eitaa logo
مسابقه کتابخوانی کنگره ملی شهدای کاشان
1.3هزار دنبال‌کننده
3.2هزار عکس
990 ویدیو
22 فایل
﷽ مسابقه بزرگ کتابخوانی 🌷کنگره ملی شهدای شهرستان کاشان 🌷 مشاوره مسابقه : @kashan_1403 _________________________________ مدیر کانال دختران حاج قاسم : @h_d_hajghasem_120
مشاهده در ایتا
دانلود
سوکهریز به دلیل داشتن مسیر سرسبز و آب و هوایی خنک زبانزد مردم منطقه و استان‌های مجاور است. چهار فصل بودن این روستا در ماه‌های مختلف سال گردشگران بسیاری را به این روستا جذب می‌کنند. علاوه بر روستا جاده سوکهریز نیز بسیار تماشایی است و شهروندان زیادی برای تفریح به این جاده می‌روند. 🇮🇷 😍 🤲الّلهُمَّ‌عَجِّلْ‌لِوَلِیِّکَ‌الْفَرَج🌸 https://eitaa.com/heyatjame_dokhtranhajgasem
31.95M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
_ __________ __________ _ چه خبره... برای ولادت حضرت معصومه فرشتگان رفتن زایشگاه برای چیییی⁉️😳🤭 🎀تشکل دخترانه فرشتگان زمین 🌺🌸•••🌺🌸🌺 پاتوقی ویژه تمام دختران نازنین ایران زمین 👇🏻 @heyatjame_dokhtranhajgasem
📸گزارش تصویری 💫ز، ورزش تن خود نیرو دهیم ✅️بمناسبت سالگردرحلت امام خمینی(ره) برگزاری سانس فوتسال تمرینی ومسابقه دوستانه برای نوجوانان برگزارشد💪 📅یکشنبه۱۴۰۲/۰۳/۱۴ 🏟سالن ورزشی شهدای نشلج مربی وسرپرست:مریم سرهنگی 🌺🌸•••🌺🌸🌺•••🌸🌺 پاتوقی ویژه تمام دختران نازنین ایران زمین 👇🏻 @heyatjame_dokhtranhajgasem
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
یا مرگ یا خمینی 🔹سحر ۱۵ خرداد ۱۳۴۲ امام خمینی توسط ساواک دستگیر شد. دستگیری امام در ادامه حوادث چند ماه‌ گذشته مانند کشتار فیضیه صورت گرفت. با انتشار وسیع خبر دستگیری امام، بلافاصله بازار تهران تعطیل شد. 🔹مردم همان روز در قم و تهران و دیگر شهرها به خیابان‌ها ریختند. دانشجویان تهران با تعطیل کردن کلاس‌ها وارد تظاهرات شدند. 🔹مردم هم به‌ تدریج در میدان‌های اصلی و اطراف بازار و خیابان‌های نزدیک به میدان ارک تجمع کردند و با شعار «یا مرگ یا خمینی» قیام ۱۵ خرداد شکل گرفت. 🎥 ویدیوی بالا روایت‌هایی از نحوه شکل‌گیری قیام ۱۵ خرداد ۱۳۴۲ است. 🌺🌸•••🌺🌸🌺 پاتوقی ویژه تمام دختران نازنین ایران زمین 👇🏻 @heyatjame_dokhtranhajgasem
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
پیامی برای امروز : امور ِ کوچکت را با عشقی بزرگ و شوقی بسیار به انجام برسان، و این سرآغازِ کارهای بزرگ است.🍂🌸 💕🍃🌸🍃💕🌸🌸 https://eitaa.com/heyatjame_dokhtranhajgasem ❤️🧡💛💚💙💜
بهترین معلم دنیا 😍😁😂 ‌ ╭┈──────「😂💛」 ‌ ╰─┈➤ https://eitaa.com/heyatjame_dokhtranhajgasem
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
