🔴مراسم شهادت حضرت صدیقه طاهره(س) 📜شب پنجم 🗓مورخ۱۴۰۲/۹/۷ #گزارش_تصویری_فاطمیه_شب_پنجم_۱۴۰۲ #هیئت_مذهبی #فاطمیه #حضرت_زهرا #شب_پنجم 📸 تهیه شده در گروه رسانه آوینچی مارا دنبال کنید. 👇👇👇 @heyatolmahdi313

🎞#گزارش_ویدئویی ♦️مراسم شهادت حضرت صدیقه طاهره (س) 🔻شب آخر #گزارش_ویدئویی_فاطمیه_شب_پنجم_۱۴۰۲ #فاطمیه_۱۴۰۲ #هیئت_المهدی_عج #شب_پنجم 📽تهیه شده در گروه رسانه آوینچی به ما بپیوندید👇👇👇 @heyatolmahdi313

ضمن عرض سلام و خداقوت و آرزوی قبولی عزاداری هاتون ، هم اکنون در حال دریافت پیام های انتقال حس و حال و دریافتی از شرکت کنندگان در جلسات فاطمیه هستیم . شما نیز شریک شوید ...

بسم الله الرحمن الرحیم هرشب از اول ورودم به حسینیه یک حس و حال خوبی بهم می داد ولی شب سوم از همه شب ها بهتر بود برای من، روضه عالی بود سخنرانی عالی حس حال بچه ها خیلی خوب بود. اینکه آخر هر جلسه با وصیت نامه یکی از شهدا تموم میشد خیلی خوب بود از شهدا می‌تونستیم درس بگیریم. شب آخر با شب های دیگه فرق می کرد به جای روضه فیلم دیدیم درباره حوادثی که برای حضرت زهرا (س) افتاده رو دیدیم و با فیلم گریه کردیم. و آخر هم می خواستم از آقای فرحناکی تشکر کنم بابت زحماتی که میکشن برای ما و اجرشون با حضرت زهرا (س) از طرف کوچکترین عضو مجموعه تربیتی فرهنگی هیئت المهدی(عج) سجاد مجریان #خاطرات #خاطره_فاطمیه

بسم رب رقیه سلام الله سلامی گرم به برادرای خودم در «پناهگاه هیئت المهدی(عج)» پنج شب روضه مادر ، مثل چشم بهم زدنی گذشت😭 بعضی وقتا‌ آدم از دنیا....از بعضی آدما...از خودش...دلگیره و یه سری درد و مشکلاتی هست که نمیتونه به هیچکس بگه❌ من با توجه به متن دعوت نامه که محسن آقا گفتند به یه نیتی بیاین ، منم تو این پنج شب با یه کوله باری از حاجت اومدم و از خانم جان حضرت رقیه سلام الله علیها خواستم که مهم‌ترینش حل بشع و ان شاالله بزودی با عنایت خانم جان بچه های هیئت متوجه بشن😌 اما من از صبح که بیدار میشدم ،برای اومدنم به روضه لحظه⏳ شماری میکردم... نمی‌دونید چه حسی داشتم لحظه ورود به حسینیه....اصلا قابل وصف نیست ولی یه جورایی مثل عاشقی که دور از معشوقش هست و بعد از مدتها چشم انتظاری به معشوقش میرسه یا💢 اصن بهتر بگم از تو لجنزار دنیا خودت رو به یه پناهگاهی که امنه امنه امن برسونی و اونجاست که قلبت آرومه و آرامش داری❤️‍🔥 جا داره از همه کسانی که در هر زمینه ای برای برگزاری روضه مادرمون‌ حضرت زهرا سلام الله علیها تلاش کردند تشکر کنم و یه نویدی هم به شما بچه‌های که زحمت کشیدین بدم و اونم اینکه که بدونید شماها خیلی عزیز دردونه ی آقا امیرالمومنین و امام حسن و امام حسین و مخصوصا حضرت رقیه سلام الله علیهم هستید؟؟ چرا؟ چون اون موقع که آقا مون برا زهراش مجلس ختم گرفت کسی برای همسرش نه سیاهی زد....نه مجلس گرم کرد....نه چایی داد... که شاعر در وصف همین حال میگه زهرا جان... همسایه ها به مجلس ختمت نیامده اند من بودم و همین دو سه تا بچه های تو💔 چرا گفتم حضرت رقیه🥺؟ چون بی بی سرشون رو بالا میارن و به باباشون میگن: بابا جون اینا برای مادرت کار کردن...سینه زدن....گریه کردن....برای من لطمه زدن...بابا جون بخاطر منه رقیه حاجتاشون رو بده🥺💔 بگذریم🏷 دکور فوق العاده زیبا و به قول محسن آقا جان ،دکوری که براش فکر شده واقعا به چشم می‌خورد چون اکثر هیئتا براشون ملاک فقط زیبایی هست اما در دکور هیئت المهدی زیبایی+مفهوم ترکیب شده👏 روضه های فاطمیه ای که گذشت😔، خیلی خیلی به من و داداشای که اومدن، انرژی و نور داد (و کلی مطالبی که اگه یه بچه شیعه ندونه نمیتونه از دینش دفاع کنه)قطعا در زندگیامون این گریه ها «با عنایت ویژه شهدا» اثرش پیداست. یکی از ایده ای بسیار جالب که واقعا جذاب بود😍 این بود که هیئت فقط به عکس شهدا اکتفا نکرده و هر شب یک وصیت نامه از یک شهیدی میخوانند که در همان وصیت نامه به ما کد میداد ، که بنظرم حضرت صدیقه طاهره سلام الله به آنهایی که متعلق به این دنیا نیستن و دوست دارن شهید بشن آخر مجلس یه دستور در غالب وصیت نامه یه شهید میدادند📜 از نورپردازی فوق العاده زیبای هیئت واقعا لذت بردیم که جدا از بحث زیبایی و طراوت🌱💧به هیئت بلکه حس و حال آن روضه یا سینه زنی را به نحو احسن منتقل می‌کرد کوچیک شما: محسن حمامی #خاطرات #خاطره_فاطمیه

