرور کن .... منو به خاطرت بیار با خنده ای که داشتم . دکمه پلی رو عصبی خاموش کردم .... دستام رو کشیدم روی صورتم .... چشمم رو ماساژ دادم .... برام سخت بود که مریم منو باور نکرده بود و فکر می کرد دروغ گفتم .... فکر می کرد این چند وقت کارام رای جلب توجه الکی بوده ....‌ حالم خیلی گرفته بود ..... واقعا دوستش داشتم .... تو این چندسال موقعیت واسه ازدواج خیلی داشتم ولی دلم جایی بود که حالا دلبرش باهام سر ناسازگاری گذاشته بود . اعصابم حسابی بهم ریخته بود ... فکر کردن به امشب بیشتر حالم رو خراب می کرد .... حوصله خونه رفتن رو هم نداشتم .... سرم رو گذاشتم رو فرمون و چشمام رو بستم بلکه شاید یکم اروم بگیرم . امیر علی : فرهاد رفت .... اونم با ناراحتی . غم توی نگاهش خیلی اذیتم کرد . عین همون غمی بود که چندسال منو با خودش یکی کرد . هرچی باهاش تماس می گیرم جواب نمیده ..... وقتی حرف گوش نمیکنه .... عاقبتش میشه این .🌹با۶۰ تومن یه شبه همه ی قسمت های رمان رو تا اخر بخون 😍 به ازاده جون پیام بدید @AdminAzadeh لینک قسمت اول https://eitaa.com/Hesszendegi/61558 ❤️❤️❤️ ❤️
⚛خوشبختی چیزی نیست که بخواهی آن را به تملک خود درآوری ، خوشبختی کیفیت تفکر است؛ حالت روحی ست... خوشبختی ؛ وابسته به جهان درون توست! ☕️ 🔥 ✿💞ڪانال‌گـرم‌ِ حس خوب زندگے‌💞✿ @Hesszendegi
دلایلی که باعث خیانت میشود ❕نیاز به تغییر و تنوع برخی افراد به دنبال تجربه تازه و هیجان آور در روابط هستند و این نیاز به تغییر ممکن است منجر به خیانت شود. ❕عدم رضایت از رابطه وجود نقصها یا مشکلات در رابطه میتواند افراد را به خیانت ترغیب کند آنها ممکن است در جستجوی تفریحها یا روابط جایگزین باشند. ❕فشارهای جنسی فشارهای جنسی و عدم رضایت جنسی میتواند افراد را به خیانت ترغیب کند این ممکن است به دلیل نیاز به رفع نیازهای جنسی یا تجربه لذتهای جدید باشد. ❕عدم تعهد یا علاقه به رابطه فعلی در برخی موارد افراد خیانت میکنند چرا که علاقه به تعهد و رابطه فعلی ندارند و ممکن است به دنبال رابطه جدید باشند. ☕️ 🔥 ✿💞ڪانال‌گـرم‌ِ حس خوب زندگے‌💞✿ @Hesszendegi
👌ما به ندرت درباره آنچه که داریم فکر می کنیم در حالی که پیوسته در اندیشه چیزهایی هستیم که نداریم. ☕️ 🔥 ✿💞ڪانال‌گـرم‌ِ حس خوب زندگے‌💞✿ @Hesszendegi
✅خانوم محترم وقتی مرد وارد غار تنهایش میشه اونو رها کنید و شما فقط یک کار باید بکنید ببین به چه خوردنی علاقه مند است. 👈وقتی مرد وارد غار تنهای میشه خوردنی مورد علاقه اش را ببرین لب غار بزارین مثلا کنار مبل و بروید مرد بوی خوراکی مورد علاقه اش به مشامش میخوره ان خوراکی رو میخوره و از غار تنهایی بیرون میاید. ⛔️در زمانی که مرد در غار تنهای است متلک نگین طعنه نزنین فقط اورا رها کنید این کار مرد هیچ ربطی به این نداره که شما رو دوست نداره یا زیر سرش بلد شده بدونین هیچ نیست فقط فکرش ☕️ 🔥 ✿💞ڪانال‌گـرم‌ِ حس خوب زندگے‌💞✿ @Hesszendegi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
بفرست براش❤️💎 قلاب کن جانم را به جانت … دستم را به دستت! نباشی نفس تنگ است … دلم تنگ است … دلم که هیچ .. دنیا هم تنگ است...❤️ ‌ ☕️ 🔥 ✿💞ڪانال‌گـرم‌ِ حس خوب زندگے‌💞✿ @Hesszendegi
. 🍂🌼همیشه تو هر کسی ممکنه مشکلات خاص یا بزرگی پیش بیاد که باید خودتون رو حفظ کنید تا بعد ها دچار اون مشکل نشین مثله خمپاره ای که بعد از ترکیدن، ترکش ها به همه جا پخش میشه یه جایی بنویس که هیچکس دوبار نکرده. روزی دوبار بهش نگاه کن به قول چارلی چاپلین: شاید زندگی اون جشنی نباشه که تو آرزوشو میکردی ولی حالا که بهش دعوت شدی تا میتونی زیبا برقص ... لبخند یادتون نره؛ ☕️ 🔥 ✿💞ڪانال‌گـرم‌ِ حس خوب زندگے‌💞✿ @Hesszendegi