بسم رب الصابرین وقتی رسیدم خونه ساعت نزدیک ۱۲بود -سلام بابا خوبی؟ خسته نباشی بابا:سلام پریا اجرت با امام حسین ولی یکم زودتر میومدی خونه بهتر بود -إه بابا محرم که میاد میدونید که من همش درگیر هئیت و پایگاه میشم بابا:چی بگم -من فدای پدر همیشه نگرانم بشم شب بخیر بابا:شب توام بخیر وارد اتاق شدم همین طور که گوشی در میاوردم یه کاغذ برداشتم تا اسامی بنویسم برای پسرخالم وحید بفرستم بعد از یه ربع پیام فرستادم برنامه شب سوم ،ششم ،هفتم،هشتم ،نهم برناممون یه ذره خاص بود داشتم میخوابیدم که پسرخالم پیام وحید:سلام پریا خانم خوبی ؟ دستت دردنکنه فردا یه سر برو کارگاه مهلا (خانم وحید) بخاطر بارداریش امسال زیاد نباید فعالیت کنه -سلام آقاوحیدممنونم شما خوبی؟ چشم وحید:اگه لباس ها ‌۳۰۰۰تا بود زنگ بزن صادق بیاد ببره از عصرش خانمها فراخوانی بسته بندی کنند -من زنگ بزنم به عظیمی؟عمرا وحید:میخورتت مگه بابا جهنمو ضرر خودم زنگ میزنم -باشه ممنون شب به خیر ما یه کارگاه داریم وابسته به هئیت برای شب سوم محرم که شب حضرت رقیه است چادر های فنقلی 😝 میدوزن برای شب ششم لباس حضرت علی اصغری شب هفتم و هشتم که شب حضرت قاسم و حضرت علی اکبرهست پارچه سبز بعنوان تبرک پخش میکنیم انقدر به برنامه های محرم فکر کردم که نفهمیدم کی خوابم برد😴 https://eitaa.com/heyatjame_dokhtranhajgasem
بسم رب الصابرین با صدای آرم گوشی از خواب بیدار شدم وووووااااایییی ساعت ۷ 😱😱😱 خاک توسرم نماز صبح نخوندم 😐😐👊 لباس پوشیدم رفتم تو پذیرایی صدام گرفتم تو سرم مامی مام مامانـ مـــــــــــــامان مامان:مرگ کوفت چته صدا توگرفته انداختی توسرت -مامان جان بگو راحت باش مامان:کجا داری میری کله سحر؟ بیا یه چیزی بخور -مامی جونم دارم میرم کارگاه چادر تحویل بگیرم زنگ بزنم عظیمی 👊👊 بیاد نصف چادرا رو ببره هئیت بقیه خودم برای بسته بندی ببرم مامان :قیافه شو چرا اینطوری میکنی قیافتو -منو این پسره باهم خیلی لجیم مامان :بیا با ماشین برو -باشه قربون مامی خوشچلم بلم فهلا شماره وحید گرفتم وحید ۲سال از من کوچکتر بود گاهی اوقات پیش مهلا هم بهش،میگم پسرم 😂😂😂 -الو سلام آقاوحید وحید:سلام خاله دختر 😂 -بچه بی ادب باز کوچکتری بزرگتری یادت رفت وحید :مامان بزرگ ببخشید -حالا هرچی زنگ بزن این پسره بیاد کارگاه وحید:کدوم پسره 😳😳😳 -إه این عظیمی وحید:آهان باشه خداحافظ وای من به حد مرگ با این پسره لجم ی بار ما رفتیم جنوب این بود بهش گفتم برو شمع بخر برای نمایشگاه فاطمیه آقا ببخشید خنگ 😡😡😡 رفته برای من شمع تولدت مبارک خریده منم ک معمولا قاطی با جیغ گفتم آقای عظیمی تولدمنه عایا شما رفتی شمع تولد خریدی مگه نگفتم شمع برای نمایشگاه میخوام بعد با آرامش تمام به من میگه خواهر احمدی نداشت 😁😁 بالاخره با تجدید خاطرات حرص آور وارد کارگاه شدم یهو پریدم تو سلاممممممم 😁😁 لیلی جون از خانمای قدیمی کارگاه _باز این زلزله هفتاد ریشتری وارد کارگاه شد -لیلی جون چناه دالما 🙈 لیلی جون:دختر بزرگ شو -لیلی جون چادرها آماده است لیلی جون:آره ورپریده همون موقع زنگ زدن آیفون برداشتم دیدم عظیمی -بله عظیمی:خواهراحمدی چادرها آمادست ؟ -بله خداوکیلی این پسره قفل فرمان لازم نیست عایا سلام نداد 😡😡😡 یه روزی من اینو میکشم رفتم بیرون گفتم برادر احمدی لطفا بیاید چادرا رو ببرید سوار ماشین شد رفت خدایا ببخشید خبیث بشم😈 تصادف کنه من زودتر برسم با سرعت ۹۰ماشین میروندم آخجون من زودتر رسیدم 😍😍😍 https://eitaa.com/heyatjame_dokhtranhajgasem