از چادر نظامی و دکور ، تا صحنه‌سازی و مفهومی بودن فضای جلسه همش برامون به یاد موندنی شد... پنج شب مراسم عزاداری فاطمیه هیئت المهدی(عج) متفاوت تر از سالهای گذشته برگزار شد که بنظر من آخرین شبش رو با هییییچ کدوم از شبها نمیشه مقایسه کرد. بعد از سخنرانی درکمال ناباوری بچهای دکور و صحنه فضارو آماده کردن و شروع به پخش فیلم "بانوی‌بهشت" که درباره سختی ها و آزار‌هایی که شورای کثیف سقیفه به خانوم حضرت زهرا(س) و مردم کردن بود. اشک همه رو درآورد... همه بغض کرده بودن ، انگار یه غم عجیبی روحشون رو بغل کرده بود! اینو از حس و حال بچها تو روضه میشد بفهمی... درکل از همه نوکرای خانوم ، همه اونایی که کمک کردن تا این جلسه به این خوبی برگزار بشه همه اونایی که دکور زدن انتظامات و چایخونه و همچنین از بچهای رسانه تشکر میکنم. محسن کریمی ، فاطمیه 1402 #خاطرات #خاطره_فاطمیه

سلام استاد امشب یک حاله عجیبی داشت انگار یکی از اهل بیت داخل هیئت بودن من بخاطر اینکه دیر رسیدم به اول فیلم رسیدم . تازه فهمیدم که خلیفه چه کسایی بودن و چجوری حضرت زهرا را شهید کردند . اما برای تزئین ها .. اول که وارد میشیم خیمه ی خیلی قشنگ و بوی خاک هم میده ،اولین جایی که فکرمان می‌رود جبهه است . وقتی وارد حسینیه میشی از حال و هوای جنگ خرمشهر میکنی اون گل ها و عکس های شهید ها مخصوصا انشا ها که من واقعا درس خوبی گرفتم . یک چیزی که برای من خیلی جذاب بود هر شب یک مداح میاوردین یعنی هرشب از شب پیش متنوع تر بود و احساس بهتری داشتم و حتی خلوت کردن با امام زمان . من ممنونم از داداشم آقای فرحناکی که انقدر برای ما زحمت میکشن ممنون #خاطرات #خاطره_فاطمیه

