#خاطرات_شهدا 🕊
دفعه آخر از حلب زنگ📞 زد و
گفت : اینجا درگیری شدید شده و شاید چند روزی نتوانم تماس بگیرم
اما اگر هر اتفاقی بیفتد راضیام به رضای خدا و از من پرسید که آیا من هم راضی ام که پاسخ مثبت دادم و پرسید به خودش توکل کنیم
که گفتم: توکل بر خدا و به مشیت او راضی هستم.✨
ایشان به من گفت اگر قسمت من به برگشتن نبود میخواهم به کسانی که مرا یاد میکنند بگویی
بجای من حضرت فاطمه(س) را یاد کنند و سه بار بگویند"یا زهرا(س)".🌷
به ایشان گفتم انشالله حتما برمیگردی که دوباره همان گفتهها را تکرار کرد و از من قول گرفت
به #حجاب_حضرت_زهرا تاسی کنم وبه پیروی از بانو روبند بزنم🍃
#نقل_از_همسر_شهید
#شهید_جواد_جهانی🌹
مسئول اطلاعات تیپ یک لشکر فاطمییون
تاریخ تولد: ۱۳۶۰/۱۰/۷
تاریخ شهادت:۱۳۹۵/۸/۲۲
محل مزار : مشهد، پارک خورشید
@hyate_shohada
#خاطرات_شهدا 🕊
یه بار بهش گفتم:
روحالله به نظرت چیکار کنم که ارادم زیاد بشه؟❓
.
مکثی کرد و گفت:
این لباسای خوشگل رو دربیار، یه لباس پارچهای ارزون و گشاد بپوش، متوجه بشی هیچی نیستی و باید همه چی رو بسازی، درست میشه...
.
این راهکاری بود که خودش بهش عمل کرده بود...
#نقل_از_دوست_شهید
#شهید_مدافع_حرم
#شهید_روح_الله_قربانی🌷
#خاطرات_شهدا🌷
با دوستاش رفته بود راهیان نور ، "دیار شهدا" ...
مناطقی که به گفته "خودش" غریب بود...
موقع برگشت از سفر، اتوبوس رفت ولی "رسول" نرفت!❗️
گفت جا موندم..
بعدا فهمیدیم داستان از این قراره که تیم تفحص مستقر شده بوده و "رسول" هم با خبر شد و دلش می خواست یه مدتی رو باهاشون باشه....😊
اون یه مدت شد ۱۰ روز!
واز همان جا بود که با "شهید محمد حسین محمد خانی" آشنا شد.
با آمدن "رسول" به منطقه شرهانی،بعد از مدت ها یک "شهید" پیدا شد....☺️
چه ذوق و شوقی داشت موقع تعریف کردن ماجرای پیدا شدن "شهید" ...
#نقل_از_مادر_شهید🍃
#شهیدرسول_خلیلی 🌷
#شبتون_شهدایی 🌙
#خاطرات_شهدا🔥
✍رفته بود نجف آباد برا سرکشی
یه پیرزن اومد ملاقاتش👵
حرف هایی به حاج احمد زد و رفت
… یه هفته بعد پیرزن با پسرش اومد👨
می گفت: حاج احمد⚘ مشکل ما رو حل کرده
فهمیدیم پسرش به خاطر دیه می خواسته بیفته زندان
حاج احمد با ارثی که بهش رسیده بوده، دیه رو پرداخت کرده…💵
#شهید_احمد_کاظمی🌷
#شهدا_اینگونه_اند🥀🥀
🔻#خاطرات_شهدا
🔅 به یاد میآورم اگر میدید که در نماز اول وقت قدری سستی میکنیم میگفت:
"نماز مثل لیمو شیرینه باید زود ادا شه چون اگر وقتش بگذرد تلخ میشه"
🔹همین جملهاش راغب میکرد که نماز اول وقت بخوانیم اما هیچ وقت نمیگفت بلندشید الان نماز اول وقت بخونید.
راوی همسر #شهیدداودمرادخانی🌷
یاد شهدا با صلوات🌹
#التماس_دعا
#خاطرات_شهدا📜
یڪروز به تعدادے از رزمنـدههای نبݪ و الزهراء درس مۍداد.👮♀
وسـط درس دادݩ ناگهان همہ دراز کشیدند!😂😂
به عربے پرسیـد:«چتون شده؟»😐
گفتند:«شما گفتید دراز بڪشید!»😂
فهمید سوتۍ داده😂🤦♂
به روی خودش نیـاورد.
گفت:«میخواستم ببینم بیدارید یا نه!»😅😁
#شهیدعباسداݩشگر♥️🌱
🌟 #خاطرات_شهدا
#سنگر_خاطره
🔻 وقتی به#منزل ابراهیم رفتیم بعد از تعارف معمول، ابراهیم شروع به صحبت کرد و گفت: #استاد (علامه جعفری) ما توی جبهه به خیلی از مسائل یقین پیدا می کنیم !!👌
➖ بعد دستش را شبیه یک دایره کرد و گفت؛ اگر دنیا مثل کُره باشد ، #امامزمان(عج) مانند این دست های من به دنیا احاطه دارد. خداوند نیز بر تمام دنیا شاهد و ناظر است...😔
#شهیدابراهیم_هادی ❤️
📕 سلام بر ابراهیم۲
✨ #شبتون_شهدایی ✨🌙