بسم الله الرحمن الرحیم به عنوان یک فعال فرهنگی سعی میکنم تو جلسات هیات المهدی شرکت کنم میام زانو میزنم و از ایده ها و خلاقیت های آقای فرحناکی الگو میگیرم برای مدرسه خودمون . شکر خدا خواسته های رهبری تو این جلسه پیاده میشه شور همراه با شعور - بصیرت افزایی _ جهاد تبیین و جدیدا تحلیل دانش آموزان از دیده ها و شنیده هاشون که اخیرا رهبری هم در دیدار ۱۳ آبان از نوجوانان میخواستن . یک پک کامل فرهنگی و ضمنا خیلی به همکاران پرورشی و فرهنگی سفارش میکنم از مجموعه دیدن کنند . با تشکر فراوان از همه زحمت کشان عرصه فرهنگی سید حسین منتظری #خاطرات #خاطره_فاطمیه

سلام و عرض ادب من خواهر یکی از بچه ها هستم از روز یکشنبه که فهمیدم هیئت برای خانم هاهم هست دوست داشتم بیام جو رو ببینم ولی چون من عصرها کلاس دارم روز اول خسته بودم ولی گفتم اولین بار بیام و ببینم چجوریه پیاده راه افتادم از خیابان خسروی و پیاده اومد یکم دی شده بود دل دل کردم برای ورود دیربود روم نمیشد برم داخل ولی دلمو زدم به دریاخلاصه پدرم برادرمو آورده بودن و خودشون جایی کارداشتن رفته بودن وقراربود یکم وقت دیگه بیان دنبالمون من چون کلاسم دیر تموم شد دیرهم رسیدم ولی آنقدر حالم را عوض کرد که خدا خدا میکردم دیرتر برسند خداشاهدبود بعد این همه سال عمر گرفتن از خدا تاحالا روضه به این جانسوزی نشنیده بودم وحس میکردم جو هیئت اینجوریه وحال دلم با تمام خبرهای بد که از صبح شنیده بودم عوض شد و تصمیم گرفتم نوکرباشم از شما خیلی ممنونم ولی یه گله دارم چرا این هیئت ها بیشتر برای پسرهاست باشرکت کردن خانواده ها باعث میشه خیلی مسائل از ریشه شکل بگیره و این قشنگه حتی اگر بشه این رزق معنوی رو توخونه ها بیارید عالی هر هفته نوبت خونه اولیاء وخانوادگی ممنون میشم اگر این لطف رو بکنید ناگفته نماند خیلی براتون دعاکردم آن شالله مرگتون با شهادت باشه و درکنار آقاجان امام زمان آن شالله هرچی بگم کمه واقعا حال و هوای قشنگی داره بوی خدایی میده از اون شر باتمام خستگی بعد کلاس میومدم به حق اشک بچه ها منم به چشم خانم بیام آن شالله #خاطرات #خاطره_فاطمیه

یکی از چیز هایی ک برای من جذاب و خیلی‌ قشنگ بود نخل هایی که داخل حسینیه کار شده بوده هی با خودم فکر میکردم ک خدایا کی اینها اومد اینجا، اصلاً از کجا مگه مشهد هم درخت نخل داره که بتونن نخل بیارن. بنظرم شب سه برای بیشتر بچه‌ها و خودم خیلی بهتر بود شب هایه دیگه هم خیلی عالی بود ولی شب سه یک چیز دیگه بود که اصلا قابل وصف نیست اما این شب آخر متفاوت تر و جذاب تر از همه شب ها بود چون هم فیلمی دیدیم که گوشه ای از آزار اذیت های شورای سقیفه کثیف بود. ک حال هوای همه بچها عوض شد و شاید تقریباً همه فقط شنیده بودن حلا شاید نمایشی چیزی دیده باشن ولی تماشا ی این فیلم تو اون موقعیت و اونجا یک چیز دیگه ای بود. اما حالا اون هایی که این فیلم رو دیدنند فهمیدن که چه عذاب هایی کشیدنند این خوانواده و مخصوصاً حضرت فاطمه (س) در کل دست همگی درد نکنه کسانی که بانی شدن، انتظامات، بچه های دکور و صوت ،و بچه های رِسانهِ که خیلی زحمت میکشن، اجر همگی اینها با حضرت رقیه (س) در اخر هم یک تشکر و یک خسته نباشید به آقا محسن عزیز که خیلی زحمت کشیدند و میکشن ک ما رشد کنیم. یاعلی محمدحسین امجدی #خاطرات #خاطره_فاطمیه

سلام به خانواده بزرگ هیئت المهدی انشالله که همیه نوکری کردن ها و گریه ها تون قبول باشه. هیئت المهدی همیشه سعی کرده که با تمام هیئت های دیگه متفاوت باشه، تلاش کرده که بتونه رو چیزی که بچه در اون مکان حسینیه می بینند یا می شنوند تاثیر بگذاره و آموزشی باشه. ۱. از ورودی در که وارد می شدیم یک چایخونه معمولی نبود ، یک خیمه بود که در اون عکس شهدا و اتفاقات روز مانند جنگ فلسطین و اسرائیل و دیواری برای یادواره شهدا ، سر بند های که آویز کرده بودند ، خیلی اونجا حس لذت بخش و شهدای رو به آدم میداد. ۲. دکور حسینیه خیلی نکات زیادی داشت یکیش اینکه از چهار تا ستون بلا استفاده که جلوی دید رو میگرفت تبدیل کردن به چهار تا نخل که همین خودش یاد آور چند تا روضه بود تو ذهن آدم دومی اینکه روی دیوار سن مثل بقیه جاهای دیگه نیومده بودند یک نوشته یا ذکری رو بزنن که حالا همون هم ثواب خودش رو داره ولی اومده بودند به صورت دست خط یک دانش آموزی روی یک بنر بزرگ دو تا انشا نوشته بودن که یکیش درباره امام علی بود و مظلومیت ایشون و یکی دیگه درباره حضرت زهرا و اسم های مختلف و چرا به آن حضرت شهیده یا مظلومه گفته میشود سومی اینکه فقط معیار در هیئت المهدی گریه کردن و روضه خوندن نیست کاری میکنن که بچه اون روضه بفهمن درک کنن بعدش براش گری کنن یا اینکه گریه کردن رو با روضه خوندن فقط نمیبین اینکه یک فیلمی بخش میشه درباره اون اتفاقاتی که در درب مدینه اتفاق افتاده بود هم خودش یک جور تفاوت. این پنج شب بسیار به من خوش گذشته بابت اینکه هم واقعا یک جای بود که روضه بفهمیم و درک کنیم و اینکه هیئت المهدی یعنی امنیت یک جای بود که ما در امنیت بتونیم عزاداری کنیم. دست همگی درک نکنه مخصوصا آقا محسن فرحناکی که خیلی برا ما و هیئت زحمت میکشن. یاعلی مدد. داداش کوچیکتون #خاطرات #خاطره_فاطمیه

سلام و عرض ادب من شخصا فقط شب پنجم اومدم اما همون شب ، وقتی وارد حسینیه شدم ، حس بسیار زیبایی منو گرفت ، انگار حضرت زهرا نگاه ویژه ای به هیئت المهدی دارن ، دکوری که اونجا درست کرده بودند ، حس و حال اون واقعه را در دل بچه ها بیشتر می گذاشت اون شب ، بعد از سخرانی استاد ، حاج آقای فرحناکی ، فیلمی پخش شد که ساخت یک کشور خارجی بود اما تمام اون واقعه غمناک را با رعایت ریز به ریز روایات ، بازیگری می کردن ،بچه ها با دیدن این فیلم ، جگرشون سوخت، داغون شدن اینقدر صحنه هایی زجر آور و وحشتناکی از اتفاقات داخل خانه ی حضرت زهرا بازیگری کردند که نگم براتون ، استغفرالله اون شب دل همه فاطمی شد . علی اسدی #خاطرات #خاطره_فاطمیه

سلام و عرض ادب و احترام من شب اول را توفیق آمدن به مجلس خانوم حضرت زهرا را نداشتم ولی چهار شب بعد رو حضرت زهرا (س) یک نگاهای به من هم کردن بهترین شب برای من شب آخر بود یعنی دیشب دیشب یکی از شب هایی بود که خودم هم باورم نمیشد آنقدر داشتم گریه میکردم خیمه توی حیاط خیلی جالب بود وقتی که توی آن خیمه میرفتم یک حس غیر قابل درکی داشتم و حضور حاج جواد فولادیان واقعا عالی بود (ما بی خیال سیلی مادر نمیشویم ) کوچیک شما : متین قدیری

سلام من در این چند شبی که آمدم در هیئت المهدی نفس کشیدم بسیار مطالب را یاد گرفتم چون فرق هیئت المهدی با بقیه هیئت ها در این است که اول نیاز به روضه خون ندارد دوم در و دیوارهای آنجا با آدم حرف میزنند ،روضه می خوانند ، سخنرانی می‌کند و این سبب شده که ما در هیئت المهدی منتظر فرد برای روضه خوانی نمانیم . و در این پنج شب بسیار این مطلب نمایانگر بود . محمدعلی زمانیان #خاطرات #خاطره_فاطمیه

سلام علیکم من سیدعلی زلیخائی هستم خیلی خوشحال هستم که با هیئت شما آشنا شدم منو آقای مهدی جهانگیری توی این هیئت آشنا کردن و میخواستم بگم که اون شب آخر هیئت فاطمیه خیلی خیلی گریه کردم و من تاحالا اینقدر برای اهل بیت گریه نکرده بودم و این از لطف و کرم اهل بیت و شما است یا علی #خاطرات #خاطره_فاطمیه

.: سلام .روزتون بخیر. ببخشید مزاحمتون میشم.من پیامهای بچه های مجموعتونو میخونم.خوش به حال شماوخوش به سعادت بچه های که تومجموعه شمان. پسرم،چهار شنبه پیش ،اولین بارش بود که خدمتتون رسید. ازاین ناراحتم که لیاقت نداشتم پسرمو همراهی کنم تا تو جلسات روضه حضرت زهرا(س)شرکت کنه من لیاقت نداشتم مثل پدر و مادرهای دیگه،به بچم ورشدش تواین زمینه برسم،خدا از من بگذره. آخه مسیرمون دوره ومنم بچه کوچیک یه سال و نیمه دارم. به هر حال پیام دادم که تشکر کنم از اینهمه لطف در حق بچه ها. وبگم من به عنوان مادر ،خیلی حسرت خوردم که نتونستم پسرمو بیارم تاتو روضه شرکت کنه. خوش به حال بقیه نوجوونها انشاالله عاقبت بخیری و شهادت در رکاب امام زمان،روزی شماوهمه همکارانتون #خاطرات #خاطره_فاطمیه

سلام عرض ادب و احترام و خدا قوت برادر بزرگوار جناب آقای فرحناکی مادر محمدصالح هستم،امشب با محمدصالح ذکر و خیر شما بود وخیلی مثل همیشه دعاتون کردم ،و به صالح جان گفتم یکی از لطف هایی که خداوند کریم و اهل‌بیت به من روسیاه و به صالح جان کردن در دورانی بودکه واقعا نگران صالح بودم شمارو سر راه صالح قرار دادن،صحبت‌های شما به قدری تاثیرگزار بود که الان بعداز گذشت چندسال که صالح جان ۲۱ سالش شده و خدارو شکر راهش رو پیدا کرده ۸۰درصد تاثیرش رفاقت با شما برادر بزرگوار بوده و همیشه درتوسل و نمازهام شما و خانواده ی محترم رو دعا میکنم ،و دلم میخاست به اون خواهران عزیزی که فرزندان شون رو دست شما سپردن عرض کنم حتما این لطف خدا و اهل‌بیت بوده که شمارو سر راه این عزیزان قرار داده و انشالله قدر این لحظه هارو بدونن و از هر لحظه و ساعتی که با شما هستن خدارو شاکر باشن چون من الان اثر اون صحبت‌های شمارو در وجود صالح میبینم. چون بعضی وقتا حرف یک معلم استاد و مربی و شخص زحمت کشی مثل شما که خیلی خوب ارتباط برقرار میکنید خیلی تاثیرش بیشتر از حرف پدر و مادر هست، باز هم از شما ممنونم که خیلی برای بچه‌ های ما زحمت کشیدین و تا عمر دارم حتما دعاگوی شما هستم انشالله زیر سایه مولا جان سربلند باشید و روز به روز در کارها موفق تر باشید. التماس دعا مادر محمدصالح رجایی یاعلی #خاطرات #خاطره_فاطمیه